به گزارش پایگاه 598 به نقل از ایران ورزشی، درباره این پرسپولیس میخواهی حرف بزنی، باید حواست به اما و اگرها باشد. یادت هست دیروز میگفتی اگر اعتصاب نمیکردند؟ حالا باید «اگر»هایت را جایی دیگر خرج کنی. برای ماندن یا رفتن همان ستارههایی که به خاطر پول، از تمرین دست کشیدند و امروز، با سری بالا سهمیه گرفتنشان را شاهکار فصل میخوانند! به خاطر همانها باید دو دوتا چهار تا کنی تا ببینی باز هم میشود به پای این پرسپولیس نشست یا نه. بنشینی و بشماری و اماها و اگرها هم از قلمت چکه نکنند.
اگر پروین مدیرعامل شود، اگر دایی بماند، اگر پیشنهادهای خارجی ملیپوشان را وسوسه نکند، اگر پول تنها چشم جوانهای تیم را پر نکرده باشد، اگر سرمربی فلان ستاره را به دلایل شخصی رد نکند! راستی چه میشود اگر همه این بازیکنان با پرسپولیس بمانند؟ قهرمان میشوند؟ چشم آسیا را گِرد میکنند؟ با آنها، اتفاق تازهای خواهد افتاد؟ البته که نه. به ویژه اگر قرار باشد با همین سیاق نخنما شده و آزاردهنده روزهای نیامده را گَز کنند. گویا جز این هم نیست.
تنها میتوانیم امیدوار باشیم که این بار از قراردادهای میلیاردی خبری نخواهد بود. همین هم دردسری است برای خودش. مگر میشود از بازیکنی که یک سال پیش قرارداد میلیاردی بسته، امضای چند صد میلیون تومانی گرفت؟ چاره دیگری نیست. گاوصندوق و حسابهای بانکی باشگاه به کف رسیده و بازیکنی که میخواهد بماند، باید حداقلها را هم بپذیرد. میپذیرد؟ خودِ سرمربی چطور؟ علی دایی چند تا از شرطهای قراردادهای پر و پیمانش را حاضر است به پرسپولیس ببخشد؟
کسی چه میداند؟ شاید برای همین نبخشیدن است که فعلا دست نگه داشته و از بازیکنانش هم خواسته که تا روشن شدن وضعیت باشگاه، به ماندن یا رفتن از پرسپولیس حتی فکر نکنند. بازیکنانی که سرنوشت تک تکشان به اما و اگرها گره خورده و اگر ماندهاند، به این خاطر است که انتظارشان برای تزریق پول کمی طول کشیده!
* دروازه بان ها
امیر عابدزاده ترجیح داده تنها شرط قراردادش را همینجا خرج کند. او بازی کردن در لیگ برتر را با حضور در کلاس درس غلامپور تاخت زده و رفتنی است.
رضا محمدی اما باید بنشیند تا اول نیلسون تصمیم بگیرد. دروازهبانی که با به صدا درآمدن سوت پایان فصل، قرارداد او هم بیاعتبار شد و کسی نمیداند که بعد از آن همه بیپولی و بدحسابیهای باشگاه آیا پرسپولیس میتواند به ماندنش امید ببندد یا نه. آقای سرمربی البته چند وقت پیش به این برزیلی گفته بود که اگر بگذارند پرسپولیس در مشتش بماند، او را هم حفظ خواهد کرد که در این صورت، رضا محمدی را هم که یک سال دیگر از قراردادش باقی مانده، همچنان در پرسپولیس خواهیم دید.
* مدافعان
نه سید جلال قرارداد دارد، نه علیرضا نورمحمدی و محسن بنگر اما قرار هم نیست همهشان بروند. اینجا همه چیز به تصمیم سید جلال حسینی بستگی دارد. اگر بماند، یکی از بین بنگر و نورمحمدی باید برود که آن یک نفر کسی نیست جز علیرضا نورمحمدی.
پرسپولیس البته دغدغهای در این پست ندارد چرا که حتی اگر سید جلال و نورمحمدی هر دو بروند، محمدرضا خانزاده با یک سال باقیمانده از قراردادش دوباره بازمیگردد و تنها جای خالی خط دفاعی را پر خواهد کرد.
از قراردادهای مهرداد پولادی، حسین ماهینی و میثم حسینی هم یک سال دیگر باقی مانده که اگر پولادی معترض هم سازش را برای رفتن کوک نکند، همهشان پرسپولیسی خواهند ماند.
* هافبک دفاعی ها
مشکل اصلی همینجاست. در همین پستی که اختیاردارش نوری و حقیقی و کفشگری و دهنوی بودند. اول فصل مارکو سپانوویچ را هم در کنارشان میدیدیم که البته بیشتر فانتزیباز بود تا یک هافبک تدافعی قدرتی و سر آخر هم کسی نفهمید که دایی روی چه حسابی پذیرفته بودَش. بگذریم.
اینها قرار بود همهکاره باشند؛ کمکحالِ مدافعان در لحظههای سخت و با بازیسازی و موقعیتسازیشان، پشتیبان حملهوران. محمد نوری اما همانگونه که پیشتر مانوئل ژوزه دربارهاش گفته بود، هرگز نتوانست در قالب نقش یک هافبک دفاعی مطمئن جای بگیرد.
درست مثل رضا حقیقی و قاسم دهنوی که پست اصلیشان همین بود و از پساش برنیامدند. تا جایی که آقای سرمربی مجبور شد همه اعتمادش را به مهرداد کفشگری جوان و کمتجربه پیشکش کند و میانه میدان پرسپولیس را به او بسپارد.
اتفاقا از بین این چهار هافبک، فقط کفشگری با باشگاه قرارداد دارد و ماندنی است. دهنوی اما هرگز آن بازیکنی نبود که باید و خوب است که قرارداد ندارد و راحت میتوانند کنارش بگذارند. حقیقی هم اگر با بزرگنمایی از پیشنهادهای خارجیاش نگوید، جایی بهتر از پرسپولیس برایش نیست؛ درست مثل محمد نوری.
حال آنکه حتی اگر دو نفرشان هم بمانند، باز پرسپولیس به یک هافبک دفاعی تخصصی و یک بازیساز باتجربه و مطمئن نیاز دارد تا در کنار کفشگری او را به بازی بگیرد.
پس افشین اسماعیلزاده هم میتواند گزینه باشد. همان بازیکنی که قرضی به لیگ دسته اول پرتغال رفت تا برای تیم بیرامار بازی کند اما مشکلات مالی چنان او را به ستوه آورده که پیغام فرستاده بود میخواهد برگردد.
آنچه قطعی است، اینکه پرسپولیس دستکم به یک هافبک دفاعی و یک بازیساز احتیاج دارد و نیازش به چنین بازیکنی حتی با احتیاجش به نان شب برابری میکند.
* خط میانی
پیام صادقیان هست، امید عالیشاه هم هست، همینطور حمیدرضا علیعسگری و محمدرضا خلعتبری و محسن مسلمان که غیر از این نفر آخر، همهشان قرارداد دارند؛ البته مشروط! برای همین است که دایی برای بالهای کناری تیمش دنبال بازیکن میگردد.
اگر خلعتبری همسو با شایعهها به عجمان یا لیگ قطر برود و پای صادقیان هم به فوتبال اروپا باز شود و باشگاه برای جایگزینیشان پولی نداشته باشد، پرسپولیس باز هم کم نمیآورد.
تازه آن وقت میتوانند رضایتنامه دائم مسلمان را از ذوبآهن بگیرند و میلاد غریبی را هم برگردانند. آنها هادی نوروزی را هم دارند که اول فصل با قراردادی قرضی به نفت رفت و پرسپولیس اگر بخواهد، میتواند پساش بگیرد. هر چند که در آن صورت هم بعید است کسی بتواند سبد خرید را از دست علی دایی بگیرد!
* خط آتش
غیر از آن 16 تا گل چه چیزی میتوانست مهدی سیدصالحی را به ترکیب یازده نفره پرسپولیس برساند؟ به خاطر او، هادی نوروزی و بعد هم یونس شاکری را رد کردند و در عوض، فرزاد حاتمی را به یاریاش فرستادند.
محمد عباسزاده هم بود. با این تفاوت که آن روزها برای رد کردنش دنبال بهانه میگشتند و حالا نام او را در لیست فصل آینده آقای سرمربی میبینیم. او میماند و بقیه رفتنیاند. با یک مهاجم دیگر اما علی دایی این پست را هم میبندد.