به گزارش فارس، "آرون
گوپتا" در یک نامه سرگشاده با عنوان " انقلابی که به خانه رواست، به
همسایه حرام است"، جنبش تصرف وال استریت را قیام تمام محرومان آمریکا برای
"تغییر روند سیاسی فاسد آمریکا" خواند و از عموم اقشار مردم خواست به این
جنبش بپیوندند و سهمی در این مسئولیت خطیر ایفا کنند.
* نامه سرگشاده آرون گوپتا
اتفاقاتی که اکنون در والاستریت در حال رخ دادن است، واقعا قابل توجه
است. افراد محروم، به مدت 10 روز است که در وال استریت تجمع کرده و این
سرزمین را از دست جنگسالاران مالی و ارتش پلیسی آنها آزاد کردهاند. آنها
فرصتی بینظیر را ایجاد کردهاند تا امواج تاریخ را به سوی دیگر تصرفهای
مسالمتآمیز، از اعتصابهای دهه 1930 گرفته تا تحصنهای دهه 1960 و
قیامهای دموکراتیک امروز جهان عرب و اروپا تغییر مسیر دهند.
* نظام آمریکا در هر سطحی در هم شکسته است
در حالی که افراد تصرفکننده والاستریت در حال افزایش هستند، لازم است هر
فردی، از مصریهای میدان التحریر الگو گرفته و بگوید "همه ما ویسکانسین
هستیم" و با یونانیها و اسپانیاییها اعلام همبستگی کند. این یک جنبش برای
هر فردی است که فاقد شغل، خانه یا مراقبتهای بهداشتی است یا فکر میکند
که آیندهای نخواهد داشت. نظام ما در هر سطحی، در هم شکسته است. بر اساس
آمار واقعی، بیش از 25 میلیون آمریکایی بیکار هستند. بیش از 50 میلیون
آمریکایی فاقد بیمههای درمانی هستند و احتمالا 100 میلیون آمریکایی با فقر
دست و پنجه نرم میکنند؛ اما ثروتمندان هنوز از دادن مالیات شانه خالی
میکنند و این در حالی است که سیاستمداران بر سر اعمال قوانین ریاضتی علیه
ما با یکدیگر رقابت میکنند.
* دولت مجبور است امتیاز بدهد
در هر صورت مردمی که والاستریت را تصرف کردهاند چه 5 هزار، 10
هزار یا 15 هزار نفر باشند دولت را مجبور به دادن امتیاز میکنند. هیچ کس
نمیتواند بگوید که دقیقا تعداد مردم چقدر باید باشد و یا اینکه مسائل
دقیقا چگونه پیش خواهند رفت اما ظرفیت واقعی برای تغییر روند سیاسی فاسد و
تشخیص اینکه جامعهای که بر اساس نیازهای انسانی بنا شده سود حاصل از
داراییها را مسدود نمیکند، وجود دارد. گذشته از این، چه کسی یک سال پیش
تصور میکرد که تونسیها و مصریها، دیکتاتورهای این کشورها را ساقط خواهند
کرد؟
* نظام شکستخورده آمریکا و 180 میلیون آمریکایی
در پارک آزادی که مرکز فرماندهی تصرف محسوب میشود بیش از هزار
نفر هر روز جمع میشوند تا به بحث و سازماندهی آنچه بپردازند که باید برای
بهبود این نظام شکستخورده انجام دهیم؛ نظامی که ثروت 400 تن از
پولدارترین آمریکاییها را افزایش داده و 180 میلیون آمریکایی را در فقر نگه
داشته است. این حیرتانگیز است که این جشنواره دموکراسی خودجوش در خاک
اربابان جهان جوانه زده است؛ افرادی که نبض گروههای سیاسی و رسانهها را در
دست دارند. اداره پلیس نیویورک که صدها افسر پلیس را زمانی برای محاصره و
ترساندن معترضان مستقر کرده بود، میتواند همه را دستگیر کرده و میدان
آزادی را در عرض چند دقیقه پاکسازی کند. اما این کار را نکرده است و این هم
مایه تعجب است. دلیل این مسئله این است که حمله به تظاهرکنندگان آرام در
یک میدان عمومی که همگی خواستار دموکراسی واقعی از نظر سیاسی و اقتصادی
هستند، یادآور حاکمان مستبدی است که با مردم خود که خواستار عدالت بودند با
خشونت رفتار کردند اما خود نیز با بهار عربی از گردونه خارج شدند. همچنین
خشونت از سوی دولت همیشه نتیجه عکس داده است. پس از آنکه پلیس شنبه
بعدازظهر به یک تظاهرات که از پارک آزادی آغاز شده بود حمله کرد، جمعیت
تظاهرکنندگان افزایش یافت و رسانهها علاقه بیشتری به پوشش آن نشان دادند.
* حاکمان آمریکایی چیز مثبتی برای ارائه دادن به بشریت ندارند
تصرف والاستریت تاکنون موفق به روشن کردن ورشکستگی قدرتهای حاکم چه از
نظر اقتصادی، سیاسی، رسانهای و نیروهای امنیتی شده است. آنها چیز مثبتی
برای ارائه دادن به بشریت ندارند و البته تاکنون نیز چنین کاری را
نکردهاند اما اکنون خواسته آنها برای سودهای بیپایان به معنای عمیق شدن
بدبختی به همراه هزاران مورد قطع ریاضتی خدمات خواهد بود. حتی راهحلهایی
که آنها ارائه میدهند نیز خندهدار است. آنها به ما میگویند که با قانون
ضربه میتوان فردی را مجبور کرد تا بهترین چیزها را قربانی کند و این همان
قانون افزایش مالیات است. در عین حال بقیه ما باید خدمات درمانی، غذا،
آموزش، خانه و احتمالا زندگیمان را برای اشتهای سیریناپذیر ثروتمندان
قربانی کنیم. به همین دلیل است که افراد بیشتری هر روز به تصرف والاستریت
میپیوندند. آنها میتوانند برای شما از فروختن خانههایشان بدلیل عدم
توانایی در پرداخت وام، بیکاری یا کم بودن حقوقشان، بدهیهای دانشجویی کلان
یا تلاش برای زندگی بدون در اختیار داشتن خدمات درمانی صحبت کنند. این
مسئله نشاندهنده آن است که کل جمعیت آمریکا افرادی بدون آینده هستند اما
به آنها گفته شده به نظامی اعتقاد داشته باشید که تنها میتواند به آنها
رقص با ستارگان و اسپری فلفل روی صورتشان را ارائه دهد. اما برغم همه
توصیفهایی که از نسل جدید آمریکا میشود که آنها افرادی خودشیفته،
بیاحساس و ناامید هستند، آنها ادعای خود مبنی بر آینده بهتر برای همه ما
را به خطر میاندازند.
* همه باید به تصرف والاستریت بپیوندند
به همین دلیل است که ما باید به تصرف والاستریت بپیوندیم؛ نه
اینکه تنها روی صفحه فیسبوک درباره آن صحبت کرده و طوماری را در سایتهای
اینترنتی امضا کرده و یا عکسهای اعتراض را در صفحات تویتر خود قرار دهیم.
اکنون ظرفیت بزرگی وجود دارد. مطمئنا از میدان التحریر و یا حتی ویسکانسین
راه طولانی هست اما هسته اصلی قیام که بتواند ساختار قدرت آمریکا را
همانند جهان عرب تکان دهد، وجود دارد. به جای یک تا دو هزار نفر که هر روز
به تصرف والاستریت میپیوندند باید دهها هزار نفر باشند تا به ثروتمندان
ادارهکننده "بنتلی" که هزاران دلار بطری شامپاین را با پولی که از بحران
اقتصادی و از برگههای ضمانت به جیبهای خود سرازیر کردهاند در حالی که
آمریکاییها در خیابانهای این کشور جان خود از دست میدهند، اعتراض کنند.
* تجمع در میدان آزادی آزمونی برای توان مردم آمریکا
منصفانه بگوییم که صحنه ایجاد شده در میدان آزادی در هم ریخته و آشفته به
نظر میرسد. اما در عین حال آزمایشگاه یک امکان نیز هست و این زیبایی
دموکراسی است. مغایر با جهان تکفرهنگی ما که در آن زندگی سیاسی هر چهار
سال یک بار تغییر جهت میدهد، زندگی اجتماعی در حال تبدیل شدن به زندگی
مشتریمدار و زندگی اجتماعی در حال تبدیل شدن به یک سگ ترسو است، تصرف
والاستریت چندفرهنگی عقاید، بیان و هنر را ایجاد میکند. در عین حال در
حالی که مردم از این تصرف حمایت کردهاند اما در تردید هستند که آیا باید
کاملا به آن بپیوندند یا خیر و گاهی دست به انتقاد از آن میزنند. روشن است
که موانع بزرگتر برای ایجاد یک جنبش قدرتمند، پلیس یا دولت نیست بلکه
تردیدها و ناامیدی خود ماست. احتمالا نظرات آنها با مقاله نیویورک تایمز
تغییر کرده که تظاهرکنندگان را به خاطر خواستههایشان مبنی بر پیشرفت
تقلیدگونه و حمله به والاستریت با اهدافی نامشخص به باد استهزا گرفت.
بسیاری از انتقادها به "فقدان پیامی روشن" تقلیل یافته است.
* مردم آمریکا میخواهند دیکتاتوری ثروت را ساقط کنند
اما اشتباه در کجاست؟ یک جنبش کامل از داخل زمین سبز نمیشود و باید ایجاد
گردد. و چه کسی میتواند بگوید که دقیقا چه باید کرد؟ ما درباره ساقط کردن
یک دیکتاتور صحبت نمیکنیم؛ اگرچه برخی میگویند که میخواهیم دیکتاتوری
ثروت را ساقط کنیم. عقاید پیچیده زیادی وجود دارند: بانکها را ملی کنید،
خدمات درمانی را عمومی کنید، مشاغل دولتی و سیستم اقتصادی کینزی ایجاد
کنید، محدودیتهای سازمانهای کارگری را بردارید، به شهرها اجازه دهید
خانههای در گرو بانک را به خانههای دولتی تبدیل کنند و یک زیرساخت انرژی
پاک ایجاد کنید. اما ما چگونه میتوانیم روی همه این مسائل توافقی همهگیر
ایجاد کنیم؟ اگر تظاهرکنندگان با درخواستهایی از پیشتعیینشده به میدان
آزادی آمده باشند، آنها تنها ظرفیت خود را محدود کردهاند. آنها یا
درخواستهایی بسیار بزرگ مانند خدمات درمانی عمومی یا ملی کردن بانکها را
دارند و یا درخواستهای ضعیفی دارند که تلاشهایشان را با یک سیستم سیاسی
شکستخورده به سرعت نابود کرده و جنبش را تضعیف میکند.
* اذهان مردم آمریکا با ترس، اختلاف و با ناتوانی زنجیر شده است
به همین دلیل است که ایجاد جنبش باید با تلاشی مشترک و دموکراسی
رادیکال پیش رود. این همان راهی است که ما از آن طریق راهحلهای بکری را
مییابیم که دارای مشروعیت نیز هستند و این همان چیزی است که در والاستریت
رخ میدهد. اکنون ایرادها و مخالفتهای زیادی وجود دارد اما اگر ما بر
ممکنها تاکید کنیم و بر ناامیدی و تردیدهای خود غلبه نماییم و با تفکر و
عقایدی انتقادی و به صورتی منسجم به والاستریت بیاییم، میتوانیم دنیا را
تغییر دهیم. شما چند بار در زندگی خود فرصت داشتهاید تغییر تاریخ را
مشاهده کنید، در ایجاد جامعهای بهتر مشارکت کنید و با هزاران تن دیگر در
جایی جمع شوید که دموکراسی یک واقعیت و نه یک خیال است؟ مدتهاست که اذهان
ما با ترس، اختلاف و با ناتوانی زنجیر شده است. تنها چیزی که نخبگان از آن
میترسند بیداری عظیم است. آن روز فرا رسیده است و ما با کمک یکدیگر
میتوانیم آن را ایجاد کنیم.