به گزارش پایگاه 598 به نقل از باشگاه خبرنگاران؛
پدر "دیوید اسمیت" از چهرههای سرشناس کاروان بین المللی "زائران صلح"، در
17 فوریه 1962 در سیدنی استرالیا بدنیا آمد. وی که تاکنون دوبار بعنوان
شهروند نمونه استرالیا برگزیده شده است، کشیش "کلیسای ترینیتی" میباشد و
در رشته ورزشی بوکس فعالیت جدی دارد.
اما
شهرت "پدر دیو" بیشتر به سبب تمرکز بر روی فعالیتهای اجتماعی است. مبارزه
برای جوانان در معرض خطر – جوانانی که در معرض مشکلاتی مانند سوء رفتار و
بدرفتاری والدین هستند- یکی از دلمشغولیهای "پدر دیو" است. وی کتابهای
بسیاری در باب مسائل حقوق بشری بویژه در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و
بحران سوریه نگاشته است."دیوید اسمیت" از سرسختترین مدافعان مداخله نظامی
غرب در سوریه میباشد.
گفتنی
است، کاروان بینالمللی "زائران صلح" که پدر دیوید اسمیت از چهرههای
سرشناس آن محسوب میشود، در 13 فروردین سال جاری وارد ایران شدند و پس از
توقفی چند روزه در تهران و دیدار با برخی مقامات عالی رتبه ایران و برخی
اصحاب رسانه، ایران را به مقصد سوریه ترک کردند. شایان ذکر است، این دومین
سفر پدر دیو در قالب کاروان زائران صلح به ایران میباشد.
تسکین
آلام مردم جنگ زده سوریه و کمک به تامین صلح در این کشور از اهداف اصلی
کاروان بینالمللی زائران صلح محسوب میشود. این کاروان حامل کمکهای
بشردوستانه برای سوریهایی است که بیش از سه سال است در آتش جنگی داخلی
میسوزند، جنگی که معرکهگردانش تکفیریها و غربیها هستند.
در ادامه توجه شما را به مصاحبهای تفصیلی که باشگاه خبرنگاران با پدر دیوید اسمیت ترتیب داده است، جلب میکنیم.
باشگاه
خبرنگاران : امیدواریم در مدتی که در تهران اقامت داشتید از میهمان نوازی
ایرانیان لذت برده باشید، باعث افتخار ماست که در خدمت شما هستیم.
پدر
دیو: میهمان نوازی ایرانیها افسانهای است و در تمام جهان زبانزد است این
بار دومی است که به ایران آمدم و این میهماننوازی زیبا را تجربه میکنم.
سوال: در مورد علت حضورتان در ایران برای ما بگویید
جواب:
در اصل مقصد ما دمشق است .ما میخواهیم به سوریه برویم درراه رفتن به
سوریه ، بازدید از ایران مزیتی بود که از آن بهرهمند شدیم.
سوال: هدف اصلی حرکت زائران صلح چیست؟
جواب:
در واقع این حرکت توسط کشورهای مختلف و به شیوههای مختلفی طرحریزی شده
هر کشوری با رویکردمتفاوتی وارد این حرکت شده است ارتباط بنده با ا ین حرکت
بیشتر از طریق "مادراگنس" و گروه مصالحه است که از حمص شروع شده است این
جنبش به هر حال جنبشی نوپاست و جا دارد که کشورهای دیگر مثل ایران و کشور
من (استرالیا) و حتی آمریکا بتوانند نقش مثبت و مشارکت فعالتری در توسعه
این حرکت داشته باشند.
سوال: براساس اطلاعاتی که ما داریم شما قرار است کمکهای بشردوستانه با خود به سوریه ببرید؟
جواب: در
اصل این هدف کوتاهمدت و اولیه ماست اینکه کمکهای پزشکی به سوریه ببریم
اما در بلند مدت هدف ما این است که یک کانال ارتباطی به داخل سوریه بزنیم
که این کمکها و این ارتباط را به طور دائم ومنظم به سوریه داشته باشیم
مشکل الان این است که کمکها به سوریه انجام میشود ولی به اطراف سوریه
محدود میماند .صرفا به کمپهای پناهندگان محدود میشود که البته بد هم
نیست، ولی متاسفانه ارتباط با داخل سوریه و مردم ایران کشور که در داخل این
کشور زندگی میکنند برای ما از اهمیت بیشتری برخوردار است همانطور که
میدانید اکثر این کمکها در حال حاضر به کمپهای پناهندگان آن هم در خارج
از خاک سوریه اختصاص مییابد. کمپهایی که در خاک کشور "اردن" و "لبنان"
برپا شدهاند. این کمکها اغلب توسط NGOها صورت میگیرد هدف اصلی ما کمک در
قالب کالا و حتی اعزام افراد برای ارائه خدمات در داخل سوریه است . یکی از
امیدهای من این است که من روزی بتوانم خود شخصا وارد سوریه شوم و با
جوانان این کشور وقت سپری کنم با آنها بوکس بازی کنم. ممکن است این کار
بیهوده و ناچیز به نظر آید اما حقیقت این است که بسیاری از ورزشکاران در
کشورمان هستند که به سوریه بیایند و با جوانان سوری کار کنند؛ این کار به
نوبه خود میتواند نقش اثربخشی در روحیه آنها بازی کند.
سوال:
به ورزش بوکس اشاره کردید ارتباط بین بوکس و فعالیتهای صلحطلبانه چیست
آیا ارتباطی بین ورزش خشن بوکس با فعالیتهای صلحطلبانه وجود دارد؟
جواب: بوکس
خیلی صلحآمیز است( با خنده) . من الان 25 سال است که در "سیدنی" با
جوانان کار میکنم جوانانی که خیلی از آنها دچار اعتیاد بودند، مشکلات
پرخاشگری داشتند .من توانستم از طریق همین ورزش بوکس اوقات فراغت این
جوانان را با فعالیتهای مفیدی مثل بوکس پر کنم .نسل جوان انرژی
زیادی دارد به جای اینکه این انرژی صرف پرخاشگری و آسیب زدن به دیگران شود
صرف ورزش میشود و این انرژی کاذب آنها تخلیه می گردد و ذهن و فکر آنها
آماده فعالیتهای سازنده، مثبت خلاقانه میشود این یکی از بهترین راههایی
است که میتوان به مردان جوان کمک کرد که عصبانیت، یاس و ناامیدی خود را
کنترل کنند. وضعیت درسوریه نیز الان به همین صورت است ما
در سوریه جوانانی را میبینیم که در این شرایط سخت بزرگ میشوند؛ شاهد این
خشونتها هستند خشونتهایی که خواه یا ناخواه ذهن آنها را تحت تاثیر قرار
میدهد بنابراین من فکر میکنم روی آوردن این جوانان به ورزش میتواند
بسیار سازنده و کمک کننده باشد.
سوال: به نظر شما
اگر مردم سوریه از بشاراسد حمایت نمیکردند و یا واقعا آن طور که
رسانههای غربی ادعا می کنند بشاراسد را نمیخواستند آیا وی بعد از گذشت
این سه سال همچنان حکومت کند؟
جواب: براساس
آماری که یک موسسه قطری در "دوحه" ارائه کرده است، پیشبینی شده که اگر
انتخاباتی برگزار شود هفتاد درصد(70%) مردم سوریه به اسد رای خواهند داد و
وی با اختلاف بسیاری نسبت به مخالفان پیروز خواهد شد؛ این آمار مربوط به
سال اول بحران سوریه بوده است از آن موقع تاکنون این میزان افزایش یافته
زیرا افرادی که مخالف وی نیز هستند از گزینه جایگزین متنفرند گزینه جایگزین
تروریستها هستند و این را هیچ کس نمیخواهد این سنت مردم سوریه نیست
آنهامردم شکیبایی هستند؛ بنابراین حمایت آنها از بشاراسد در این سالها رو
به افزایش گذاشته است. به نظر من همه باید به این نتیجه رسیده باشند که اگر
انتخاباتی صورت گیرد بشاراسد پیروز آن خواهد بود و به این دلیل است که
آمریکا نمیخواهد که اسد در این انتخابات شرکت کند. به این شکل نیست که هر
کسی بگوید بشار نباید باشد این مردم سوریه هستند که باید برای آینده خودشان
تصمیم بگیرند.
سوال: شما به عنوان یک شخص مذهبی نقش و جایگاه دین و مذهب را در فعالیتهای صلحآمیز چگونه ارزیابی میکنید؟
جواب: این سوال خوبی است به این دلیل که الان
تصور براین است که مذهب یکی از دلایل بحران حال حاضر در سوریه است ولی به
نظر من این مذهب واقعی نیست این مذهب تکفیری است مذهب واقعی به حساب
نمیآید چه در دین اسلام، چه در مسیحیت و چه در سایر ادیان توحیدی ما همه
براین باور هستیم که خدا خالق همه چیز است و خداوند همه چیز رادر بر
میگیرد در نتیجه تفرقهافکنی و جدایی شیوه مورد پسند خداوند نیست و
برخاسته از خوی شیطانی است. هرکس این را نفی کند خداوند را نفی کرده
است. بنابراین هر مکتبی که به تفرقهافکنی و جدایی دامن میزند نافی
خداوند است. این وظیفه همه رهبران مذهبی درهر دینی استکه سعی کنند با بیان
حقیقت نشان دادن آن صلح را برقرار کند ما رهبران مذهبی باید خیلی قوی باشیم
و باید اصول بنیادین ادیان را بیشتر بشناسانیم اسلام دین صلح، مسیحیت دین
عشق هستند و هردو صلح و احترام را ارج مینهند بدون این اصول هیچ مذهب
حقیقی وجود ندارد. رهبران دینی نقشی بسیار کلیدی ایفا میکنند به این دلیل
که ما برای برقراری صلح و آتشبس به رهبران سیاسی نیاز داریم اما آنها به
تنهایی نمیتوانند به این مهم دست پیدا کنند چراکه پایه و اساس صلح افزایش
آگاهی مردم و نزدیک شدن و دوست شدن مردم با هم است و این کاری است که از
عهده ما رهبران مذهبی برمیآید. مطمئنا رهبران سیاسی میتوانند با
راهکارهایی که ارائه میکنند بازی قدرت را کنترل کنند ولی وقتی آنها در آن
سطح این کار را انجام میدهند ولی در سطح مردم و در بین مردم کشت و کشتار
ادامه داشته باشد مسلما آنها هم نمیتوانند به هدف خود برسند اینجاست که
رهبران دینی باید با تاکید بر ادیانی که به خداوند عشق و دوستی معتقدند
مردم را به یکدیگر نزدیک کنند و زمینه را برای برقراری آرامش و صلح فراهم
کند همه ما رهبران دینی به خوبی از ماهیت گروههای افراطی آگاهیم میدانیم
که اینها بیش از اینکه دین محور باشند بر مبنای فرقهگرایی و نژادپرستی بنا
شدهاند و هیچ یک از این دو مورد جایگاهی در دین ندارد همه ما آفریدگار یک
خالقیم و هیچ یک به صرف رنگ پوست، نژاد، قبیله، خون و کشور بر یکدیگر
برتری نداریم این دین واقعی است.
سوال:
ادیان از طرف خداوند برای زندگی مردم فرستاده شدهاند، برای صلح اما در
سوریه شاهد این هستیم که برخی به نام اسلام دست به کارهای ناشایستی میزنند
آیا این ربطی به اسلام دارد؟
جواب: این مشکل مختص به اسلام نیست
اگر به تاریخ مراجعه کنیم در تاریخ کلیسا وضعیت از این هم بدتر بوده است.
تعداد کسانی که به نام مسیحیت کشته شدهاند ؛ مسیحی که پیامآور عشق و
دوستی بود. تعداد این کشتهها بسیار وحشتناک است. تاریخ نشان میدهد که این
افراطیگریها در مسیحیت بسیار بسیار بیش از اسلام است. مطمئنا هر جامعه
مذهبی از این مشکل رنج میبرد و اسلام هم از این مستثنی نیست افرادی با نام
دین دست به کارهایی میزنند چراکه مرز
بین دین و فرقهگرایی بسیار مرزی پر مخاطره است با کمی بی احتیاطی ممکن است
بلغزیم ما باید توانایی تمییز این دو معقوله کاملا مجزا را از هم داشته
باشیم .فرقهگرایی این است که بگوید فرقه من از فرقه دیگری برتر است
به خاطر اینکه رنگ پوستم بهتر است، دینم بهتر است ونتیجه بگیریم که من
بالاتر و برترم در حالی که همانطور که قبلا گفتم هیچ گونهب رتری برای ما به
عنوان مخلوق خداوند وجودندارد. ما ممکن
است دریک مذهب و در برخی مسائل با یکدیگر اختلافنظرهایی داشته باشیم ولی
این دال بر برتری هیچ یک از ما نیست. نکته اینجاست که فرقههای افراطی
دقیقا در راستای خواستههای امپریالیسم حرکت میکنند ،مثلا در مورد سوریه تکفیریها
فکر میکنند که فعالیتهایشان بر علیه امپریالیسم آمریکا است فارغ از
اینکه آنها دقیقا در راستای خواستههای امپریالیسم آمریکا قدم برمیدارند
که همانا تفرقهافکنی برای کسب قدرت و حکومت بر مردم است. افراطیها، آنها
خدمتگذاران امپریالیسم هستند و این نکته طنزآمیز قضیه است این
حماقت آنها را نشان میدهد آنها از مذهب سواستفاده میکنند تا
فعالیتهایشان را مشروع جلوه بدهند این رویکرد گروههای افراطی بهای گزافی
را دارد و به قیمت جان زنان وکودکان بیگناه تمام میشود.
سوال: نقش استراتژیک ایران در منطقه را در پیشبرد صلح چه میبینید و ایران چگونه میتواند نقش سازندهتری در مورد سوریه ایفا کند؟
جواب: ایران
بازیگر مهمی در منطقه است به عقیده من تمام اتفاقاتی که در سوریه میافتد
هدفش ایران است؛ تقابل با ایران. بیگانگان مانند عربستان، اسرائیل و آمریکا
به دنبال تضعیف ایران هستند تا بتوانند بر منطقه کنترل داشته باشند این
برداشت من است که آنها درواقع با حمله به لبنان، حزبالله و سوریه
میخواهند به ایران ضربه بزنند چون از حمله به ایران واهمه دارند اینها اگر
سوریه را شکست بدهند میتوانند لبنان را هدف قرار دهند و بعد از آن نوبت
ایران خواهد بود هدف آنها از این بازی سیاسی در نهایت رسیدن به مقصد اصلی
است و آن مقصد ایران است ایران مهره اصلی این بازی است ؛سایر کشورها
همچون سوریه و لبنان در حد بازیگران خرد هستند اما ایران بازیگر اصلی
منطقه است؛ تمام این بازیها به خاطر قدرت و پول است به خاطر بشریت نیست
ایران ثابت کرده است که این جایگاه کلیدی در منطقه دارد به عنوان کشوری
قدرتمند که استقلال سیاسی و اقتصادی دارد و کارهای تحسینبرانگیزی تاکنون
انجام داده است از جمله این کارها میتوان به صدور فتوا علیه کاربرد
سلاحهای هستهای اشاره کرد فتوایی که استفاده از سلاحهای هستهای را حرام
شمرده است.
مورد بعدی در
جنگ عراق علیه ایران ما شاهد استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی علیه مردم
ایران بودیم، اما ایران از کاربرد این سلاحها خودداری کرد و این یک کار
قابل توجه به حساب میآید. در شرایط فعلی مامیبینیم که وزیر خارجه
جدید ایران در صدد همکاری با سایر کشورها است اگر ایران در عین استقلال و
حفظ قدرت بتواند دامنههای دوستی را افزایش دهد این کار حتی میتواند به
آتشبس در سوریه نیز منجر شود. بدیهی است که حضور آمریکا در این منطقه
همواره به شکست انجامیده است و آنها نتوانستند موفق شوند؛ نتوانستند این
منطقه را به کنترل خود در بیاورند کنترلی که از طریق ایجاد جنگ در سوریه یا
همکاری با طالبان به دنبال آن بودند.
سوال:
در چند ماه اخیر ما شاهد برگزاری کنفرانس صلح ژنو 2 بودیم همانطور که
میدانیدتا چند روز قبل از برگزاری این کنفرانس قرار بود که ایران هم در آن
حضور یابد اما به ناگهان از حضور ایران ممانعت به عمل آمد به نظر شما دلیل
مخالفت غرب و آمریکا و برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس با حضور ایران در این
کنفرانس چه بود؟
جواب: خب این کار نشان میدهد که این
گفتگوها اصالت ندارند و در واقع نمیخواهند برای صلح گفتگو کنند چراکه اگر
واقعا هدفشان صلح بود باید ایران را هم دعوت میکردند . صلح
برای این گفتگوها یک ماسک دروغین بود ؛ این نشان میدهد که آنها خواهان
صلح نیستند و صرفا میخواهند اوضاع را کنترل کنند. آمریکا، اسرائیل و
عربستان نمیتوانند برای آینده سوریه تصمیم بگیرند یا بگویند که بشاراسد
نباید باشد ؛ تصمیم اصلی را مردم سوریه باید بگیرند ؛مردم سوریه باید آینده
سوریه را رقم بزنند . من خوشحالم که به سوریه میروم ،اما وظیفه من
این نیست که برای آنها تصمیم بگیرم من فکر میکنم که ایران هم همین عقیده
را دارد. بنابراین کشورهایی که در ژنو 2 بودند چون این اعتقاد را نداشتند
نخواستند ایران در کنفرانس حضور داشته باشد در نتیجه این گفتگوها از همان
اول کار شکست خورده بود راهحل بحران سوریه این است که اجازه دهیم گفتگوها
در داخل این کشور بین طرفین صورت بگیرد و توانایی آنها را باور کنیم.
سوال:
بعد از سه سال از بحران سوریه ما شاهد آن هستیم که گروههای معارض از طرف
برخی کشورها همچون آمریکا تغذیه میشوند، سوال: اول اینکه چرا این کشورها
این کار را انجام میدهند و دوم اینکه کشوری مثل آمریکا که ادعای حقوق بشر و
دموکراسی میکند با کمک کردن به تروریستها به این کشت و کشتار دامن
میزنند؟
جواب: در این مورد با هم اشتراک نظر داریم در طول
تاریخ امپراطوریهای بزرگی وجود داشته است. اینها وقتی دست به کشورگشایی
میزنند سعی میکنند اندیشهها و تفکرات خود را به اسم دموکراسی و حقوق بشر
ترویج دهند. "هیتلر" هم در جنگ دوم جهانی وقتی دست به کشتار مردم میزد به مردم اروپا وعده دموکراسی حقوق بشر داده بود؛
امپریالیسم به این شکل عمل میکند و ما باید دروغهای آنها را برملا کنیم و
چهره واقعی امپریالیسم را رو کنیم و حکومت را به مردم برگردانیم .دروغ و امپریالیسم همیشه همراه یکدیگر بودند.
سوال: نقش رسانه در برقراری صلح در سوریه چیست؟
جواب:
کشورهای غربی تلاش میکنند تا سوریه را به کنترل خود در بیاورند اما
هماکنون آنها بازنده این جنگ هستند. خدا را شکر رسانهها در صحنه هستند ؛امروزه
ما مجبور نیستیم به "CNN"، "BBC" و "الجزیره" گوش بدهیم ما امروز
"پرستیوی" (press tv) را داریمt ما صدای روسیه (RT) را داریم و به بسیاری
رسانههای آزادیخواه دیگر دسترسی داریم .در جریان بحث استفاده از
سلاحهای شیمایی در سوریه وقتی "اوباما" ادعا میکند که "اسد" از "سلاحهای
شیمایی" علیه مردم خودش استفاده کرد ، 10 میلیون نفر در فضای مجازی حاضر
میشوند و میگویند که او دروغ میگوید . با وجود رسانههای مختلف و فضای
مجازی دیگر فضا برای آن دسته از رسانههای محدود مهیا نیست تا مردم را تحت
تاثیر خویش قرار دهند.
سوال: آینده بحران سوریه را چگونه ارزیابی میکنید و راهحل این بحران از نظر شما چیست؟
جواب: به نظر من همین الان هم اسد بازی را برده است .
وقتی که کشورهایی مثل ترکیه و آمریکا و عربستان سعودی متوجه شوند که مردم
سوریه "اسد" را میخواهند و بدانند که در نهایت مردم سوریه پیروز این میدان
هستند آنها هم از حمایت تکفیریها دست برخواهند داشت و تکفیریها هم سوریه
را ترک خواهند کرد امیدوارم با پایان بحران سوریه مردم من، مردم شما و دیگر کشورها دست در دست هم سوریه را آباد کنیم.
باشگاه
خبرنگاران: با تشکر از اینکه این وقت خود را در اختیار ما قرار دادید. از
گفتگویی که با ما انجام دادید بسیار ممنون و سپاسگذاریم
پدر دیو :خواهش میکنم بنده نیز از مصاحبت با شما لذت بردم