به گزارش پایگاه 598 به نقل از رصد، اصلاح جامعه بدون اصلاح فرهنگ آن میسر نیست. تلاشهای اقتصادی و اجتماعی زمانی میتوانند شاهد مقصود را در آغوش بگیرند که الزامات مورد نظر آنها در فرهنگ جامعه نهادینه شده باشد. ابعاد فرهنگ و تأثیر آن، بر خلاف باور برخی، به احداث مراکز آموزشی خلاصه نمیشود. گستره فرهنگ و کار فرهنگی از جزئیترین فعالیتهای فردی تا جدیترین مسئولیتهای اجتماعی کشیده شدهاست. به تعبیر رهبر معظم انقلاب «فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است.»[1] به همین دلیل ورود به عرصه فرهنگ و فعالیتهای فرهنگی، به دلیل ابعاد گسترده آن، باید ورودی کارآمد، مداوم، همراه با مدیریت راهبری و در یک کلام حرکتی جهادی باشد. تعبیری که از سوی مقام معظم رهبری بارها مورد استفاده قرار گرفت و نهایتاً سال 1393 با آن نامگذاری شد. «واقع قضیّه این است که کارزار فرهنگى از کارزار نظامى اگر مهمتر نباشد و اگر خطرناکتر نباشد، کمتر نیست؛ این را بدانید؛… واقعاً یک میدان کارزار است اینجا»[2] چنین راهبرد ویژهای نیازمند طرح یک مختصات خاص برای فعالیتهای فرهنگی است. بدون در نظر گرفتن نیازها و لوازم مورد نیاز برای فعالیتهای فرهنگی، نمیتوان به پایان مطلوب آنها دل بست. به همین دلیل جا دارد به شناخت ویژگیهای کار فرهنگی مطلوب در بیان مقام معظم رهبری بپردازیم و به این پرسش مهم و اساسی پاسخ دهیم که اصولا برای توفیق در فعالیتهای فرهنگی به چه لوازمی نیاز داریم؟ از چه موانعی باید بگذریم؟ و باید مراقب چه پرتگاههایی باشیم؟
مراقب رخنههای فرهنگی باشید
دهها سال است که ایرانیان با معضلی به نام غربزدگی روبهرو هستند. انقلاب اسلامی ایران در واقع تقابلی جدی با رویکرد وابستهساز غربگرایان، در همه جوانب آن، به غرب بود. برخی معتقد بودند برای پیشرفت باید از فرق سر تا انگشت پای ایرانی، رنگ و بوی فرنگی بگیرد. با وجود پیروزی انقلاب اسلامی و مبارزه بیامان با پدیده شوم تهاجم فرهنگی، امروزه با رخنههای متعدد فرهنگی روبهرو هستیم. نماد بارز رخنه فرهنگی، استحاله ارزشهایی است که با وجود صبغههای اعتقادیِ اسلامی و ایرانی، باید با لعاب تازهای از فرهنگ غربی، به بیماری کشنده استحاله فرهنگی مبتلا شوند. در حقیقت ارائه ارزشهای ضد دینی و ضد ایرانی، با قالبی ظاهراً موجه، به طالبان آن، فاجعهای است که این روزها در جریان است. برخی به بهانه صدور ارزشهای انقلابی و با ادعای تلاش برای مقابله با تهاجم فرهنگی، به دنبال ایرانیزه و اسلامیزه کردن تعابیری هستند که اصالتاً در برابر ارزشهای ملی و مذهبی ما قرار دارند. مفهوم هزار وجه آزادی یکی از این دامهای مخوف و هراسانگیز است. برخی از افراد هر نوع حساسیت نسبت به فعالیتهای ضدفرهنگی را، محدود کننده آزادی میدانند و مدعیاند، آزادی یکی از ستونهای بیبدیل شکلگیری انقلاب اسلامی است. به تعبیر مقام معظم رهبری «آزادی غیر از ولنگاری است؛ آزادی غیر از رهاسازی همه ضابطهها است. آزادی ــ که نعمت بزرگ الهی است ــ خودش دارای ضابطه است؛ بدون ضابطه، آزادی معنی ندارد… اینکه ببینیم کسانی با استفاده از هنر، با استفاده از بیان، با استفاده از ابزارهای گوناگون، با استفاده از پول، راه مردم را بزنند، ایمان مردم را مورد تهاجم قرار بدهند، در فرهنگ اسلامی و انقلابی مردم رخنه ایجاد کنند، ما بنشینیم تماشا کنیم و بگوییم که آزادی است، این جور آزادی در هیچ جای دنیا نیست!» [3]درک عمیق مفاهیم فرهنگی، هم برای مردم و هم برای مسئولان، میتواند ضمن بالا بردن هوشیاری آنها، از رخنههای فرهنگی جلوگیری کند و این خود یکی از مهمترین ویژگیهای یک فعالیت فرهنگی صحیح است.
شاه راه فرهنگ اسلامی – ایرانی
کار فرهنگی در قالب به اصطلاح هیئتی آن، فرجام مناسبی نخواهد داشت. در حالت بسیار خوشبینانه، بدون شناختن ابعاد کار فرهنگی و اهداف مورد نظر آن، با هرز رفتن و نابود شدن سرمایههای مادی و معنوی، بدون هیچ تغییر مطلوبی، روبهرو خواهیم شد. برخی به بهانه توصیه و نقد، هویت و اعتقادات بنیادین مردم ایران را به سخره میگیرند و نام آن را نقد و نقادی فرهنگی میگذارند. غافل از این که نقد و نقادی، خود نیازمند آداب و فرهنگ ویژه است. به تعبیر مقام معظم رهبری :«من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمتزنی و جنجالآفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم.»نادیده گرفتن خطوط انقلاب اسلامی و هویت اصلی ملت ایران، تحقیر اخلاق ایرانی و فرهنگ اسلامی و مقایسهای احساسی و توام با لاابالیگری، زمینه سست شدن عزم راسخ ملی و توسعه بیماری سرطانی تردید را در میان مردم به وجود خواهد آورد. در چنین حالتی ضربهپذیری فرهنگ عمومی، که در میان غبار تردید حالتی مضاعف به خود گرفتهاست، راه را برای نفوذ فرهنگ بیگانه و از خود بیگانگی فرهنگی هموار خواهد کرد. بنابراین دفاع از هویت ایرانی و اسلامی و حفظ و ترویج ارزشهای آن، میتواند یکی از مهمترین اهداف هر فعالیت فرهنگی باشد.
این مسئله موضوعی است که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان یک راهبرد در سال 1393، مورد تاکید قرار گرفتهاست.
کار فرهنگی، نیازمند عزم ملی است
بدیهی است که چنین امر مهمی نیازمند حرکتی جهادی و انقلابی است. فرهنگ عمومی ما در سالهای اخیر دستخوش نابسامانیهای فراوان بودهاست. این نابسامانی بیش از هرچیزی ریشه در ناآگاهی دارد. احیای سنت امر به معروف و نهی از منکر در حوزه فرهنگ میتواند پشتوانه محکمی برای این هدف مقدس باشد. رویکرد مسئولان در این عرصه باید مبتنی بر استفاده از نقد و نظر کسانی باشد که به دلیل ارتباط دائمی و مستمر با مسائل فرهنگی، آسیبها و ضعفهای آن را میشناسند و قادرند نوری را فراراه مسئولان برای رسیدن به نتیجه مطلوب روشن کنند. احساس استغنا از نظر فعالان دلسوز فرهنگی، سم مهلکی است که مسئولان را به وادی ناکجا آباد خواهد کشاند. این موضوع مطلبی است که از سوی رهبر معظم انقلاب نیز مورد تأکید قرار گرفتهاست:« اعتقاد من این است که مجموعه انقلابی کشور ـ که بحمدالله تعداد بیشماری از آنها در بین جوانهای ما، در بین صاحبنظران ما، اساتید ما، بزرگان ما، تحصیلکردههای ما حضور دارند ـ میتوانند با منطقِ محکم وارد میدان بشوند، نقّادی کنند. نقاط ضعف را و نقاط منفی را به رخ ما مسئولان بکشانند. گاهی میشود که مسئول، متوجّه نیست چه دارد میگذرد در متن جامعه، اما آن جوان در متن جامعه است، او میفهمد؛ آن عزم ملّی و مدیریّت جهادی که عرض کردیم در زمینه فرهنگ، این است.»
پی نوشت:
[1]1/1/93 – سخنرانی در حرم مطهر امام رضا(ع)
[2]19/9/92 – در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی
[3]همان
جواد نوائیان رودسری