به گزارش پایگاه 598 به نقل از تبیان، این سوره فقط داستان زهرا و علی (علیهماالسلام) و بیماری حسنین
(علیهماالسلام) نیست. این ظاهر قضیه است. باطن این سوره پیمانه ازلی اسم
اعظم خداوند است و همه کمالات هستی را در یک شخصیت جمع می کند و آن شخص را
انسان کامل می نامد.
زیبایی سوره دو چندان می شود وقتی آیه با سوال
شروع می شود که آیا بر انسان روزگارانی نگذشت که لایق هیچ نبود و به معنایی
منت را بر انسان تمام می کند زمانی که او را اشرف مخلوقات می نامد و اسماء
الحسنی را در وجود او به صورت بالقوه قرار می دهد؟
هَلْ أَتَی عَلَی الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئًا مَّذْکُورًا
یا زمانی طولانی بر انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود (انسان /۱)
شان نزول سوره دهر
این
سوره به استناد شیعه و سنی در شأن اهل بیت پیامبر (صلی الله و علیه وآله)
نازل شده است. امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) بیمار شدند، پیامبر
اکرم (صلی الله و علیه وآله) با جمعی از بزرگان اهل عرب به عیادت ایشان
آمدند و به حضرت علی (علیه السلام) پیشنهاد کردند که برای سلامتی دو کودک
عزیز خود نذر کنند. پس نذر کردند که اگر خدای سبحان آنها را شفا بخشید، سه
روز روزه بگیرند و فاطمه (سلام الله علیها) و فضه و خادمه آنها نیز همین
نذر را کردند.
پس از آن که حسنین شفا یافتند، آنها به نذر خود عمل
کردند و سه روز، روزه گرفتند. اما برای افطار غذایی در خانه نداشتند. حضرت
علی از شمعون یهودی سه صاع جو قرض کرد و نانی تهیه شد. به هنگام مغرب، پس
از ادای فریضه مغرب، خواستند افطار نمایند که شب اول فردی مسکین، شب دوم
فردی یتیم، شب سوم فردی اسیر درب منزل علی (علیه السلام) را به صدا در
آوردند و درخواست غذا کردند و اهل بیت برای رضای خدا در عین نیاز، غذای خود
را به آنان دادند.
روز چهارم علی (علیه السلام) به همراه حسنین نزد
رسول اکرم (صلی الله و علیه وآله) آمدند در حالی که آثار ضعف و ناتوانی در
چهره آنان نمایان بود پیامبر علت را جویا شد و پس از شنیدن ماجرا، گریست.
در همین هنگام جبرئیل نازل شد و سوره ی انسان را آورد.
نقش انسان کامل در جهان خلقت
هر
یک از پدیده های جهان که از آغاز پیدایش برای بقاء و تکمیل نواقص خود شروع
به فعالیت کرده، نواقص و نیازمندی های خود را یکی پس از دیگری مرتفع ساخته
و در حد امکان خود را به مطلوبش می رساند. تنظیم کننده این مسیر منظم
اشیاء در مسیر رشد و کمال، خداوند متعال است که همه هستی را به سوی کمال
هدایت می کند.
انسان نیز که یکی از همین موجودات نظام آفرینش است
گذشته از هدایت عمومی، نیازمند هدایت های ویژه ای است و سزاوار حکمت خدا
نیست که بندگان خویش را بدون قافله سالار زندگی رها کند.
علاوه بر
آموزش معارف دینی، انسان کامل رابطه و واسطه میان زمین و آسمان، حق و خلق
است، زیرا فیض و برکات حق که سبب بقای نظام هستی است بر آن نازل می شود.
اگر انسان کامل نباشد هرگز عالم هستی فیض الهی را دریافت نمی کند زیرا برای
گرفتن فیض الهی رابطه و تناسب شرط است. انسان کامل چون در مرحله ایمان و
عمل به طهارت کامل رسیده، مظهر واقعی آیه تطهیر گردیده است.
عالم و
آدم در پناه انسان کامل حفظ می شود و هدف از خلقت نظام آفرینش ظهور و اظهار
اتم انسان کامل است. او واسطه فیض الهی در حفظ عالم هستی است یعنی انوار
لطف و رحمت و تجلیات حق از آیینه دل او به عالم و آدم فائض شده و نظام هستی
با رسیدن به آن فیض، حفظ می شود و تا زمانی که انسان کامل در عالم باشد از
حق سبحانه تجلیات ذاتی و رحمت رحمانی در خواست می کند و عالم با این
استمداد و فیضان تجلیات حق محفوظ می ماند. پس انسان کامل، نگین انگشتر عالم
آفرینش است.
زمین و آسمان و کوه و دریا و درخت و دریا و گل و گیاه
تجلی حضرت حق است اما تجلی کامل خدا انسان کامل است که به تمام وجه و صورت
خدا را نشان می دهد.
فاطمه انسان کامل است
فاطمه
زهرا (سلام الله علیها) در تمام ابعاد وجودی، آخرین منازل کمال انسانی را
پیموده است. محور ولایت و امامت است. وجود یازده امام معصوم از ذات پاک او
منشعب شده است. سوره هل اتی، کوثر و قدر در شأن و مقام او نازل شده است
زیرا وجود امام معصوم باید از منشاء پاک و طاهر صادر شود و فاطمه زهرا سیده
زنان عالم است. قلب همه ائمه معصومین می باشد. او خلیفه خدا و محل تجلی
اسماء و صفات الهی و مظهر اسم اعظم بلکه خود اسم اعظم است.
مانند
قطبی می ماند که فلک دایره وجود از اول تا آخر بر گرد او می چرخد. زمانی که
در دفاع از ولایت، حامی علی بن ابیطالب می گردد و در پشتیبانی نبوت گرد و
غبار از چهره پاک می کند، تجلی رحمت و رحمانیت الهی است.
جایی که
بین در و دیوار قرار می گیرد تا حقیقت باطنی قرآن ناطق لگد مال نشود و آن
روزی که برای فدک دادخواهی می کند، همه و همه تجلی ید الله است. در ایمان و
عمل صالح کاملترین است، پیوسته به یاد خداست و هرگز از او غفلت نمی کند.
فاطمه زهرا، قلب حیات معنوی است
همچنانکه
برای کارآیی و حیات کل بدن قلب صنوبری لازم است، برای کارایی و حیات معنوی
نیز قلب لازم است و حیات این قلب به وجود انسان کامل نیازمند است.
وظیفه ما چیست؟
یک
فرد مسلمان اگر بخواهد مسلمان و مۆمنی کامل باشد، باید انسان کامل را
بشناسد تا در روش و منش به او تأسّی کرده و بر اساس سیره او حرکت کند و در
امر تربیت خویش او را سر مشق قرار دهد.
اثر عملی شناخت و تأسّی به
انسان کامل اساس تربیت اخلاقی انسان هاست. فاطمه زهرا منبع فیض و رحمت
لایزال الهی است. حقیقت حضرت زهرا (سلام الله علیها) با شهادت او و فقدان
وجود فیزیکی او از بین نمی رود و همچنان از خداوند، رحمت و فیض را دریافت
می کند و به بندگان خدا اعطاء می کند، هدایت معنوی او دستگیری، گره گشایی
او تا قیام قیامت ادامه دارد. او واسطه فیض الهی در عالم هستی است چون
انسان کامل، معلم است استادی می کند و مربی مردان و زنانی است که دست نیاز
به سوی او دراز می کنند.
منابع:
تفسیر المیزان –علامه محمد حسین طباطبایی
تفسیر نمونه – آیة الله مکارم شیرازی
انسان کامل از نگاه امام خمینی و عارفان مسلمان – محمد امین صادقی