سخنان روز شنبه آقای روحانی درباره بسته
بودن دهان مدافعان و گشاده بودن دست منتقدان دولت مرا به فکر انداخت که
شاید فشار کار تدبیر امور مملکت چنان است که چندان فرصتی برای تأمل برای ایشان باقی نمانده است.
سر و ته کردن ماجرایی چنین روشن که
عمر آن بیش از ۶ ماه نیست، نشاندهنده آن است که دولت عزمی جزم در مسدود
کردن باب انتقاد و تکصدایی کردن محیط داخلی کشور دارد. از دولتیها اگر
بپرسند فتحالفتوحشان در این ماهها چه بوده، بیشک توافق ژنو را پیش
خواهند نهاد.
یک سؤال بسیار ساده و پیشپا افتاده که مسلما پاسخ دادن به آن برای رجال
عمیقا باسواد دولت به هیچوجه دشوار نیست، این است که آیا تنها یکی از این
منتقدان رها و گشادهدست اجازه داشته است فقط ۳۰ دقیقه درباره این توافق از
صدا و سیمای جمهوری اسلامی با مردم سخن بگوید؟
آقای روحانی
بهخوبی میداند سطرسطر توافق ژنو مملو از مسائلی بشدت بحثبرانگیز است.
این توافق رسما میپذیرد ملت ایران یک استثنا در جامعه جهانی است که فعلا و
تا اطلاع ثانوی غرب حق دارد تکالیف بسیار بیشتری از آن بخواهد و حقوق
بسیار کمتری (نسبت به دیگران) به آن بدهد و تازه! همان حقوق را هم خود
تعریف کند.
توافق ژنو یک برنامه اقدام ۶ ماهه نیست بلکه نقشه راهی
است برای «خاصیتزدایی» از ایران و تبدیل آن به موجودی که دیگر دلیلی ندارد
آمریکاییها از آن بترسند. من سؤال میکنم: در حالی که آقای ظریف و
همکارانشان دهها ساعت از وقت تلویزیون جمهوری اسلامی را در بهترین ساعات و
پربینندهترین برنامهها برای تبیین این توافق و دفاع از آن در اختیار
داشتهاند، آیا آقای رئیسجمهور میتواند حتی یک منتقد جدی این توافق را نام ببرد که از
امکانی به اندازه یکصدم این بهرهمند شده و توانسته باشد فقط ۳۰ دقیقه با
مردم درباره بلایی که بر سر اعتبار و حقوقشان در این توافق آمده سخن
بگوید؟
آقای رئیسجمهور از چه چیزی طلبکار است؟ از اینکه منتقدان
حتی وقتی درباره موضوعی کاملا متفاوت به صدا و سیما میروند از آنها خواسته
میشود به دلیل ضرورت خودداری از تضعیف دولت از توافق ژنو سخنی نگویند؟
یا
از اینکه آقایان ظریف، عراقچی و تختروانچی با یک تلفن بهترین برنامههای
سیما را قرق میکنند تا یکطرفه درباره محاسن نداشته توافق ژنو منبر بروند،
ناسزاها و جنایات آمریکاییها را توجیه کنند و به منتقدان برچسب نگاه
جناحی به منافع ملی بزنند؟ شاید آقای روحانی از این عصبانی است که رئیس صدا
و سیما رسما اعلام کرده است نقد توافق ژنو در سیما را تضعیف دولت میداند و
جلوی آن را خواهد گرفت. کدامیک از اینها آقای روحانی را ناراحت و آزرده
کرده است؟
بدون
هیچ تردید، فضای بستهای که درباره توافق ژنو وجود دارد بیسابقه است. هتک
منتقدان، معرفی آنها به دادگاه، قطع همه نوع کمک که به طور روتین حتی
رسانههای بینسبت با آموزههای انقلاب از آن بهرهمندند، امنیتی کردن نقد
کارشناسی، به راه انداختن فضای تهمت و شایعه، گریز از دیالوگ و برقراری
مونولوگهای دستوری؛ اینها واقعیتهایی است که از سوی دولت درباره توافق
ژنو به فضای رسانهای تحمیل شده است. خوب است آقای رئیسجمهور –اگر فراغتی حاصل شد- به این پرسش
پاسخ بدهند که آیا این فضا گشادهدستی منتقدان و فروبستگی مدافعان است؟
و اگر چنین عقیدهای دارند بفرمایند دقیقا اگر قباله تلویزیون مملکت به
نامشان زده شود، راضی خواهند شد؟ دولتیان مدعی دانش و اعتدال نمیتوانند از
این سوال بگریزند که چرا اینچنین صدا و سیما را در تنگنا قرار دادهاند و
اجازه هیچ روشنگری درباره توافق ژنو به آن نمیدهند؟
در حالی که
تریبون صدا و سیما بیحساب در اختیار آقایان است، نام خشمگین شدن از تیتر
یکیـدو روزنامه و خبرگزاری و نوشته دوـسه تن که همه سرمایهشان کاغذ و
قلمشان است را چه باید گذاشت؟ اگر این آزادی منتقدان است ما عاجزانه تقاضا
داریم این آزادی را از ما بستانند و اندکی رعب و وحشت حاکم کنند!
آقای
روحانی و دوستانشان البته تا ابد قادر به نعل وارونه زدن نخواهند بود.
مردم به نظاره ایستادهاند که حقوق و آبرویشان میرود اما رنگ و آبی به
سفره آنها ندویده است. بدون هیچ شبهه، وجود رهبر معظم انقلاب اسلامی بر
فراز امور کشور و علم به اشراف و حکمت و درایت ایشان تحمل سختیهایی هزاران
بار بزرگتر را هم برای فرزندان انقلابی ایشان آسان خواهد کرد ولی اینکه
رئیس دولت بر فراز میکروفن بایستد و امر بفرماید همگان ماست را سیاه
ببینند، بیشک نشدنی است.
دولت اگر راست میگوید اجازه بدهد به ازای
هر ۱۰۰ دقیقه حضور مدافعان توافق ژنو، منتقدان یک دقیقه رو در رو و
آزادانه با مردم سخن بگویند! فقط قول بدهند در انتهای اسفند صدا و سیما را
تهدید به قطع بودجه و ... نمیکنند.