سرویس فرهنگی پایگاه 598 -
محمد غفاری/ 1- در تیرماه سال جاری و روزهای پس از انتخابات بود که بحث واگذاری بخشی از زمینهای نمایشگاه بینالمللی تهران به صدا و سیما و تاکید رییس جمهور سابق به این اقدام مطرح شد و همین موضوع بهانهای برای رسانههای اصلاحطلب شد تا ضمن انتقاد از تصمیم احمدینژاد، تیرهایشان را به سمت صدا و سیما پرتاب کنند.
در آن زمان انتقادهایی که مطرح میشد بیشتر کلی بودند و در نهایت به دو نکته اشاره میکردند:
- توافق و لابی صدا و سیما با دولت دهم که البته به بده بستان ازآن تعبیر میشد
- عزم صدا و سیما برای تخریب دولت یازدهم
همین دو نکته کافی بود تا ذهن عموم مردم و به ویژه کسانی که خود را پیروز انتخابات میدانستند دچار یک پیشداوری شود و قبول کنند که قرار نیست رسانهی ملی با دولت منتخب همکاری و تعامل داشته باشد.
2- چهارم آذر صدمین روز فعالیت دولت تدبیر و امید بود و وعدهی پخش نخستین گزارش رییس جمهور پس از خبر ساعت 21 اتفاق افتاد. اما روز بعد آنچه که بیشتر از خود گزارش در خروجی رسانهها قرار گرفت، انتخاب و چیدمان مجریان و نوع سوالات مطرح شده از رییس جمهور بود. موجی حاشیهای که تا حدودی توانست ذهن اهالی رسانه را به خود مشغول کند و از موضوع کلی -که تحلیل گزارش صد روزه بود- به انحراف بکشاند؛ بهگونهای که تا مدتها بحث انتخاب هر سه مجری، زوایای دوربین، سوالات مهندسی شده و... در محافل رسانهای به چشم میخورد.
3- بیست و چهارم دی مصادف بود با اولین سفر استانی روحانی و دولت یازدهم. اتفاق مبارکی که در شش ماه اول دولت رخ نداده بود و با توجه به پررنگ بودن نقش سفرهای استانی در دولت احمدینژاد، همه منتظر نخستین سفر دولت جدید به شهرستانها بودند و خدمترسانی به استانها بودند.
با پایان یافتن سفر دولت به استان خوزستان، مقایسه سفرهای استانی دو دولت به جریان افتاد و نکات مثبت و منفی هر دولتی به نقد و بررسی کشیده شد. اما مردم از تاثیر نخستین سفر دولت چیزی درنیافته بودند و اقداماتی که بتواند موج مردمی را همراه کند در این سفر صورت نپذیرفته بود. این نکته دولتیها را بر آن داشت تا بار دیگر نوک پیکان خود را به سمت صدا و سیما بگیرند و زبان به شکایت باز کنند که رسانهی ملی وظیفهاش را به خوبی انجام نداده و سفر استانی رییس جمهور را آنطور که باید پوشش نداده است و این امری است بر عمومی نشدن خبر آن.
4- شانزدهم بهمن ماه پس از خبر 21 قرار بود رییس جمهور بار دیگر با مردم سخن بگوید. اما پس از پایان خبر گفتوگو پخش نشد و تا مدت زیادی همه منتظر شروع شدن مصاحبه رییس جمهور بودند. پس از مدتی که تصاویر از نهاد رییس جمهوری پخش شد، روحانی در ابتدای سخنان خود از مردم بهخاطر صبرشان تشکر کرد و به کنایه از اینکه خانم پوریامین مجری برنامه بود ابراز خوشحالی کرد. دقایقی کافی بود تا مشخص شود بار دیگر اختلافی بین صدا و سیما و نهاد ریاست جمهوری بر سر مجری گفتوگوی رییس جمهور پیش آمده و در دقیقه نود مجری دیگری –پوریامین- درکنار مجری تعیین شده از صدا و سیما –روحانینژاد- قرار گرفته است و به سبب مخالفت ریاست سازمان صدا و سیما، کشمکشی صورت پذیرفته که منجر به تاخیر در پخش سخنان رییس جمهوری شده است.
در همان شب ضرغامی طی نامهای خطاب به شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما، از شوار خواست تا یکبار برای همیشه برای این موضوع تعیین تکلیف کند و در نهیات هم تعیین مجری برنامههای مصاحبه با سران قوا به صدا و سیما محل شد. اما آنچه که پیش از سخنان و گزارشهای روحانی مورد توجه رسانهها قرار گرفت، اختلافات دولت و صدا و سیما بود!
5- پس از نظر شورای نظارت بر صدا و سیما مبنی بر حق رسانهی ملی در تعیین مجری برای گفتوگو با سران قوا، تحرکاتی برای تخریب این شورا آغاز شد. حسامالدین آشنا، مشاور ارشد رییس جمهور و عضو شورای نظارت از طرف قوهی مجریه، شمشیر را از رو بست و بارها در صحبتهای خود به انتقاد از سازمان و شورای نظارت پرداخت. وی در سخنانی گفته بود که صدا و سیما رسانه ملت ایران نیست و به کنایه از تک صدایی بودن صدا و سیما و عدم پیشرفت آن به دلیل نبود رقابت در این حوزه سخن گفته بود.
اما نظرات مشاور رییس جمهور به همین جا ختم نمیشود و پیشتر در نامهای به ضرغامی به انتقاد از پوشش اخبار نشست داووس پرداخته یود و یا در صفحهی شخصی خود در فیسبوک از عدم انتقادپذیری و بسته بودن صدا و سیما گفته بود و همین چند روز قبل شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما را گدهای بیفایده دانست که هیچ ضمانت اجرایی بر تصمیمات آن وجود ندارد. امری که صدای دبیر شورا را درآورد و تقابل بیژن نوباوه –نماینده قوهی مقننه و دبیر شورای نظرات- با آشنا را آشکارتر کرد.
پنج مورد ذکر شده در حُکم مشتی از خروار است و اختلافات دولت و رسانهی ملی خلاصه به این چند نمونه خلاصه نمیشود. البته این فشارهای دولت بر صدا و سیما بیتاثیر هم نبوده است و در روزهای اخیر چند مورد از این اثرگذاری محسوس بوده است. کوک کردن فتیلهی «صرفا جهت اطلاع» در انتقاد از دولت، پوشش گستردهی سفر رییس جمهوری به استان هرمزگان -پوشش زنده مراسم سخنرانی و برنامههای هیات دولت در شبکهی خبر با شش خبرنگار فعال- و از همه مهمتر نامهی رییس سازمان صدا و سیما به نمایندگان مجلس و عذرخواهی از برگزاری جلسه نقد توافقنامهی ژنو و عدم ورود به رسانه به مباحث هستهای از تاثیرات هجمهی گستردهی دولت علیه رسانهی ملی است.
حال باید دید که انتقاد از سازمان صدا و سیما و از آن مهمتر از شورای نظارت بر صدا و سیما توسط دولتیها در روزهای پایانی مدیریت ضرغامی، تا کجا ادامه دارد و آیا این انتقادها فرار به جلویی است که دولت در پیش گرفته تا بهانهای برای سوالات احتمالی نخبگان رسانهای و عموم جامعه داشته باشد و یا سناریوی دیگری طراحی شده است!