یکی از نکات جالب این است که پس از گذشت دو هفته تبلیغات گسترده برای امضای این طومار، تا کنون تنها سیزده هزار نفر آن را امضا کردهاند. یعنی جمعیتی بسیار کمتر از تعداد تماشاگران اغلب بازیهای فوتبال در شهرهای دورافتاده کشور! در حالی که مدعیان این جریان در سالهای اخیر همواره این موضوع را خواست بخش عمدهای (!) از مردم کشور عنوان کردهاند.
اما نکته مورد توجه این یادداشت امضای تنی چندتن از فضلای حوزه علمیه پای این طومار است؛ فضلایی که جایگاه آنان در حوزه علمیه نیز شبیه تناسب تعداد امضاکنندگان طومار با جمعیت میلیونی کشور است. این افراد تنها در گعدههای سیاسی خود عرض اندام دارند و عملا بدنه حوزه علمیه هیچ توجهی به آنان ندارد. اما در عین حال آقایان سیدضیاء موسوی و سید ابوالفضل موسویان در این طومار «آیت الله» نامیده شدهاند؛ اقدامی که مورد انتقاد خود آنان بوده و همواره در سالهای اخیر نسبت به عنوانبخشی برخی از اساتید حوزه توسط رسانههای رسمی کشور اعتراض میکردند.
این افراد چرا هیچ گاه از خود سؤال نکردهاند که چرا یک جریان سیاسی خاص و سایتهای مبلّغ آن، که موضعگیریهایشان در سالهای اخیر نشاندهنده عناد و دشمنی با نظام جمهوری اسلامی ایران دارد به خود اجازه میدهد برای موجسواری رسانهای، از نام تنی چند از فضلای حوزه علمیه سوء استفاده کند؟
و سؤال مهمتر آنکه این افراد چرا هیچگاه پاسخگوی ظلم بزرگ سران فتنه به نظام و آرمانهای بزرگ امام راحل نبودهاند و همیشه طلبکارانه خود را آیینه تمامنمای اسلام واقعی و دیدگاههای امام راحل مینامند؟
سوگمندانه توصیه سالهای اخیر را مجددا تکرار میکنیم که دقت داشته باشید در زمین چه کسی بازی میکنید و تحرکات و سخنان شما مورد تشویق چه کسانی قرار میگیرد! کسانی که با لباس خیرخواهی اصل انقلاب اسلامی را قبول ندارند و اگر لحظهای فرصت یابند اصل جمهوری اسلامی را از بین خواهند برد.
نکته پایانی اینکه پس از حماسه سیاسی مردم در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، دولت تدبیر و امید تلاش دارد فضای سیاسی روانی کشور را آرامش بخشیده و به یکی از موضوعات اصلی یعنی رفع تحریمها بپردازد. از سوی دیگر موضوع حصر سران فتنه مصوبه شورای امنیت ملی کشور و امر قانونی است و جنجال سیاسی علیه آن علاوه بر «تشویش اهان عمومی»، «اختلال در امنیت ملی» محسوب میشود که انتظار میرود دادگاه ویژه روحانیت به عنوان مدعی العموم به وظیفه خود در این زمینه عمل نماید.