اینجانب با تمام انحراف مزاج و حال و تراكم اشتغال و مراجعات بسیار، لازم دانستم در پاسخ پرسش جنابعالى درباره اسوه علم و عمل، زهد و تقوا، و نزاهت و فضیلت، یعنى آیت الله العظمى بهجت ـ مدّ ظلّه العالى ـ كه حقّاً با این عمل خداپسندانه نزد حضرت حقّ مثاب و مأجور خواهید بود، گزیده مطالبى را كه پس از گذشت حدود نیم قرن از حالات ایشان به یاد دارم، عرض كنم. در عهد زعامت مطلقه بزرگمرد اسلام و مرجعیّت عامّه منحصر به فرد عالم تشیّع مرحوم آیت الله العظمى آقا سیّد ابوالحسن اصفهانى ـ أَعْلَى اللّهُ دَرَجَتَهُ ـ در نجف اشرف، نزد استادانى عظیم الشأن اشتغال به تحصیل داشته، به یاد دارم كه در آن زمان چند تن از آقایان در اواسط جوانى از مشتغلین مجدّ آن حوزه مقدسّه به شمار مىآمدند، كه از جمله آنان عالم عامل، زاهد ناسك و متهجّد ورع و بزرگوار، آقاى شیخ محمّد تقى فومنى ـ اَدامَ الله لِلاْسْلامِ ذُخْراً، وَ لِلْمُسْلِمینَ لَوْذاً ـ بود كه جدّاً مُشارٌالَیْهِ بِالْبَنان بود، و حقّاً از مفاخر اهل علم حوزه آن روز محسوب مىشد، و بسیارى از افاضل آن حوزه به او رشك می بردند.
و حقیقتاً در اكتساب علوم و كسب فنون، و در كیفیت سلوك و رفتار، كم نظیر بود و مرحوم سیّد اعظم امام اصفهانى ـ عَطَّرَ اللّهُ مَرْقَدَهُـ عنایت ویژه و بسزایى نسبت به ایشان مبذول می داشتند. و بدین سان حضرت آیت الله العظمى بهجت در آن زمان، در حالى كه در عنفوان شباب بود، از افاضل حوزه علمیّه كبراى نجف اشرف محسوب می شدند.
روزى به حرم مطهّر حضرت سیّد الموحّدین امیرالمؤمنین ـ عَلَیْه اَفْضَلُ صَلَواتِ المُصَلّینَـ مشرّف شدم. و با یكى از اساتید جلیل القدرم عالم عامل و پرهیزگار آیت الله آقاى سیّد احمد اشكورى ـرَفَعَ اللّهُ فى الْخُلْدِ مَقامَهُـ برخورد نمودم، پس از عرض تحیّت و سلام با آن جناب، ناگهان حضرت آیت الله العظمى بهجت وارد حرم گردیدند. و با حالت رقّت و انكسار و توجّه خاصّ كه در آن حال به هیچ كس التفات نداشتند، به زیارت آن امام هُمام(علیه السلام) مشغول شدند. استاد مذكور ما فرمودند: «من از دیدار این آقا بسیار لذّت می برم، و به حال ایشان غبطه می خورم. حقاً جوانى است عالم و فاضل، و زاهدى است وَرِع و تقى، و مجدّانه به تحصیل علوم آل محمّد(علیهم السلام) اشتغال دارد، امید است خداوند متعال افراد مانند این شخصیّت جلیل القدر را در حوزه بیشتر كند» و افزوند: «شخص سیّد (حضرت آیت الله العظمى آقا سیّد ابوالحسن اصفهانى أَنارَ اللّهُ بُرْهانَهُ) خیلى ایشان (آیت الله بهجت) را دوست دارد و از ایشان تعریف و تمجید می نمایند.»بزرگى براى اینجانب نقل نمود كه ایشان از سهم مبارك امام زمان(علیه السلام) استفاده نمی نمود و چند نفر از فضلا نیز این مطلب را تأیید كردند. ـــــــــــــــــــــ
نیز عالمى فاضل براى من نقل كرد كه حضرت آیت الله العظمى بهجت با آنكه نیازى به درس اخلاق عالم زاهد ناسك مرحوم آقا شیخ مرتضى طالقانى نداشت، ولى احتراماً در درس ایشان شركت می جست. و این نمونه اى از احترام ایشان به علما و بزرگان است، خصلتى كه به خوبى در نحوه رفتار ایشان نمایان است، نمودار است. از سوى دیگر ایشان مورد احترام بزرگان بوده اند، از آن جمله مرحوم آیت الله زاهد ناسك آقاى قاضى ـقدّس سرّهالقدّوسىـ بسیار به ایشان علاقمند بودند، و نیز یكى از دوستانم كه از افاضل حوزه است براى من نقل نمود كه روزى خدمت آیت الله العظمى مرجع بزرگ اسلام آقاى سیّد ابوالحسن اصفهانى ـبزرگى كه مانند ایشان در میان علماى اسلام كمّاً و كیفاً كم پیدا می شودـ بودم، ناگهان جناب آقاى بهجت وارد شدند، و مرحوم سیّد با تمام قامت برخاستند و ایشان را مورد احترام خود قرار دادند.
آن آقا می فرمود كه من كمتر دیدم كه سیّد این گونه با كسى عمل نماید. آیت الله مرحوم آقا سیّد محمّد تقى بحرالعلوم ـكه از علماى معروف و مراجع نجف اشرف بودند و روزهاى پنج شنبه و جمعه یك روز را اخلاق، و روز دیگر را تفسیر تدریس می كردند، می فرمودند این دو روز ایام التحّصیل است در ایام التّعطیل روزى در اثناى درس اخلاق فرمودند: امكانات امروز براى آقایان طلاّب بسیار نیكوست، پس باید آقایان زحمت بكشند و مجدّانه مشغول باشند. امروز چند نفر هستند كه جدیّت در تحصیل دارند و درس خوب می خوانند. و از جمله نام آقاى شیخ محمّد تقى فومنى را بردند.همچنین از یكى از بزرگان شنیدم كه می گفتند: من از زهد بسیار و زحمات بی شمار آقاى بهجت، مرجعیّت را می بینم. این بود اجمال مطالبى كه بنده حدود پنجاه سال از این رجل الهى، و مجتهد بزرگ، زاهد سترگ، جامع معقول و منقول، علاّمه، جامع اصول و فروع و مرجع عظیمالشّأن و رفیع المنزلة به یاد دارم. البته اینجانب تفصیل حالات و شرح احوال این مرجع عظیمالشأن شیعه را در كتاب «مُعجم اعلام الشیعه» نگاشتهام، امید است به زودى به زیور طبع آراسته گردد و انتشار یابد.أَدامَ اللّهُ بَرَكاتِ وُجُودِ شیخِنَا الْمُبَجَّلِ وَ مَرْجَعَنَاالْعَظیمَ لِخِدْمَةِ الدّینِ الْحَنیفِ وَالْمَذْهَبِ الشَّریفِ، إِنَّهُ المُوَفِّقُ وَ المُعینُ.
ـــــــ
منبع: بهجت عارفان از نگاه دیگران
تنظیم: محمد حسین امین