به گزارش پایگاه 598 به نقل از ایران ورزشی، پرسپولیس موفق شد در خانه صبای قم بحران زده را شکست دهد و دوباره به کورس مدعیان قهرمانی برگردد. نتیجه برای تیم دایی خوب بود و حالا همه پرسپولیسیها خوشحال و امیدوارند که دوباره میتوانند روی تیم محبوب شان بهعنوان شانس جدی قهرمانی حساب باز کنند.
معمولا از تیمهای برنده نباید انتقاد کرد، مخصوصا از تیمی مثل پرسپولیس که متاسفانه هر انتقادی از این تیم حتی اگر فنی هم باشد به معنای حاشیه سازی برای تیم، سرمربی و بازیکنانش تلقی میشود و هیچ کس کاری ندارد که این انتقاد تا چه حد به تیم وارد است یا وارد نیست و اصلا به درد تیم میخورد یا نه.
اما واقعیت برای پرسپولیس تلخ و گزنده است.واقعیتی که شاید با یک بار تماشای دقیقتر بازی با صبا برای هر هوادار متعصبی هم آشکار شود. این واقعیت در حیطه فنی تیم پرسپولیس به راحتی قابل درک است؛ واقعیتی که از ابتدای فصل تا حالا وجود داشته و انگار گریزی از آن نیست.
حالا حتما همه دوست دارند از زنده شدن شانس قهرمانی حرف بزنند و ایراد گرفتن به تیم دایی را کار درستی نمیدانند اما واقعیت این است: «پرسپولیسی که 3- یک حریفش را شکست داد میتوانست با همین نتیجه بازنده این مسابقه باشد.»
پرسپولیس دو گل ابتدایی مسابقه را زمانی به ثمر رساند که حریف تیم برتر میدان بود و هم روانتر و بهتر بازی میکرد هم موقعیتهای گل میساخت. در واقع برتری خط میانی صبا بر هافبکهای پرسپولیس کاملا مشخص بود و این برتری را نمیتوان کتمان کرد. در این میان سرعت بازی صبا هم نسبت به پرسپولیس بیشتر بود که این را میتوان به سرعت فردی بازیکنان و سرعت چرخش توپ توسط آنها تفکیک کرد.
واقعیت این است که برای دقایقی طولانی از این مسابقه صباییها هم بهتر و هم سریعتر توپ را در زمین میچرخاندند بنابراین در فاز انتقال از دفاع به حمله نیز با سرعت بیشتری عمل میکردند. در نقطه مقابل پرسپولیس خوب دفاع نمیکرد و نوع دفاع کردن این تیم هم بیشتر با تکیه بر قدرت دو مدافع میانی سرخها بنا شده بود و همین باعث شد فشار زیادی روی بنگر و نورمحمدی وارد شود.
با این حال پرسپولیس بر خلاف جریان بازی به دو گل رسید تا آتش حملات صبا کند شود اما در کل به نظر میرسید تیم پرسپولیس به لحاظ بدنی هم در وضعیت ایدهآلی نیست و این نقیصه مهم میتواند پایهای برای بد چرخاندن توپ در زمین و بد دفاع کردن بازیکنان این تیم باشد.
پرسپولیس اما در 15 دقیقه ابتدایی نیمه دوم خوب بود اما دوباره افت کرد و اگر جرقههای بازیکنانی مثل خلعتبری و صادقیان نبود مشخص نبود چه نتیجهای برای این تیم رقم میخورد.در واقع زمان خوب بودن پرسپولیس در این فصل کوتاه و مشخص است، 15 دقیقه ابتدایی نیمه دوم و 10 دقیقه آخر بازی که اگر تیمی در این دقایق هوشیار باشد میتواند نتیجه دلخواه را از تیم دایی بگیرد.
همچنین پرسپولیس این فصل تحت تاثیر بازی ستارههایش در فاز حمله است و اگر روزی صادقیان و خلعتبری در فرم خوبشان نباشند یا به هر دلیلی مهار شوند (مثل بازی با فجر و گسترش فولاد) این تیم نتیجه نمیگیرد.
البته تمام موارد فوق را میتوان شکافت و با جزییات بیشتری دربارهاش حرف زد اما به صورت کلی میتوان گفت نوع بازی پرسپولیس دچار اشکالات فراوانی است که اگر حل نشود میتواند در سه بازی آینده و حتی فصل بعد مثل بمب ساعتی عمل کرده و پرسپولیس را با مخاطرات جدی مواجه کند.
حالا وظیفه علی دایی است که در این فرصت 5 هفتهای شکل بازی تیمش را تا حدی تغییر دهد که در سه مسابقه باقیمانده نمایشهای پرسپولیس اینقدر تحت تاثیر درخشش ستارهها و 50 – 50 نباشد.
دایی باید کاری کند تا تیمش با قاطعیت، با مالکیت بیشتر توپ، چرخش درست توپ در زمین، خلق موقعیتهای بیشتر در زمین و افزایش دقایق خوب بودن نسبت به بازیهای گذشته بر حریفش غلبه کند.
در این شرایط طبیعی است که سه امتیازها راحتتر و قاطعتر به دست میآید و بیشتر به دل اعضای تیم و هواداران میچسبد و در این شرایط قهرمانی هم مسلما در دسترس خواهد بود.