به گزارش خبرنگار مهر، سینما قطعا به عنوان یکی از موثرترین ابزارهای فرهنگی برای انتقال مفهوم هاست.اما آنچه این هنر- صنعت را همیشه از مسیر معنوی خود به دور می کند آلوده شدن آن به سیاست است.
اما این روزها سینمای ایران نیز حال و روز خوشی را سپری نمی کند.این حال و روز نه به خاطر فروش سینماها که دو دستگی در میان سینماگران از یک سو و آلوده شدن این عرصه به سیاسی بازی از سوی دیگر است.
در همین راستا پانزدهمین جشن خانه سینما که انتظار می رفت با حضور فردی چون محمد مهدی عسگرپور در راس آن به عنوان یک جشن هنری سینمایی برگزار شود بر خلاف ادعاهای برخی دست اندرکاران این مجموعه، با حضور "محمود دولت آبادی" که در میانه ایران و فرنگ در تردد است رنگ و بوی دیگری به خود گرفت.
این رنگ و بو نه به دلیل حضور فیزیکی که قرائت بیانیه ننگ آوری از سوی دولت آبادی بود که سلام وی به فیلمساز فراری و اغتشاشات خیابانی آن را ننگ آورتر هم می کرد.
لازم به ذکر است که اگر چه سه روز از برگزاری این نشست می گذرد و پرداختن به این موضوع شاید دیر هنگام باشد اما عدم واکنش از سوی دست اندرکاران خانه سینما نسبت به اتفاقات این جشن باعث شد تا برگزاری پانزدهمین جشن خانه سینما را از منظری دیگر نیز به نقد بنشینیم.
هرچند دست اندرکاران این جشن در خفا اظهار بی اطلاعی از آماده شدن قبلی چنین بیانیه ای می کردند اما ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که مسئول برگزاری مراسم، قطعا در چینش افراد روی صحنه،مطالب قرائت شده در جشن، میهمانان دعوت شده و هرگونه اتفاق پیدا و پنهان بر اساس دستورالعمل شورای سیاست گذاری عمل می کند و نتیجه آن ایجاد سئوالی در ذهن ملت ایران است که این اتفاقات سئوال برانگیز در مجموعه تحت مدیریت فردی چون عسگرپور اتفاق می افتد.
ایجاد چنین حرکات مشکوکی در میان برخی سینماگران شاید چندان تعجب برانگیز نباشد اما وقتی نام عسگرپور به میان می آید حساب و کتاب به گونه ای دیگر خواهد بود.
جشن خانه سینما و یا به تعبیری میتینگ سیاسی در عمارت مسعودیه سال گذشته نیز آلوده به حرفهای سیاسی شد تا علی رغم رویکرد اصلی جشن یعنی تجلیل از فعالیت هنری یکسال هنرمندان، جشن مامنی برای ستایش از فیلمسازان فراری شود و حاشیه ها غالب بر اصل و متن ماجرا شود.
تکرار حمایت از فیلمساز فراری در جشن خانه سینما حکایت از آن دارد که یا عسگرپور از مسیر اصلی خود منحرف شده است و یا وی توان مدیریتی خود را از دست داده که قضاوت و بررسی آن از حوصله این یادداشت خارج است.
خیلی قابل باور نیست که "دولت آبادی" بدون برنامه ریزی به این جشن دعوت شده باشد و بیانیه ای را قرائت کند و از برخی افراد یاد کند و دست اندرکاران هم بی خبر باشند.
اما جای 2 سئوال باقی است:
-سینمای ایران با این اوصاف قرار است چه سرنوشتی پیدا کند؟
-وظیفه اصلی خانه سینما صنفی است یا جولان در عرصه سیاست و صدور بیانیه؟!