با پایان دور دوم مذاکرات صلح ژنو2 میان هیاتهای دولت و مخالفان سوریه و شکست طرحهای غرب و آمریکا درباره این نشست، سوالی که مطرح میشود این است که آمریکا حالا چه خواهد کرد و کدام گزینهها را برای سوریه روی میز دارد؟ آمریکایی که سالهاست جنگ حهانی آغاز شده علیه سوریه را رهبری میکند و هربار به بهانهای میکوشد تا با مقصر جلوه دادن نظام سوریه و تحریف وقایع این کشور، جامعه جهانی را به اجرای بند هفتم منشور سازمان ملل قانع کند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، روزنامه "الثورة" سوریه در تحلیلی با عنوان "پس از ژنو، گزینههای آمریکا برای سوریه چه خواهد بود؟" چنین مینویسد: آمریکا، رهبر جبهه جنگ علیه سوریه فکر میکرد دسیسهها و حیلههایی که برای هدف قرار دادن محور مقاومت در سوریه به کار برده حتما واشنگتن را به سمت تحقق اهدافی رهبری خواهند کرد که از حدود سه سال پیش به خاطر آنها دشمنی علیه سوریه را آغاز کرده است. لذا با دو روش و با در نظر گرفتن اهدافی دشمنی علیه سوریه را آغاز کرد. و آن این که یا سوریه تسلیم خواستههای آمریکا میشود و در مقابل این کشور سر تسلیم فرود میآورد یا اینکه واشنگتن سوریه را در تنگنا قرار میدهد تا سوریه مجبور شود مذاکرات ژنو را ترک کند و بدین ترتیب آمریکا مسئولیت شکست مذاکرات را بر دوش سوریه میگذارد و امکان مطرح کردن این ادعا را دارد که در پی بسته شدن باب مذاکرات دیگرهیچ راه حلی جز بازگشت به شورای امنیت و اجرای بند هفتم منشور سازمان ملل وجود ندارد؛ راه حلی که آمریکا از بیش از دو سال پیش دنبال آن بوده و پس از اینکه با سد وتوی روسیه و چین مواجه شد در مسیر محقق کردن هدف خود شکست خورد.
آمریکا در خصوص نشست ژنو چنین تصوری داشت اما هرگز فکرش را نمیکرد که کشور سوریه آنقدر تواناییهای بالای دیپلماتیک داشته باشد که بتواند چالش و بحران را به فرصتی استثنایی برای کسب دستاوردهای ملی به جای افتادن در دام آمریکا تبدیل کند.
سوریه با چنین تواناییهای بالایی از همان لحظه اول و حتی تا پایان دور دوم مذاکرات ژنو2 در دام تنگنای آمریکا نیفتاد و هیات دولت سوریه در ژنو تنها بر راه حل سیاسی و پافشاری بر بررسی آن از طریق مذاکرات تاکید کرد.
هیات سوریه تا آنجا پیش رفت که اعلام کرد تنها زمانی از مذاکرات عقبنشینی میکند که اخضر الابراهیمی، فرستاده مشترک سازمان ملل و اتحادیه عرب به سوریه از مذاکرات عقبنشینی کرده و توقف مذاکرات را اعلام کند و پس از آن منتظر میماند که باب مذاکرات بار دیگر باز شود.
مطمئنا با چنین تواناییهای نظامی، منطقهای و بینالمللی کاملا طبیعی بود که هیات دولت سوریه به آرمانهای ملی، حقوق حاکمیت خود و منافع ملی سوریه تکیه کرده و تسلیم خواستههای آمریکا نشود.
سوریه از طریق هیات اعزامی خود در ژنو و با تکیه بر حقوق خود با تسلیم شدن در برابر آمریکا مخالفت کرد و در نتیجه رویاهایی که آمریکا به خاطر تبدیل آن به واقعیت به ژنو آمده بود، ناکام ماند.
در حال حاضر و با خاموش شدن چراغها در اتاقهای مذاکرات هیات های اعزامی دولت و مخالفان سوریه به محل سکونت خود بازگشتهاند و حتی اخضر الابراهیمی نیز به این مساله اذعان کرده که هیات اعزامی نظام سوریه به دمشق برگشته و مخالفان به سوی سروران خارجی خود در پایتختهای کشورهای غربی و منطقه باز گشتند.
پس از دور دوم مذاکرات ژنو 2 و عذرخواهی ابراهیمی از ملت سوریه به خاطر ناتوانی در رسیدن به نتایجی مثبت این سوال مهم پیش میآید که آمریکا در قبال شکستش در ژنو و نیفتادن سوریه در یکی از دو دامی که واشنگتن برایش گسترده بود، چگونه رفتار خواهد کرد؟
البته در اینجا یادآوری این مطلب ضروری است که این آمریکاست که در ژنو شکست خورد نه خود نشست ژنو 2 ، زیرا سوریه پس از اینکه دشمنان خود را زمین زد و حیلهگری آنها را آشکار ساخت، به دستاوردهای زیادی در این نشست دست یافت.
پیش از جواب دادن به سوال مطرح شده بهتر است تاکید کنیم که پافشاری زیاد سوریها بر حقوق ملی خود و لجبازی آمریکاییها و تلاش آنها برای رسیدن به اهداف خصمانه خود مانع بزرگی را در مقابل موفقیت نشست ژنو 2 قرار داد که موجب به تاخیر افتادن جلسات و مذاکرات برای شکستن این مانع شد. به همین خاطر واشنگتن با رسوایی کامل گفت که همچنان به اعمال فشارهای خود علیه سوریه ادامه خواهد داد و پافشاری خود بر ادامه دشمنی را اعلام کرد.
در اینجا باز هم سوال پیشین مطرح میشود که آمریکا پس از رسیدن به چنین مرحلهای چگونه رفتار خواهد کرد یا اینکه چگونه به اعمال چنین فشارهایی دست خواهد زد؟
برای جواب دادن به این سوال به این مساله میپردازیم که اوضاع براساس احتمالات ذیل به چه صورت پیش خواهد رفت:
احتمال اول: تشدید عملیات نظامی در میدانهای جنگ سوریه:
در این صورت آمریکا جهت آماده کردن گروههای مسلح در خارج و اعزام آنها به سوریه جهت "بازگرداندن تعادل به میدان جنگ" که به نظر وی به نفع نیروهای نظام به پیش میرود، تلاش میکند. اینجا به نظر میرسد واشنگتن در سایه تغییرات منطقهای جبهه جنوبی را انتخاب کرده تا میدان اصلی مبارزه وی باشد که از خاک اردن آغاز میشود؛ منطقهای که محل آموزش نظامی تروریستها است و عربها، اسرائیلیها و اروپاییها در آنجا آموزش میبینند.
بر اساس برخی برآوردها نزدیک به 2500 مسلح تروریست و مجهز به سلاحهای پیشرفته در این منطقه حضور دارند و ممکن است تعداد آنها در هفتههای آتی به چهار هزار مسلح برسد. همچنین این افراد با امید رسیدن به ورودیهای دمشق و پیوستن به 5000 تروریست دیگر در داخل سوریه به سمت شمال خواهند رفت که درحال حاضر آماده عملیاتی نظامی با هماهنگی رهبران غربی و با رهبری آمریکا هستند.
این همان طرح و نقشهای است که آمریکا تلاش میکند تا به هر نحو ممکن در راستای جنگ روانی که از آغاز دشمنی با سوریه بر آن تکیه داشته، آن را اجرا کند، اما این طرح و نقشه چه شانسی برای موفقیت خواهد داشت؟
ما معتقدیم که شکست این طرح و نقشه امری کاملا روشن و تایید شده است. ما چند دلیل داریم اگر بخواهیم از لحاظ نظامی در نظر بگیریم ارتش سوریه این قدرت را در اختیار دارد که حمله نظامی آمریکا را ناکام بگذارد و اگر بخواهیم از لحاظ سیاسی آن را مورد بررسی قرار دهیم سوریه اراده سیاسی محکمی علیه هرگونه اعمال فشاری دارد و اگر این اعمال فشارها بخواهد علیه مردم صورت بگیرد آگاهی مردم بسیار بالا رفته و آنها با حضور نیروهای خارجی در کشور خود مخالفت خواهند کرد.
احتمال دوم بازگشت به شورای امنیت و سازمان ملل:
ممکن است این مساله فرضیه یا احتمالی بیش نباشد و حتی ممکن است این امر با توجه به مواضع کشورهای عربی که بازیچه آمریکا و کشورهای اروپایی هستند، به وقوع بپیوندد تا جایی که با آشکار شدن شکست آمریکا در ژنو از همان ساعات اولیه، شورای امنیت به میدانی برای مطرح شدن پیشنویس قطعنامههایی در خصوص سوریه تبدیل شد و به رغم اینکه این قطعنامهها مساله اوضاع انسانی در سوریه را به یدک میکشند اما هدف اصلی آنها اجرای بند هفتم منشور سازمان ملل است که اجازه به کارگیری زور و تکرار مجدد حوادث لیبی در سوریه را میدهد. اما با تلاشهای روسیه و چین و دادن حق وتو به این کشورها، تلاشهای خصمانه کشورهای غربی از ریشه ناکام خواهد ماند.
اما در خصوص سازمان ملل باید گفت همانطور که همگان میدانند قطعنامههای این سازمان الزامی نیستند و به آرزوها و خواستههای سیاسی نزدیکتر هستند و نمیتوانند حقیقت را دگرگون کرده یا موجب تغییرات اساسی در میدان جنگ شوند.
در نهایت میبینیم که با این احتمال تلاش کردن هیچ فایدهای ندارد و به تحقق اهداف آمریکا جهت منحرف کردن سوریه از مواضع خود و مجبور کردن آن به عقبنشینی نمینجامد.
احتمال سوم ادامه فشارهای متعدد نظامی، سیاسی، اقتصادی و جنگ روانی علیه سوریه:
در اینجا گزینه مسئول دانستن دولت سوریه در شکست مذاکرات و درخواست از ملت سوریه و کشورهای جهان جهت اعمال فشار بر دمشق مطرح میشود. آمریکا از همان آغاز برای این گزینه تلاش میکرد و ما میبینیم که در سه سال گذشته بارها به این گزینه متوسل شده است اما به هیچ نتیجهای نرسیده. شرایط موفقیت در حال حاضر کمتر از سالهای پیش است و شاهد آن هستیم که تمامی طرحهای آمریکا به شکست انجامیده است.
با وجود چنین احتمالاتی و با وجود باور ما نسبت به عدم موفقیت این احتمالات در رسیدن به خواستههای آمریکا در دشمنی علیه سوریه معتقدیم که ماه آتی مرحله حساسی در بیشتر زمینهها خواهد بود. اعمال فشارها بر سوریه تشدید خواهد شد و بازی جنگ و فشارهای سیاسی، اقتصادی، رسانهای و جنگ روانی ادامه خواهد داشت و جبهه دفاع سوریه باید در این دوره آمادگی کامل خود را حفظ کند به ویژه اینکه در حال حاضر دشمنی وارد مرحله آخر خود شده است و انبوه دستاوردهای سوریه در عرصههای مختلف فرصت را برای موفقیت در جنگ دفاعی فراهم میکند."