به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه نود، مسعود روشن پژوه هميشه سعي دارد انرژي خاص خودش را به مخاطبان هم انتقال دهد. اين مجري پرجنب و جوش طرفدار آبيپوشان پايتخت است اما در اين مصاحبه بيش از اين که در مورد استقلال صحبت کند به بحثهاي ساختاري پرداخت. گفتگوي او را در زير بخوانيد.
* به عنوان يک استقلالي از بازيهاي اين تيم تا اين جاي کار لذت بردهايد؟
- انتظارمان خيلي بيشتر از اين حرفها بود. مخصوصا هر چه به آخر فصل نزديک ميشويم.
* فکر ميکنيد چرا عملکرد تيمها در ليگمان تا به اين حد ضعيف شده است؟
- انگيزه و نوع نگاه به ليگ برتر ميتواند يکي از عوامل تاثيرگذار باشد. جالب اين جاست که مسئولان ليگمان را با لاليگا يا مثلا ليگ جزيره مقايسه ميکنند. اين جور طرز تفکرها واقعا عجيب و جالب است!
* يعني فقط همين نوع نگاه اصلاح شود همهچيز ديگر حل است؟
- نه آخر همين يک مورد که نيست شما هر چيزي را در فوتبال ما نگاه کنيد اشکال دارد از توپ گرفته تا ساعت ورزشگاه. بحث حرفهاي شدن که ميشود همه اظهارنظر ميکنند ولي ما که چيزي از حرفهاي بودن نديديم.
* چه عاملي باعث ميشود ليگ جذابتري داشته باشيم؟
- اول از همه بايد دغدغه خوب بودن را براي بازيکنانمان ايجاد کنيم، يک بار مصاحبهاي از استيلي ديدم که گفته بود نبايد حساسيت ايجاد کرد، اگر حساسيت ايجاد نکنيم پس چه کار کنيم؟ تا حساسيت نباشد رقابت هم نيست. جمع شدن هواداران در استاديوم خودش باعث حساسيت ميشود و مسئوليت بازيکنان را هم بيشتر ميکند.
* خيلي وقت است که شاهد جمع شدن هواداران در استاديومها نيستيم. علتش را چه ميدانيد؟
- يکي از دلايلش است که فوتبال امروز با فوتبال چند سال پيش خيلي فرق ميکند. تا همين چند سال پيش حسي که من بازيکن و تماشاگر بود خيلي با الان فرق ميکرد. دليل دومش هم اين است که اينجا اصلا براي هواداران ارزش قائل نيستند.
* از چه لحاظ؟
- کلا ميگويم. در ساير ليگهاي دنيا تماشاگر واقعا سرمايه باشگاه محسوب ميشود ولي اين جا فقط به ظاهر اين شکلي است. هفت، هشت سال پيش که به آلمان رفته بودم بازي وردربرمن و کلن را از نزديک ديدم. همان اولش که وارد ورزشگاه کلنيها شدم به علت سردي هوا به هر يک از تماشاگران کلاه و شال گردن دادند. همين هم باعث شد خاطره آن بازي هيچ گاه از ذهن پاک نشود.
* کدام يک از بازيکناني که اين فصل از جمع آبيپوشان جدا شدند بيشتر به اين تيم ضربه زدند؟
- يعني شما ميگوييد که نبايد ميرفتند؟ تا وقتي باشگاهها دولتي است همين وضعيت ادامه دارد. من هم به جاي آنها بودم ميرفتم چون باشگاهها واقعا بلاتکليف هستند.
* نگفتيد کدامشان؟
- قطعا فرهاد مجيدي. او با همه بازيکنان فرق ميکرد. هواداران نگاه ويژهاي به او داشتند. فرهاد يک شخصيت کاريزماتيک است بنابر اين فکر کنم هواداران او بيشتر اذيت شدند تا طرفداران بازيکنان ديگر.
* دوست داريد يک روز برنامهاي مثل 90 را اداره کنيد؟
- خودم سابقه مجريگري در برنامه ورزشي از جمله برنامههاي تلاش و کوشش را دارم که در آن برنامه ورزشکاران شرکت ميکردند. مشکل اين جور برنامههاي ورزشي اين است که مثل 90 يک حامي خوبي ندارند.
* يعني 90 فقط به خاطر جو حمايتي است که به اين جا رسيده نه به خاطر فردوسيپور؟
- البته فردوسيپور هم يکي از عوامل موفقيت 90 است. برنامههاي ورزشي ديگر مدام با ترس و لرز جلو ميروند تا نه سيخ بسوزد نه کباب!
* نميخواهيد جاي فردوسيپور را بگيريد؟
- عادل هم همشهريم است و هم رفيقم، خدا را چه ديديد شايد يک روز جايش را گرفتم. (باخنده) عادل در برقرار کردن ارتباط با مخاطب فوقالعاده است.