در بررسی کلی از زندگی مسؤولین ردهبالای کشور گرچه رگههایی از دنیاگرایی در بعضی از مسؤولان و پارهای از مجالس و محافل و بعضی از مسافرتها و سفارتخانهها دیده میشود لیکن اکثریت مسؤولین ردهبالای کشور در حدمتوسط زندگی مردم کشور هستند.
به گزارش 598، فارس در یادداشتی به قلم مهدی تقوی راد آورده است:
در فرهنگاسلامی ضمن اینکه به کار و تلاش در زندگی سفارش شده و به کسب درآمد حلال و جدیت برای اداره امور زندگی توصیههای فراوانی گردیده است و مسلمانان را از هر گونه سستی و تنبلی و تنآسایی بر حذر داشتهاند و نیز در عین توصیه به تلاش و جدیت و همت بر عمران و آبادانی سرزمینهای اسلامی و رونق هر چه بیشتر بازار اسلامی، لیکن در زندگی شخصی و بهرهوری فردی به سادهزیستی و پرهیز از تجملگرایی و دوری از هرگونه اسراف و تبذیر توصیه گردیده و هرگونه علاقهمندی به مظاهر دنیا به خصوص حُب جاه و مقام و ثروتاندوزی به شدت مذمت شده است. در آیات گوناگون قرآنکریم زندگیهای اشرافی تقبیح شده و گرایش به مظاهر مادی و دنیوی را عامل فساد حکومت و مایه سقوط تمدنهای انسانی میداند، چنانکه در آیه 83 سوره قصص میفرماید:
«ما خانه آخرت را برای کسانی قرار دادیم که در دنیا دنبال برتریجویی و فساد نبودند که عاقبت نیکو برای پرهیزکاران است.»
و در آیه بیست سوره حدید در توصیف زندگی دنیا میفرماید: «همانا زندگی دنیا لهو و لعب و زینت و وسیله تفاخر بین شماست» و نیز در آیه چهل و نه سوره کهف در نفی اصالت امور دنیوی میفرماید: «مال و فرزندان، زینت زندگی دنیایی است و اعمال صالح هستند که باقی میمانند و نزد پروردگار پاداش دارند.»
همچنین در روایات اسلامی به طور فراوان احادیث متعدد پیرامون مضرات دلبستگی به مظاهر مادی و دنیایی و ستایش دوری از دنیا و سادهزیستی آمده است. پیامبراکرم(ص) در حدیثی، دلبستگی به جاه و مقام را چنین توصیف مینماید:
«دو گرگ درنده در آغل گوسفندان خطرناکتر و زیانبارتر از دوستی جاه و مال برای دین مرد مسلمان نیست» (1) و در حدیث دیگر فرمودند: «دنیا برای کافران بهشت و برای مؤمنان جهنم است»(2)
حضرتعلی(ع) در فرازهای گوناگون نهجالبلاغه، دقیقترین و جامعترین توصیفها درباره ماهیت دنیا و چگونه زیستن در آن که موجب کمال یا وسیله سقوط گردد را بیان نمودهاند که از آن جمله است که میفرماید:«برای دنیایت چنان برنامهریزی کن که گویا تا ابد زنده هستی و برای آخرت چنان کار کن که فردا میمیری» و همچنین آن حضرت در مضرات علاقه به مظاهر دنیایی میفرماید: «حُب دنیا موجب فاسد شدن عقل و گنگ شدن قلب از شنیدن حکمت و در نهایت موجب سرانجام سختی خواهد شد» (3) و نیز امامصادق(ع) جایگاه دنیا را در نزد خود چنین توصیف میکند: «دنیا در نزد من به منزله میته است که در حد ضرورت از آن استفاده میکنم.» (4)
سیره عملی پیامبر (ص) ائمه معصومین(ع)
با مطالعه تاریخ زندگانی پیامبراکرم(ص) و پیشوایان دینی، بهترین الگوها را در رابطه با برداشت درست از دنیا و برخورد صحیح با دنیاگرایی و مظاهر آن پیدا میکنیم به طوریکه سراسر زندگی آن بزرگواران در عین اینکه از سادهزیستی کامل برخوردار است لیکن با کار و تلاش و جدیت هر چه تمامتر همراه بوده است و به حق میتوان این جمله را درباره نحوه زندگی آن بزرگان اعلام کرد که «کسب و کار و تولید در حداکثر توان، بهرهمندی فردی در حداقل نیاز.»
نمونهای از برخورد پیامبر اکرم(ص)
روزی پیامبر(ص) از گذرگاهی میگذشت؛ چشمش به قبه و بارگاهی افتاد که مشرف بر جاده بود، پرسید این چیست؟ یاران عرض کردند متعلق به یکی از انصار است. حضرت کمی توقف کرد، صاحب آن فرا رسید و سلام کرد. پیامبر(ص) صورت از او برگردانید، مرد انصاری این مطلب را با دوستان خود در میان گذارد و گفت: به خدا سوگند من نظر رسولا... را نسبت به خودم ناخوشآیند میبینم. گفتند پیامبر آن ساختمان مجلل تو را دیده و ناراحت شده است. مرد انصاری رفت و آن قبه و بارگاه را با خاک یکسان کرد و یک روز پیامبر(ص) آمد و آنرا ندید فرمود: چه بر سر این ساختمان که اینجا بود آمده، جریان را عرض کردند، آن حضرت فرمود: هر بنایی در روز قیامت وبال صاحب آن است مگر آن مقدار که انسان از آن ناگزیر است. (5)
روش حضرت حضرت امیرالمومنین علی(ع)
حضرت علی(ع) کسی است که در عمل بهترین الگو و اسوه عملی در زمینه نگرش درست به دنیا میباشد و به لحاظ بهرهوری عالیترین کسی است که بهترین بهرهها را از دنیا برده و در راه کمال و ذخیره آخرت و تحقق آرمانهای اسلامی در اوج موفقیت قرار دارد. آن حضرت در طول دوران خانهنشینی به بیشترین فعالیت کشاورزی و عمران اراضی بایر مدینه پرداخت که آن مزارع هنوز در بیرون مدینه به نام «ابیار علی» معروف است که در عین بهرهمندی از مالکیت آن مزارع، تمام حاصل آنها را وقف بر نیازمندان مینمود و خود به نان خشکی قناعت میفرمود. همان حضرت در طول دوران حکومت که در مصدر خلافت بر مسلمین بر بیش از پنجاه کشور و منطقه اسلامی حاکمیت داشت به همان نحو زندگی ادامه داد و در سادهزیستی فوقالعادهای که داشت هیچگونه تغییری نداد. شدت سادهزیستی امیرالمومنین(ع) در دوران حکومتش چنان غیرقابل توصیف است که وقتی در مقابل «عاصمبنزیاد» که آن حضرت را متهم به ترک دنیا نمود فرمود: «انا... تعالی فرض علی ائمهالعدل ان قدروا بضعفه الناس: خداوند تبارک و تعالی بر پیشوایان عادل واجب نموده است که زندگی خودشان را در حد ضعیفترین مردم نگه دارند.» (6)
حضرت علی(ع) نه تنها در زندگی شخصی خود چنین بود بلکه تلاش کرد تا فرمانداران، استانداران و کارگزاران نظام هم از چنین وضعیتی برخوردار باشند که به نمونههایی از آن موارد اشاره مینماییم:
هنگامی که به آن حضرت خبر دادند «عثمانبنحنیف» والی بصره در ولیمه یک عروسی شرکت کرده و از او پذیرایی ویژهای به عمل آمده، طی نامهای او را مذمت میکند و به تفصیل در مورد شیوهزندگانی خود به عوان الگوی حکومتاسلامی قلمفرسایی مینماید. (7)
نمونه دیگر برخورد با «منذربنجارود» یکی از فرمانداران آن حضرت میباشد.آن هنگامی بود که به ایشان خبر دادند «منذر» بیش از حق خود از بیتالمال برداشت نموده است که به لحاظ حساسیت موضوع آن حضرت طینامهای (نامه 71) او را به مرکز خوانده و عزل نمود.
همچنین حضرتعلی(ع) در نامه به مالک اشتر در زمنیه انتخاب کارگزاران دولتی توصیههایی دارد که از جمله آنها میفرماید: «از کسانی انتخاب کن که اهل کمترین طمعها باشند» و نیز در نامه 59 به «اسود» فرماندار «حلوان» توصیه میفرماید: «از هواهای نفسانی بپرهیزد و به شدت مراقب حفظ نفس خود از گرایشات مادی و دنیوی باشد.»
از دیدگاه قرآن و روایات و با توجه به سیره پیشوایان دینی، دنیا وسیله کسب معرفت و موجب پاداش اخروی میباشد و هرگونه دلبستگی به آن موجب انحراف از مسیر صراطمستقیم خواهد بود. بنابراین نباید مال و فرزند و جاه و مقام و مانند اینها موجب غرور انسان گردد و به تمام آنها باید به دید آزمایش نگاه کرد و پیوسته در استفاده از دنیا، به حداقل آن التفات نموده و تلاش در سادهزیستی باید هم و غم شبانهروزی ما باشد که به فرموده رسولاکرم(ص) «حُبالدنیا رأسکلخطیئه» در ضمن باید توجه نمود این نوع زندگی سادهزیست به هیچ وجه نباید ما را از تلاش و کوشش در جهت تولید بیشتر و پیشرفت در عرصههای مختلف اقتصادی و علمی و اجتماعی باز دارد.
ساده زیستی از دیدگاه امامخمینی(ره)
امامخمینی(ره) از جمله برجستهترین علمای تاریخ اسلام میباشند که در اخلاق نظری و اخلاق عملی بهترین نظرات را پیرامون تبیین دنیاگرایی و مضرات حُبدنیا و نحوه زندگی سالکان و اهمیت سادهزیستی بیان کردهاند و از آن جمله مهمتر اینکه ایشان همان نظرات و بینشها را در دو بخش زندگی خود یعنی قبل از انقلاب و پس از حاکمیت نظامجمهوریاسلامی جامه عمل پوشاندهاند. حضرتامامخمینی(ره) مباحث مشروحی را در باب وساوس شیطان و دنیاگرایی و پیآمدهای دنیا گرایی در کتاب چهلحدیث به خصوص شرححدیث جنود عقل و جهل و در دیگر بیانات خود در صحیفه امام دارند که از بیان آنها خودداری نموده به قسمتهایی که به طور مستقیم مربوط به سادهزیستی میباشند که ایشان به ذیطلبگی تعبیر میفرمایند اشاره مینماییم:
«از اموری که من خوف دارم یکی از قضیه اینکه از آن زی روحانیت و زیطلبگی بوده است، اگر ما خارج بشویم، اگر روحانیون از آن زی که مشایخ ما در طول تاریخ داشتهاند خارج بشویم و خدای ناخواسته توجه به مادیات بکنیم این ممکن است منتهی بشود به اینکه روحانیت شکست بخورد. (8)
حضرتامامخمینی(ره) پس از انقلاب، مسئله سادهزیستی را بیشتر از مردم متوجه مسئولان مینماید و بیانات متعددی به مناسبتهای گوناگون دارند که مسئولین مختلفنظام را از هرگونه دنیاگرایی و حُب مقام و مال بر حذر میدارند، از جمله میفرمایند:
«آن روزی که دیدید و دیدند که انحراف در مجلس پیدا شد، انحراف از حیث قدرتطلبی و از حیث مالطلبی در کشور در وزیر ما پیدا شد، در رئیسجمهور پیدا شد آن روز بدانند که علامت این که شکست بخوریم خودنمایی کرد.»(9)
حضرتامامخمینی(ره) برای تحقق سادهزیستی در مسئوولان بارها از زندگی پیامبراکرم(ص) و پیشوایان اسلام نمونههایی ذکر میکنند، از جمله به دو مورد زیر اشاره مینماییم:
«شما خود رؤسای اسلام را باید ملاحظه کنید مثل پیامبراکرم(ص) که رئیساسلام است، امیرالمؤمنین که بعد از او رئیساسلام بود. شما خود آنها را ببینید که وضعشان چه جوری بوده؟ زندگیاش زندگی فقرا بوده و بیتالمال مال مردم بود و هیچ تصرف نمیکرد» (10) همچنین درباره سیره حضرت امیرالمؤمنین میفرمایند:
«در حالیکه خلیفه است میخواهد نمازجمعه بخواند لباس زیادی ندارد میرود بالای منبر آن لباسی که بر تن دارد حرکت میدهد تا خشک شود، دو تا لباس ندارد، یک کفش دارد که خودش وصله میکرده، از ایشان میپرسند حضرت میفرماید این کفش به نظر شما چقدر ارزش دارد؟ می گویند هیچ! می گوید که: امارت بر شما هم خلافت هم در نظر من مثل این کفش و پایینتر از این کفش است مگر اینکه اقامه عدالت کنم.(11)
حضرتامامخمینی(ره) به اهمیت حکومت از دیدگاه امامعلی(ع) اشاره میکند که آن حضرت در پاسخ «ابنعباس» فرمود:
«به خدا سوگند این جفت کفش (بیارزش) را از زمامداری بر شما بیشتر دوست دارم مگر این که حقی را بر پادارم یا از باطلی جلوگیری کنم.(12)
حضرتامامخمینی(ره) برای اینکه مسؤولین دچار رفاهزدگی نشوند توصیه مینماید مسؤولین از طبقه متوسط جامعه انتخاب شوند، چنانچه در وصیتنامه سیاسی ـ الهی خود میفرماید: «توجه داشته باشید که رئیسجمهور و وکلای مجلس از طبقهای باشند که محرومیت و مظلومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده در فکر رفاه آنان باشند نه از سرمایهداران و زمینخواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمیتوانند بفهمند.»
حضرتامامخمینی(ره) پیوسته در پیامهای گوناگون با روحیه کاخنشینی به شدت مبارزه میکند و چنین میفرماید: «آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد آن روز است که ما باید فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیسجمهور ما خدای ناخواسته از آن خوی کوخنشینی بیرون برود و به کاخنشینی توجه بکند آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینی پیدا کنند خدای ناخواسته و از این خوی ارزنده کوخنشینی بیرون برود آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم. (13)
و در نهایت توصیه امام به مسئولان مراقبت از حال خود است که می فرمایند:
«شماهایی که دستاندرکار هستید در این جمهوریاسلامی چه آن آقایان سفرا و کاردارهایی که در خارج هستند و خارج بیشتر توقع هست و چه شما سپاهپاسداران و سایر قوای نظامی و انتظامی که در محل خدمت میکنید و چه وکلای محترم که در مجلسی خدمت میکنند و چه همه قوه قضاییه، قوه اجرائیه، همه باید از خودشان مراقبت نمایند.(14)
امامخمینی(ره)، الگوی عملی سادهزیستی:
براساس بررسیهای به عملآمده پیرامون سخنان حضرتامام(ره) حتی یک مورد بر نمیخوریم که آن حضرت موضوعی را مطرح کرده باشند و خود عامل به آن نبوده باشند؛ قدرت تزکیه و تهذیب و توانایی فوقالعاده خودسازی و امکان پرورش قوای روحانی در معظمله و نیز قدرت در بندداشتن تمامی غرایز و خواستهای مادی و دنیایی نفس خویشتن چنان در وجود آن بزرگمرد تاریخ در اوج خود قرار داشت که اجازه تخطی به اندازه سر سوزنی را به آن حضرت نمیداد، لذا به آنچه میگفت از عمق وجود اعتقاد داشت و به آنچه اعتقاد داشت با تمام قوا به آن اهتمام میورزید. آری این است رمز اینکه او را در اوج قله رفیع فضیلت، عشق و عرفان مییابیم.
مردم ما خاطرههای بسیار خوبی از زندگی ساده و سراسر با اخلاص و هیجان آن امام همام در ذهنهای خود به یادگار دارند، این نکته که از زندگی امام(ره) در قبل از انقلاب و دوران تبعید و در دوران حکومتی هیچ فرقی نکرده و اینکه ایشان در هر حالی و در هر وضعیتی پیوسته به رضای خدا میاندیشید، همچون تابلوی تابناکی در مقابل هر محققی میدرخشد.
در اینجا بیان یک خاطره از قول «دکترمحمدباقر» یکی از اندیشمندان پاکستانی خالی از لطف نیست که میگوید:
در سالهایی که امام در قم میزیستند خدمت ایشان رسیدم و باتفاق حضرت آیتا... به خمین رفتیم. در آنجا ضمن مذاکراتی پیرامون حکومت پهلوی با ناهار سادهای از من پذیرایی نمود و این گذشت تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دعوت مسئولین جمهوریاسلامی به ایران آمدم و پس از بازدید از موزه جواهرات سلطنتی خدمت امام رسیدیم و وقت ناهار شد، دیدم باز همان غذای ساده یعنی کباب و نان و یک لیوان آب بود.(15)
آری سادهزیستی در زندگی امام موج میزد به طوریکه وقتی آن حضرت طی نامهای صورت اموال خود را به قوه قضائیه اعلام نمودند همگان به شگفت آمدند که اموال آن حضرت از زندگی متوسط مردم نیز پایینتر است.
رعایتنمودن در هرگونه مصرف و دوری از اسراف و جاهطلبی و تذکرات امام به اطرافیان در نحوه استفاده از تلفن و سایر امکانات بیتالمال آنچنان بود که در الهیبودن زندگی و تفکرات و خطمشی ایشان هیچگونه تردیدی باقی نمیگذارد.
فلسفه سادهزیستی مسئولان:
زندگی ساده و دوری از مظاهر مادی و دنیا و پرهیز از حرص و طمع و خودداری از زیادهروی، امری نیکو و پسندیده است که برای همه آحاد جامعه اسلامی ارزشمند و از موجبات رشد و کمال آنان و بهترین روش برای نیل به سعادت دنیا و آخرت انسانها میباشد.
لیکن این موضوع در جمهوری اسلامی برای مسئولان نظام از اهمیت والایی برخوردار است و چنانچه به بیان حضرتعلی(ع) در خطبه 209 استناد نمائیم که میفرماید: «خداوند بر پیشوایان عادل واجب نموده است که زندگی آنها در سطح پایینترین مردم باشد.»
میتوانیم نتیجهگیری نماییم که مسئولان نظام حداقل در سطوح بالا از قبیل رئیسجمهور و وزراء و معاونان آنان و نمایندگان مجلس و مناصب همسطح آنها حتماً باید زندگی ساده داشته باشند.
فواید سادهزیستی مسؤولان:
1ـ موجب اعتماد مردم به نظام میشود.
2ـ کمک به کمشدن فاصله طبقاتی میگردد.
3ـ از شورش و طغیان فقرا جلوگیری میکند (بیان حضرتعلی(ع) در انتهای خطبه 209)
4 ـ موجب حمایت اقشار آسیبپذیر از نظام میشود.
5 ـ موجب امنیت خاطر برای مسئولان نظام میگردد.
6ـ بنا بر بیان امامخمینی(ره) موجب میشود تا مردم آنها را از خود بدانند.(16)
7 ـ بر اساس آیه شریفه «الناسعلیدینملوکهم» موجب تقویت روشالگویی در مردم و ترویج سادهزیستی میشود.
8 ـ با توجه به نگاه قاطبه مردم به مسئولین موجب میشود تا تجملگرایی از حالت ارزش به ضدارزش تبدیل گردد.
9 ـ جلوگیری از هزینههای اضافی
10 ـ افزایش بهرهوری
11 ـ تقویت ایمان و تعهد عملی
12 ـ مانع تسلط دشمن بر مسئولین میگردد.
$ خطراتی که از طریق مسئولان غیرسادهزیست متوجه نظام میشود
1ـ موجب شکست نهضت میگردد، چنانکه حضرتامام(ره) میفرمایند: «آن روزی که دیدید و دیدند که انحراف در مجلس پیدا شد، انحراف از جهت قدرتطلبی، از حیث مالطلبی در کشور در وزیر ما پیدا شده، در رئیسجمهور پیدا شد، آن روز بدانند که علامت این که شکست بخوریم خودنمایی کرده است از آن وقت باید جلویش را بگیرند»(17)
2ـ چنانچه مسئولان خود سادهزیست نباشند موجب میشود تا در مقابل سرمایهداران و کارتلها و مترفین داخلی و خارجی خاضع و در مقابل مردم متکبر گردند، چنانکه حضرتامام(ره) در این رابطه میفرمایند: «در مقابل یک قدرت بزرگتر از خودشان خاضعاند و در مقابل ضعفا و ملت خودشان جابر و مستکبر.»(18)
3 ـ حضرتامام(ره) در جای دیگری میفرماید این امر موجب مطرودشدن مسئولین از جانب مردم میگردد.(19)
4 ـ حضرت امام(ره) در مجموع اینگونه منشها و روشها را موجب دورشدن از معنویت میداند و در نتیجه این خطر برای مسئولین که در رأس جامعه هستند از ضروریت بیشتری برخوردار است.(20)
5 ـ به خطرافتادن دین و دنیای مسئولان که این موضوع را امام(ره) به طور مبسوط بیان مینماید.(21)
6 ـ از آنجا که مسئولان نظام الگوی واقعی برای تودههای مردم هستند بنابراین هرگونه گریز از سادهزیستی مسئولین موجب گرایش شدید و چند برابری به تجملات و زندگی اشرافی خواهد شد.
7 ـ از آنجا که برای تودههای مردم امکان دستیابی به سطح بالای زندگی از طریق حلال وجود ندارد، این نگاه به زندگی غیرسادهزیست مسئولان، موجب اشاعه فساد در سطح جامعه به خصوص در سطح مشاغل آزاد و کارمندان خواهد شد.
وضعیت کنونی مسؤولان
در بررسی کلی از زندگی مسؤولین ردهبالای کشور گرچه رگههایی از دنیاگرایی در بعضی از مسؤولان و پارهای از مجالس و محافل و بعضی از مسافرتها و سفارتخانهها دیده میشود لیکن اکثریت مسؤولین ردهبالای کشور در حدمتوسط زندگی مردم کشور هستند و بعضی هم به معنی واقعی سادهزیست میباشند. خوشبختانه زندگی کاملاً شفاف و سادهزیستی رهبرمعظمانقلاب این فرزند صالح و خلف به حق روحا... بهترین دلگرمی برای ملت انقلابی ایران است به خصوص که حتی در مورد خانواده ایشان نیز هیچگونه شائبه دنیاطلبی و جاهطلبی و مقامپرستی وجود ندارد در حالیکه تبلیغات رسانهای دشمن درصدد است تا از کاهی کوهی بسازد خوشبختانه تاکنون نتوانسته کوچکترین انحراف یا ذرهای سوءاستفاده از بیتالمال یا زیادهخواهی یا جاهطلبی را درباره معظمله و خانواده محترمشان ارائه نماید و باید اذعان نمود مشی ایشان چه در زمان ریاستجمهوری و چه در زمان رهبری، کاملاً متواضعانه و بدور از رگههای دنیاطلبی و هرگونه دلبستگی به مظاهر مادی و مملو از سرشاخههای تهذیبنفس و علو همت میباشد که حاکی از تعالی روح و روان معظمله دارد.
در مورد شخص رئیسجمهور جناب آقای دکتراحمدینژاد نیز باید اذعان نمود مجموعه زندگی ایشان در حد متوسط مردم جامعه بوده و به خصوص اخلاق و رفتارشان که پیوسته توام با تواضع و فروتنی بوده و تاکنون از هرگونه دنیاطلبی و تجملات و تشریفات بدور و خود را مدیون هیچکس به جز انقلاب و رهبری و مردم نمیداند و همین امر موجب گردیده این رفتار به عنوان الگو در بسیاری از مسؤولین اثر گذارده و آن همه تشریفات که قبلاً در سفرهای خارجی یا داخلی مسؤولین مشاهده میشد امروزه تبدیل به مراسمی ساده و با محتوا و با هدف خدمتگزاری برای مردم تبدیل گردیده است.
اما در سایر ردههای مسؤولین از قبیل معاونین رئیسجمهور، وزراء و معاونین آنها، نمایندگان مجلس تا سطوح استانداران و مدیرانکل باید اذعان نمود ضمن اینکه در بین آنها شخصیتهای سادهزیست فراوان به چشم میخورد لیکن کسانی نیز هستند که از بینش لازم و اعتقاد محکم در این زمینه برخوردار نیستند و زندگی تجملاتی و گرایشات جاهطلبانه و دنیاگرایانه دارند.
جا دارد اینگونه افراد مورد تذکرجدی واقع گردند و در صورت عدم اصلاح رفتار نسبت به انتخاب افراد صالح برای جایگزینی آنها اقدام گردد که این امر موجب حفظ انقلاب و پیشگیری از فساد و فحشاء خواهد شد.
نشانه های ساده زیستی
ـ دوری از تکبر ورزیدن ـ پرهیز از غرور
ـ دوری از طمع و حرص ـ پرهیز از زیادهخواهی
ـ دوری از شکمپارگی ـ پرهیز از فخرفروشی
ـ پرهیز از تجملگرایی ـ پرهیز از کارهای بیهوده
ـ دوری از حسد و بخل ـ دل نبستن به دنیا
ـ استفاده حداقلی از بیتالمال ـ جمع نکردن مال و املاک
ـ استفاده حداقلی از مظاهر دنیا ـ پوشش ساده
ـ استفاده از وسایل تولید داخل
ـ پرهیز از تملک اشیاء غیرضروری
ـ تلاش نکردن برای گرفتن پُست و مقام
ـ برای حفظ یا ارتقاء مقام خود تلاش نکردن
ـ استفاده از خوراکیها در حدضرورت
ـ جلوگیری از تشریفات، اسراف، تبذیر
ـ هنگام برکناری از پُست و مقام ناراحت نشدن
راهکارهای عملی برای مدیران اجرایی
1 ـ تسهیل ارتباطات مردمی با مسؤولین
2 ـ بهادادن به گزارشات مردمی
3 ـ آسانشدن دسترسی مردم به مسؤولین
4 ـ زیادشدن ملاقاتهای مردمی
5 ـ تبیین و تعیینکردن نشانههای سادهزیستی و تجملگرایی برای کارکنان دولت
6 ـ تشویق کارکنان سادهزیست
7 ـ تذکرات جدی به کارکنان تجملگرا
8 ـ دخالتدادن معیار سادهزیستی در انتخاب مدیران
9 ـ تئوریسازی احادیث مربوط در قالب طرحهای مدیریتی
10 ـ ایجاد بازرسیهای دورهای برای کنترل مدیران
11 ـ تجملزدایی از فضای فیزیکی محل کار مدیران
12 ـ حذف یا تعدیل تسهیلات غیرمتعارف مدیران میانی و بالاتر
13 ـ نظارت بر هزینههای سازمانهایی که درآمدهای غیردولتی دارند.
14 ـ تعدیل رفتارهای تشریفاتی و اسرافگونه بعضی از مدیران با استفاده از مراتب تذکر و ابزارهای نظارتی
15 ـ پُرمحتوا کردن جلسات، سمینارها و ... و پرهیز از تجملات و اتلاف وقت و ...
16 ـ حذف مدیران تجملگرا
منابع و مآخذ
منابع و مآخذ
قرآن کریم، نهجالباغه،(1) ذاکری علیاکبر اخلاق مسئولان ص106 به نقل از علم اخلاق اسلامی ج2 ص462، (2) محمدی ریشهری میزانالحکمه ج 319، (3) همان ص296 به نقل از غررالحکم، (4) همان ص 289، (5) آیتا... مکارمشیرازی تفسیر نمونه ج 15 ص 293، (6) خطبه 209 نهجالبلاغه، (7) نامه 45 نهجالبلاغه، (8) صحیفه امام ج 18ص12، (9) همان ج 16 ص 23، (10) همان ج 4 ص 395، (11) همان ج 20 ص 294، (12) ذاکری علی اکبری اخلاق مسئولان ص 63 به نقل از سیمای کارگزاران ج 2 ص 36، (13) صحیفه امام ج 17 ص 376، (14) همان ج 16 ص 463
(15) ـ ذاکری علیاکبر، اخلاق مسؤولان، ص63 به نقل از جمله حوزه، ش 96 ص 267 (16) همان ص 63 17) صحیفه امام ج16 ص 23 (18) همان ص 422 (19) همان ج 17 ص 453 (20) همان ج 19 ص 252 (21) همان ج 20 ص 342