به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه خراسان، علي کريمي همچنان به نيش وکنايه زدنهاي خود به علي دايي ادامه ميدهد و در آخرين گفتگوي خود نيز سرمربي پرسپوليس را بينصيب نگذاشته است.
کريمي گفته: «بعضيها در تيم ملي بودند که دوست داشتند تمام توپها به آنها ختم شود. وقتي در بازي ايران و اردن به او پاس ندادم، الفاظ جالبي بهکار برد.»
شماره 8 تراکتورسازي با اين حرفها نشان داد که همچنان از علي دايي به خاطر اتفاقات گذشته دلخور است. کريمي و دايي، همواره 2 قطب مخالف يک باطري بودهاند که يکديگر را دفع کردهاند.
اولين اختلاف دايي و کريمي به زماني بازميگردد که دايي در اوج بود و کريمي يک جوان تازه از راه رسيده. در اواخر دهه 70، وقتي دايي به همراه برادرانش به سالن رفته بود تا مقابل تيم فتح بازي کند. کريمي در آن بازي چند حرکت نمايشي اجرا و چند باري توپ را از بين پاهاي علي دايي رد کرد تا درگيري بزرگي به راه بيفتد.
نزديکان دايي که فکر ميکردند کريمي با اين حرکات قصد توهين به او را دارد، با اين بازيکن درگير شدند و دقايقي بعد کار به درگيري فيزيکي کشيد. از همان روز جرقه اختلاف دايي و کريمي زده شد تا هنوز هم آنها با هم اختلاف داشته باشند.
علي کريمي بعدها زمانيکه به پرسپوليس آمد و گل کرد، در مصاحبهاي تاريخي گفت: «اگر خدا من را بغل کرده، با علي دايي خوش وبش هم کرده است.»
اين مصاحبه با واکنش تند شماره 10 آن روزهاي تيم ملي مواجه شد تا کريمي سکوت اختيار کند. شعلههاي اين اختلاف با گذشت زمان شعلهورتر ميشد. دايي و کريمي همواره در اردوهاي تيم ملي رابطه خوبي نداشتند و ترجيح ميدادند با هم حرف نزنند.
در جام جهاني 2006، دايي اعتقاد داشت برخي از بازيکنان (منظور او بيشتر به مهدويکيا و کريمي بازميگشت) در چشمش نگاه ميکنند و پاس نميدهند. اختلافهاي شماره 10 و 8 با اين حرفها عميقتر شد.
چند سال بعد وقتي دايي از فوتبال خداحافظي کرد و سرمربي تيم ملي شد، هنوز کريمي يک مليپوش به حساب ميآمد. دايي در مصاحبهاي معروف گفت، براي او نام بازيکن فرقي ندارد و هرکس آماده باشد به تيم ملي دعوت ميشود حتي علي کريمي. در نهايت دايي او را در ليست تيم ملي قرارداد تا همراه با مليپوشها به اردوي اردبيل برود.
در يکي از روزها که دايي به تهران آمده و اردوي ايران در حال برگزاري بود، کريمي در مصاحبهاي تند به مسئولان فدراسيون تاخت و گفت: «اين چه وضعي است که تيم ملي دارد؟ نه امکاناتي نه چيزي. اين چه برخوردي است با تيم مليتان ميکنيد؟»
او کفاشيان را نشانه رفت و از او نيز انتقاد زيادي کرد. پس از اين اتفاق ناگهان کريمي از تيم ملي اخراج شد. دايي ميگفت فدراسيون چنين اقدامي کرده اما کريمي اعتقاد داشت کار دايي بوده است. با اين اتفاق دوباره روابط کريمي و دايي تيره وتار شد.
بعدها خيليها از جمله خداداد عزيزي و حسين هدايتي مالک استيلآذين پادرمياني کردند تا دايي و کريمي آشتي کنند. خيلي زود اين اتفاق افتاد و آنها آشتي کردند ولي علي دايي در کمال تعجب همگان، کريمي را در اوج به تيم ملي دعوت نکرد تا دوباره اختلافها مثل زخمي سر باز کند.
دايي که از سوي برخي تحتفشار قرار گرفته بود، در يکي از اردوها تصميم گرفت کريمي را هم به تيم ملي بياورد اما پس از دعوت، جادوگر اين پيشنهاد را رد کرد و دست رد به سينه دايي زد. موضوعي که باعث دلخوري شديد سرمربي وقت تيم ملي شد.
از آن زمان به بعد دايي و کريمي همواره سايه همديگر را با تير ميزدند و هر چند يکي، 2 مورد به حمايت از هم در رسانهها پرداختند ولي پيدا بود پشت پرده رابطه خوبي ندارند.
حالا دوباره کريمي شعلههاي اين اختلاف را بيشتر و دايي سکوت کرده اما شنيده ميشود دايي زياد اين سکوتش را حفظ نخواهد کرد و به زودي پاسخ حرفهاي علي کريمي را ميدهد. او دودل است که حرف بزند يا نه ولي اگر بخواهد جواب اظهارات اخير علي کريمي را بدهد، درگيري بزرگي در فوتبال ايران به راه خواهد افتاد؛ درگيري 2 همبازي و البته 2 دشمن قديمي!