شرکت کنندگان در این کنفرانس ادعاهای فراوانی درباره برنامه ایران برای دستیابی به سلاح هستهای مطرح کردند.
به عنوان مثال، یک استاد لبنانی-آمریکایی به نام ولید فارس Walid Phares مدعی شد که دستیابی به سلاح هستهای، «هدف راهبردی بلندمدت ایران از دهه 1980 بوده است.»
یک افسر سابق سیا به نام کلر لوپز نیز در این کنفرانس، سخنرانی کرد و چشمانداز اصلاحات در ایران را ناامیدکننده دانست. او درباره حسن روحانی رئیس جمهور جدید ایران نیز دیدگاه جالبی داشت و گفت: «روحانی، میانهرو نیست بلکه یک نیروی خودی و محرم قدیمی نظام ایران است.»
لوپز مدعی شد که روحانی در ماجرای بمبگذاری مرکز فرهنگی یهودیان در بوینس آیرس آرژانتین در سال 1994 دست داشته است. این افسر اطلاعاتی آمریکا همچنین اختلافنظرها در مجلس درباره توافقنامه ژنو را «نمایشی برای خارجیها» خواند.
مایکل لدین از نظریهپردازان انقلابهای مخملی، دیگر سخنران این کنفرانس تلفنی بود. او از این که دولت اوباما از جنبش سبز در ایران حمایت نکرد و موجب ناامیدی آنان شد، به شدت انتقاد کرد.
او مدعی شد که نظام جمهوری اسلامی هماینک بسیار متزلزل است. لدین برای اثبات ادعای خود، ادعاهای دیگری مطرح کرد: «ترس نظام ایران از هر گونه گردهماییهای مردم و روشنفکران و سرکوبی آنان»! وضعیتی که لدین معتقد است شبیه روزهای پایانی رژیم شوروی است.
لدین معتقد است گروههای معارض نظام ایران بسیار بزرگتر از جنبشهای اعتراضی رژیم شوروی سابق هستند و نیروی امنیتی ایران نیز از همتای مشابه خود در رژیم شوروی، ضعیفتر است. لدین، ادعاهای خود را با این اظهارنظر تکمیل کرد که «مردم ایران، نظام فعلی را دوست ندارند و ژست ظاهرا اصلاحطلبی روحانی نیز این حقیقت را تغییر نخواهد داد.»
پیشنهاد لدین هم جالب بود: «نظام ایران را ساقط کنید، از مردم ایران حمایت کنید.» لدین ارتباط نگرفتن دولت اوباما با سران مخالفین ایران، را «احمقانه» خواند؛ سرانی که لدین میگوید به طور مرتب با آنها در ارتباط است. به همین دلیل لدین میگوید: «وقتی من میتوانم با آنها ارتباط برقرار کنم، دولت آمریکا هم اگر بخواهد میتواند.»
لدین معتقد است که برای سرنگونی نظام ایران باید از تجربه نحوه سقوط رژیم شوروی بهره جست، یعنی استفاده از گورباچفها و حمایت از گروههای مخالف.