کد خبر: ۲۰۲۹۷۱
زمان انتشار: ۰۰:۵۶     ۱۷ بهمن ۱۳۹۲
ماجرای مدعیان اعتدال و شعاردهندگان تدبیر و امید با مردم و در ادامه، منتقدین، ظاهرا بسیار زودتر از پیش بینی ها و گمانه زنی ها به قسمت های جالب آن، که همانا اهانت به طرف مقابل است، رسیده است.
به گزارش "خیبرآنلاین"، با گذشت 6 ماه از فعالیت دولت یازدهم که با همراهی کم سابقه سایر قوا و مجموعه نظام برای تحقق هرچه بهتر وعده ها و خدمات به مردم همراه شده است، ظاهرا برخی حضرات همچنان در حال و هوای فضای قبل از انتخابات و نیز، ایام رقابت های انتخاباتی گرفتار شده اند و باور ندارند که مردم به آنها رای داده اند و اینک، به جای سخنرانی و پشت سرهم ردیف کردن کلمات هم آهنگ، نوبت کار و خدمت شبانه روزی و بدون وقفه است.
 
براساس این گزارش، مدعیان اعتدال، در کنار برخی بی تدبیری ها مانند توزیع سبد کالای رایگان میان مردم که حتی صدای حامیان سابق دولت را نیز درآورده است و همینک، تصاویر مشمئز کننده تحقیر ملت ایران میان رسانه های ضدانقلاب دست به دست می شود و در سخنرانی های دشمنان قسم خورده ملت و البته دوستان بعضی ها(!) بر روی آنها تمرکز می شود، دست از توهین های گاه و بیگاه به مردم برنمی دارند.
 
اعتدالیون، هربار که سخنی در نقد آنها مطرح می شود، به جای پاسخ منطقی و قانع کننده، سریعا نه تنها آن نقد را نفی و سرکوب کرده، بلکه با انواع توهین ها، نقاد را بنفش می کنند!
 
 
 
گاهی محمود سریع القلم، مشاور رییس جمهور، درباره اعلام نظر مردم راجع به قطعنامه مرده ژنو می گوید: "تربیت عقلی در خانواده ما که بسیار ضعیف است نمی گوییم نیست، در مدرسه که خیلی جایگاه ندارد، در صحنه عمومی و رسانه ها هم که نیست. خیلی طبیعی است که من غریزی، احساسی و پوپولیستی تربیت بشوم. صدا و سیما هم که چقدر به این جریان کمک می کند، می رود از یک لبو فروش می پرسد نظر شما درباره برنامه هسته ای چیست؟، این خیلی اثر می گذارد. یا یک راننده تاکسی که از 5 صبح تا 12 شب باید در این خیابان ها بدود تا هزینه 3 بچه دانشجویش را درآورد، سر چهارراه از او می پرسند که نظر شما درباره برنامه هسته ای و مذاکرات ژنو چیست؟ او چه دانشی دارد که یک واکنش منطقی به این سوال بدهد"!
 
مشاهده می شود که در یک بند از سخنرانی محمود سریع القلم، به خانواده ایرانی، تربیت عقلی آن، مدرسه، صحنه عمومی، رسانه ها، صداوسیما، قشر قابل احترام لبوفروش و راننده تاکسی انواع و اقسام توهین های خاص اعتدالیون مطرح می شود.
 
مدتی بعد، اکبر ترکان، مشاور ارشد شیخ حسن روحانی، که یدطولایی در توهین به اقشار مختلف و بیان سخنان شاذ و عجیب دارد، به صورت کاملا شفاف نیمی از مردم را مدافع بی قانونی می داند و مدعی می شود: "شما فكر نكنيد كه يك نفر در مملكت وجود دارد كه مي‌گويد من قانون را قبول ندارم بلكه اين يك جريان مشخص بود كه مي‌گفتند ما قانون را قبول نداريم. اكنون 49/5 درصد آرا را شامل مي‌شوند. اين 49/5 درصد آرا كساني بودند كه در مقابل جرياني كه مقابل قانون ايستاد سكوت كردند. اين 49/5 درصد سكوت كردند و نگفتند كه تو بي‌جهت فكر كردي كه مي‌تواني قانون را قبول نداشته باشي"!
 
او البته قبل از این یکبار دیگر به کسانی که فردی غیر از کاندیدای منتخب را دارای صلاحیت بیشتری برای ریاست جمهوری دانسته و به او رای داده بودند، را اینچنین مورد نوازش قرار می دهد که: "مردم در ۲۴ خرداد به افراط، تفریط، خشونت، خودرأیی، تک‌رأیی، عدم مشورت و عدم تدبیر رأی ندادند و به اعتدال، تدبیر و عقلانیت رأی دادند"!
 
مفهوم عبارات بالا از دیدگاه آقای مشاور آن است کسانی که به روحانی رای نداده اند دارای خصوصیات فوق هستند و همچنین، همه آنها بی قانون هستند و می گویند ما قانون را قبول نداریم. اگرچه برای این همه توهین و سخنانی که قطعا بار حقوقی دارد، پاسخ های کوبنده ای وجود دارد که حداقل طی 4 سال گذشته تاکنون مشخص شد چه کسی قانون را قبول ندارد و چه کسانی، بلافاصله پس از اعلام شمارش آرا، به رییس جمهور منتخب مردم تبریک گفتند، اما این نوشتار تنها در پی آن است تا لیست توهین مدعیان اعتدال به مردم را مورد واکاوی قرار دهد و پاسخ ها را برای فرصت دیگری وامی نهد.
 
بازتاب دو جمله فوق از دو مشاور رییس دولت یازدهم هنوز تمام نشده بود که روز گذشته (سه شنبه) نوبت به جناب معاون اول رسید تا او نیز دست در چنته خود کرده و توهین جدیدی را نثار منتقدین کند. اسحاق جهانگیری با اشاره به اقدامات دولت در موضوع سیاست خارجی و قطعنامه مرده ژنو گفت: "مخالفت‌هایی که در این زمینه انجام می‌شود از روی حسادت است و برخی می‌گویند چرا این کار را ما انجام ندادیم"!
 
جهانگیری در حالی به منتقدین توهین کرد و آنان را حسود نامید که البته توضیح نداد کدام اقدام دستگاه دیپلماسی طی 6 ماه اخیر توانسته قوه حسادت آنها را برانگیزاند؟ بی احترامی برخی هیات های اروپایی در دیدار با برخی مسئولان کشور که حتی برای سلام و احترام از جای خود بلند نشدند، آیا حسادت دارد؟ آیا قطعنامه ضعیف و مرده ای که انواع و اقسام مشکلات حقوقی، فنی، سیاسی و... در آن به وفور مشاهده می شود، می تواند اسباب حسادت شود؟ دیپلماسی خنده در مواجهه با دشمنان ایران و اخم در مقابل منتقدین داخلی، چه حسادتی را به همراه خواهد داشت؟ مذاکرات مثلا محرمانه ای که هنوز طرف پایش را از اتاق جلسه بیرون نگذاشته، خبرهای آن در عموم رسانه ها منتشر می شود، آیا می تواند با حسادت همراه شود؟ بازی با عزت مردم و خون مطهر شهدای هسته ای، چه ارتباطی با حسادت دارد؟ ثبت روز 30 دی به عنوان روز سیاه هسته ای در تاریخ ملت ایران آیا موجب حسادت کسی خواهد شد؟ و دست آخر، شرطی کردن جامعه و ندیدن اقتصاد هزار میلیارد دلاری ایران و گره زدن همه مشکلات ارضی و سمایی به خنده شیطانی آمریکا و گرفتن تنها 4/2، آن هم به صورت نسیه و "آیا بده آیا نده"، واقعا حسادت دارد؟!
 
و آخرین توهین به مردم و منتقدین را شخص شیخ حسن آقای روحانی به زبان آورد که باعث تعجب و تاسف همگانی شد. رییس دولت مدعی تدبیر و امید، پس از نگاه دستوری به دانشگاه و اساتید و برخورد توام با ناراحتی نسبت به آنان که چرا در برابر قطعنامه مرده ژنو سکوت کرده اند، نتوانست خشم خود را پنهان کند و با بیان عباراتی اهانت آمیز، مدعی شد "چرا فقط یک عده معدود کم‌سواد که از جایی خاص تغذیه می‌شوند، باید از توافق ژنو حرف بزنند اما اساتید دانشگاه‌های ما خاموشند؟"!
 
رییس دولت یازدهم البته در سخنان خود عبارات توهین آمیز دیگری هم به کار برد که فعلا از کنار آنها عبور می کنیم و البته با توجه به شان ریاست جمهوری، هم اکنون درصدد پاسخ نیز برنمی آییم و همه چیز را به آینده و پس از فعال شدن اذهان عمومی موکول می کنیم.
 
عبارات و جملات توهین آمیز فوق، تنها بخشی از همه ای بود که در رسانه ها برجسته شده و طی 6 ماه فعالیت دولت یازدهم نثار مردم و منتقدین شده است و جملات بسیار دیگری نیز وجود دارد که از گوشه و کنار دولت، شنیده می شود.
 
به راستی، آیا این مردم نجیب سزاوار این اهانت ها هستند؟ آیا سبد تحقیر کرامت مردم که با عنوان کالای رایگان معرفی شده بود، بس نیست؟ آیا گره زدن همه مطالبات ملی به 4/2 میلیارد دلار وعده نسیه آمریکا و همپالگی هایش که به آنها کوچکترین اعتماد وجود ندارد، و سخنان تحقیرآمیز مقامات آمریکا خطاب به ملت بزرگ ایران که پس از امضای قطعنامه مرده ژنو، بر گستاخی آنان افزوده شده، برای این مردم کفایت نمی کند که حال باید هر از گاهی در انتظار یک توهین رسمی و علنی از سوی مقامات دولتی باشند؟
 
نفر بعدی این دومینو کیست و جمله و عبارت توهین آمیز آتی چه خواهد بود؟ البته توصیه می شود دوستان فاصله های زمانی و نیز شدت توهین ها را نیز مورد توجه قرار دهند؛ وقتی که ظرف 6 ماه، این همه ادبیات اهانت آمیز نثار ملت می شود، نگرانی به وجود می آید که مبادا در ادامه 3 سال و اندی باقی مانده از عمر این دولت، کار به "بـــــــوق" هم بکشد!
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۵
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها