۲. یک ماه واندی قبل از اظهارات آقای روحانی خانم وندی شرمن معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده و رئیس تیم مذاکرهکننده آمریکا در گروه ۱+۵ در اظهاراتی توهینآمیز در مجلس سنای این کشور مدعی شده بود که فریبکاری بخشی از ژن ایرانیان است.
۳. به فاصله دو سه روز پس از گفتگوی تلفنی روسای جمهور ایران و آمریکا، "اوبامای مودب" در دیدار نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با تاکید بر این که ایران به خاطر تحریم ها حاضر به مذاکره شد، گفت: «با چشمانی باز وارد مذاکره شدهایم و هیچ گزینهای از جمله گزینه نظامی را از روی میز برنداشتهایم و گزینه نظامی به قوت خود باقیست». این اظهارات اوباما آنقدر شور شد که حتی خشم محمدجواد ظریف دیپلمات خندان ایران را هم برانگیخت. وزیر امور خارجه دولت روحانی در گفتگو با سی.ان.ان سخنان اوباما را توهین به مردم ایران دانست. البته ظریف در توجیه اظهارات ضدایرانی اوباما در صفحه فیسبوک خود نوشت: معلوم بود تلاش دارد نتانیاهو و برخی کشورهای عربی را آرام کند.
۴. جمعه چهارم بهمن ماه جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در اظهاراتی تند علیه ایران، مدعی تلاش کشورمان برای رسیدن به بمب اتمی شد و با لحنی تحقیرآمیز گفت: «اظهارات آقای روحانی درباره اینکه ایران به دنبال سلاح هستهای نیست بی معنی است مگر اینکه اقدامات عملی ببینیم. ما زمان برای رسیدن ایران به بمب را طولانی کردیم و آن را بیشتر قابل ردیابی کردیم». کری همچنین در گفتگو با العربیه ایران را تهدید به حمله نظامی کرد و گفت: در صورتی که ایران از تعهدات خود در توافق هسته ای ژنو سرپیچی کند گزینه نظامی فورا مطرح خواهد شد. اظهارات وزیر آمریکایی آنقدر از سوی مسئولان دولتی بی پاسخ ماند که در نهایت تنها از سوی سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه و همچنین آیت الله خاتمی امام جمعه موقت تهران و تعدادی از نمایندگان مجلس پاسخ داده شد. از سوی دیگر درست در همان روزهایی که دلسوزان در داخل کشور در حال پاسخگویی به اظهارات ضدایرانی جان کری بودند، محمد جواد ظریف وزیر خارجه در مونیخ با همتای آمریکایی اش دیدار و گفتگو کرد. در اخبار منتشره از این دیدار هیچ نشانی از پاسخ ظریف به کری یا حتی گلایه از مواضع اخیر او دیده نمی شود.
۵. صبح امروز دکتر روحانی در اجلاس روسای دانشگاه ها رئیسجمهور با اشاره به برخی انتقادات از توافق ژنو گفت: «چرا فقط "یک عده معدود کمسواد" که از جایی خاص تغذیه میشوند، باید از توافق ژنو حرف بزنند». قاعدتاً اشاره رییس جمهور باید به منتقدان توافق ژنو باشد که طی آن امتیازاتی به طرف غربی داده شد اما در عوض حتی حق غنی سازی ایران نیز از سوی طرف غربی به رسمیت شناخته نشد. این انتقاد صریح آقای رییس جمهور علیه منتقدان در حالی است که وی کمتر از یک ماه پیش در جمع استاندارن تاکید کرده بود: «از نقد و انتقاد نباید بهراسیم و نباید ناراحت شویم، آزاد بگذاریم هر کس نقد دارد، مخصوصاً نقد سالم، سازنده و دلسوزانه، این بهترین کمک برای ما است، حتی اگر اهداف دیگری هم پشت نقد پنهان شده باشد این دولت به راحتی آن را تحمل خواهد کرد. احزاب و گروهها خواهند دید که آستانه تحمل این دولت بسیار بالاتر از آن است که آنها قادر باشند به این راحتی دولت را در مسیر عصبانیت قرار دهند. دولت در عمل نشان خواهد داد که آستانه تحمل بالایی خواهد داشت»
***
درباره توافق ژنو سخن بسیار گفته شده است. شخص آقای روحانی –و نه همه حامیانش- معتقد است که در توافق ژنو غرب مقابل ایران تسلیم شده است: «میدانید توافق ژنو یعنی چه؟ یعنی تسلیم شدن قدرتهای بزرگ در برابر ملت بزرگ ایران. همه جهان در برابر عظمت ملت، به ناچار سر فرود آوردهاند»(سخنرانی در جمع مردم اهواز ۲۴ دی). منتقدان اما نظر دیگری دارند. بگذریم از اینکه منتقدان چه می گویند اما آیا منتقدان واقعا بی سوادند؟ از آنجا که رصد فضای درون کشور نشان می دهد که خیل عظیمی در صف منتقدان توافق ژنو هستند، نگاهی به این منتقدان روشن می کند که اکثریت آنها –بر خلاف نظر آقای روحانی- باسواد و صاحب نظر هستند. بخشی از منتقدان نماینده مجلس و اکثریت مجلس هستند که به فرموده امام راحل در راس امور و خانه ملت است، بخشی دیگر دیپلمات های سابق و مذاکره کنندگان پیشین هستند که به اندازه کافی بر فضای بین الملل و حقوق هسته ای کشور اشراف دارند، جمعی از منتقدان فعالان و تشکل های دانشجویی هستند که آقای روحانی ۱۶ آذر امسال خطاب به آنها گفته بود «نقد دولت حق مسلم دانشجویان است» (سخنرانی در دانشگاه شهید بهشتی)، بخشی نیز حقوق دانان، فعالان سیاسی و رسانه ای و مسئولان کشور هستند که نگاهی به سوابق و تخصص شان، دلسوزی و سوادشان را به اثبات می رساند. به این جمع باید بخش عظیمی از توده های مردم، برخی از خانواده های شهدای هسته ای، نخبگان علمی و دانشگاهی و... را اضافه کرد. آقای دکتر روحانی هیچ سندی مبنی بر بی سوادی منتقدان ارائه نمی کنند و نمی گویند که بر اساس کدام سند و دلیل منتقدان کم سوادند؟
نکته دیگر در این باره لحن سخت مواضع دولتمردان و بویژه شخص دکتر روحانی (و نیز ظریف) نسبت به منتقدان داخلی و لحن نرم نسبت به دشمنان سرسخت خارجی است. تهدید اوباما و کری به حمله نظامی به کشورمان بی پاسخ می ماند اما نقد دلسوزانه و غیرتمندانه انقلابیها به بیسوادی تعبیر می شود. آیا در شان رییس جمهور است که اینچنین بر منتقدان بتازد و با وجود ادعای "نهراسیدن" و "ناراحت نشدن" از نقدها، تندترین عبارات را درباره منتقدان بکار ببرد؟ آیا مودب و باهوش خواندن رییس جمهور ایالات متحده آمریکا –با سیاهه ای مفصل از جنایت علیه ملت ها از جمله ایرانیان- با کمسواد خواندن منتقدان توافق هسته ای قابل جمع است؟
انتظاری بجاست اگر از رییس جمهور کشورمان بخواهیم که پاسخ سخنان هتاکانه همتای آمریکایی خود را بدهد و از شان و عزت ملت ایران دفاع کند و نیز بجاست که از او بخواهیم هنگام توافق با غرب مراقب دست چدنی آنها در پوشش دستکش مخملی باشد اما حداقل انتظار این است که اگر سر تعظیم مقابل نقدهای عادلانه و منصفانه فرو نمی آورد و اگر لجوجانه حتی حاضر به شنیدن سخن منتقدان نیستند، آنها را محدود نکنند و تحت فشار قرار ندهند و کمسواد نخوانند. هر چند تلخ است اما از دولت خواهشمندیم همان ملاطفت و مدارا در برابر بیگانگان را در مورد منتقدان کمسواد! داخلی نیز روا بدارد.