کد خبر: ۲۰۱۵۷
زمان انتشار: ۱۰:۴۳     ۲۳ شهريور ۱۳۹۰

به عقیده گروهی از اندیشمندان علوم سیاسی با مرگ یک رهبر کاریزماتیک و روی کار آمدن رهبران بعدی، خلا و نقصانی به لحاظ ایدئولوژیک در آن نظام سیاسی بوقوع می پیوندد. اما آیا در جمهوری اسلامی نیز شاهد چنین روندی هستیم و پس از رحلت امام خمینی، آرمان ها و اصول ایشان به فراموشی سپرده شد؟...

به گزارش 598 به نقل از بولتن نیوز: بیداری اسلامی در اوج خود در حال نابودسازی یکی پس از دیگری دیکتارتورهای منطقه است. نظام هایی که تا چندی پیش با تکیه بر پشتیبانی غرب و ایالات متحده هر ظلمی را بر ملت خویش روا می دانستند، امروز به توخالی بودن آن حمایت پی بردند و به یاری خداوند متعال بیداری اسلامی با سرعت بیشتر به راه خود ادمه می دهد.

بی شک خیزش اسلامی بوجود آمده در درجه نخست تحقق وعده ها و سنن الهی و در درجه بعدی به ثمر نشستن آرمان ها و تلاش های جمهوری اسلامی و آرمان های امام خمینی است.

                        

حضرت امام خمینی از بدو تاسیس جمهوری اسلامی سخن از صدور انقلاب را به میان آوردند و تا پایان عمر پربرکنتشان دست از آرمان بیداری اسلامی نکشیدند و در پیام پذیرش قطعنامه 598 تاکید کردند که: «ما تصميم داريم پرچم «لا اله الّا اللَّه» را بر قلل رفيع كرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوريم.» (صحیفه امام، جلد21)

ایشان بیداری اسلامی و آگاه ساختن ملت ها نسبت به مظالم دشمنان اسلام را از جمله مهم ترین وظایف جمهوری اسلامی و ملت ایران میدانستند تا آنجا که فرمودند: «وظيفه اوليه ما و انقلاب اسلامى ماست كه در سراسر جهان صلا زنيم كه‏اى خواب رفتگان! اى غفلت زدگان! بيدار شويد و به اطراف خود نگاه كنيد كه در كنار لانه‏هاى گرگ منزل گرفته‏ايد. برخيزيد كه اينجا جاى خواب نيست! من به صراحت اعلام مى‏كنم كه جمهورى اسلامى ايران با تمام وجود براى احياى هويت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمايه گذارى مى‏كند. و دليلى هم ندارد كه مسلمانان جهان را به پيروى از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نكند و جلوى جاه طلبى و فزون طلبى صاحبان قدرت و پول و فريب را نگيرد.»( صحیفه امام، جلد21)

به یقین پریشانی دشمنان اسلام و هوشیاری هر چه بیشتر امت اسلام مرهون تلاش های عملی و نظری حضرت روح الله است و می توان ایشان را به عنوان سلسله جنبان و پیش قراول بیداری امت اسلام در تاریخ معاصر دانست.

در عین حال فقدان ایشان نیز برای امت اسلام رنجی گران و فراموش ناشدنی به حساب می آید.

در روزهای اخیر تسخیر سفارت اسراییل در قاهره یادآور روزهای فراموش نشدنی «انقلاب دوم» در ایران بود که برای بسیاری یاد و خاطره امام خمینی و آرمان های او را تداعی کرد تا جایی که بسیاری دوستان خودی به نوعی از مشکل فقدان ایشان سخن گفتند و همینجا می تواند نقطه آغازین یک «انحراف» باشد که آن چیزی جز غفلت از اندیشه های ولی فقیه نیست.

به عقیده گروهی از اندیشمندان علوم سیاسی با مرگ یک رهبر کاریزماتیک(البته استفاده از صفت کاریزما برای شخصیت الهی امام خمینی یک غلط مصطلح است) و روی کار آمدن رهبران بعدی، خلا و نقصانی به لحاظ ایدئولوژیک در آن نظام سیاسی بوقوع می پیوندد.

اما آیا در جمهوری اسلامی نیز شاهد چنین روندی هستیم و پس از رحلت امام خمینی، آرمان ها و اصول ایشان به فراموشی سپرده شد؟

بسیاری از ناظران بین المللی و تحلیلگران شبکه های بزرگ خبرپراکنی در ساعات نخستین انتشار خبر ارتحال امام خمینی به دنبال تلقین ایجاد خلل در پیکر نظام اسلامی بودند، اما بر اساس سنت الهی که فرمود: مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (سوره بقره، آیه ١٠٦)( و آیه ای را نسخ نمی کنیم مگر آنکه مثل آن و بهتر از آن را می دهیم، آیا نمیدانی که خداوند بر همه چیز آگاه است) این امر محقق نشد و فرماندهی نظام اسلامی پس از امام خمینی، ضمن پایبندی بر اصول ایشان، با پویایی کامل به راه خود ادامه داد.

پیرامون رهبری نظام اسلامی پس از رحلت معمار کبیر انقلاب نکات فراوانی وجود دارد که در این میان مداقه بیشتر در چند نکته در مورد پیگیری آرمان های جهانی امام خمینی و انقلاب اسلامی توسط ایشان بسیار ضروری می نماید:

                                    

1- اول اینکه مقام معظم رهبری مکرر راه نظام اسلامی را پس از امام خمینی، همان راه و همان ارزش ها، سوای از اندک انحرافی معرفی نموده و فرمودند:

«مى‏خواهيم در كنار جسم آرميده‏ى امام بزرگوارمان، خطاب به روح مطهر و ملكوتى او بگوييم: «انّا على العهد الّذى فارغناك عليه»؛ يعنى ما بر سر عهد، پايداريم. عهدى كه با امام بزرگوارمان داريم، پيمان ادامه‏ى راه او و سعى و تلاش براى رسيدن به هدفهاى اوست. ما امام را فقط براى افتخار كردنِ به نام او و كار او نمى‏خواهيم؛ امام را فقط مايه‏ى زينت جمهورى اسلامى نمى‏دانيم. بالاتر و مهمتر از اينها اين است كه امام ما را به راهى هدايت كرد، هدفهايى را براى ما تعريف كرد، شاخص‏هايى را در ميانه‏ى راه به ما معرفى كرد تا راه را گم نكنيم. فقط در صورت پيمودن اين راه است كه ما مى‏توانيم به حيات طيبه برسيم و طعم آن را بچشيم.» (مراسم شانزدهمين سالگرد ارتحال امام خمينى (ره)،14/3/84)

 2- آیت الله خامنه ای به عنوان ولی امر مسلمین جهان هرگز از پیگیری و تاکید بر مبارزه با استکبار جهانی و تحقق آرمان های امام و انقلاب غافل نبوده و در مناسبت های متعدد بر این نکته اصرار ورزیدند. ایشان در پیام خود (در سال های نخستین رهبری) خطاب به حجاج بیت الله الحرام اظهار داشتند:

«بتى كه بسيارى از مردم جهان و از جمله بسيارى از مسلمين، امروز به جبر و تحميل، به عبادت و اطاعت از آن وادار مى‌شوند، بت قدرت امريكا است كه همه‌ى شؤون فرهنگى و سياسى و اقتصادى مسلمين را در قبضه گرفته و ملتها را خواه و ناخواه در جهت منافع و اغراض خود - كه نقطه‌ى مقابل مصالح مسلمين است - حركت مى‌دهد. عبادت، همين اطاعت بى‌چون‌وچراست كه امروز در برابر خواست استكبار و در رأس آن امريكا، بر ملتها تحميل مى‌شود و آنان با شيوه‌هاى گوناگون، به سمت آن سوق داده مى‌شوند.» (26/3/70)

 3- مقام معظم رهبری همواره با رصدی هوشیارانه از حرکت های اسلامی، چند سال قبل از خیزش های کنونی، بیداری اسلامی را نوید دادند و امروز نیز در افقی بلندتر سخن از پیشروی بیداری اسلامی تا قلب اروپا را پیش می کشند.

معظم له در دیدار با کارگزاران نظام در سال 84 فرمودند:

«امروز چند واقعيت در دنيا وجود دارد كه قابل انكار نيست. واقعيت اول، بيدارى دنياى اسلام است؛ در اين كسى نمى‏تواند ترديد كند. امروز مسلمانان عالم در همه‏ى نقاط جهان - چه در كشورهاى مسلمان، و چه در نقاطى كه در اقليت قرار دارند - احساس گرايش به اسلام و احساس بازيابى هويت اسلامى خودشان را مى‏كنند. امروز روشنفكران دنياى اسلام، دلزده‏ى از سوسياليسم و مكاتب غربى، به سمت اسلام گرايش پيدا كرده‏اند و علاج دردهاى بشريت را از اسلام مى‏طلبند و استفتاء مى‏كنند.(11/6/84)

4- آخرین نکته ناظر بر ارتباط پیوسته و مداوم ایشان با نخبگان جهان اسلام و دولتمردان آن می باشد؛ به جرات میتوان مدعی بود که در میان رهبران کشورهای اسلامی، رهبر جمهوری اسلامی بیشترین ارتباط و هم صحبتی را از یک سو با نخبگان جهان اسلام و از سوی دیگر با دولتمردان کشورهای اسلامی دارند و در ایجاد گفتمانی واحد و رهبری افکار در جریان بیداری اسلامی نقش مهمی را ایفا می نمایند.

ایشان در یکی از دیدارهای اخیر خود با نخبگان جهان اسلام فرمودند:

                        

«امروز دنياى اسلام در يك مقطع تاريخى قرار دارد؛ ما اين مقطع را بايد بشناسيم، ما از اين مقطع نبايد غفلت كنيم. در اين سى سال گذشته - بعد از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران - هرگز چنين وضعى در دنياى اسلام پيش نيامده است. امروز مردم توى صحنه‌اند؛ در مصر، در تونس و در بعضى از نقاط ديگر؛ اين بايد هدايت شود. دشمنان سعى ميكنند اين حركت را غير اسلامى نشان دهند؛ اين خطاست؛ قطعاً اسلامى است.» (بيانات در ديدار شركت‌كنندگان دركنفرانس وحدت اسلامی،1/12/89)

در شرایط کنونی مهم ترین وظیفه نیروهای حزب الله پیگیری و مطالبه خط امام و دغدغه های اوست؛ خط امام نیز به نوبه خود دارای شاخص هایی چون: صدور معنوی انقلاب، عدم انعطاف و عقب نشینی در مقابل دشمن مهاجم، عدم تکیه صرف بر عوامل مادی و ظواهر مادی، سلوک معنوی و اهل ارتباط با خدا بودن، باور به کمک الهی و پایان ناپذیری امید به خداوند متعال، توصیه به تکیه انقلاب بر ضعفا و پابرهنگان، پرهیز از اشرافیگری و... می باشد که با نگاهی به اندیشه های امام خامنه ای(مانند موارد ذکرشده) به خوبی تبلور و پویایی آن با توجه به مقتضیات زمان مشاهده می شود.

امروز اگر سخن از دلتنگی امام راحل به میان می آید بسیار به حق و روا است و آرزوی همه دوستداران اوست که ای کاش پدر جمارانی هم شاهد به ثمر نشستن کوکب دریه «لاشرقیه و لاغربیه» انقلاب اسلامی در سراسر بلاد اسلامی بود.

اما باید هوشیار بود که این دلتنگی موجبات غفلت از ولی زمان و عدم استفاده از اجتهاد او در اندیشه امام خمینی را فراهم نیاورد؛ در شرایط کنونی بدون شک جمهوری اسلامی می بایست بیش از پیش به وظیفه رهبری جهان اسلام و صدور گفتمان انقلاب عمل نماید که این مهم جز با پیگیری منویات ولی فقیه (که به حق جای خالی امام را پر کرده است) میسر نخواهد شد.

امیرحسین ثمالی


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها