به گزارش پایگاه 598 به نقل از رجانیوز؛ این روزها بحث رابطه ایران
با آمریکا حسابی داغ است و اکثر رسانهها و فعالان سیاسی تلاش میکنند تا
این مساله را بررسی کنند و تحلیلهای خود را در این زمینه ارائه کنند. حتی
خبرنگاران خارجی هم این مساله را به عنوان یکی از اصلیترین سوالات خود در
مصاحبه با مقامات ارشد اجرایی کشورمان انتخاب میکنند.
شبکه
آمریکایی «سیانان» هم در زمان طرح همین سوال از رئیسجمهور روحانی توسط
فرید ذکریا، با پخش تصاویر دیدار و ملاقات گرم محمدرضا پهلوی و مقامات
آمریکایی تلاش کرد تا انقلاب اسلامی را عامل جدایی ایران و آمریکا معرفی
کند؛ اقدامی که با پاسخ دکتر روحانی مبنی بر اینکه میتوان این عدم رابطه
را خاتمه داد، همراه شد تا پازل این شبکه تلویزیونی آمریکایی کامل شود.
به
طور کلی دو رویکرد اصلی در این زمینه میان فعالان سیاسی داخل کشور وجود
دارد. برخی معتقدند که اساسا آمریکا به دلیل دارا بودن قدرت اقتصادی و
سیاسی بالا در جهان، همه کشورهای جهان را به خود وابسته کرده و ما نیز برای
پیشرفت و اعتلای کشورمان راهی به جز همراهی و برقراری ارتباط مستقیم با
این کشور نداریم. برخی دیگر نیز معتقدند که با وجود وابستگی و نیاز ایران
به غرب، باید سیاست استقلال و مقاومت را در دستورکار قرار داد.
در
این میان، نگاهی به سخنان و اظهارات بزرگان انقلاب اسلامی و علمای دینی
نشان میدهد که برخلاف دو تفکر فوق، اساسا بزرگان اعتقاد دارند که این طرف
غربی است که به ایران برای تامین احتیاجات خود نیاز دارد؛ نه اینکه ما به
ایالات متحده وابسته باشیم و احتیاج به برقراری ارتباط با آن داشته باشیم.
مرحوم
آیتالله العظمی بهجت درباره ماهیت رابطه ایران اسلامی با کشورهای غربی
اینگونه تاکید میکنند: «آیا ما به دنیای آنها محتاجیم یا آنها (کفار) به
دنیای ما؟ اگر آنها به دنیای ما محتاج نیستند پس چرا این همه برای تسلط
بر ما و معادن ما، با هم همراهی میکنند؟ آنها ابتدا دین را از ما
میگیرند و از همانها به ما وام میدهند و نزول میگیرند و یا به صورت
صدقه بر ما منت میگذارند.»
امام خمینی (ره) هم به عنوان بنیانگذار
جمهوری اسلامی در این زمینه فرموده است: «آنکه ما یادمان است [در این]
پنجاه و چند سال، بدترین اوقات را مملکت ما گذراند، بدترین اوقات تاریخ
ما بود؛ یعنی از همه اطراف به ما هجوم آورده بودند، به مملکت ما هجوم آورده
بودند. همۀ قشرها را بعد از مطالعه در خدمت گرفته بودند؛ و ما را از
خودمان بکُلی تهی کرده بودند. باید ما، نه ما تنها، شرق باید، شرق که خودش
را که گم کرده پیدا کند. اینها با تبلیغات خودشان ما را همچو به غرب
برگرداندند و غربزده کردند که همه چیز خودمان، همۀ مفاخر خودمان، یادمان
رفت، برای خودمان دیگر چیزی قائل نیستیم. همین چند روز پیش از این یک آقایی
ـ که من نمیشناسمش ـ آمد اینجا نشست همچو تُند تُند هِی شروع کرد گفتن
که آقا ما محتاجیم به آنها، ما محتاجیم به آنها، ما از آنها همه چیز
باید بگیریم! من اصلاً جوابش را ندادم. یک همچو مغزهایی است! ما تا نفهمیم
که محتاج به آنها نیستیم، نفهمیم که آنها محتاج به ما هستند نه ما محتاج
به آنها، نمیتوانیم اصلاح بشویم. شرق همه چیز دارد. فرهنگش از فرهنگ غرب
بهتر است، فرهنگ غرب از شرق رفته است، همه چیزش از غرب بهتر است، فقط
تُهیش کردند از خودش. فقط تبلیغات دامنهداری که به وسیلۀ نوکرهای اینها ـ
که الآن هم موجودند در مملکت ما، الآن هم با صورتهای مختلف در مملکت ما
موجودند، و معالأسف اشخاصی دامن میزنند به اینکه اینها را بزرگ کنند ما
را از خودمان تهی کردند به طوری که ما خیال میکنیم هر چیز که هست از
آنجاست. ما تا خودمان را پیدا نکنیم، تا شرق خودش را پیدا نکند، تا این
گمشده پیدا نشود، نمیتوانیم سر پای خودمان بایستیم.»
پیگیری این
مساله در این چارچوب خاص فکری که مدنظر بزرگان و علمای دینی است، ماهیت
رابطه با آمریکا را تغییر میدهد و اساسا ماجرا را به سمت قدرت کشورمان
هدایت میکند. این مساله پیش از این از سوی برخی اندیشمندان علوم سیاسی
کشورمان هم مورد تاکید قرار گرفته بود که اساسا جمهوری اسلامی ایران به
دلیل موقعیت خاص و استراتژیک خود در منطقه قابل منزوی شدن نیست و دلیل تمام
اعمال فشارهای کشورهای غربی بر ایران به منظور وارد کردن کشورمان در عرصه
روابط بینالملل، به دلیل نیاز آنها به ظرفیت درونی ایران است.
به
نظر میرسد مسئولان اجرایی کشورمان باید ضمن رجوع به سخنان و توصیههای
علما و بزرگان در زمینه ارتباط با ایالات متحده، نوع نگرش خود به غرب را
تغییر دهند و باور کنند که نیاز غرب به ایران است که سبب شده تا هجمههای
سنگین به کشورمان وارد شود و از طریق این مساله، دست بالا را در مذاکرات و
گفتگوهای خود داشته باشند.