آمارهای ثبت احوال حکایت از کاهش ازدواج و افزایش طلاق میدهد، البته
هنوز در کشور ما نسبت ازدواج از طلاق بیشتر است، ولی آمارها نشان میدهد از
هر ۵ ازدواج یکی منجر به طلاق میشود که این رقم در کلانشهرهایی چون
تهران، مشهد و کرج به عدد ۳ نیز رسیده است.
بنابر آمار سازمان ثبت
احوال در ۹ ماهه ابتدای سال جاری، نسبت ازدواج به طلاق به صورت میانگین ۵.۵
بوده است؛ به این معنی که به ازای هر ۵.۵ ازدواج، یک مورد طلاق روی داده
است که نسبت به سال گذشته بدون تغییر باقی مانده است.
همچنین توزیع
سنی زوجین در زمان ازدواج مانند سال گذشته بوده و بیشترین دختران
ازدواجکرده در رده سنی ۱۵ تا ۱۹ سال و بیشترین پسران ازدواجکرده در رده
سنی ۲۰ تا ۲۴ سال بودهاند، اما میزان ازدواجها در همین ردههای سنی نسبت
به سال گذشته کاهش داشته و از ۱۴۸هزار و ۱۶۷ مورد در سال ۹۱، به ۹۸ هزار و
۹۸۳ مورد در ۹ ماهه ابتدای سال ۹۲ رسیده است .ضمن آنکه اختلاف سن زوجین در
زمان ازدواج در ۹ ماهه سال جاری نسبت به سال گذشته بدون تغییر باقی مانده و
همچنان بیشترین ازدواجکردهها دارای اختلاف سن صفر بوده و به بیانی دیگر
بیشتر زوجین همسن بودهاند که البته درصد آن نسبت به سال گذشته اندکی کاهش
داشته است.
بدینترتیب همچنان شاهد روند کاهشی ازدواج در مقابل روند
افزایشی طلاق هستیم و در سنینی که معمولاً بیشترین ازدواجها در آن رخ
میدهد، با کاهش میزان ازدواج نسبت به سال گذشته مواجه هستیم.
در
کنار این آمار که خیلی آرام زنگ خطر کاهش ازدواج و آمار طلاق را به صدا
درآورده، با تغییر و تحولاتی در نوع همسرگزینی و نحوه طلاق افراد مواجه
هستیم؛ چراکه این روزها به لطف تغییر در سبک زندگی سبک همسرگزینی نیز با
تحولاتی روبهرو بوده که در کنار مسایل دیگری چون افزایش آمار اعتیاد،
بالا رفتن سطح توقعات زوجین، عدم تفاهم و ... به بالارفتن آمار طلاق دامن
زده است. پررنگ شدن مسایل مالی و جذابیت و ظاهر در انتخاب همسر، ازدواج
پسرها با دختران بزرگتر از خود، ازدواج برخی پسران با زنان مطلقه با سن
بسیار بالا و .... از مسایلی است که در بحث ازدواج و طلاق با آن روبهرو
هستیم و از سوی دیگر جوانان در زمان ازدواج به فرهنگهای مختلف توجه
نمیکنند و همین عدم تضاد در فرهنگ صدمات جبرانناپذیری را به زندگی آنها
وارد میسازد.
برای روشن شدن بهتر این موضوع و درک تغییرات سبکهای
ازدواج، مهریهها و نوع طلاقها به سراغ دو عاقد رفتهایم که یکی از آن
تنها به امر ازدواج مشغول بود و دیگری در کنار سنت مهم ازدواج به امر طلاق
نیز میپرداخت.
نحوه همسرگزینی و نوع ازدواجها در چند ساله اخیر با تغییرات زیادی روبهرو بوده است
سایت
یک عاقد را شاید اکثر ما در فضای مجازی بشناسیم، صاحب این سایت که یک
دفترخانه ثبت ازدواج دارد و تمایلی به اعلام نام و مشخصات خود نداشت، در
خصوص تغییرات همسرگزینی و نوع ازدواجها در ایران به مهرخانه میگوید:
متأسفانه نحوه همسرگزینی و نوع ازدواجها در چند ساله اخیر با تغییرات
زیادی روبهروست.
مهریههای سنگین، رسومی مانند طلاق، شرط داشتن
خانه و ماشین، توجه بیش از حد پسران به ثروت پدر دختر و ... این روزها
مراتب ازدواج را خیلی سخت کرده و تجملات که بیشتر مخصوص قشر متوسط رو به
پایین است، در میان خانوادهها رخنه کرده است.
برای زوجین امروزی استقلال مالی زن مهمتر از همکفو بودن است
همچنین
حجتالاسلام خدایی سردفتر یکی از دفاتر ثبت طلاق و ازدواج نیز در این
رابطه اظهار میکند: نوع ازدواج و طلاقها این روزها خیلی متفاوت است. کمتر
پیش میآید که جوانان امروز مثل دوره ما همسرانشان را انتخاب کنند و
خانوادهها در انتخاب همسر برای فرزندانشان دخالت داشته باشند. معیارهای
همسرگزینی نیز خیلی تغییر کرده است؛ برای زوجین امروزی استقلال مالی زن،
وضعیت ظاهری، وضعیت مادی خانواده همسر و ... مهمتر از همکفو بودن است.
عروسی که چند ساعت بعد از عقد کتک خورد
یک
عاقد در رابطه با تلخترین ازدواجی که ثبت کرده است، تصریح میکند:
خاطرات زیادی از زمان ازدواج زوجین به یاد دارم که تفکیک آنها برایم کار
سختی است، ولی شاید یکی از تلخترین خاطرهها چندی پیش اتفاق افتاد که
خانواده عروس و داماد با هم دچار مشکل شدند و این موضوع باعث درگیری برادر
عروس و برادر داماد شد. حتی عروس کتک خورد، آنها به محض جاری شدن خطبه
عقد به دنبال فسخ این ازدواج بودند، ولی از آنجاییکه ازدواجشان در دفتر
ثبت شده بود، تنها باید از طریق دادگاه اقدام به طلاق میکردند و عروس مرتب
از سوی خانواده خودش به داخل ماشین برده میشد، ولی از سوی دیگر داماد
عروس را از ماشین پیاده میکرد و میگفت زنم است و اجازه نمیدهم شما او را
با خود ببرید. البته باید بگویم که این عروس و داماد دخترخاله و پسرخاله
بودند.
لحظههای شیرین ثبت ازدواج
او
در خصوص خاطرات شیرینش هم میگوید: لحظه ثبت ازدواج برای من و همه
همکارانم خیلی شیرین است؛ چون اکثر اوقات با افرادی مواجه هستیم که به
دنبال امر خیر و ازدواج هستند. هر کدامشان یک صفحه و ورقی از دفتر ما را پر
میکنند.
خانواده دختر و پسر در زمان عقد بهقدری با هم درگیر شدند که مجبور شدیم به پلیس اطلاع دهیم
خدایی
نیز به بیان خاطرات تلخ و شیرین خود در زمان ثبت طلاق و ازدواج میپردازد و
ادامه میدهد: ثبت واقعه ازدواج برای من همیشه شیرین است، ولی چندی پیش در
حال خواندن خطبه عقد دختر و پسر جوانی بودم که یک مرتبه سر و صدای عجیبی
در دفتر به وجود آمد و خطبه عقد ناتمام ماند و مادر داماد پسرش را از سر
سفره عقد بلند کرد. ماجرا از این قرار بود که ظاهراً این دختر قبلا ازدواج
کرده بوده و این موضوع را از همسر جدیدش مخفی میکند و در زمان عقد یکی از
مهمانان شرکتکننده این موضوع را به خواهر داماد میگوید و خلاصه مراسم به
هم خورده و این پسر و دختر دیگر به من مراجعه نکردند، ولی به حدی با هم
درگیر شدند که ما مجبور شدیم به پلیس اطلاع بدهیم.
پسربچه امیدوار بود پدر و مادرش دفتر ثبت طلاق را امضا نکنند
وی
اضافه میکند: یکبار هم زن و شوهری پس از ۱۵ سال زندگی تصمیم به جدایی از
یکدیگر را داشتند و پسر آنها که تقریباً ۱۳ ساله بود، از پشت شیشه مدام به
داخل اتاق نگاه میکرد و امیدوار بود که پدر و مادرش دفتر ثبت طلاق را امضا
نکنند. این زن و شوهر زندگی خیلی سردی داشتند و در تمام این سالها به
خاطر فرزندشان از هم جدا نشده بودند، ولی زن حضانت فرزندش را گرفته بود و
آنها توافقی از هم جدا شدند. زمانی که خطبه طلاق جاری شد و از هم جدا شدند،
اشکهای پسر همینطور سرازیر بود و خود را در آغوش پدرش انداخت و از او
میخواست که با مادرش آشتی کند.
از مهریه ۵۰۰ هزار سکهای تا یک کتاب حافظ
یک
عاقد در خصوص سقف و کف مهریههایی که تاکنون ثبت کرده است نیز اظهار
میکند: بیشترین مهریهای که من شنیدم و در دفاتر یکی از دوستانم ثبت شده
بود، مربوط به یک زوج دانشجو است که رقم ۱۲۴ هزار سکه را به عنوان مهریه
تعیین کرده بودند که تصورش برای ما خیلی سخت بود، ولی بیشترین مهریهای که
خود من ثبت کردهام ۱۰۰ هزار سکه بود که در زمان عقد به داماد گفتم که این
رقم بالایی است، ولی او گفت برایم مهم نیست.
به گفته یک عاقد کمترین مهریهای که به ثبت رسانده، یک شاخه کل یا کتاب حافظ بوده است.
خدایی
نیز در این رابطه اظهار کرد: ۵۰۰ هزار سکه بیشترین مهریهای بوده که
تاکنون ثبت کردهام و مربوط به زوجی بود که زن مطلقه بود و خودشان به
تنهایی و بدون حضور پدر و مادر برای ثبت ازدواج به دفتر آمدند. کمترین هم
شامل یک سکه، یک جلد قرآن بود و البته یکبار خانمی در دفتر ما مهریهاش
را یک هزار شاخه گلی کمیاب که الان در خاطرم نیست، انتخاب کرد که فکر کنم
آقای داماد برای تحقق آن باید به دور دنیا سفر میکرد.
مهریههای سنگین بیشتر به طبقه متوسط و مناطق حاشیهنشین شهر تعلق دارد
البته
یک عاقد میگوید که در حال حاضر اوج مهریهها کاهش پیدا کرده است و ما این
روزها کمتر شاهد مهریههایی به تعداد سن تولد هستیم؛ کمااینکه مهریههای
۱۴ سکهای زیادی را در دفترمان ثبت میکنیم؛ اما به اعتقاد من مهریههای
سنگین بیشتر به طبقه متوسط و مناطق حاشیهنشین شهر تعلق دارد و در طبقه
مرفه کمتر با ثبت مهریههای بالا مواجه هستیم.
عجیبترین مهریه؛ شاهرگ پای راست برادر داماد
او
به عجیبترین مهریهای که ثبت کرده اشاره میکند و ادامه میدهد: شاهرگ
پای راست برادر داماد، عجیبترین مهریهای بود که البته ثبت نکردیم، ولی
آنها این مهریه را انتخاب کرده بودند؛ البته در حال حاضر کمتر کسی چنین
کاری میکند و به نظر من هنوز هم تعداد بالای سکههای مهریه به خصوص در
خانوادههای سطح متوسط، میتواند عجیب باشد؛ چراکه داماد از عهده پرداخت
آن بر نمیآید.
تعیین سقف برای مهریه به مسایل حقوقی زمان طلاق مربوط میشود نه ازدواج
یک
عاقد در پاسخ به این سؤال که به نظر شما تعیین سقف پرداخت مهریه به ۱۱۰
سکه توانسته است در پایین آمدن میزان مهریهها تأثیر بگذارد یا خیر، عنوان
کرد: خیر، این تعیین سقف به مسایل حقوقی زمان طلاق مربوط میشود و به ما
چیزی در خصوص تعیین سقف مهریه ابلاغ نشده است البته قوه قضائیه میتواند
دفترخانهها را ملزم به عدم ثبت مهریههای بالا نماید، ولی شاید این دستگاه
تعیین سقف مهریه در زمان ثبت ازدواج را دخالت در کار خانوادهها بداند.
شرمی که در خصوص ثبت ازدواج موقت وجود داشت از بین رفته است
او
ثبت ازدواج موقت را در دفترخانهاش انجام نمیدهد، ولی معتقد است در چند
سال گذشته افراد زیادی برای پرسش در خصوص ازدواج موقت به او مراجعه
کردهاند و حتی شرمی که گاهی قبلاً در خصوص ثبت ازدواج موقت وجود داشت، از
بین رفته است.
افزایش آمار گرایش پسران مجرد به ثبت ازدواج موقت با زنان مطلقه و بیوه
البته
در دفتر آقای خدایی ثبت ازدواج موقت صورت میگیرد. او در خصوص آمار مراجعه
برای ثبت ازدواج موقت میگوید: این آمار افزایش پیدا کرده است و هنوز هم
مردان متأهل در صدر مراجعین ثبت ازدواج موقت قرار دارند، ولی چند سالیست که
پسران مجرد هم برای ثبت ازدواج موقت با زنان مطلقه و بیوه نزد ما میآیند و
این آمار در حال افزایش است و با افزایش آمار طلاق باید نگران این موضوع
بود؛ چراکه ممکن است پسران به سمت ازدواج موقت به جای دائم سوق داده شوند.
باید نگران تضادهای فرهنگی بود
یک
عاقد با اشاره به تغییراتی که در روند همسرگزینی وجود دارد، میگوید: چند
روزپیش پسر و دختر جوانی برای دریافت برگه آزمایش به محضر آمدند به عنوان
یک ناظر بیرونی احساس کردم که این دو نفر از نظر فرهنگی برای هم مناسب
نیستند و تفاوتهای زیادی دارند و آنها امروز به دفتر ما آمدند و اعلام
کردند که عقد به هم خورده است.
وی ادامه میدهد: گاهی اوقات افراد
در انتخاب همسر اشتباه میکنند یا تحقیق درستی انجام نمیدهند، ولی من فکر
میکنم بیشتر از هر چیزی مسایل فرهنگی خانوادهها و عروس و داماد مهم است و
وجود تضاد در این مقوله، زندگیها را درگیر مسایلی چون طلاق میکند.
بک
عاقد بیان میکند: این روزها میزان دارایی پدر عروس و داماد، جذابیت
ظاهری، تحصیلات، نوع شغل و ... برای ازدواج مهم جلوه داده میشود؛ در
حالیکه این مسایل در زندگی زناشویی مهم نیست و به اعتقاد من زن و شوهر
باید از نظر فرهنگی به هم نزدیک باشند و اختلاف فرهنگی آنها را دچار مشکل
میکند.
متأسفانه جوانان در بحث ازدواج فرع را به اصل ترجیح میدهند
خدایی
نیز در این رابطه اظهار میکند: متأسفانه جوانان در بحث ازدواج فرع را به
اصل ترجیح میدهند و با معیارهای بسیار سطحی زندگی مشترکشان را شروع
میکنند و به همین خاطر در ادامه راه به مشکل بر میخورند.
در میان زوجهای جوان بیشتر با یک یا دو سال اختلاف مواجه هستیم
یکی
دیگر از مسایلی که این روزها در انتخاب همسر به چشم میخورد فاصله سنی
زوجین است؛ که اگرچه هنوز آمارها نشان میدهد که همسالان با هم ازدواج
میکنند، ولی این روزها ازدواج پسر با دختر بزرگتر از خود نیز در میان
ازدواجهای ثبتشده به چشم میخورد.
یک عاقد در رابطه با فاصله سنی
زوجین تصریح میکند: ماه گذشته عروسی داشتیم که ۱۳ ساله بود و سن داماد
بالاتر از او بود، ولی تفاوت سنی خیلی زیاد بیشتر در کسانی دیده میشود که
دچار شکست شدهاند؛ مثلاً چندی پیش دختر خانمی متولد سال ۱۳۶۰طلاق گرفته
بود و با مردی که ۴۵ ساله بود ازدواج کرد، یا پیرمرد ۷۰ ساله با یک دختر ۳۰
ساله ازدواج میکند؛ ولی در میان جوانان اختلاف سنی زیاد نیست و در میان
زوجهای جوان بیشتر با یک یا دو سال اختلاف مواجه هستیم که البته در این
میان ازدواجهایی را هم ثبت میکنیم که مثلاً عروس ۱ تا هفت سال بزرگتر از
داماد است.
موردی داشتم که داماد از دختر عروس هم کوچکتر بود
وی
ادامه میدهد: من موردی داشتم که داماد از دختر عروس هم کوچکتر بود و
مورد دیگر دخترخانمی بود که معلولیت جسمی داشت و ۲۰ سال از داماد بزرگتر
بود و البته ازدواج خانمهای مطلقه با سن بالا با پسران خیلی جوان نیز یکی
از تغییراتی است که در روند ازدواجها شاهد آن هستیم و به اعتقاد من ما
دچار یک آشفتگی در این حوزه هستیم و چیزهایی میبینم که شاید باورمان نشود،
ولی وجود دارد.
عروس همسن مادر داماد بود
خدایی
نیز ضمن تأیید حرفهای یک عاقد مبنی بر اینکه عروس و دامادهای جوان بیشتر
با فاصله سنی کم ازدواج میکنند، اظهار کرد: سال گذشته زوجی برای عقد نزد
من آمدند که خانم ۴۵ ساله و مطلقه بود و در یکی از دانشگاهها کار میکرد.
ازقضا یکی از دانشجویان پسر به این خانم ابراز علاقه میکند و آنها در حالی
با هم ازدواج کردند که دختر این خانم فقط ۵ سال از داماد کوچکتر بود و
خود عروس خانم همسن مادر داماد بود و مادر داماد از ابتدا تا انتهای مراسم
گریه میکرد.
شرط ضمن عقد؛ هر چه عروسخانم بگوید آقاداماد باید بگوید چشم
یک
عاقد در خصوص بیشترین شروط ضمن عقد هم میگوید: بیشتر شرطی که خانمها در
زمان ازدواج تعیین میکنند حق اشتغال، ادامه تحصیل و حق تعیین محل زندگی
است؛ البته ما یک پیشنویسی از شروط ضمن عقد در اختیار عروس و داماد قرار
میدهیم تا آنها نسبت به آنچه امضا میکنند آگاه باشند و در انتهای آن هم
شروطی که دوست دارند در زمان عقدشان ثبت شود را یادداشت میکنند؛ یکبار
یکی از خانمها در خصوص این شرایط نوشته بود هر چه عروس خانم بگوید آقا
داماد باید بگوید چشم.
آمار طلاقهای دوران عقد همینطور در حال افزایش است
خدایی
در خصوص ثبت طلاقها از ارائه آمار خودداری کرده، ولی از روند رو به رشد
طلاق گلایه میکند و میگوید: من بعضی وقتها که متوجه علت طلاقها میشوم
به این نتیجه میرسم که چقدر مدلهای طلاق تغییر کرده است. مثلاً در گذشته
بیشتر زنان به خاطر اعتیاد شوهرانشان طلاق میگرفتند، ولی اکنون خیلی راحت
به دلیل مسایل کوچک، توافقی از هم جدا میشوند و اصلاً به آینده فرزندشان
فکر نمیکنند.
طلاق به خاطر عکس داخل فیسبوک
وی
ادامه میدهد: آمار طلاقهای دوران عقد همینطور در حال افزایش است. چند
وقت پیش خانم و آقایی برای طلاق پیش من آمدند که به خاطر اینکه خانم
عکسهایش را از داخل فیسبوک برنداشته، از هم جدا شدند. تازه یک ماه از عقد
آنها گذشته بود. من وقتی موضوع را فهمیدم به دخترخانم گفتم بهتر است
مصالحه کنید؛ کار شما اشتباه بوده ،لجبازی نکنید. اما هیچکدام کوتاه
نیامدند دختر میگفت من با یک آدم سختگیر زیر یک سقف نمیروم و همسرش
میگفت من زن لجبار نمیخواهم.
تحمل زوجهای جوان این روزها پایین آمده است
این
سردفتر ازدواج و طلاق بیان میکند: تحمل زوجهای جوان این روزها پایین
آمده است. در گذشته دوران عقد بهترین روزهای هر زوجی بود، ولی حالا
میبینیم که آنها به هر علتی راه دادگاه را میروند و حتی اگر به زیر یک
سقف هم بروند بیشتر از ۵ سال نمیتوانند با هم زندگی کنند؛ پس به اعتقاد من
باید مسئولان فکری برای جوانان کنند. در دانشگاهها برنامهریزی خاصی
انجام دهند تا آنها با هر اتفاق کوچک در زندگی به طلاق فکر نکنند و مصالح
زندگیشان را در نظر بگیرند.
به زوجین گواهینامه شرکت در کلاسهای ازدواج داده میشود
یک
عاقد نیز در پایان به بیان راهکارهای خود برای افزایش ازدواج و کاهش طلاق
پرداخته و میگوید: به اعتقاد من وضعیت ازدواج در ایران به شدت اسفناک است؛
چراکه روح کلی جامعه به سمتی رفته است که ازدواج تبدیل به یک معامله شده و
ما نیاز به برگزاری کارگاههای مهارت زندگی و کلاسهای کنترل خشم داریم.
ما هیچ آموزشی برای مهارت در زندگی مشترک نمیبینیم؛ بیشتر مشکلات زندگی
زناشویی به خاطر این است که فرهنگها و نوع خانوادهها با هم متفاوت است و
این اختلافات اگر کنترل نشود، به طلاق و هزار مسئله دیگر منجر میشود. پس
برای خوشبخت بودن خانوادهها لازم است در کنار آزمایش خون و تست اعتیاد،
کلاس مشاوره برگزار شود و به زوجین گواهینامه شرکت در کلاسهای ازدواج
داده میشود.