به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه جوان، پس از آنكه سخنگوي دبير كل سازمان اظهار كرد كه اين سازمان دعوت خود را به دليل عدم پايبندي ايران به تعهدش مبني بر پذيرش نتيجه ژنو 1، پس گرفته است، بان كي مون با سخناني جهتدار و هم سو با ادعاهاي مقامات غربي مدعي شد كه مسائل داخلي ايران و تفاوت نظر مسئولان ايراني سبب شده كه ايران به شرط خود درباره حضور در ژنو 2 پايبند نماند؛ كه بايد دراين باره نكاتي را بيان كرد.
1- هرچند كه وزير امور خارجه كشورمان ادعاي بان كي مون را به صراحت تكذيب و در گفتوگو با رسانههاي خبري تصريح ميكند كه: آقاي بانكيمون در هفته گذشته چندينبار با من تماس گرفت، در همه اين تماسها صريحا به ايشان گفتم كه هيچگونه پيششرطي را نميپذيريم و هرگونه اظهارنظري از طرف ايشان كه متضمن اين باشد كه ايران شرطي را براي حضور در نشست پذيرفته خلاف واقع ميدانيم و ايشان كاملاً از اين موضوع مطلع بود و از ديدگاه ما اطلاع داشت اما جاي تعجب دارد كه چگونه رئيس عاليترين سازمان بينالمللي، با بيان اينگونه جملات نه تنها حقيقت موضوع را وارونه جلوه ميدهد بلكه بدون كمترين سند و مدركي و تنها به دليل تأثيرپذيري از برخي سياستمداران نظام سلطه «حاكميت دوگانه در ايران را القا كرده » و « مسئولان دستگاه ديپلماسي كشورمان را به عدم استقلال كاري» متهم ميكند.
بيان اينگونه جملات ناآگاهانه و بدون پشتوانه فكري بازهم نشان داد كه «اصل صداقت» در نگاه مديران عالي اين سازمان تحت امر امريكاييها، كاملاً بيمعنا بوده و تنها كاربردي تبليغاتي دارد.
با اين حال اين موضعگيري از روي ترس همراه با دروغ بان كي مون دليل روشن ديگري براي عدم اعتماد و حسن نيت به سازمانهاي وابسته به كشورهاي غربي و مقامات آنهاست.
2- باز پسگيري دعوت از ايران براي شركت در ژنو2 آن هم تنها به فاصله حدود 24 ساعت، بيش از گذشته اثبات كرد كه بزرگترين سازمان بينالمللي در چنبره قدرت وتحت مديريت مطلق امريكاييها قرار داشته و از استقلال در تصميمگيري به شدت رنج ميبرد.
مصداق كنوني وابسته بودن اين نهاد به قدرتهاي سلطهگر، به خوبي نشان ميدهد كه در سطح عالي اين سازمان ارادهاي براي اتمام بسياري از بحرانها در سطح جهاني نظير آنچه در سوريه اتفاق ميافتد وجود ندارد و مديران اصلي و پشت پرده آن، شركت ايران در اينگونه نشستها را به منزله مهر پاياني بر اين بحرانها و به خطر افتادن دستاوردهاي آنها در غائلههاي دستساز ميبينند.
بر همين اساس بايد تأكيد كرد كه مديريت عالي اين سازمان به مانند ساختار معيوب و ظالمانهاش نيازمند فردي فهيمتر و آگاهتر از بان كي مون است تا بتواند تصميات مستقلانهاي بگيرد و با مواضع و عملكرد خود آتش فتنههاي ضدبشريت را خاموش كند نه آنكه با گفتار خود هيزم بيار آتش آنها شود.
3- در بحبوبه موضوع اشاره شده مواضع و فعاليتهاي وزارت امور خارجه قابل ستايش بود، به گونهاي كه پس از اعلام تاريخ برگزاري كنفرانس ژنو 2 و مخالفت امريكا با حضور ايران در اين نشست، وزارت امور خارجه از ابتدا با اتخاذ موضعي قابل تقدير مبني بر اينكه هيچ پيش شرطي را براي حضور در ژنو 2 نميپذيريد و سپس با برنامهريزي سفري منطقهاي با محوريت رايزني با مقامات كشورهاي درگير با موضوع سوريه، زمين بازي جديدي براي حل بحران سوريه تعريف كرده و از حالت انفعالي خارج شده است.
اما بايد پذيرفت كه اقدام دبيركل سازمان ملل اثر منفي بر وجهه بينالمللي ايران گذاشته و به همين دليل مسئولان وزارت امور خارجه بايد اقدام قاطع و متناسب براي پاسخ به بان كي مون در نظر بگيرند و تنها به موضعگيري در سطح رسانهها بسنده نكرده و در قالب بيانيه به صورت مشخص و مبرهن به اقدام خلاف عرف بينالملل دبيركل اين سازمان پاسخ مناسبتري بدهند.
4- همانطور كه وليد معلم وزير امور خارجه سوريه در نشست روز گذشته عنوان كرده بود « بسيار باعث تاسف است در نشست امروز در كنار كساني نشستهايم كه دستشان در خون ملت سوريه آغشته شده است» جاي خوشحالي و شعف دارد كه نمايندگان كشورمان با كساني كه دستشان به خون مردم بيگناه سوريه آغشته شده است پشت يك ميز بنشينند، نشستي كه درگيريها و حواشي بيشمار اولين روزش نشان داد كه محكوم به شكست است.