در واقع از همان ساعتی که توافق ژنو میان جمهوری اسلامی ایران و نمایندگان 1+5 در ژنو به امضا رسید، واکنشهای بسیاری در قبال خوب یا بد بودن تعهداتی که طرفین بر عهده گرفتهاند مطرح شده است؛ عده ای در داخل این توافق را مقدمهای برای نابود شدن برنامه هستهای ایران تلقی کردند و عدهای هم در خارج با اعلام نارضایتی درباره مفاد توافق، تنها نتیجه مورد قبول ناشی از این توافق را برچیده شدن کامل چرخه کامل سوخت هستهای ایران دانستند.
در قبال مورد اخیر، یعنی برچیده شدن چرخه کامل سوخت هستهای جمهوری اسلامی ایران شماری از سناتورهای تندروی آمریکایی از هر دو حزب نظیر رابرت منندز(دموکرات)، مارک کرک (جمهوریخواه) و چارلز شومر(دموکرات) طی ماه گذشته دست به تلاشهای گستردهای برای تصویب پیشنهادی زدند که بر اساس آن در توافق نهایی میان ایران و 1+5 هیچ حقی برای تهران به منظور حفظ تواناییهای غنی سازی و تاسیسات مرتبط با آن، در نظر گرفته نشود.
اما به رغم تلاشهای این سناتورهای تندرو، باید تاکید کرد که هدف مورد نظر آنها غیر قابل تحقق است و با وجود لفاظیهایی که از سوی دولتمردان آمریکایی درباره غنی سازی صورت می گیرد و نقدها و تحلیلهای بسیاری درباره متن توافق ژنو در مورد حق غنی سازی جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته، باید این واقعیت را پذیرفت که آمریکا در موقعیتی نیست که بتواند مانع غنی سازی از سوی جمهوری اسلامی ایران شود.
حتی با وجود تهدیدات گسترده درباره دست زدن به حمله نظامی از سوی رژیم صهیونیستی و لفاظیهای مقامات آمریکایی به ویژه شخص باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا مبنی بر "باقی بودن همه گزینهها بر روی میز"، این حقیقت غیر قابل کتمان است که تحریم و تهدید حمله نظامی، مانع جمهوری اسلامی ایران برای غنی سازی نمی شود.
جمهوری اسلامی ایران در قبال پیشبرد اهداف خود در زمینه استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای سرمایه گذاری هدفمندی داشته و با وجود اعمال تحریمهای شدید، حملات سایبری به تاسیسات هستهای خود و ترور تعدادی از بهترین دانشمندان و متخصصان هستهایاش، ذرهای از حق خود برای حفظ غنی سازی اورانیوم عقب ننشسته است و دلیلی وجود ندارد که غربیها و دیگران به این باور برسند که تحریمهای بیشتر یا تهدید دست زدن به حمله نظامی، باعث عقب نشینی ایران از موضع برحق خود خواهد شد.
در واقع سناتورهای تندروی آمریکایی در مقاطع مختلف نسبت به نابودی برنامه غنی سازی جمهوری اسلامی ایران سخن راندهاند اما هیچگاه درباره برنامه خود برای چگونگی پایان دادن به برنامه هستهای ایران حرفی نزدهاند و همواره بر دست زدن به اقدام نظامی به عنوان آخرین راه به منظور برچیدن برنامه هستهای ایران موج سواری کردهاند اما حتی افراد کم اطلاع نیز این واقعیت را می دانند که حملات نظامی نه تنها باعث از بین رفتن تاسیسات زیربنایی ایران نخواهد شد بلکه به از بین رفتن دانش فنی و از همه مهمترعزم جمهوری اسلامی ایران برای حفظ این دستاورد بومی و ملی خود منجر نخواهد شد.
در واقع توجه به اظهارات "آونر گولوف" و "آموس یادلین" رییس پیشین اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی و یکی از خلبانانی که اقدام به حمله هوایی به راکتور هستهای اوسیراک عراق در سال 1981 کرد، بیانگر بسیاری از مسائل است که اخیرا در مقالهای نوشته اند که "هر حملهای به تاسیسات هستهای ایران، حتی اگر موفق باشد، نمی تواند برنامه هستهای ایران را برای همیشه متوقف کند."
در واقع تلاشهای سناتورهای تندروی کنگره آمریکا که تحت فشار شدید رژیم صهیونیستی به دنبال بی نتیجه کردن اقدامات دولت اوباما برای حل و فصل مسئله هستهای ایران هستند، در این راستا صورت می گیرد که با مصوباتی نظیر افزایش تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران، فشارها را بر تهران افزایش داده و هر از گاهی با طرح موضوعاتی نظیر دست زدن به حمله نظامی برای توقف برنامه هستهای ایران، شرایطی را رقم بزند که به باور خود، ایران را به دست برداشتن از حقوق هستهای خود متقاعد کند.
این اقدامات بی تردید ناشی از عدم درک درست واقعیتهای میدانی و ظرفیتهای جمهوری اسلامی ایران برای عبور از بحرانهاست و عواقب ماجراجوییهای متهورانه بیش از آنکه برای جمهوری اسلامی وخیم باشد، برای آمریکا و متحدانش وخیمتر خواهد بود.
تندروهای کنگره آمریکا به دنبال کسب حمایتها برای تشدید تحریمها علیه ایران هستند اما در این رابطه با موانعی دشوار روبرو هستند که در کنار واکنشهای جدی دولتمردان آمریکایی که اعلام کرده اند هر گونه مصوبه تحریمهای جدید را وتو خواهند کرد، در سطح بین المللی نیز دستیابی به اجماعی برای اعمال تحریمهای جدید نیز با توجه به تحولات منطقهای و بین المللی نسبت به گذشته، بیش از پیش دشوار شده و شماری از کشورها از جمله چین، هند، ژاپن، روسیه و ترکیه تاکید داشته اند ازهیچ اقدام ماجراجویانهای علیه ایران حمایت نخواهند کرد در عین حال که جمهوری اسلامی ایران نیز بارها تاکید داشته است که با تمامی قوا به هرگونه تجاوزی پاسخ خواهد داد.
گروه 1+5 پس از 8 سال دیپلماسی اکنون به این نتیجه رسیده که تنها مسیر واقعگرایانه به منظور مذاکره درباره دستیابی به توافقی طولانی مدت با جمهوری اسلامی ایران، مسیری است که طی آن فعالیتهای غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شده، زمینه تمکیل راکتور آب سنگین فراهم شود و ایران امکان تحقیق و توسعه در ارتباط با نوسازی تجهیزات خود را داشته باشد در کنار آن که یک مکانیزم راستی آزمایی جهت ایجاد اطمینان بین المللی در این باره که این تعهدات تحقق خواهند یافت، ایجاد شود.
همکاریهای همه جانبه جمهوری اسلامی ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان بازوی نظارتی تعیین شده بر اساس توافق ژنو تاکنون در مسیر معقول و فنی خود ادامه یافته است گرچه تهران پیش از این نیز با آژانس همکاریهای شایستهای داشته و اگر برخی سیاست بازیهای آژانس در قبال عمل به وظایف فنی و حرفهای خود صورت نمی گرفت و گزارشهای دقیق و درستی درباره ماهیت برنامه هستهای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران ارائه می شد، عملا به بسیاری از پرسشها و تردیدها به ویژه مطالعات ادعایی پاسخ داده می شد و پرونده هستهای ایران در مدت زمانی معقول به روال عادی خود باز می گشت.
جمهوری اسلامی ایران طی دهه اخیر نشان داده که در قبال فشارهای بین المللی، تحریمها و تهدیدات سرخم نخواهد کرد. ایران نشان داده با هر فشاری بر تلاشهایش افزوده می شود، سانتریفیوژهای بیشتر، تاسیسات هستهای بیشتر و ذخیره سوخت غنی شده بیشتر.
جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده نیازی به بمب هستهای ندارد چرا که از چنان قوای نظامی متعارفی برخوردار است که نیازی به ساخت بمب هستهای نداشته باشد در عین حال که ساخت بمب هستهای را در تضاد با اصول خود دانسته و رهبری معظم استفاده از آن را حرام اعلام کرده است.
از این رو سناتورهای کنگره آمریکا بیش از آنکه در اندیشه تشدید تحریمهایی باشند که صرفا عزم جمهوری اسلامی ایران را برای نیل به اهدافش بیش از پیش جزم خواهد کرد باید دست از لجاجت و سبکسری برداشته و بپذیرند که جمهوری اسلامی ایران، قدرتی هستهای و در میان 14 کشوری در جهان است که دانش و تخصص غنی سازی اورانیوم را در هر سطحی که نیاز داشته باشد، در اختیار دارد.