به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه جوان، چندي پيش نگارنده در آستانه سالروز نهم دي ماه، مطلبي با عنوان «سناريو رفع حصر» نوشت تا به بخشي از اهداف جريان پشت پرده شكستن حصر سران فتنه اشارهاي شود. در اين وجيزه با تحت الشعاع قرار دادن برخي اقدامات و برخي تحركات در فضاي اجتماعي، اهداف ماجرا احصا شد و آن چيزي كه در ظاهر و در نگاه اول به ذهن مخاطب خطور ميكرد نبود بلكه هدف فراتر از رفع حصر بود و چالشتراشي براي حاكميت و گرفتن امتياز براي دولت براي فراهم شدن مطالبات بعدي جزو اصليترين اهداف اين سناريو به حساب ميآمد.
امروز اما اين غوغاسالاريها و گرد و خاكها در فضاي شبكههاي اجتماعي بيشتر به چشم ميخورد و سازماندهي بسيج اجتماعي و تشكيل گروههاي معترض با وجود ماههاي پاياني سال كه مستعد برگزاري چنين مناسباتي هستند، در دستور كار اردوگاه فتنه قرار گرفته است و تعيين وقت براي راهپيمايي و از اين قبيل شگردهاي قديمي براي رسيدن به هدف ظاهري انجام ميشود.
اينكه امروز و در اين شرايط چرا دوباره به فكر راهپيمايي افتادهاند و شرايط را به اين سمت ميبرند، به نوعي برآيند چند عامل گره خورده به هم ميباشد:
الف ـ مُردن گفتمان فتنه و فقدان چالش براي نظام: عدهاي همچون كاسب به فكر كسب منفعتي از دل چالشتراشي براي نظام بودهاند. فتنه 88 به علت ايجاد چالشي عظيم براي نظام، بالقوهترين و بينظيرترين شرايط را براي تخطئه و اضمحلال نظام فراهم كرد و اگر اين فضا، دائماً در كشور به قوت خود باقي ميماند و به ساير نقاط كشور نيز تسري مييافت نظام را زير تيغ بزرگ قرار ميداد و به نوعي وادار به رفرم اساسي كه مطابق با خواسته غرب بود، پيش ميبرد يا حداقل در شرايط درگيري در كشور، عدهاي چراغ خاموش برنامههاي شوم خود را در راستاي سست كردن ستونهاي نظام اجرايي ميكردند.
چون عظيمتر از اين برنامه ـ فتنه 88 ـ ديگر توان اجرايي و حتي تفكري نيز ندارد لذا آزمون و نتيجه گرفتن از ارتجاع به اين فضاي آلوده در كشور براي عدهاي هدف عاليه گشته است تا در اثناي آن هدفهاي خود را محقق سازند. اين عده هم در داخل و هم در خارج تعريف ميشوند.
ب ـ چراغ سبز دولت: پس از روي كار آمدن دولت، مسئله فتنه 88 و آزادي سران فتنه در الفاظ و ادبيات دولتمردان ما به وفور به چشم ميخورد و شايد اين موضوع به عنوان يكي از وعدههاي دولت نيز براي عدهاي به حساب آيد. اين چراغ سبز بهترين بستر براي عملي شدن محور مطرح شده در بند فوق ميباشد. احياي فضاي فتنه و آشوب نيازمند بستري قدرتمند بود كه اين بستر در دولت يازدهم ـ خواسته يا ناخواسته ـ به نحوي فراهم شده است و همين عامل اميد مضاعف براي ايجاد چنين سرمستي و غوغاسالاري را در اردوگاه فتنه به وجود آورد.
اين چراغ سبز دولت را هم در شكستن قبح مذاكره با شيطان بزرگ و هم در اقداماتي كه در مقوله فرهنگ كشور موجبات باز شدن شرايطي كه با روح انقلاب اسلامي متضاد است. ميتوان ديد پس به گونهاي ميتوان گفت دولت ـ باز هم تأكيد ميكنم خواسته يا ناخواسته ـ مسبب اصلي اين موضوع ميباشد.
در كنار موارد فوق مهمترين هدفي كه كاسبان فتنه دنبال آن هستند ايجاد فضاي دو قطبي با شكاف عميق سياسي ـ فرهنگي است كه در دل اجتماع و در اقشار مختلف بتوان به وفور آن را ديد و از اين طريق با تحريك و تطميع در گروههاي زوايه دار با نظام، گروههاي فشار داخلي را براي حاكميت تشكيل دهند. حال نكتهاي كه درخور تامل و درك عميق است، وضعيت شناسي امروز اين تحركات توسط نيروهاي ارزشي و اصولي است كه بايد از دل اين تاملات، كاذب يا واقعي بودن اين تحركات احصا شود تا مبادا در فضاي كاذب وارد رفتارهاي واكنشي شويم و نقشه اپوزيسيون نظام را براي دوقطبيسازي پياده كرده و خود جزئي از بازيگران آن محسوب شويم. تاريخ انقلاب نشان داده است كه اين هياهوهاي كاذب بيشتر براي گرفتن بازخورد از طرف مقابل(نيروهاي ارزشي) ايجاد ميشود تا با رفتارشناسي درست به سياستگذاري صحيح در اقدامات آتي خود برسند.
هرچند ممكن است اين فضا واقعي تلقي شود و از درون آن به چالش كشيده شدن امنيت كشور به دست آيد كه آن در جاي خود اقدامي قابل توجه ميطلبد ولي آنچه كه امروز پديد آمده است عملي كاذب، آن هم از براي ظرفيت دولت و از سويي ظرفيت بالقوه برخي نيروهاي واكنش سريع بيتدبير است كه ميتواند اين فضا را پيشرفت دهد.