اما
تولید هر علمی خصوصیات خاص خود را دارد. برخی از علوم به وجه های دیگری
نیز نیاز دارند و برخی دیگر ثابت اند. علوم انسانی از جمله مواردی است که
به سه ضرورت دیگر چون مکتب، زمان و مکان نیازمند است وگر نه بی ریشه ،عقیم و
ناکارآمد جلوه میکند.
علاوه بر نیاز علم به ملزومات مکانی دلیل دیگری هم برای پرداخت به زبان وجود دارد. زبان هر علمی باعث میشود که بیگانگان برای یادگیری آن علم مجبور به یادگیری زبان آن علم شوند. در کنار یادگیری زبان بسیاری از تغییرات دیگر چون سبک زندگی به راحتی بپذیرفته میشود. دانشجو طریقه تفکر و زندگی خود را متاثر از آن زبان و مکان می بیند زیرا میدان عمل زبان در حیطه اندیشیدن و شکل گیری شخصیت نیز وجود دارد.
از دیگر وجوهات پرداخت به زبان در تولید علوم انسانی نزدیکی معنا و مفهوم با لفظ است. الفاظ انتقال دهنده مفاهیم اند و اگر لفظ دچار نقصان شود گویی چیزی از معنا کاسته شده است.
متاسفانه این غلط بسیار فاحش را نه تنها اساتید دانشگاه بلکه بسیاری ار حوزویون که کار روزانه ایشان زبان عربی است مرتکب میشوند در حالی که کلمه قهرمان در کتب لغت به کارفرما و کنیز اطلاق میشود.
وقتی جامعه علمی کشور در ترجمه لغت این گونه بی محابا و بی دقت عمل میکنند تولید علم جای خود دارد. عادت به استفاده بدون فکر از کلمات که فساد معنی را در پی دارد این مرز و بوم را فراگرفته و باسواد و بی سواد نمیشناسد. این عادت چون مرضی لاعلاج مانع بزرگی در تولید علم اسلامی است.
بیش از ده سال است که مطالبه رهبر انقلاب مبنی بر برپایی کرسی های نظریه پردازی میگذرد اما اکنون به مرحله برپایی نیز نرسیده است. دلیل این مهم بسیار روشن است، علمی تولید نمیشود که بخواهد در این کرسی ها عرضه شود. امروزه حتی همه درگیر بالابردن سطح زبان انگلیسی یشان هستند و وقتی برای فکر و حرف جدید باقی ندارند. استفاده از کلمات فارسی مایه خجالت و سرخوردگی است و تلفظ کلمات انگلیسی با لهجه بریتیش افتخار آمیز.