معصومه ابتكار رئيس سازمان حفاظت از محيط زيست در دولت محمد خاتمي و از اعضاي شوراي شهر سوم كه بهعنوان عضو جريان موسوم به اصلاحطلب شناخته ميشود، اشتراكهاي اين جريان با محمد باقر قاليباف شهردار تهران را غيرقابل انكار دانست و احتمال ائتلاف با وي براي انتخابات مجلس را رد نكرد.
به گزارش 598 به نقل از رجانيوز، ابتكار در گفتوگو با روزنامه اعتماد همچنين از انتخاب قاليباف براي شهرداري تهران و عملكرد وي در مديريت شهري دفاع كرد.
وي در اين گفتوگو تعابير جالبي از جمله مدارا، شرافت، اعتدال و سوء استفاده نكردن از موقعيت براي ماندن در قدرت را به جريان اصلاحطلب منسوب كرده است كه با توجه به آشوبهاي براندازانه فتنه 88 تحت هدايت و طراحي همين جريان، ادعاهاي مضحكي بهنظر ميرسد.
بخشهايي از اين گفتوگو در ادامه آمده است:
اولا فكر ميكنيم اصلاحطلبي برخي از اين صفاتي كه گفتيد مانند مدارا و شرافت را همراه خود به صورت ذاتي دارد. يعني ذات اصلاحطلبي با اعتدال، نگاه علمي و كارشناسي توام با روحيه نقادي و خواست مصلحانه همراه است. اصلاحطلبان در هيچ دوراني، چه دورهيي كه اكثريت مجلس شوراي اسلامي را در دست داشتند، چه دورهيي كه بر دولت مسلط بودند و چه اكنون كه در اكثر نهادها اقليت هستند، هيچگاه از موقعيت و جايگاه خود سوءاستفاده نكرده و نميخواستند به هر قيمت در قدرت باقي بمانند. بويژه الان كه جلوههايي از صورت و شكل عمل سياسي اصولگرايان نسبت به قبل در آينه مسائل روز مشخص شده، اين موضوع بيشتر قابل تشخيص است. در واقع اگر بخواهيم منصفانه نگاه كنيم گرايش اصلاحطلبان به اخلاق در سياست بسيار بيشتر از طرف مقابل بوده است. بنابراين شايد بتوان گفت اصلاحطلبان از نظر پايبندي به اصولي كه خود مدعي آن هستند خيلي بيشتر مقيد هستند. براي همين هم هست كه اصلاحطلبان خيلي براي ارايه ادعاهاي بزرگ و سخت تمايل ندارند. بويژه آنجايي كه پاي اعتقادات مردم به ميان ميآيد چون همانطور كه همه ميدانيم پايبند بودن به اعتقادات در حرف بسيار آسان است و خيليها مدعي اصول مذهبي و اعتقادي هستند اما اگر گروهي در قدرت بود و در عين اينكه امكان حذف طرف مقابل را داشت، اين كار را نكرد آن وقت است كه ميتواند مدعي اصول بوده و ادعاي اعتقادي مطرح كند وگرنه اين اسامي و شعارها خيلي زيباست اما اگر به حوزه عمل وارد نشود بيفايده است.
اينكه آيا ميشده كسي بهتر از آقاي قاليباف انتخاب شود كه بطور قطع ما در آن مقطع چنان ديدگاهي نداشتيم و الان هم كماكان به اين نتيجه نرسيديم كه با نگاه به جميع جهات بويژه جنبه سياسي و فضاي سياسي كشور انتخاب بهتري وجود دارد. بنابراين معتقدم انتخاب ما يك انتخاب منطقي بود. اما اينكه عملكرد ايشان را چگونه ميتوان ارزيابي كرد به نظرم بايد بياييم در هر بعد با نگاه كارشناسي نقاط قوت و ضعف را ببينيم. مثلا بطور مشخص بگوييم در حوزه محيط زيست يا ترافيك يا توسعه شهري چه عملكردي داشته است. در بسياري از موضوعات بايد بگوييم كه كارنامه مجموعه شهرداري كارنامه مثبتي است. اما در بعضي از همان دستاوردها هم ما ايراداتي به جهت كيفيت كار يا هزينهها داريم. به عنوان مثال در حوزه محيط زيست ما با يك عملكرد مثبت مواجهيم و توسعه فضاي سبز را بويژه در مناطقي كه از نظر توسعه و سرانه فضاي سبز تا پيش از اين كمبود داشتند به عينه ميبينيم اما باز هم ميبينيم كه در همين عملكرد قطع درختان هم اتفاق ميافتد بويژه براي توسعه راهها. بنابراين نميتوان صد درصد عملكرد را تاييد كرد اما به اعتقاد من برآيند كارنامه شهرداري در اين دوره مثبت است.
بطور مشخص درباره ارتباط ما با مجموعه شهرداري در زمينه انتخابات بايد بگويم آنچه براي ما مهم بوده و هست اين است كه از امكانات مجموعه شهرداري تهران براي پيشبرد مقاصد و اهداف انتخاباتي نبايد استفاده شود. يعني ما ميگوييم اين موقعيت براي خدمت رساني به مردم تهران است، فعاليت انتخاباتي و سياسي موضوعي ديگر است كه بايد در جاي خودش پيگيري شود. به نظرم اعضاي اصلاحطلب شوراي شهر روي اين موضوع حساسيت قابل توجهي دارند و دقت ميكنيم كه هيچ بهرهبرداري ويژهيي از امكانات شهرداري تهران براي مقاصد سياسي نشود. مثلا براي مجموعه شوراي شهر سوال بود كه در قضيه جشنهاي شعبانيه يا افطارهاي ماه مبارك رمضان هزينهها به چه صورتي انجام گرفته است. يادم هست كه در زمان شهردار قبل هم اين موضوع سابقه داشت و اين سوال مطرح شد كه اقلام خوراكي با چه اهدافي در اين سطح توزيع شده است. در واقع اين شبهه مطرح بود كه اين نوع رفتار كاركرد انتخاباتي دارد يا نه؟ بنابراين حساسيت مجموعه شورا بويژه اصلاحطلبان اين است كه در اين مسائل دقت شود.
در نهايت مقصود شما اين است كه براي انتخابات آينده امكان ائتلاف براي طيف نزديك به قاليباف و اصلاحطلبان يا حداقل گروههايي از اصلاحطلبان به هيچوجه وجود ندارد؟
اين خيلي زودهنگام است كه بخواهيم شرايط را پيشبيني كنيم. ببينيد هنوز سياست اصلاحطلبان يا گروههاي منتسب به آنها مشخص نيست. هنوز به تصميم قطعي نرسيدهاند. آنچه مشخص است شرايط و الزاماتي است كه آقاي خاتمي مطرح كرده است. به نظر من حتي شرايط هم نيست يكسري الزامات است. بنابراين آنچه ايشان اعلام كردهاند قطعيترين موضع انتخاباتي طيف اصلاحطلبان است. غير از آن ما هنوز موضع قطعي نداريم كه بعدش بخواهيم روي موضوع ائتلاف با يك يا چند جريان مثلا آقاي قاليباف تاكيد كنيم. اما اينكه بين ما و طيف آقاي قاليباف مشتركاتي وجود دارد قابل انكار نيست. حتي در نگاه خوشبينانه با كل جريان اصولگرا هم مشتركاتي وجود دارد. اتفاقا اگر در بسياري از موارد روي اشتراكاتمان تاكيد ميكرديم منافع ملي بيشتر تامين ميشد و اگر اصولگرايان روي برخي نگاههاي انحصارگرايانه تاكيد بيش از اندازه نميكردند بسياري از مشكلات كنوني پيش نميآمد. اينكه تصور كردند ميتوانند يك تنه مسائل و مشكلات كشور را حل كنند در برنامهريزيهاي آنها درست نبود و بخشي از مشكلات كنوني مربوط به همين طرز تلقي است.