حال و هوای دربی در مقایسه با سالهایی که با پیراهن استقلال در برابر پرسپولیس بازی میکردی، چه تفاوتهایی کرده؟
بدون تعارف باید بگویم دربیهای امروزی حال و هوای قدیم را ندارد، چون هدف فوتبالیستهای امروزی کوچک شده است. فوتبالیست امروزی تنها دغدغهاش این است که یک قراردادی ببندد و سالی چند بازی انجام بدهد یا به برنامه نود برود.
اغلب فوتبالیستها اهداف کوچکی دارند و این موضوع کیفیت دربی را زیر سوال برده است. وقتی سقف آرزوهای فوتبالیست کوتاه میشود، دیگر به رضایت تماشاگر اهمیت نمیدهد و اساسا برای دل خودش بازی میکند نه دل تماشاگری که سرما و گرما را به جان خریده و به ورزشگاه میرود تا یک بازی خوب تماشا کند.
متاسفانه فوتبالیستهای امروزی فقط به حضور در دربی فکر میکنند. برای آنها همین که در این بازی حضور داشته باشند، کافی است. البته این موضوع شامل تمام فوتبالیستها نمیشود و هنوز هم بازیکنانی در ترکیب هر دو تیم هستند که میدانند دربی برای تماشاگر یعنی همه چیز؛ حتی مهمتر از قهرمانی در لیگ برتر.
جو هیجانانگیز دربی سال 81 باعث شد در دقیقه اول بازی به پرسپولیس گل بزنی؟
یک مهاجم دوست دارد در تمام بازیها گل بزند، اما وقتی صحبت از حضور صد هزار تماشاگر در میان باشد، انگیزهها چند برابر میشود. زمانی که من در استقلال بازی میکردم، بازار کریخوانی بین بازیکنان دو تیم خیلی داغ بود و من هم که تازه به استقلال آمده بودم، تحت تاثیر جو قرار گرفتم. در دربی سال 81 زمانی که به پرسپولیس گل زدم، اصلا متوجه نبودم چند دقیقه از بازی گذشته و در آن لحظه به این موضوع فکر نکردم، اما بعدها متوجه شدم گل را در ثانیه 30 بازی به ثمر رساندم؛ البته علاقه زیادی به باز کردن دروازه پرسپولیس داشتم و به همین دلیل تا به حال دو بار با پیراهن استقلال، یک بار با مس سرچشمه و یک بار هم با مس کرمان به این تیم گل زدهام.
خودت فکر میکردی سریعترین گل دربی را به ثمر برسانی؟
خیلی دوست داشتم به پرسپولیس گل بزنم، اما اصلا فکر نمیکردنم در ثانیه 37 بازی گل بزنم. در ده دقیقه ابتدای دربیها معمولا بازیکنان دو تیم تحت تاثیر جو ورزشگاه قرار دارند و اصلا به بازی توجه نمیکنند. به همین دلیل در دقایق ابتدایی دربیها اتفاق خاصی رخ نمیدهد و فقط سروصدای کرکننده تماشاگران شنیده میشود. دربی سال 81 تنها دربی تاریخ است که نیمی از ورزشگاه در ثانیه 37 بازی نشست و بیش از 50 درصد تماشاگران ساکت شدند. در ده دقیقه ابتدای آن بازی فقط صدای تماشاگران استقلال میآمد و پرسپولیسیها که در تبریز تعدادشان بیشتر بود، ساکت نشسته بودند. همین موضوع دربی سال 81 را از تمام دربیهای تاریخ متمایز کرده است. تنها حسرتم این بود که چرا این بازی در ورزشگاه آزادی برگزار نشد.
بعد از جدایی از استقلال، دلت برای حضور در فضای دربی تنگ نشد؟
خیلی دوست داشتم خاطره خوش گل زدن در دربی را برای خودم و تماشاگران استقلال تکرار کنم، اما قسمت نبود. شاید از بدشانسی من و خوششانسی پرسپولیسیها بود که اواخر سال 83 از استقلال جدا شدم. حدود 9 سال از گل دقیقه یک که به پرسپولیس زدم گذشته، اما مردم هنوز هم به من لطف دارند و در کوچه و خیابان به من میگویند علی 30 ثانیه!
فکر میکنی در دربی 78 کسی میتواند از رکورد تاریخی تو عبور کند و در ثانیه 30 بازی گل بزند؟
به نظرم تمام رکوردها دستیافتنی هستند، اما شکستن رکورد من خیلی سخت است و کار هر بازیکنی نیست. گلی که به پرسپولیس زدم روزیام بود. شاید کار خدا بود که یحیی سوتی بدهد و من در موقعیت گلزنی قرار بگیرم. در بین بازیکنان فعلی استقلال و پرسپولیس شاید آندرانیک تیموریان یا محمدرضا خلعتبری به واسطه هوش و سرعت ذاتیشان بتوانند رکورد مرا تکرار کنند.
بهترین خاطرهای که از حضور در دربی داری به کدام بازی مربوط میشود؟
تا به حال بهترین خاطرهام از حضور در دربیها را در رسانهها بازگو نکرده بودم اما حالا میخواهم بگویم که ساکت شدن نیمی از تماشاگران در دربی سال 81 بهترین خاطره من از بازی کردن در دربی است. در آن بازی فقط سروصدای تماشاگران استقلال میآمد و در همان لحظات برایم لقب ساختند. هنوز هم وقتی با هواداران استقلال رودررو میشوم احساس غرور میکنم.
به نظرت کدام تیم در دربی 78 برنده میشود؟
به نظرم احتمال مساوی خیلی بالاست. فراموش نکنیم که بازی برگشت است و دو تیم برای عبور از این بازی و ماندن در جمع مدعیان به یک تساوی هم راضی خواهند بود. ضمن اینکه باخت در بازی روز جمعه هر دو تیم را از صدر جدول دور میکند و در چنین شرایطی پیشبینی من این است که هر دو مربی با احتیاط تیمشان را آرایش کنند. استقلال هم هنوز به شرایط ایدهآل نرسیده و مطمئن باشید امیر قلعهنویی روز جمعه تهاجمی بازی نمیکند. ضمن اینکه خط دفاعی پرسپولیس هم برگ برنده علی دایی است و گل زدن به این تیم واقعا سخت است.
البته بازار رجزخوانی بین بازیکنان و مدیران دو باشگاه حسابی داغ است.
من هم در روزنامهها و سایتهای خبری خواندهام که بازیکنان پرسپولیس خیلی برای استقلالیها کری خواندهاند. البته در دوران ما کریخوانی بین بازیکنان رایج بود اما حالا مدیران دو باشگاه از بازیکنان و مربیان و حتی تماشاگران سبقت گرفتهاند و دائم در رسانههای برای یکدیگر خط و نشان میکشند. به نظرم اگر رجزخوانی را به بازیکنان و تماشاگران واگذار کنند و به مدیریتشان برسند، دربی هم قشنگتر میشود.
فکر نمیکنی همین کریخوانیها، به هیجان و زیبایی دربی کمک میکند؟
صددرصد. با همین رجزخوانیها، زیبایی فوتبال برای تماشاگر جماعت دوچندان میشود. دربی که بدون کریخوانی و خط و نشان کشیدن باشد اصلا دربی نیست. طی سالهایی که در فوتبال سوت و کور امارات حضور داشتم، هیچ وقت حال و هوای یک دربی پرهیجان را حس نکردم. ما باید قدر فوتبال و تماشاگرانی را که روزهای به یادماندنی را برای فوتبالمان رقم میزنند، بدانیم. تجربه به من میگوید هر تیمی در این رجزخوانیها و جنگهای روانی قبل از بازی برنده شود میتواند دربی را فتح کند. در بازیهای دربی، بحثهای فنی 20 درصد ماجراست و هر مربی که بتواند از نظر ذهنی بازیکنانش را تهییج کند نتیجه میگیرد. این قانون نانوشتهای است که در تمام دنیا کاربرد دارد.