امنیت لیبی میتواند مورد استفاده غرب قرار بگیرد، اما ممکن است بحث ناامنی به وجود آید و مباحثی که غرب از یازده سپتامبر مدنظر داشته، یعنی مبارزه با تروریسم. در سال 2006 و 2007 گروهی در منطقه شمال آفریقا، در صحراهای الجزایر و لیبی به نام القاعده مغرب اسلامی اعلام موجودیت کردند و این موضوعی است که پس از تقسیم قدرت در لیبی میتوانند از آن استفاده کنند.
به گزارش 598 به نقل از دیپلماسی ایرانی: طی ۲۴ ساعت گذشته خبر خروج قذافی از لیبی بسیار شنیده شده است. برخی منابع خبری خبر از پناهندگی قذافی به بورکینافاسو و نیجر دادهاند. یکی از نیروهای انقلابی نیز اعلام کرده بود که این گروه ازجمله خود قذافی و طرفداران وی با ستونی از ۲۰۰ خودرو از مرکز کشور بدون هیچ گونه ردیابی و مانع به بخش جنوبی که نیجر است، رفتهاند.
خبر دیگر این که طرفداران آقای قذافی از شهر سرت و دیگر شهرهایی که شورای انقلابی در آن حضور نداشتند، خارج شدند و به بخشهای دیگر به شکل پراکنده رفتند. همچنین میتوان گفت که خبر این خروجها جنبه تبلیغاتی دارد که مردم و انقلابیون به مخالفانشان و طرفداران قذافی فرصت دادند که شهر سرت را تخلیه کنند تا آنها وارد شوند. همان طور که میدانید دیروز اعلام شد که نود درصد این شهر را ترک کردند و عملا در آن بخش گروههای طرفدار قذافی نیستند. اگر خبر پناهندگی قذافی به نیجر درست باشد، به طور حتم مقاومت دیگران را سست خواهد کرد و گروههای انقلابی می توانند از این فرصت رسانهای استفاده کنند. بنابراین به نظر میرسد که ظرف چند روز آینده شهرهایی که به دلیل حضور مخالفان به دست انقلابیون نیفتاده بود نیز پاکسازی شوند.
امنیت در لیبی
به دلیل آن که ذهنیت انقلابیون و گروههای مختلف درگیر مبارزه است و آنها به دنبال هدف مشترک یعنی حذف قذافی هستند، باقی موارد همچون امنیت تحتالشعاع قرار گرفته است. اما باید به این نکته نیز اشاره کرد، پس آن که موضوع انقلاب (به باور من در نام نهادن انقلاب بر تحولات لیبی باید کمی تامل کرد، چرا که در مقایسه با دو کشور مصر و تونس بیشتر میتوان واژه انقلاب را برای این کشور به کار برد) و یا این تحولات کامل شود موضوعات امنیتی مطرح نخواهد بود، چراکه انقلابیها بیشتر به دنبال این هستند که قذافی از این کشور برود و چند شهر کوچک باقی مانده را هم تصرف کنند. اما مهم فضایی است که پس از آن به وجود خواهد آمد، به عبارت دیگر فضا از این ناشی میشود که ساختار قبیلهای و ساختار سیاسی که در لیبی وجود دارد، میراث آقای قذافی است و همچنین حاصل تداوم بحرانی که ۶ ماه طول کشیده توزیع سلاح میان گروههای مختلفی از جوانان و قبایل است. در نهایت ممکن است میان این گروهها تحت تاثیر برخی خواستهها و یا ملاحظات مالی و یا تقسیم قدرت و ثروت درگیریهایی به وجود آید.
با توجه به گزارشها و خبرهایی که منتشر میشود تا به امروز وضعیت امنیت خوب است. بدین معنا که انقلابیون توانستند این فضا را تا حدی کنترل کنند و به طور حتم همانند بسیاری از تحولات و انقلابها پس از آنکه دشمن مشترک از میان رفت دنبال انتقام هستند. انقلاب یا بهتر است بگویم تحولات لیبی خارج از این چارچوب نخواهد بود و تحتتاثیر این فضا شکل خواهد گرفت. همچنین باید اضافه کرد که شورای انقلابی قصد دارد تا حدی این فضا را کنترل کند و حتی غرب نیز تا حدودی قصد دارد این تحولات را مدیریت کرده تا بتواند امنیت را در لیبی فراهم کند. به دلیل آنکه لیبی عمق استراتژیک اروپاست و به دلیل وجود منافع نفت و گاز امنیت این کشور هزینهای که ناتو و غرب در این کشور کردند را زودتر به آنها بازمیگرداند. همان طور که میدانید خبرهایی وجود دارد که ۳۵ درصد از صادرات نفت صرف مخارجی میشود که ناتو داشته است. بنابراین هر دو به دنبال این هستندکه فضا امنیتی شود.
بنابراین امنیت لیبی میتواند مورد استفاده غرب قرار بگیرد، اما ممکن است بحث ناامنی به وجود آید و مباحثی که غرب از یازده سپتامبر مدنظر داشته، یعنی مبارزه با تروریسم. در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ گروهی در منطقه شمال آفریقا، در صحراهای الجزایر و لیبی به نام القاعده مغرب اسلامی اعلام موجودیت کردند و این موضوعی است که پس از تقسیم قدرت در لیبی میتوانند از آن استفاده کنند و حالت معتدلی که امروزه شاهد آن هستیم، به حالت تفریط کشانده شود. اگر این فضا به تفریط کشیده شود، تداوم حضور ناتو و غرب را در این کشور شاهد خواهیم بود. حتی مسالهای که امریکا از سال ۲۰۰۶ در آفریقا دنبال میکرد و نتوانست مقر پایگاههای نظامی را محقق کند از این طریق دنبال خوهد کرد. چراکه این منطقه بهترین مکان و صحراست و از طرف دیگر نزدیک چاد و نیجریه و الجزایر است، همچنین منطقهای است که هر از چند گاهی شاهد تحرکات گروههای افراطی و القاعده هستیم. بنابراین این مسائل فرضیههایی است که تصور میشود، اما باید مد نظر داشت که همانند تمامی تحولات نمیتوان تمام جامعه را راضی نگه داشت. به دلیل آنکه فردای رفتن آقای قذافی با تصرف طرابلس که چند روز گذشته آغاز شده، عملا بحث تقسیم قدرت و صدارت آن مطرح شده است. به ویژه در جامعهای قبیلهای که حدود ۱۴۰ قبیله وجود دارد و حتی میتوان گفت که به نوعی خدشه هویت تاریخی در آن ایجاد شده است. بدین معنا که این خدشه هویتی میان شرقی ها و غربیها در طول این ۴۰ سال که قذافی برسرحکومت بوده، بوجود آمده است . به این دلیل که قذافی رانت نفتی را خودش دریافت میکرده و توزیع آن میان مناطق شرقی بیشتر از مناطق غربی بوده است، همین امر سبب خواهد شد که به دنبال یک سری انتقامجوییها باشند. اگر بنابر این امر باشد که به چنین سمتی پیش رود به طور حتم آفت این گونه تحولات است. در نهایت نیز میتواند فرضیه حضور نیروهای خارجی را در این منطقه تقویت کند.
انتخابات آینده لیبی
از نکات مثبت این تحولات بحث امنیت است تا بتوانند آن سناریوهایی که بحث امنیت را تهدید میکنند مانند القاعده و یا قبایل کنترل شوند. یکی از نکات مثبتی که در شورای انتقالی وجود دارد، این است پیش از آن که صحبت از تصرف طرابلس و پایتخت باشد در مقر اولیه آنها در بنغازی گروهها و طیفهای مختلف از اسلامگرایان تا گروههای متمایل به غربیها شورایی تشکیل دادند. در این شورا پیشنویسی از قانون اساسی و برنامه زمانبندی شدهای را طراحی کردند. در این پیش نویس آمده است که شورای انتقالی تا زمان برگزاری انتخابات بوده و پس از آن کنارهگیری خواهد کرد. ۸ ماه پس از سقوط طرابلس انتخاباتی را برگزار و در این انتخابات نظرات مردم را لحاظ خواهند کرد.
درباره این موضوع که انتخابات را چه کسانی برگزار میکنند، باید گفت به طور حتم این انتخابات ترکیبی از شورای انتقالی و گروههای اجتماعی خواهد بود، اما به طور قطع سازمان ملل و شورای امنیت هم نظارت خواهند کرد. در حقیقت نمیتوان گفت که این تحولات بدون ناتو شکل گرفته است، چرا که از ابتدای این تحولات از اوایل امسال در طول ۶ ماه عملا شاهد دخالت مستقیم ناتو بودیم. همانطور که میدانید ناتو نزدیک ۱۰ هزار پرواز داشته و قذافی را مورد حمله قرار داده و حتی ورود انقلابیون به طرابلس بدون چراغ سبز غرب نبود، یا حتی بحث خروج آقای قذافی نیز بدون مذاکراتی که در غرب انجام میشود، اتفاق نمیافتاد.
بنابراین به طور خلاصه میتوان گفت غرب فضا را به سمتی هدایت میکند که از اختلافها و افراطگرایی دور شوند و فضایی که ممکن است گروههای تندرویی را وارد انتخابات کنند مدیریت خواهند کرد.
هرچند ممکن است شورای نظامی اعلام کند که انتخابات را بدون دخالت غرب برگزار میکند، تا به نحوی انعکاس اراده مردم باشد، به این دلیل است که مردم را راضی نگه دارد. اما به طور حتم با توجه به اینکه تا به امروز تمامی تحولات تحت نظارت غرب اتفاق افتاده است، انتخابات نیز زیر نظر و با هماهنگی آنها خواهد بود.