به گزارش 598، کیهان نوشت: به یقین هیچیک از آحاد مردم با هر نگاه و
گرایش سیاسی را نمیتوان پیدا کرد که مخالف این همدلی و همراهی باشد بلکه
همگان بر این باورند که وقت ارزشمند خدمتگزاری به مردم، نباید صرف منازعات
بیثمر و کشمکشهای بیارزش سیاسی شود. در عین حال تعامل به معنی چشمپوشی
مسئولان گوناگون از وظایف ذاتی و تکالیف قانونی نیست و عمل به وظایف مصرح
قانونی، تکلیف خدشهناپذیر هر کس در هر پست و مقامی است.
در
هفتههای اخیر مباحثی توسط افراد مختلف بهویژه از سوی مسئولان اجرایی مطرح
شده که در آن از انجام امور نظارتی نمایندگان مجلس گلایه شده و از آن به
عدم تعامل مثبت نمایندگان با قوه مجریه تعبیر شده است. مباحثی از گلایه به
خاطر اصل سؤال از وزیر در اوایل کار دولت تا گلایه از تعداد زیاد سؤالات از
وزرا. اکنون باید دید گلایههای مسئولان اجرایی درست است یا اقدامات
نظارتی و موشکافی نمایندگان مجلس؟ مبنای قانونی و منطقی هر یک از این سخنان
چیست؟
۱- در نظام جمهوری اسلامی ایران، همه مسئولان با رأی مستقیم و
غیرمستقیم مردم انتخاب میشوند و باید برای همه کارهایشان افزون بر پیشگاه
الهی، به مردم نیز پاسخگو باشند و این یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب
است. به طور معمول قدرت، میل به خودکامگی و شکستن مرزهای قانونی را در
اصحاب قدرت به دنبال دارد و اگر نظارت مردمی و پاسخگویی به مردم نباشد،
امکان تبدیل بسیاری افراد به دیکتاتورهای کوچک و بزرگ وجود دارد. پس این
دستاورد بزرگ را باید قدر دانست و از آن پاسداری کرد.
۲- اِعمال
حاکمیت مردمی براساس ساز و کارهای مختلف قانونی به افراد و گروههای مختلفی
واگذار میشود که یکی از بالاترین نمونههای آن، تفویض بخش عظیمی از حقوق
مردم به نمایندگانشان در مجلس شورای اسلامی است و همین امر سبب شد که امام
راحل آن را عصاره فضائل ملت و در رأس امور بدانند، قانون اساسی به صراحت
امر نظارت بر امور کشور را از تکالیف غیرقابل اغماض نمایندگان مردم در مجلس
شورای اسلامی دانسته است. افزون بر این که هر نماینده به صورت فردی چنین
تکلیفی دارد، کمیسیونهای مختلف و به ویژه کمیسیون اصل نود دریافتکننده
شکایات و تظلمات مردمی و از جمله راههای اعمال این نظارت میباشد. بر این
اساس خدشه وارد کردن به نظارت نمایندگان مجلس، انکار حق نظارتی مردم و
توهین به خواست عمومی و مطالبه قانونی آنهاست.
۳- کوتاهترین تعریفی
که میتوان در این نوشتار از تعامل ارائه کرد عبارت است از «همکاری برای
رسیدن به هدفی واحد» اگر این تعبیر را بپذیریم و هدف واحد مسئولان مختلف
نظام را، پیادهسازی اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی و بر صدر نشاندن
ارزشها و آموزه های اسلامی به عنوان خواستی عمومی و توجه به وضع زندگی
مردم بدانیم، به یقین یکی از بزرگترین خدمتها به این اهداف و از مهمترین
گامها در آن تعامل، از سر راه برداشتن هر آنچه مانع به ثمر رسیدن آن اهداف
است خواهد بود. تلاش برای جلوگیری از شکلگیری کانونهای فساد اقتصادی و
ایجاد رانتهای مختلف، یا خدشهدار شدن دین و عقیده مردم، مصداق بارز و
تمامنمای آن تعامل است و مقامات اجرایی، نهتنها باید از این تلاشها
گلایهای نداشته باشند، بلکه با آغوش باز و روی گشاده از کسانی که به کمک
آنها آمدهاند و راه را بر رهزنان عقیده و مال مردم بستهاند، استقبال
نمایند. اگر نمایندهای از وزیر ارشاد میخواهد که مراقب باشد تا در نشریات
به ایمان مردم و اعتقادات ارزشمندشان خدشهای وارد نشود، اگر نمایندهای
از وزیر علوم میخواهد که مراقب باشد آنها که ملت در ۹ دی از در بیرونشان
کردهاند، دوباره از پنجره وارد نشوند، اگر نمایندهای با نامه و
اطلاعرسانی به وزیری خبر از شکلگیری یک باند مافیایی ثروت و رانتخواری
در سایه تشکیلات او را میدهد، به یقین در راه حفظ منافع ملی و عمل به
وظیفه قانونی نظارتی و صد البته تعامل به مفهوم همسویی و همکاری برای رسیدن
به یک هدف مشترک گام برداشته و بالاترین خدمت را به مردم و حتی شخص وزیر
مربوطه نموده است. با این حساب گلایه و انتقاد از عمل کردن به وظیفه چه
مفهومی دارد؟! به یقین صرف دقایقی - و حتی چند روز- از وقت مجلس برای یک
سؤال به مراتب عاقلانهتر و منطقیتر از آن است که این وقت را صرف کارهای
دیگر و در اصل چشم بستن بر تخلفات دستگاه اجرایی کنیم و چند سال بعد
رخنهای را که به قول مولوی به بیل میتوانستیم ببندیم و با یک سؤال از آن
جلوگیری کنیم، سیلی بنیانکن شود که به فیل هم از آن نتوانیم بگذریم و شاهد
انحرافات عظیم فرهنگی و اقتصادی باشیم! ظاهرا آنها که امروز از صرف هزینه
مجلس برای سؤال از وزرا ابراز تاسف میکنند، فراموش کردهاند عدهای که
چندان برای آنها ناآشنا نیستند- از جمله نمایندگان مدعی اصلاحات در مجلس
ششم- که برخی از آنها امروز به دامن غرب پناه بردهاند به جای ایفای وظیفه
نمایندگی دست به تحصن و اعتصاب غذا زده بودند و البته با پول بیتالمال در
وسط اعتصاب غذا سفره رنگین پهن میکردند! و گاه و بیگاه و به بهانههای
واهی مجلس را از رسمیت میانداختند و یک روز کامل مجلس را به هدر میدادند!
و امروزه بر کسی پوشیده نیست که همه آن بازیها از آن سوی مرزها یعنی همان
جا که برخی از آنان به پناهندگی در آن بهسر میبرند، کارگردانی میشده
است.
کوتاه سخن آن که وزرای محترم باید نظارت نمایندگان مردم را در
جهت و همسو با رسالت خویش تلقی کرده و آن را همراهی مجلس یعنی همان تعامل
با دولت بدانند.
۴- البته بدیهی است که این نظارت و انجام وظیفه
باید به دور از هواهای نفسانی و مطامع جناحی و گروهی و توهین و اتهامزنی و
صرفا در راستای منافع ملی و ایفای وظایف نمایندگی باشد که اگر جز این
باشد، خود نمایندگان مجلس با جدیت و اقتدار با آن برخورد میکنند و ساحت
نمایندگی مردم را پاک و به دور از آلایش نگه میدارند.