به گزارش 598 به نقل از ایران ورزشی، بدون شك پرسپوليس در اين فصل جزو تيمهاي پر مهره محسوب ميشود و نسبت به تيمهاي ديگر از اين برتري برخوردار است. تلفيقي از بازيكنان باتجربه و جوان با انگيزه قرمزپوشان را تبديل به يكي از مدعيان اصلي قهرماني كرده است.
در اين شرايط انتخاب تركيب اصلي از مجموع اين بازيكنان كار سادهاي نيست و نيازمند آناليز و بررسي دقيق توسط كادر فني سرخپوشان است. با وجود ترافيك در بيشتر پستهاي بازي، اين تيم هنوز به بلوغ تاكتيكي خود نرسيده و داراي نقاط ضعف است.
نكتهاي كه قابل تامل است عدم بهره مندي از حداكثر توان اين تيم است. به زباني ديگر كسب اين تعداد امتياز و اين نوع كيفيت بازي بسيار كمتر از چيزي است كه از سرخپوشان انتظار ميرود.
صحبتهاي انتقاد آميز علي كريمي در چند هفته پيش مبني بر عدم كسب نتايج مطلوب با اين تعداد ستاره، بر اين واقعيت صحه ميگذارد. شايد به جرات ميتوان گفت كه علي دايي با تيم ذخيرههايش قدرت پيروزي بر اكثر تيمهاي ليگ برتر را دارد اما تاكنون نتوانسته است از حداكثر توان تيم خود بهره كافي را ببرد.
با نگاهي دقيق به شيوه بازي اين تيم در هفتههاي اخير ميتوان ايرادات تاكتيكي مشهودي را ديد. پرسپوليس برخلاف ساختار دفاعي خود كه داراي استحكام و صلابت است در فاز حمله هنوز به هارموني لازم دست پيدا نكرده است.
ايراد اصلي در پست شماره 10 (هافبك بازيساز) نمايان است. پستي كه در فوتبال از اهميت ويژهاي برخوردار بوده و نقطه حياتي براي يك تيم به شمار ميرود. پستي كه نيازمند مهندسي با هوش، با قدرت تحليل و تصميمگيري بالا است كه فوتبال ما از فقر آن رنج ميبرد.
در چند سال گذشته محرم نويد كيا، مجتبي جباري و محمد نوري جزو معدود ستارههايي بودند كه فاكتورهاي بازي در اين پست را داشتند. از اين بين محمد نوري در پرسپوليس دايي حضور دارد ولي عدم استفاده از اين بازيكن كه سال قبل در چنين روزهايي عصاي دست يحيي گل محمدي بود نكتهاي قابل تامل است.
وجود چنين بازيكني در تركيب اصلي تيم دايي ميتواند پازل تاكتيكي او را كامل كند. چطور ميشود از بازيكنان سرعتي همچون خلعتبري، صادقيان و مسلمان كه هنر آنها در 20 متر انتهايي زمين است، بدون حمايت از يك طراح و تغذيه كننده در پشت سر به بهترين نحو بازي گرفت؟
پاسهاي طلايي براي چنين مهاجماني در اين تيم به چشم نميآيد تا آنها تنها روي حركات فردي خود از كمترين تواناييهايشان در زمين استفاده كنند. چطور ميشود از بازيكني كه ميتواند با پاسهاي آخرش چنين مهاجماني را بارها در طول بازي در موقعيت گلزني قرار دهد استفاده نكرد؟
در ميان بازيكنان فعلي پرسپوليس هيچ كدام نميتوانند در اين پست كاملا تخصصي مانند نوري ايفاي نقش كنند. وجود مهرداد كفشگري مستعد و آينده دار با دوندگي بالا و روحيه جنگندگي و پشت سر او رضا حقيقي با خصوصيات دفاعي و تخريبي فقط به پوشش مركز زمين كمك ميكند كه نشان از بازي محتاطانه است.
اما با چنين نگرشي پرسپوليس از قدرت حملات زهردار و ويران كننده خود نميتواند نهايت استفاده را ببرد. مالكيت توپ جزو ويژگيهاي فوتبال مدرن است كه با پاسهاي در عمق و پشت مدافعان كامل ميشود.
اما مالكيت توپ بدون وجود نقطه هدف خاصيت معكوس داشته و از رموز فوتبال تدافعي است كه آن را پپ گوارديولا در زماني كه در مسابقه نتيجه لازمه را كسب كرده بود استفاده ميكرد. اين پست قطعه گمشده پازل تاكتيكي پرسپوليس است.
حال با وجود مصدوميت كفشگري، دايي ميتواند با استفاده از محمد نوري در تركيب خود بلوغ تاكتيكي را در تيم خود ببيند. او با بازي گرفتن از مهندس طراح خود ميتواند با بازيهاي هجومي و جذاب در كورس قهرماني از ساير رقبا پيشي گرفته و اولين قهرماني خود با پرسپوليس در ليگ را به هوادارانش هديه كند.