به گزارش 598 به نقل از رجانیوز، ترانههایی که در این قریب یکسال با صدای حامد زمانی خوانده و منتشر شده است توانسته به وقاع جریان ساز باشد و تغییراتی جدی در پهنه موسیقی به صورت عام و موسیقی سالم و متعهد بصورت خاص ایجاد کند. حتی انها که صدای زمانی را نمیپسندند یا از محتوای ترانههایش دل خوشی ندارند هم اگر منصف باشند نمیتوانند این تاثیر را منکر شوند.
اما این پدیده تنها مدیون صدای زمانی نیست اگرچه صدای خوب او در کنار شجاعت و تعهدش برای ورود به این عرصه و خواندن چنین ترانههایی حتماً یکی از ارکان قابل تحسین بوده است که اگر وجود نمیداشت چنین پدیدهای هم ظهور پیدا نمیکرد. شعر و ترانههای خوب و قوی رکن دیگر این پدیده است. قرار گرفتن شاعری خوش ذوق چون محمد مهدی سیار یا جوانانی از این دست در کنار زمانی توانسته است عمق و استواری مطلوبی به ارمغان بیاورد.
اما این دو پیش از این هم وجود داشتهاند. آنچه باعث شده است در این زمان شاهد شکوفایی پدیده «ترانه انقلابی» باشیم مدیریتی است که علاوه بر فهم اهمیت و ضرورت پرداختن به این مهم، جرئت ورود به آن عرصه را هم داشته است. دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب توانست چنین مدیریتی انجام دهد و این کاریست که انواع و اقسام سازمانها مخصوصاً صدا و سیما در این سالها از انجام آن عاجز بودند ولی کرور کرور خواننده خوش تیپ(!) که دغدغه خال و مژگان و طره مو دارند تحویل جامعه دادهاند!
آخرین اثر خوانده شده توسط حامد زمانی با نام «ترانههای روی میز» که در افتتاحیه جشنواره عمار برای اولین اجرا شده است گامی دیگر در این مسیر است. در ادامه متن ترانه و کلیپی از آن تقدیم میشود.
متن شعر گزینههای روی میز:
یک …
لحظه لحظه خاطرات بهمنی که یک دفعه بهار شد
بهمنی که بوی گل گرفت و سوسن و یاسمن
بهمنی که غرق شوق و شور بود، انفجار نور بود
دو …
سرزمینی که نگاش به آسمونه و حسابش از زمین جداست
ذره ذره خاکش از غرور و غیرته
سرزمینی که شن کویرشم، لشکر خداست
سه…
بغض ناتموم مادری بالاسر جنازۀ پسر
بغضی که یکمرتبه صدا میشه سکوت رو میشکنه
ای تموم بچههام فدای تو یا حسین
این گلم نثار کربلای تو یا حسین
*
ای پدر و مادرم فدای تو یا حسین
زندگیم فدای کربلای تو یا حسین
*
چهار…
ایستادن یه نوجوون بدون ذرهای ترس و آرزو
روبروی تانکهای روبرو
پنج…
اهتزار پرچم سه رنگ
روی گنبد مسجدی که زخمۀ گلولههاست
خندههای مردمی که یک صدا میگن
«فتح شهر خون کار خداست»
شش…
آسمونی که پر از نوای ربناست
آسمونی که قرق شده با شهاب و رعد و صاعقه
با آیۀ «و ما رمیت اذ رمیت»
آسمونی که کابوس کرکساست
هفت…
چشمه چشمه موج موج
کوچه کوچه رود رود
تو خیابونا به هم رسیدن و یکی شدن
شکستن سردی دی و غرور اهرمن
حالا بازم بشمارن
اینا گزینههای روی میز ماست
حالا بازم بشمرید
گزینۀ روی میزتون چیاست
حالا بازم بشمرید
همه میدونن این آخرای قصۀ شماست
هفت … شش… پنج … چهار … سه … دو … یک …