به گزارش 598 به نقل از برهان، با وجود اینکه تحولات اوکراین و تظاهرات اعتراضی مردم این کشور وارد ماه دوم شده است، اما ابعاد ماجرا همچنان مبهم است. آنچه طی این مدت به اثبات رسیده است، رقابت شدید غرب و روسیه برای جذب «کیف» است. آنچه در حال حاضر مشخص است، تلاش دو اتحادیهی روسی (اتحادیهی گمرکی) و غربی (اتحادیهی اروپا) برای همگرا کردن اوکراین با خود است. ظاهر امر نشان میدهد تعارض طرفین بیشتر حول موضوعات اقتصادی است، اما کندوکاو در ابعاد ماجرا تأکید بر رقابتی تنشآور بین روسیه و غرب برای به دنبال خود کشاندن اوکراین است. در هر حال، پرسشی که هماکنون مطرح میشود این است که تظاهرات کنونی معترضان اوکراینی تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و در نگاهی کلیتر سرانجام تحولات این کشور به چه سمتوسویی هدایت خواهد شد؟ یادداشت پیش رو سعی دارد با تفسیر علت شکلگیری بحران کنونی در اوکراین، به سناریوهای احتمالی آینده در این جمهوری سابق شوروی بپردازد.
بیان رویداد
نشست سران اتحادیهی اروپا، به منظور تلاش برای جذب شش جمهوری پیشین عضو اتحاد شوروی، روز پنجشنبه 28 نوامبر، در ویلینوس، پایتخت لیتوانی، برگزار شد. در این نشست و به موجب توافقات صورتگرفته قرار بود اوکراین پیمان همکاری تجاری با اتحادیهی اروپا را امضا کند، اما چند روز پیش از برگزاری اجلاس، ویکتور یانوکوویچ، رئیسجمهور اوکراین، اعلام کرد: کیف به دلیل مشکلات اقتصادی، امضای موافقتنامه با اروپا را به طور موقت از برنامه خارج میکند. در پاسخ به این پرسش که چه عواملی باعث اتخاذ چنین تصمیمی از سوی یانوکوویچ شد، میتوان دلایل چندی را بیان نمود.
از آغاز گمانهزنیها در خصوص احتمال امضای همگرایی اقتصادی اوکراین و اروپا، روسیه نیز تلاشهایی را برای جلوگیری از نزدیک شدن کیف به غرب آغاز کرده است. به اعتقاد برخی کارشناسان اقتصادی، روسیه این توان و ابزار را دارد که برای جلوگیری از همگرایی کیف و بروکسل، اقتصاد اوکراین را به گورستان تبدیل کند. روسها همزمان اقدامات و محدودیتهایی از قبیل تحریم کالاهای اوکراینی و سختگیری در مقررات گمرکی را نیز به اجرا درآورند.
این امکان نیز وجود دارد که در صورت جدیتر شدن پروسهی الحاق اوکراین به اتحادیهی اروپا، سختگیریهای روسیه تشدید شده و کار به تأثیر بر فضای سیاسی و درونی اوکراین نیز کشیده شود. این امر از آنجا حائز اهمیت است که جمعیت عمدهی مناطق شرقی و جنوبی اوکراین را روستبارها تشکیل دادهاند و مسکو در صورت لزوم، میتواند از آنها به عنوان ابزار فشار استفاده کند.
دلیل دیگر بیرغبتی یانوکوویچ برای امضای پیمان تجاری با اروپا را میتوان در ضعف اقتصادی اتحادیهی اروپا و عدم توانایی آن در اجرای تعهدات خود دانست. با وجود اینکه بر اساس وعدههای دادهشده، بروکسل میبایست کمکهای اقتصادی به کیف ارائه میکرد، اما به گفتهی یانوکوویچ، این امر محقق نشد. در هر حال، این امر به علاوهی ترس یانوکوویچ از وقوع جنگ تجاری با مسکو، باعث شده است تا وی قبل از برگزاری اجلاس ویلینوس، مخالفت کشورش در زمینهی امضای پیمان تجاری با اروپا را اعلام دارد.
اتخاذ چنین رویکردی از سوی یانوکوویچ، باعث شده است تظاهرات و ناآرامی شهرهای اوکراین، به خصوص کیف، پایتخت این کشور را فرابگیرد. به دنبال برگزاری تظاهرات هواداران همگرایی اوکراین با اروپا، مخالفین یانوکوویچ، از جمله ویتالی کلیچکو (حزب ضربه)، یولیا تیموشنکو (حزب میهن) و آلگ تیاک نیبوکا (حزب آزادی)، که تماماً از رهبران غربگرا هستند، متحد شده و خواستار استعفای دولت و برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری شدهاند.
تقابل روسیه و غرب در اوکراین
اوکراین در میان کشورهایی که پس از فروپاشی شوروی به استقلال دست یافتند، با جمعیتی بالغ بر 46 میلیون نفر، پس از روسیه دومین قدرت عمده محسوب میشود. با توجه به امکانات صنعتی و نیز برخورداری از توسعهی سیاسی در این کشور، میتوان گفت این کشور جایگاه نسبتاً خوبی در مقایسه با سایر جمهوریهای سابق شوروی دارد. اهمیت ویژهی اوکراین به لحاظ مختلف، از جمله موقعیت ژئوپلیتیکی، باعث گردیده تا رقابتی شدید برای جذب این کشور بین اروپا و روسیه شکل گیرد.
سال 2013 را میتوان سالی پر از موفقیت برای سیاست خارجی روسیه دانست. کرملین با وجود برخی تنشهای همیشگی با غرب و در رأس آن آمریکا، در این سال توانست پیروزیهای مهم دیپلماتیکی را از آن خود کند. بدون شک، یکی از پیروزیهای روسیه به جریان پناهندگی دادن به ادوارد اسنودن، پیمانکار سابق سازمان امنیت ملی آمریکا، برمیگردد که با افشاگریهای خود، بسیاری از مسائل پشتپرده را برملا کرد. از نظر روسها، کارمند یکی از سرویسهای «جهان آزادی و دموکراسی» مسکو را به عنوان مکان زندگی خود برگزید و این بسیار بااهمیت است.
علاوه بر این، روسها خشنود از تحولات اخیر صحنهی بینالملل، از جمله مسائل سوریه (عدم حملهی نظامی آمریکا به دمشق) و توافق گروه 1+5 با ایران، به دنبال این امر بودند تا با دور کردن روند همگرایی اوکراین از اتحادیهی اروپا، سومین پیروزی دیپلماتیک خود طی مدت اخیر را به دست آورند. این در حالی است که غربیها با تحریک مخالفان اوکراینی (حضور برخی مقامات غربی در تظاهرات مخالفان دولت کیف) و اعلام حمایت مادی و معنوی از آنها، نشان دادند که پیروزی دیپلماتیک دیگری را برای روسها تحمل نمیکنند.
روسها که نمیخواستند شاهد جهتگیری غربی اوکراین باشند، با دعوت از یانوکوویچ به مسکو، قراردادی با کیف بستند که بر اساس آن، این کشور را بیشتر به سمت مسکو متمایل میکرد. پس از خودداری اوکراین از امضای موافقتنامهی عضویت وابسته با اتحادیهی اروپا، مسکو و کیف در این مورد به توافق رسیدند که پانزده میلیارد یورو از امکانات صندوق رفاه ملی روسیه به اوکراین واگذار شود. از طرف دیگر، این امر مورد توافق قرار گرفت که قیمت گاز برای کیف به طور موقت از بیش از 400 دلار به 5/268 دلار در هر هزار متر مکعب کاهش داده میشود. اما این گونه توافقها، که مورد قبول کشورهای غربی نبوده و نیست، باعث ایجاد واکنش از سوی آنها شد.
بدون شک، روسیه با توافق اخیر با رئیسجمهور اوکراین، موفق شد اتحادیهی اروپا را در زمینهی اوکراین مغلوب کند. همین موضوع باعث شد تا حکومت اوکراین مسئلهی انتخاب روسی یا اروپایی را به تعویق بیندازد. این مسئله را باید مورد توجه قرار داد کهدر حالیکه مسکو بیشتر از اهرم های اقتصادی و اطلاعاتی استفاده میکند، غرب بر سیاست، ارزشها و ایدئولوژی تأکید مینماید. البته روسها به خوبی میدانند که چنین پیروزیهایی موقتی است و برای جلب حمایت همهی مردم اوکراین، باید ایدئولوژی کارآمدی را پیشنهاد دهند. هرچند تحولات صورتگرفتهی اخیر نشان نمیدهد مخالفان سیاسی یانوکوویچ بتوانند به موفقیت قابلتوجهی دست یابند، اما غربیها به دنبال این امر هستند که دستکم قیمت همگرایی کیف با مسکو را بالا ببرند. در هر حال، به نظر میرسد اوکراین همچنان میدان رقابت بین غرب و روسیه باقی خواهد ماند.
سناریوهای احتمالی اوکراین در آینده
بعد از بیان رویداد و تحولات شکلگرفته، اکنون به دنبال پاسخ به پرسش اصلی این مقاله هستیم و آن اینکه سرانجام تحولات اوکراین به چه سمتوسویی هدایت خواهد شد؟ در تلاش برای پاسخ به این پرسش، سناریوهای مختلفی را میتوان پیشبینی نمود.
همگرایی با روسیه و عضویت در اتحادیهی گمرکی
حداقل در کوتاهمدت میتوان این موضوع را پیشبینی کرد که اوکراین با توجه به مشکلات اقتصادی و در پیش بودن انتخابات ریاستجمهوری در سال 2015، به دنبال واگرایی از مسکو و افزودن بر مشکلات خود نیست. کارشناسان معتقدند مشکلات پیچیدهی اوکراین از نظر اقتصادی، وابستگی شدید به انرژی و بازار روسیه و اختلاف فرهنگی بخشهای شرقی و غربی این کشور و گرایشهای متفاوت آنها، توافق سریع با اتحادیهی اروپا را حداقل تا انتخابات ریاستجمهوری اوکراین در سال 2015 به تعویق خواهد انداخت.
از نظر برخی کارشناسان روسی، به نفع اوکراین است که کمک روسیه را قبول کند و از احیای امپراتوری روسی نهراسد. با این حال، مسکو به دنبال احیای امپراتوری نیست، زیرا اگر مسکو به این فکر بود، میتوانست از راههای دیگری به هدف خود دست یابد.البته این امر را باید مورد تأکید قرار داد که همگرایی با روسیه به معنای عدم تمایل به عضویت در اتحادیهی گمرکی نخواهد بود؛ چرا که بر اساس نظرسنجیها، بیشتر مردم اوکراین حداقل در این مقطع زمانی، تمایلی به الحاق کشورشان به اتحادیهی گمرکی ندارند.
همگرایی با اروپا و دوری از روسیه
این احتمال را نیز نمیتوان از نظر دور داشت که با تشدید تظاهرات مخالفان و تنگ شدن عرصه بر یانوکوویچ، دولت کیف سرانجام نزدیک شدن به اروپا را به همگرایی با مسکو ترجیح دهد. بدون شک، تبلیغات غربی جوانان اوکراینی را به این باور رسانیده که مسکو به دنبال احیای اتحاد شوروی و نقض استقلال کیف است.
بدیهی است که اوکراینیها روسیهی جدید را نمیشناسند و برداشت آنها از روسیه با دوران شوروی ارتباط دارد. البته مقامات دولت کیف دوستدار همگرایی با غرب و امضای توافقنامهی تجاری با اروپا هستند، اما این امر را منوط به مذاکرات سهجانبه با حضور روسیه میدانند. در این امر تردیدی نیست که هر گونه تصمیمی دربارهی آیندهی اوکراین، بدون در نظر گرفتن نقش روسیه، ناکارآمد خواهد بود.
تقسیم اوکراین به دو کشور
با توجه به تقسیمبندیای که بین جامعهی داخلی اوکراین شکل گرفته است، میتوان این امر را پیشبینی کرد که اگر بحران کنونی تشدید شود و طرفین مناقشه به توافقی نرسند، احتمال تقسیم کشور وجود دارد.
بدون شک، اوضاع اوکراین را میتوان به عنوان بنبست سیاسی تشبیه کرد که این کشور را در آستانهی تجزیه و فروپاشی قرار داده است. نزدیکی تاریخی روسیه و اوکراین باعث شده تا جمعیت زیادی از اتباع روسی هماکنون در کشور اوکراین زندگی کنند. بنا به برخی سرشماریها، روسها نزدیک به یکپنجم جمعیت اوکراین را تشکیل میدهند. این اهمیت، زمانی بیشتر میشود که بدانیم عمدهی کارخانههای صنعتی اوکراین در مناطقی واقع شده که دارای جمعیتی عمدتاً روس هستند. در حال حاضر که بیش از یک ماه از تظاهرات مخالفان دولت اوکراین میگذرد، مناطق جنوبی و شرقی این کشور گاهی شعار دعوت نیروهای روسی به اوکراین را سر میدهند که این امر نشاندهندهی جدی بودن اوضاع اوکراین است. بدون شک، این مناطق هرگز طرف مخالفان یانوکوویچ را نخواهند گرفت و حتی کارشناسان سیاسی بیطرف اوکراینی این واقعیت را قبول دارند.
احیای انقلاب رنگی
شدت گرفتن تظاهرات اوکراینیها باعث سر دادن شعارهایی از سوی تظاهرکنندگان شده که در آن خواستار استعفای یانوکوویچ از قدرت شدهاند. معترضین با تجمع در میدان استقلال کیف و درگیری با پلیس، خواستار استعفای دولت هستند. علاوه بر این، معترضین خواهان برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی و ریاستجمهوری هستند.[1] برخی نظرسنجیهای صورتگرفته نیز این امر را تأیید میکند. حدود پنجاه درصد اوکراینیها خواستار استعفای کابینهی دولت به رهبری نیکلای آزاروف، نخستوزیر این کشور، هستند.
این در حالی است که 38درصد مردم، مخالف این امر هستند.علاوه بر این، 53 درصد پرسششوندگان خواستار استعفای وزیر کشور شدهاند. ایدهی برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری نیز توسط 46 درصد مردم پشتیبانی شده است، در حالی که 42 درصد مخالف این امر بودهاند. هرچند وقوع این فرضیه را نمیتوان با احتمال بالایی پذیرفت، اما تجربهی اوکراینیها در وقوع انقلاب رنگی، ما را به این نتیجه میرساند که وقوع هر رویدادی در این کشور را قابل پیشبینی بدانیم.
به باور کارشناسان روسی نیز سیاستمداران اروپا با دخالت مستقیم در تظاهرات کیف و جهتدهی به آن، خواستار وقوع یک انقلاب و تغییر رژیم در اوکراین هستند که این امر نقض فاحش منشور سازمان ملل و قوانین بینالمللی، نقض حاکمیت و امور داخلی کشورهای دیگر به شمار میرود. ائتلاف نیروهای غربگرای اوکراینی علیه دولتی که متمایل به روسیه است، این امر را آشکار میسازد که تظاهرات کنونی، بیش از آنکه در اندیشهی رفاه اقتصادی مردم اوکراین باشد، ناشی از اختلافات سیاسی و تمایل غرب برای برپا کردن انقلابی نرم در این جمهوری سابق شوروی است.
حلوفصل بحران و تناسب بین روسیه و غرب
اتخاذ هر گونه تصمیمی از سوی مقامات اوکراینی در همگرایی با غرب یا روسیه، موجب زیان دیدن برخی از مردم این کشور و در نتیجه، مخالفت با آن تصمیم خواهد شد. در نتیجه، میتوان پیشبینی نمود که سران اوکراینی با در پیش گرفتن سیاست خارجی چندضلعی و عدم انتخاب مطلق بین مسکو و بروکسل، به پیشبرد منافع خود میاندیشند. برخی از کارشناسان معتقدند اوکراین هنوز هم در جهتدهی سیاست خارجی خود سردرگم است و این کشور تا کنون در برابر روسیه و غرب سیاست مشخص و معینی نداشته است.[2]
نتیجهگیری
هرچند مقامات اوکراینی پیشتر بر این امر تأکید میکردند که امضای توافقنامه با اتحادیهی اروپا، تهدیدی علیه اتحادیهی گمرکی ندارد و ما در حال متقاعد ساختن روسیه و دیگر کشورها جهت عمل کردن به تصمیمات خود هستیم، اما این امر به واقعیت تبدیل نشد و تصمیم موقتی آنها به عدم امضای پیمان تجاری با اروپا، سبب وقوع تظاهرات ضددولتی شد.
بسیاری از کارشناسان امور بینالملل، اعتراضات در کیف را کارگردانیشده میدانند و خاطر نشان مینمایند که حضور مهمانان متعدد خارجی در تجمعهای مخالفان در کیف،
این واقعیت را آشکار میسازد.
با این وجود، میتوان گفت؛ اعتراضات در اوکراین به تدریج فروکش خواهد کرد، زیرا رهبران مخالفان حاضر نیستند
مسئولیتی در قبال اوضاع کشور بپذیرند.
در این شرایط، غرب مجبور خواهد شد اوضاع اوکراین را به گونهای که هست قبول کند. شاید بتوان گفت بروکسل و واشنگتن متوجه شدهاند که نمیتوانند اوکراین را با استفاده از ابزار سخت، به مدار نفوذ غربی ملحق کنند و تلاش دارند تا با اقدامات خود این «کالا» را به روسیه گرانتر بفروشند.
در پایان باید گفت اکنون که تظاهرات مخالفان وارد دومین ماه خود شده است، مقامات اوکراین به این نکته پی بردهاند که واگرایی از روسیه، پیامدهای زیانباری را برای کیف به ارمغان خواهد آورد. بنابراین نتیجهگیری قطعی بحران کنونی در اوکراین را بدون توجه به سیاستهای روسیه نمیتوان در نظر گرفت. (*)
پینوشتها:
[1] . http://www.iras.ir/vdca6une.49nue15kk4.html
[2]. http://lhvnews.com/fa/news/2180/%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%82-%D9%88-%D8%BA%D8%B1%D8%A8
*احسان تقوایینیا؛ کارشناس مسائل اوراسیا/