خبرگزاری فارس ـ سجاد اسلامیان: محمدمهدی خالقی مستندسازبا سابقه ای است که درکارنامه اش مستندهای چون «وحید آقا» درباره شهید دیالمه و «پایان فراموشی» با موضوع فتنه 88 دیده می شود. اما نام او در یک سال گذشته بیشتر با فیلم مستند جنجالی «پوستین وارونه» درباره انجمن حجتیه شنیده شد.
مستند بلند او در خبرگزاری فارس به نمایش درآمد و پس از نمایش آن پای صحبتهای او درباره کارنامه مستندسازیاش، چرایی ورود به موضوع مستند «پوستین وارونه» و وضعیت مستندسازی انقلاب نشستیم.
* در ابتدای کارم در عرصه سینما چند سالی خیلی جدی در فیلمنامهنویسی کار کردم
وی در این گفتوگو با بیان اینکه مستندسازی را حدود 10 سال پیش آغاز کردم، گفت: البته فعالیتهای سیاسی و فرهنگی بنده به اوایل دوران دانشجوییام در سالهای 78 برمیگردد که با دوستانی که بعدا جلسات منزل حاج حیدر رحیمپور میرفتیم آشنا شدم و چون دوره اصلاحات و فضای نسبتا متشنجی بود، این کارها را دنبال کردیم.
خالقی با بیان اینکه اول کار روزنامهنگاری داشتم و بعد علاقه به فیلمنامهنویسی پیدا کردم، افزود: چند سالی خیلی جدی در فیلمنامهنویسی کار کردم و فیلمنامههای زیادی ازجمله یک کتاب آموزش فیلمنامهنویسی نوشتم ـ که هنوز چاپ نشده است ـ و بعد به تدریج وارد فضای مستندسازی شدم و حدود سالهای 83 - 84 دوربین به دست گرفتم.
وی با بیان اینکه دو فیلم اولی که ساختم اصلا به تدوین نرسید، اظهار داشت: دلیل آن خیلی ساده بود؛ اولین فیلم که درباره یک مراسم اعتکاف بود - که البته 7 سال بعد آن را تکرار کردم و ساختم - و دومی از نوع تاریخی ـ اسنادی فیلم مهمی بود که اولین حلقه انسانی دانشجویان کشور دورتأسیسات UCF اصفهان در سال 84 را به تصویر کشیدم.
خالقی افزود: ما از موسسین جنبش عدالتخواه بودیم و خبردار شدیم که چنین حرکتی در حال انجام است لذا از مشهد دو اتوبوس راه انداختیم و من هم یک دوربین برداشتم و شروع کردم به تصویربرداری اما هر دو کار به دلیل فنی و خراب بودن هد دوربینهای قدیمی آن زمان نوارش ریختگی شدیدی پیدا کرد و اصلا تدوین نشد.
خالقی نخستین کار حرفهایاش در مقام دستیار کارگردان را یک مستند درباره اعتکاف حرم رضوی(ع) عنوان کرده و گفت: یکی از دوستان عزیز، خوب و باسابقه من به نام «اسماعیل رشیدی» که در زمینههای علمی و محیط زیست و بعضاً کارهای داستانیِ اجتماعی کار کرده بود کارگردان این مستند با عنوان «بیتوته دربهشت» بود. در آن کار مدیر تولید و دستیار کارگردان بودم.
* اولین کارم در مقام کارگردانی مستندی پرتره درباره مرحوم «حاج خانم طاهایی» بود
وی افزود: بعد از آن حجت احمدیزر پروژهای از طرف سازمان تبلیغات خراسان گرفته بود که برای علمای مشهد قرار بود یک مجموعه مستند ساخته شود که البته ناتمام ماند؛ در آن مجموعه من کارگردانی قسمت دوم درباره خانم فاطمه خاموشی معروف به خانم طاهایی مدیر مدرسه علمیه حضرت نرجس(س) مشهد را به عهده داشتم.
خالقی با اشاره به سابقه «خانم طاهایی» ادامه داد: ایشان از شاگردان مقام معظم رهبری، از خانمهای انقلابی مشهد و مؤثرترین زن انقلابی مشهد در حرکت انقلابی مردم و در فضای حوزه خیلی موثر بودند.
این مستندساز درباره سختیهای نخستین کارش گفت: الان که فکر میکنم کار سختی بود چرا که ما باید 10، 12 روز در مدرسه علمیه خواهران کار میکردیم و برای ما که در ابتدای کار بودیم، مشکل بود چراکه فضای حوزه علمیه خواهران فضای متفاوتی دارد و کار که انجام شد واقعا لذت بردیم چرا که برخورد حاج خانم طاهایی در آن زمان برعکس آنچه فکر میکردیم بودو ایشان همکاری خوبی داشتند و حتی سوالات خانوادگی که میپرسیدیم که مثلا «حاج آقا براتون هدیه خریدند یا نه و ...» را به خوبی جواب میدادند.
وی افزود: این نخستین کار حرفهای من در جایگاه کارگردان بود و صداوسیمای خراسان بارها این مستند را پخش کرده است. این فیلم تنها اثر تصویری حرفهای در مورد حاج خانم طاهایی حساب میآید. ایشان چند سالی است فوت کرده اند و حضرت آقا برای درگذشتشان پیام دادند.
این مستندساز مشهدی با بیان اینکه پس از مستند «خانم طاها»، وارد تحقیقات مستند «وحید آقا» درباره شهید دیالمه شدم، تصریح کرد: «وحید آقا» را بطور مشترک با حجت احمدیزر انجام دادیم. این اثر، کار ویژه و خاصی بود که هنوز هم درگیر آن به شکل کتاب و ... هستیم. کارهای دیگری هم در این بین کردم تا اولین مستندی که شاید بیشتر من را به فضای حرفه ای مستندسازی کشور معرفی کرد مستند «روایت یک زندگی» درباره مدرسه علمیه حضرت مهدی (عج)، مدرسه حاج آقا نظافت مشهد بود.
* «روایت یک زندگی» زندگی طلبههایی که هرگز از تلویزیون پخش نشد
وی درباره مستند «روایت یک زندگی» که هرگز از تلویزیون پخش نشد، گفت: طرح را بردیم مرکز پژوهشهای صداوسیمای قم؛ پذیرفتند و شروع به کار کردیم. کار سنگین و دلپذیری بود و برای زمان خودش مستند خاصی بود که به هیچ عنوان قبلش نظیر نداشت و حتی یک مورد نبود که درباره زندگی طلبهها در حوزههای علمیه چنین مستندی ساخته شده باشد و شاید حتی بعد از آن هم چنین مستندی تکرار نشد.
خالقی افزود: در مرکز پژوهشها خیلیها موافق صد درصدش بودند و برای برخی هم سوءتفاهم ایجاد کرد و کار در مسیری افتاد که توقیف شد و همچنان تلویزیون آن را پخش نمی کند و هیچ وقت هم دلیلاش را نگفتند.
وی ادامه داد: آن کار سال 85 ساخته شد و هنوز که هنوز است با وجود پیگیری ما صداوسیما پخش نکرده و سه سالی هم خیلی پیگیری کردیم؛ بهانه میآوردند که فلان شبکه است، فلان شبکه پخش نکرده، بعد میگفتند رفته فلان شبکه باز این هم پخش نکرده و همانطور ما را دواندند و حتی من چند بار مصاحبه کردم که نهایتا اتفاقی نیفتاد و اگر جشنواره عمار نبود که این فیلم را بیاورد و وارد شبکه اکران مردمی جشنواره کند، بایکوت صد درصد شده بود.
محمدمهدی خالقی در ادامه این گفتوگو با اشاره به کارهایی که ساخته، گفت: من بیش از 40 قسمت مستند تولید کردهام که البته یک مجموعه 17 قسمتی درباره افغانستان دارم و در همه این سالها تلاش من این بود که حداقل از لحاظ فنی کارهای متفاوتی بکنم یعنی خودم را در یک ژانر محصور نکنم مثلا خانم طاها را دارم که مستند پرتره است، مستند کوتاه «شور شعر» را دارم و یا «رضای زائر» را دارم که یک مستند تحلیلی ـ روایی بود.
* «رضای زائر» تندترین و انتقادیترین کار درباره مشکلات زائران حرم امام رضا(ع)
وی با اشاره به روند شکلگیری مستند «رضای زائر» افزود: قرار بود یک مستند درباره مشکلات زائران امام رضا(ع) بسازیم که بخش مدیریت گردشگری شهرداری مشهد آن را سفارش داده بود تا انتقادی بسازیم به شکلی که مستند را به مسئولان بدهد تا آنها ببینند و تحت تاثیر قرار بگیرند و کارگروه زیارت در مجلس سر و سامانی یابد و برای شهر مشهد بودجه لازم گرفته شود لذا ما در این کار خیلی راحت بودیم و باز عمل کردیم.
خالقی با بیان اینکه این مستند را با لحن خیلی تند و انتقادی ساختیم، ادامه داد: «رضای زائر» مستند سخت و طاقتفرسایی بود چراکه برای آن نزدیک به 4 هزار کیلومتر مسافرت کردیم؛ من و مدیر تولید کار مسعود طایفی، یک بار زمینی برای تحقیق از مشهد به تهران، همدان، اصفهان، شیراز، بندرعباس و کیش سفر کردیم و دوباره همین مسیر را برای تصویربرداری تا شیراز آمدیم. بیش از 50 مصاحبه داشتیم و نهایتا یک مستند 60 دقیقهای تک قسمتی شد. جالب این بود که بعدها تلویزیون مشهد این کار را بدون اجازه شهرداری در دو قسمت پخش و ازهرقسمت 10 دقیقه اش را سانسور کرد.
* «نمایشگاه خیابانی» مستندی درباره انتخابات 88 که خودم آرشیوش کردم
محمدمهدی خالقی یکی از نخستین مستندسازانی است که در عرصه فتنه کار تولید کرده است که بخش دیگری از این گفتوگو به این بخش از روند مستندسازی وی مربوط بود که او برای نخستین بار به مستندی ساخته خودش اشاره کرد که پیش از آن جایی سخن از آن نگفته بود.
خالقی درباره این مستند که هرگز به جایی ارائه نشده، گفت: سال 88 و قبل از فتنه یعنی 10 روز مانده به انتخابات با حجت احمدیزر تصمیم گرفتیم در مشهد شروع به تصویربرداری کنیم. چراکه شور و شوق انتخاباتی خیلی بود و البته خبر نداشتیم که بعد از آن چه میشود.
وی افزود: جرقه این مستند از جمعی از رفقای ما بود که در مشهد کار تبلیغاتی خاصی را با عنوان «نمایشگاه خیابانی» داشتند که آنجا پلاکاردهایی را با جملات امام، رهبری، کاریکاتور یا سخن دیگر بزرگان مثل شهید رجایی و ... مینوشتند و این پلاکاردها را بدون اینکه حرفی بزنند در چهارراهها و مرکر شهر میبردند بالا و مردم جمع میشدند و بحث بین مردم شکل میگرفت که بحثهای آگاهی بخش درباره مباحث سیاسی، عدالت اجتماعی و ... بود؛ این تبلیغات نامحسوس و آگاهی بخش برای کمک به احمدینژاد بود بدون اینکه هزینه زیاد و پوستر و ... داشته باشد و موثر بود.
خالقی ادامه داد: برای همین تصمیم گرفتیم از ماجراهای حواشی این حرکت و بحثها یک مستند بسازیم. مجوز مستند را که ظهر گرفتیم، از بعد از ظهر دیگربه هیچ گروهی مجوز ندادند و ما تنها گروه مستندسازی بودیم که آن سال در مشهد تصویر گرفتیم. اتفاقات زیادی در جریان ساخت این مستند افتاد؛ یادم هست سر تصویربرداری جلوی ستاد میرحسین موسوی سبزها ریختند سر ما بچهها را زدند، من را زدند و دوربین را گرفتند. دست یکی از بچهها شکست اما آن زمان این را اعلام نکردم چرا که قول داده بودیم نگوییم تا سوء استفاده تبلیغاتی نشود چرا که رئیس ستاد تبلیغاتی میرحسین که آدم محترمی هم بود، آمد و قضیه را فیصله و دوربین را پس داد.
خالقی گفت: ماحصل آن کار مستندی شد به نام «نمایشگاه خیابانی»؛ مستند را تدوین می کردیم که ماجراهای بعد از انتخابات پیش آمد و به کلی این مستند را کنار گذاشتیم و گفتیم الان شرایط عادی نیست؛ نیمه تمام کار را رها کردیم و هرچند بعدا تکمیلاش کردیم اما منتشر نکردیم چرا که ما مستند را با نگاه کاملا بیطرفانه ساخته بودیم ، به ستاد 4 کاندیدا رفتیم و با مسئولان آنها درباره شیوه تبلیغاتیشان مصاحبه گرفتیم و حتی شبهای مناظره در ستادها تصویربرداری کردیم و اصلا طرف کسی را در مستند نگرفتیم اما بعد از انتخابات دیدیم موضوع چیز دیگری است. میدان یک دفاع تمام عیار ازهمه ارزشهاییست که سالها با آنها زندگی کرده بودیم؛ عدهای برای سرنگونی نظام به خیابان آمدهاند و نمیشد اینجا بیطرف بود. این مستند جزو مستندهای آرشیو شده توسط خودمان است تا ببینیم کی وقتش میرسد که آن را پخش کنیم.
* سوال کلیدی «پایان فراموشی» چرایی آرای بالای احمدینژاد در سال 88 در کرمان بود
محمدمهدی خالقی به فعالیتهایش در مقابله با فتنه 88 در عرصه مطبوعاتی اشاره کرد و تاکید کرد: همان روزها دائم دنبال ساخت مستند بودم؛ زمان اعلام آرای تفکیکی استانها به نکته جالبی برخوردم و آن اینکه آرای احمدینژاد دراستان کرمان بالاترین میزان آرای وی درکشور بود و این برای من خیلی عجیب بود چون کرمان زادگاه آقای هاشمی رفسنجانی است و کارگزاران آنجا ریشهدار و قوی هستند. این، سوالِ کلیدیِ مستند «پایان فراموشی» بود.
وی افزود: دی ماه 88 به استان کرمان رفتیم و یک هفته ـ ده روز با ماشین گشتیم. از این شهر به آن شهر و از این روستا به آن روستا رفتیم و با مسئولان و مردم صحبت کردیم و بعد که اقناع شدیم چه میخواهیم بسازیم بچهها با تجهیزات آمدند و به نوعی تحقیق و شروع کار پشت سرهم افتاد؛ ده روز هم تصویر گرفتیم و «پایان فراموشی» دومین یا سومین مستندی شد که آن سال درباره فتنه ساخته شد.
این مستندساز مشهدی با اشاره به آسیبشناسی شکلگرفته در فتنه 88 از فساد رسانهای تاکید کرد: در سوالاتی که درباره دلیل فتنه دنبال آن بودیم یکی این بود که چون رسانهها در اختیار اقلیت است و اکثریت دیده نمیشود این اقلیت دچار توهم میشوند که گویا همه جامعه هستند و چون به عرصه انتخابات میرسد یک نفر که با غرض حرفی بزند آن اقلیت این حرف را میپذیرند. با این ایده در «پایان فراموشی» به روستاها رفتیم. همان سال به دنبال این فکر کار دیگری ساختم به نام «بیبی مهماننواز» که کلا در روستا میگذشت و زندگی یک پیرزن روستایی و نوه بازیگوشش بود که به بچههایی که آمدهاند برای اعتکاف کمک میکردند.
آثار دیگر خالقی پس از فتنه 88، درباره افغانستان و تاریخ انقلاب و .. است؛ وی درباره مجموعه مستند افغانستانش گفت: این کار را در سال 90 ساختم اما فکر وتحقیقاش از سال 85 در ذهن من بود؛ آن سال سفری با سه نفر ازدوستان رسانهای به افغانستان داشتیم که درباره مباحث فرهنگی این کشور اعم از روزنامهها، شخصیتهای فرهنگی، حوزههای علمیه و .. تحقیق کرده بودیم.
* مجموعه مستندم درباره افغانستان کاری کامل درباره وضعیت فرهنگی این کشور است
وی افزود: بعدها شبکه خبر به دنبال ساخت مستندی برای افغانستان بود که به واسطه موسسه میثاق از ما طرح خواستند و من هم طرح سنگینی در 14 قسمت دادم چون فکر میکردم قبول نمیکنند اما برخلاف فکر ما قبول کردند و ما رفتیم برای تحقیق مفصل و ساخت مستندی که یک سال و اندی طول کشید و مجموعه مستندی 17 قسمتی شد که به نوعی کاری کامل درباره وضعیت فرهنگی افغانستان است و اگر کسی امروز بخواهد بداند که وضعیت فرهنگی افغانستان چگونه است این مستند را ببینید کامل متوجه میشود که اوضاع افغانستان امروز اعم از دانشگاهها، مدارس، حوزههای علمیه، وضعیت کتاب و نشر، وضعیت تلویزیونها و رسانهها چگونه است.
خالقی با بیان اینکه چند کار کوچک دیگر هم دارم که یکی از آنها درباره حمله 23 آذر رژیم پهلوی به بیمارستان امام رضا(ع) مشهد است، درباره دیگر کارهایش اظهار داشت: در سال 90 نیز در سفر مقام معظم رهبری به کرمانشاه یک مستند با نام «آنچه خوبان همه دارند» ساختم که آن هم جایی عرضه نشده و بعد مستندی با همکاری آقای دهشیری با عنوان «استقلال برای پیروزی» درباره مولفههای استقلال سیاسی برای حضور درانتخابات مجلس شورای اسلامی ساختیم.
وی افزود: سفری هم به سوریه داشتم که نتیجه آن مستندی به نام «نبرد با شیطان» شد که امسال تولیدش تمام شد و تلویزیون یک نوبت آن را پخش کرد و به جشنواره عمار هم ارسال شده و کار دیگرم یک مجموعه دو قسمتی درباره سبک زندگی اسلامی در مشهد است که آخرین کار من است قسمت اول آن با نام «خادم بیتالمهدی (عج)» است که یکی از چهرههای فرهنگی محلات پایین شهر مشهد را معرفی میکند و آخرین کار هم نامش «سفیر» است که درباره طلبه مدرسه آقای نظافت «رضا داوودی» است که اخیرا در سفر تبلیغی سیستان از دنیا رفت.
ادامه دارد ...