به گزارش 598 به نقل از خبرگزاری فارس، در روزهایی که تمام کشورهای صاحب فوتبال برای حضوری پر قدرت در رقابتهای فوتبال المپیک 2016 برزیل برنامه ریزی میکنند فوتبال بدون برنامه ما یک بار دیگر تیمی با امید را در حال نا امید کردن کرده است.
علیرضا منصوریان سرمربی تیم ملی زیر 22 سال امروز و بعد از جلسهای که با مسئولان فدراسیون فوتبال داشت کنارهگیریاش از این تیم را اعلام کرد تا در آستانه حضور تیم ملی زیر 22 سال کشورمان در نخستین دوره رقابت های قهرمانی زیر 22 سال آسیا 2014 در عمان، شوکی بزرگ به این تیم وارد شود.
البته شاید باید از همان ابتدا به چنین روزی فکر میشد؛ روزی که تیمی با عنوان زیر 22 سال تشکیل شد اما هیچکس دلیل تشکیل این تیم را متوجه نشد چون نفس ساخت چنین تیمی معلوم نبود. این تیم که قرار بود برای تیم ملی بزرگسالان نقش تیم «ب» را بازی کند به یکباره تغییر نام یافت و خیلیها آن را با تیم ملی امید اشتباه گرفتند؛ غافل از اینکه اگر قرار است این تیم، امید باشد باید با بازیکنانی تشکیل میشد که در صورت صعود به رقابتهای المپیک برزیل در سال 2016 بازیکنانش زیر 23 سال باشند نه تیمی که همین حالا در آستانه سال 2014 بازیکنانش در مرز 22 سالگی قرار دارند.
این شاید اشتباه اول بود؛ اشتباهی که از سوی فدراسیون فوتبال سر زد و توسط منصوریان ادامه پیدا کرد. منصوریان تیمش را تیم ملی امید میدانست و حتی زمانی که گفته شد شاید وینگادا سرمربی تیم ملی امید شود باعث برآشفتگی منصوریان جوان شد اما این در حالی بود که منصوریان به نوعی سرمربیگری تیم ملی «ب» ایران را بر عهده داشت و نه تیم امید و شاید باید عنوان کرد که در حال حاضر اصلا تیمی با نام تیم امید در فوتبال کشورمان وجود ندارد!
در این آشفته بازار نباید از نقش پر رنگ برنامه ریزان فوتبال کشورمان هم بی تفاوت گذشت. آنهایی که تیم زیر 22 سال را (که به گفته منصوریان میتوانست پشتیبان تیم برای برای جام های جهانی 2018 و 2022 باشد) به هیچ انگاشتند و شاگردان منصوریان را اولویت چهارم برای فوتبال ایران دانستند. احتمالا باید از همین نوع برنامهریزی متوجه شد که چرا فوتبال ما نگاهی رو به جلو ندارد و همیشه دل خوش کردهایم به نتایجی مقطعی و زود گذر. طبعا هر مربی دیگری هم به جای منصوریان بود شاید همین کاری را میکرد که او امروز کرد؛ کنارهگیری!
وقتی آینده سازان فوتبال ایران در تصمیمات کلان فوتبال در رده چهارم قرار میگیرد نباید انتظار داشت طلسم 36 ساله شکسته شود و بعد از نزدیک به چهار دهه فوتبال ایران راهی المپیک شود. البته باید به موضوع مهم دیگری هم توجه کرد و آن اینکه آیا اگر به جای منصوریان، کیروش، دایی و یا قلعهنویی حضور داشتند باز هم با تیم زیر 22 سال کشورمان این چنین نامهربانانه برخورد میشد یا نه؟! همانطور که خود منصوریان در مصاحبهای اعلام کرده بود که اگر کیروش به جای او بود هیچگاه این بی برنامگی را بر نمیتابید باید به این مربی جوان هم حق داد که این تیم را چند روز قبل از برگزاری نخستین دوره قهرمانی زیر 22 سال آسیا رها کند.
شاید بهتر بود به جای تیم زیر 22 سال، برای رقابتهای مقدماتی المپیک برزیل از بازیکنان زیر 19 سال استفاده میکردند تا در صورتی که این تیم به المپیک هم صعود میکرد مشکلی برای بازی کردن این بازیکنان وجود نداشت؛ هر چند که اگر از این تیم هم برای چنین مسابقاتی استفاده میشد مشکل خروجی بازیکنانش به دلیل خدمت سربازی، میتوانست قوزی بالای قوزهای دیگر فوتبال ما باشد!
با این اتفاقی که برای تیم ملی زیر 22 سال افتاد میتوان پاسخ خیلی از سوالات درباره عدم موفقیت فوتبال را متوجه شد. وقتی این تیم هیچ جایگاهی دربرنامه ریزی مسئولان فوتبال ندارد چرا اصلا باید چنین تیمی تشکیل شود؟! وقتی 36 سال است که نمیتوانیم راهی المپیک شویم اما بعد از هر ناکامی اعلام میکنیم که از امروز باید برای چهار سال دیگر آماده شویم اما باز هم به خواب خرگوشی میرویم واقعا باید انتظار داشته باشیم که به موفقیتی هم برسیم؟!