به گزارش 598، کیهان نوشت: روی سخن با اراذل و اوباش آن فتنه نیست، با
کسانی است که خود را اهل منطق، دیانت، سیاست، یا حداقل وطنخواهی میدانند.
در
هر کشوری ممکن است حوادثی رخ دهد که برخی دلسوزان بر آن شوند که جلوی
انحراف سیاسی، اقتصادی و یا فرهنگی را بگیرند و موجب اصلاح شوند. در این
صورت به طور کلی یکی از چهار صورت زیر میتواند مصداق پیدا کند:
۱- نظر منتقد، صحیح و روشی را که برای مقابله و اصلاح برمیگزیند نیز صحیح و قانونی است.
۲- نظر منتقد، صحیح ولی روش وی برای برخورد نادرست و غیرقانونی است.
۳- نظر منتقد، غلط ولی روش او برای اصلاح صحیح و قانونی است.
۴- نظر منتقد، غلط و روش وی برای برخورد نیز نادرست و غیرقانونی است.
اما
هر چهار مورد فوق، مادام که از ابزار و امکانات خودی در کشور بهره گرفته
میشود، جنبه داخلی دارد و ضوابط و مقررات اخلاقی و قانونی برخورد حکومتها
با منتقدین متفاوت خواهد بود با حالتی که در آن از بیگانگان کمک گرفته
شود. در این صورت تغییر ماهوی در موضوع رخ خواهد داد و معمولاً حکومتها چه
حق و چه ناحق، چه دموکرات و چه دیکتاتور، با معترضین به طور دیگری رفتار
میکنند و اشد مجازات را به تناسب اعمالی که مرتکب شدهاند در نظر میگیرند
به طوری که گاه تا سر حد قلع و قمع و اعدام دستجمعی تا برچیدن بساط فتنه
از ریشه پیش میروند.
در فتنه سال ۸۸، معترضین داخلی، دروازههای
سیاسی مملکت را به روی بیگانگان باز کردند و آمریکا، انگلیس، فرانسه و
اسرائیل را به درون فضای سیاسی کشور راه دادند و به حمایتهای آنها دلخوش
شدند و به پیامهای مخفی و آشکار آنها از طریق رسانههای صهیونیستی پشتگرم و
به این جنگ نرم تمام عیار غرب علیه ایران راضی گشتند.
دو جبهه
بیشتر وجود نداشت. در یک جبهه، آیتالله خامنهای و امت او بودند و در جبهه
مخالف، پرچمهای کشورهای نامبرده برافراشته بود. کسانی که در جبهه رهبر
نبودند، در کدام جبهه بودند؟ آن هنگام که رهبر انقلاب سخنرانی میکردند و
راهحل قانونی را متذکر میشدند، یا سایر دلسوزان انقلاب نصیحت میکردند،
آیا آنان در جبهه مخالف و عملاً زیر یا حداقل در کنار پرچم آمریکا و
اسرائیل و انگلیس نبودند؟
درست است که هدف آن کشورها براندازی و بر
فرض که هدف معترضین فقط کسب قدرت در صدر نظام بود، ولی در عمل با یکدیگر
پروژه مشترک اجرا کردند.
میتوان از آنهایی که خود را احیاناً
ملیگرا و وطندوست میدانند این سؤال را پرسید که آیا در تاریخ چند هزار
ساله این کشور متمدن، هیچ زمانی را سراغ داشتهاید که گروههای مبارز
داخلی- آنهم در حالی که با حاکمان جبار وقت میجنگیدند- دشمنان ایران را از
آن سوی مرزها به داخل کشور بیاورند و با آنان جبهه مشترک تشکیل دهند؟
درست است که در برخی مقاطع تاریخی افرادی فاسد، خصوصاً در دربار قاجار و
پهلوی وجود داشتهاند که وابسته به اجانب بودهاند، ولی ظاهراً افتخار(!)
اجرای پروژهای با این وسعت، عمق و شدت که عملاً منجر به براندازی این نظام
مستقل و اسلامی با هزینه صدها هزار شهید میشد، فقط از آن اصحاب فتنه سال
۸۸ شده است. چه کسی با حداقل بینش و فهم سیاسی میتواند خود را فریب دهد که
هدف نهایی فتنه براندازی نظام اسلامی و مردمی جمهوری اسلامی بود و باز هم،
کدام سادهلوحی باور میکند که قرار بود در صورت موفقیت فتنه، کشورهای
غربی با کمال ادب و انصاف، و احترام به حق آزادی و استقلال کشور کنار بکشند
و صحنه را به چند نفر فتنهگر که حتی با رهبر و مردم خود نیز صفا و وفا
نداشتند واگذار کنند؟!
آیا آن دسته از معترضین که تصور میکنند
متدین هستند، تاکنون این آیه قرآن را چندین بار قرائت نکردهاند که:«یا
ایها الذین آمنوا تا تتخذوا الیهود و النصاری اولیاء بعضهم اولیاء بعض و من
یتولهم منکم فانه منهم- مائده۵۱»؟ چرا پشت به پشت کفار حربی دادید؟ اگر
همکاری با کافران خطرناک حربی مصداق «و من یتولهم منکم فانه منهم» نیست، پس
چیست؟ حکم چنین افرادی در اسلام چیست؟
شما که اجمالاً به قیامت
معتقدید، احتمالاً میدانید که محال است کسی در دنیا به گونهای زندگی کند و
در قیامت به گونهای دیگر محشور شود. محال است با آمریکا، انگلیس و
اسرائيل در امتحانات الهی تشریک مساعی کرده و در زمره آنها محسوب شده باشیم
ولی ناگهان پس از مرگ انقلاب ماهوی و بدون علت رخ دهد و با انبیاء و
اولیاء محشور شویم و در زمره شیعیان سیدالشهدا(ع) به حساب آییم. آیه بالا
یک فرمول علمی و جزء ناموس خلقت است. خداوند با هیچ کس تعارف و نسبت فامیلی
ندارد. در قرآن در چندین مورد خداوند با قاطعیت بلکه توبیخوار با پیامبر
خود سخن گفته که همین دلیل بر وحیانی بودن این کتاب مقدس و قانون و یکسان
بودن آن برای همه است.
اما غرض از نوشتن این مقاله چه بود؟ این بود که گفته شود:
۱-
نظام جمهوری اسلامی ایران مستظهر به حمایت خدا و مردم بصیر و مؤمن اوست و
هیچ نیازی به توبه و اظهار ندامت و همراهی اصحاب فتنه ندارد. بلکه اگر
اینان توفیق توبه داشته باشند ( که بعید است) تنها و تنها به نفع خود آنان
خواهد بود. آنهم در صورتی که حقیقی بوده و صریحاً متضمن اعلام پشیمانی و
عذرخواهی راستین از رهبر معظم انقلاب و ملت سربلند ایران، در هر حد و
حوزهای که نفوذ داشتهاند، باشد. که البته توبه مجرم نمیتواند مانع شرعی و
قانونی برای مجازات وی باشد.
۲- فتنه ۸۸ تجربهای گرانبها است برای
همه کسانی که بخواهند در هر واقعهای اعم از آنکه نظر، نقد و اعتراض آنان
درست باشد یا نباشد، از «روش درست» استفاده کنند و خصوصاً هرگز پای
بیگانگان را به صحنه داخلی کشور باز نکنند و از همکاری، جلب حمایت و جوایز
مکارانه آنان احتراز کنند که این روش حتی اگر نظر آنان در نفسالامر نیز
صحیح بوده باشد، ضرر و آثار بسیار سوئی خواهد داشت و موجب حبط اعمال و
خدمات سابق آنان میشود.