کد خبر: ۱۹۳۴۱۱
زمان انتشار: ۰۱:۲۶     ۱۰ دی ۱۳۹۲
در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین مهدی طائب عنوان شد:
شما به جمعیت روز اول نگاه کنید، هزاران نفر از مردمی که فکر میکردند رایشان گم شده در خیابان بودند، اما منافقین و معاندین از همین فرصت استفاده کرده و به اموال عمومی خسارت زدند، قصد تصرف اسلحه خانه بسیج را داشتند و به سمت مراکز دولتی حمله می کردند. خب، نیروی انتظامی چکار میتواند بکند؟ همه مردم در خیابان را دستگیر کند؟ این نه شدنی است و نه عادلانه است. خیلی از اینها مردم متدینی بودند. اما وقتی مردم فهمیدند که نظام خیانت نکرده و اینها بازی دشمن است، صفشان را جدا کردند.

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، حجت الاسلام مهدی طائب از جمله کسانی که در ایام فتنه آلود 88 ساکت ننشست و با همفکران خود حرکت کرد، آنچه میدانست و میدید و تحلیل میکرد را می گفت، رسانه های خبری، مساجد، دانشگاه ها؛ پر بودند از برنامه هایی که یک پای ثابت آن رئیس قرارگاه عمار است.

در سالگرد حماسه 9 دی، چه بهتر که برای برسی عملکرد نظام در "رفع شبهه و دفع فتنه" پای صحبت های کسی بنشینیم که در وسط میدان بوده و با پوست و گوشت خود آن را درک کرده است که در ادامه متن گفتگوی ویژه ناکه 9 دی جوان را می خوانیم.

آیا در انتخابات امکان تقلب توسط دولت وجود دارد؟

ما در کشور یک سیستم انتخاباتی پیشرفته و مردمی داریم، یعنی دولت تنها امکاناتِ انتخابات را آماده میکند و این خود مردم هستند که انتخبات را برگزار می کنند. این کسبه و فرهنگیان و دانشجویان هستند که پشت میز نشستند و رای شما را اخذ می کنند، سپس همین ها و البته با نظارت نماینده نامزدها و نماینده شورای نگهبان آرا را شمارش میکنند و سپس در وزارت کشور این آرا تحت نظارت کاندیداها با هم جمع میشود و نتیجه نهایی اعلام میگردد. میبینید که دولت یا شورای نگهبان تنها یک ناظرند، این مردمند که هم انتخابات را برگزار می کنند و هم بر آن نظارت میکنند. اصلا امکان تقلب فاحش در این سیستم وجود ندارد. البته سیستم شکایت هم در نظر گرفته شده تا خدایی نکرده حق کسی پایمال نشود.

اگر کسی شکایت داشت چه؟ چگونه بررسی میشود؟

در قانون آمده است که صندوق های مورد اعتراض –به صورت رندم- باز شماری شود. یکی دو رای بالا و پایین را می گویند "سهو القلم" اما اگر بیشتر شد ،مثلا سی رای، میشود "تخلف" و آن وقت میروند همه صندوق های مورد اعتراض را بازشماری میکنند، اگر تعداد اختلاف آرا قابل توجه بود، آن صندوق هارا باطل می کنند. حالا اگر این اختلاف آرا در کل کشور بود و عدد آن نیز قابل توجه و اثرگذار شد، کل انتخابات را باطل می کنند.

چرا نامزدهای بازنده انتخابات 88 از این فرصت قانونی استفاده نکردند؟

چون آنها میدانستند تقلبی نشده، آنها دنبال اهداف دیگری بودند، برای همین پیگیر شکایت نشدند و آشوب خیابانی به راه انداختند. اما نظام برای اینکه حسن نیت خود را نشان دهد، به صورت داوطلبانه این اقدامات را انجام داد، یعنی 10% صندوق ها را به صورت اتفاقی باز شماری کرد، به تمام تخلفات گزارش شده رسیدگی کرد و به همه اثبات کرد که امانتدار رای مردم است.

به نظر شما آیا اقدامات رسانه ای نظام برای کنترل فضای متشنج آن روز مناسب بود؟

اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم باید بگوییم که عملکرد رسانه ملی و همچنین رسانه های حزب اللهی چند مرحله داشت. در روزهای اول خیلی ضعیف عمل کردند، یک تحلیلِ درست نبود، نمی دانستند که چه اتفاقی افتاده و چگونه باید وارد میدان شوند، باید بگوییم که غافل گیر شده بودند. علتش هم روشن است. این فتنه از قبل طراحی شده با هدف اجرای یک انقلاب رنگی بود. اما رسانه های ما پبش بینی آن را نمیکردند و میگفتند که شاید یک اعتراض ساده و احساسی است.

اما مدتی که گذشت، خودشان را پیدا کردند، صحنه را درست دیدند و درست تشخیص دادند، فهمیدند که این یک حرکت براندازی است و دستور العمل های آن از مدتی پیش به اجرا در آمده. از آنجا به بعد عملکرد بهتری را از صدا وسیما و دیگر رسانه ها میبینیم. آنها نقش خوبی در پاسخ گویی به شبهات و همچنین افشای ماهیت فتنه گران داشتند.

آیا این تاخیر در شناخت فتنه از رسانه جمهوری اسلامی قابل پذیرش است؟

باید واقع بینانه نگاه کرد، دشمن توانست در 88 ما را غافل گیر کند، همانگونه که وقتی صدام حمله کرد، همه غافلگیر شدیم. شاید چهارنفر گمان میکردند که ممکن است صدام چنین خبطی را بکند اما در مجموعه نظام، کسی چنین تحلیلی نداشت و آمادگی آن را در خود ایجاد نکرده بود. به همین خاطر صدام در روزهای اول با سرعت پیش آمد و شهرهای ما را تصرف کرد، ولی زمانیکه درک درستی از صحنه پیش آمد شما میبینید که عملیات های پیروزمندانه و غرور آفرین ما آغاز میشود و نه تنها دشمن رابیرون میکند بلکه تا بصره هم پیش میرویم.

برخوردهای امنیتی و قضایی تا چه اندازه توانست فتنه را زمینگیر کند؟

وقتی هزاران نفر از مردم و حتی برخی مسئولین در سراسر کشور راه خود را دریک فضای غبار آلود گم میکنند، شما نمی توانید با برخورد نظامی آنها را سرکوب کنید. بلکه باید با منطق با اطلاع رسانی صحیح و با خواباندن غبار، کمک کنید تا راه اصلی روشن شود، آن وقت میشود آن چهار نفر فتنه گر را دستگیر کرد.

مصداق این موضوع در حوادث سال 88 کجاست؟

به طور کلی کمر فتنه 88 را مردم در دو مرحله شکستند. یکی زمانی که برایشان روشن شد که این آشوب ها توسط دشمن و برای براندازی نظام است، خود را از تجمعات آشوبگران جدا کردند.

خب، وقتی صف مردم از صف دشمان جدا و مشخص شد، برخوردهای امنیتی امکان پذیر بود.

دقیقا از چه زمانی این دو صف جدا شدند؟

این یک حرکت تدریجی بود. شما به جمعیت روز اول نگاه کنید، هزاران نفر از مردمی که فکر میکردند رایشان گم شده در خیابان بودند، اما منافقین و معاندین از همین فرصت استفاده کرده و به اموال عمومی خسارت زدند، قصد تصرف اسلحه خانه بسیج را داشتند و به سمت مراکز دولتی حمله می کردند. خب، نیروی انتظامی چکار میتواند بکند؟ همه مردم در خیابان را دستگیر کند؟ این نه شدنی است و نه عادلانه است. خیلی از اینها مردم متدینی بودند.

اما وقتی مردم فهمیدند که نظام خیانت نکرده و اینها بازی دشمن است، صفشان را جدا کردند، جمعیت کف خیابان شد سه- چهار هزار نفر. حالا شناسایی و برخورد با منافق و نفودی و معاند آسان می شود.

و مرحله دومی که مردم کمر فتنه را شکستند؟

آن هم 9 دی بود که مردم آمدند و کار را تمام کردند. به طور کلی وقتی صحنه برای مردم تبیین شد و مردم بیدار شدند، فتنه کاراییش را از دست داد و میتوان گفت که اساسا این فتنه خطرناک را مردم جمع کردند، نه برخوردهای انتظامی و قضایی.

تا چه اندازه اقداماتی که نظام انجام داد موثر بود و عده ای که فتنه زده شده بودند را به حقیقت رساند؟

معترضان روز اول دو دسته اند، یکی عموم مردم، که به نظر بنده –خداراشکر- اکثرا هوشیار شدند و دست دشمن را دیدند و شناختند. دلیل این ادعا هم روشن است. یکی اینکه فتنه گران دیگر مجال عرض اندام پیدا نکردند، یعنی مردم آنها را تنها گذاشتند و همراهیشان نکردند. دیگری هم انتخابات های پرشوری –سال90 و سال92- که برگزار شد و نشان داد، همچنان مردم دلبسته نظامشان هستند و به امانت داری او اطمینان دارند.

یک دسته هم تعداد معدودی فتنه گرند که این ها به دنبال حقیقت نیستند. اینها با نظام اسلامی مشکل دارند و هرجا بتوانند می خواهند ضربه بزنند. اینها خودشان را به خواب زدند و بیدار نمی شوند اما به حمدالله تعدادشان آنقدر اندک است که هیچ کاری از دستشان بر نمی آید.

این دسته دوم عموما چه کسانی هستند؟

افراد مختلفی از سلطنت طلبها تا منافقین و گروهک آزادی و... اما همه یک وجه مشترک دارند، آنها به این دل بسته اند که با حمایت آمریکا و غرب بتوانند یک حیات دنیایی برای خودشان فراهم کنند. البته کاش چشمشان را باز میکردند و میدیدند که نظام استکباری مرگ تدریجی خود را پذیرفته و آرام آرام در حال نابودی است. اینها خودشان را نمی توانند نجات دهند چه برسد به این افراد خوش خیال را که به خانه عنکبوت دل بسته اند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۲
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها