به گزارش رجانیوز، دکتر سعید زیباکلام در سایقه خود عضویت در انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا، کارشناس ارشدصلح شناسی از دانشگاه برادفورد و دکترای فلسفه از دانشگاه لیدز انگلستان را دارد. ایشان در سال های ابتدایی انقلاب در سمت های مختلفی در دستگاه دیپلماسی کشور از جمله سفیر جمهوری اسلامی ایران در فیلیپین و ریاست اداره سازمان های بین المللی وزارت خارجه حضور داشته است. دکتر زیباکلام همچنین عضو هیئت اعزامی جمهوری اسلامی ایران در بیست و هشتمین اجلاس آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEI) نیز می باشد.
سوالات پیش رو
بسم الله و بالله و في سبيلالله و علي مله رسولالله
در اين تحليل ميخواهم تلاشكنم، زمينهاي فراهم شود تا بهتر بتوانيم در تأملات و ارزيابيهاي خود به همه يا بیشتر پرسشهاي مهم و مبنايي زير پاسخ دهيم.
1ـ آيا بهراستي، بدانگونه كه رئيسجمهور محترم، آقای دکتر روحانی، گفتهاند، "در نتيجۀ اين ابتكار … قدرتهاي بزرگ به اين نتيجه رسيدهاند كه تحريم و فشار، راه به جايي نخواهد برد و … راهي جز احترام متقابل و مذاكرة عزتمندانه وجود ندارد"؟
2ـ همچنین، آيا بهراستي "فرزندان انقلابي … توانستند حقانيت ملت ايران در فعاليتهاي هستهاي را در صحنه بينالمللي اثبات كنند"؟
3ـ نيز، آيا بهراستي، آنطور که دکتر روحانی میگوید، "همة اصول و خطوط قرمز نظام" در این مذاکرات رعایت شده است؟
4ـ آيا اينك با اين توافقنامه "حقوق هستهاي و حق غنيسازي ملت ايران مورد اذعان قدرتهاي جهاني ـــ كه سالها سعي بر انكار آن داشتند ـــ قرار گرفته است"؟
5ـ آيا، بدانگونه که دکتر روحانی میگوید، "دستاوردهاي قطعي اين توافق اوليه، به رسميت شناختهشدن حقوق هستهاي ايران است"؟
6ـ نیز، موافق مدعای وزیر امور خارجه، آقای دکتر ظریف، آیا "بر اساس این توافق ساختار برنامه هستهای جمهوري اسلامي ايران به طور کامل حفظ میشود"؟
7ـ نيز، موافق مدعاي وي، آيا "تحريم نفتي ايران متوقف ميشود و … درآمدهاي نفتي آزاد خواهد شد"؟
8ـ بهراستی چرا از ابتدای این مذاکرات وزیر خارجة ایران همواره بر محرمانهماندن آن اصرار و تأکید میکردهاند؟
9ـ بهراستي جریان مذاکرات از چه کسانی محرمانه ماند؟ از آمریکاییها، انگلیسیها، فرانسویها، يا اسرائیلیها؟ یا فقط از ملت ایران؟
10ـ چرا هیچیک از طرفهای مذاکراتی ما و بهویژه اروپاـآمریکاییان اصراری یا تأکیدی بر محرمانهماندن مذاکرات نداشتهاند؟
11ـ آيا سند منتشرشده توسط وزارت خارجۀ ايران، تنها سند موافقتشده است؟
12ـ آيا بهراستي، آنگونه که دکتر روحانی میگوید، سازمان تحريمها "ترك برداشته است"؟
13ـ و افزون بر "ترکبرداشتن"، آیا آنگونه که دکتر ظریف میگوید، "در حال حاضر ساختمان تحریمها و فضای ایجادشده فروریخته است"؟
توافقنامة چهار صفحهای ژنو حاوی چهار بخش است:
نخست، دیباچه.
دوم، اجزاء گام اوّلی که ایران متعهد میشود اقداماتی را داوطلبانه انجام دهد.
سوم، اقدامات داوطلبانهای که 1+5 متعهد میشود داوطلبانه انجام بدهد.
چهارم، اجزاء گام نهایی راهحلّ جامع.
نظر به اینکه در موضوع حق غنیسازی، مشاجراتی میان محمدجواد ظریف و جان کری بلافاصله پس از انعقاد توافقنامه رخ میدهد و دیباچه مورد استنباط دکتر ظریف قرار میگیرد، در اینجا دیباچه را مورد بحث قرار نخواهم داد. همچنین، نظر به اینکه دربارة قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل بحث مستقلی در بخشهای پایانی خود خواهیم داشت اشارهای به مطلب مندرج در دیباچه نمیکنم و مستقیم به بخش اقدامات ایران میپردازیم.
ایران به چه مواردی متعهد شده است؟/ فعالیتهای هستهای ایران؛ "حفظ ساختار" یا "عقبگرد"؟
1- "از اورانیوم غنیشده 20% موجود، نیمی بهصورت ذخیرة 20% اکسید اورانیوم برای تولید سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران حفظ شود. مابقی 20% اورانیوم غنیشده باید به اورانیوم تا غنای 5% رقیق شود. هیچ خط تولید بازتبدیلی نباید وجود داشته باشد."
2ـ "ایران اعلام میکند که ظرف ششماه مورد نظر، اورانیوم بالاتر از 5% غنیسازی نخواهد کرد."
3ـ "ایران اعلام میکند که هیچگونه پیشرفتهای اضافی در فعالیتهای خود در تأسیسات غنیسازی سوخت نطنز، فردو، و رآکتور اراک نخواهد داشت."
هر یک از این مراکز دارای پاورقی است که بسیار مهم است. در پاورقی 1 که مربوط به تأسیسات نطنز میباشد قید میشود که:
* "ایران هگزافلورید اورانیوم به سانتریفیوژهای نصبشده لیکن فعالنشده، تزریق نخواهد کرد.
* ایران سانتریفیوژهای اضافی نصب نخواهد کرد.
* ایران در این ششماه اول سانتریفیوژهای موجود را با سانتریفیوژهایی از همان نوع جایگزین میکند."
در مورد قید سوم این پاورقی، با افراد مختلف مرتبط با ماجرای هستهای گفتگو و کسب اطلاع شد لیکن متأسفانه برای هیچیک از این افراد ابداً روشن نبود که جایگزینی سانتریفیوژهای موجود، نه معیوب، چه تبعات صنعتی یا اقتصادی و مالی براي ايران دارد.
در پاورقی 2 که به تأسیسات فردو مربوط میشود قید میشود که:
* "هیچ غنیسازیای بیش از 5% در چهار آبشاری که در حال حاضر اورانیوم غنیسازی میکند، انجام نشود.
* ظرفيت غنيسازي افزايش داده نشود.
* هگزا فلورید اورانیوم (همان UF6) به دوازده آبشار دیگر تزریق نشود، آبشارهایی که در حالت غیرعملیاتی باقی خواهند ماند.
* هیچ اتصالاتی میان آبشارها ایجاد نشود.
* و بالأخره، ایران در ظرف این اولین ششماه سانتريفيوژهای موجود را با سانتریفیوژهایی از همان نوع جایگزین خواهد کرد."
در پاورقی 3، "ایران اعلام میکند که، با توجه به نگرانیهای مربوط به ساخت رآکتور اراک،
* برای شش ماه این رآکتور را راهاندازی نکند.
* سوخت یا آب سنگین به سایت رآکتور حمل نکند.
* سوخت بیشتری را تست نکند.
* سوخت بیشتری برای رآکتور تولید نکند.
* قطعات باقیماندة رآکتور را نصب نکند."
از خود سؤال کنیم: آیا این اقدامات دلالتی جز تعلیق و تعطیلی هرگونه فعالیت در رآکتور اراک دارد؟ و آیا این اقدامات مقدمه و تمهیدی برای برچیدن کامل رآکتور آب سنگین اراک نیست؟ چنانچه اظهارات بعدیِ بسیار جدّی مقامات عالیرتبة آمریکایی و نیز رفتار مقامات عالیرتبة ایرانی را به موارد متعهدشدۀ ایران اضافه کنیم بهنحو روشن و بیّنی درخواهیم یافت که این دو سؤال چقدر بهجا و درست طرح شدهاند.
4ـ "هنگامی که خط تبدیل اورانیوم 5% غنیشده به اکسید اورانیوم آماده شد ایران تصمیم گرفته است که اورانیومهای جدیداً غنیشده تا 5% ظرف این ششماه را به اکسید اورانیوم تبدیل کند."
روشن است که در نتیجة این مادّه، یک گرم به ذخاير اورانیوم غنیشده تا 5% ایران در این ششماه اضافه نخواهد شد. بهعبارتی دیگر، این تعهد بهلحاظ اثر بهمانند اینست که گفته میشد ایران باید غنیسازی اورانیوم را بهطور کامل متوقف کند.
5ـ "ایران هیچ تأسیساتی برای غنیسازی ایجاد نخواهد کرد."
آیا روشن نیست که این تعهد ادامۀ پیشرفت کمّی و کیفی تأسیسات غنیسازی را بهطور کامل متوقف میکند؟ همچنین، از خود سؤال کنیم: آیا امکان دارد این توقف کامل در راهحلّ جامع منتفی شود؟ آیا بهواقع قابلتصور است که آمریکايیان از این توفیق چشمگیر خود حتی یکوجب صرفنظر کنند؟
6ـ "ایران به فعالیتهای تحقیق و توسعة نظارتشدهای ادامه خواهد داد ـــ شامل فعالیتهای تحقیق و توسعة غنیسازی جاریاش ـــ که برای انباشت اورانیوم غنیشده طراحی نشده باشد."
آشکار است که این تعهد، هر نوع فعالیت تحقیق و توسعهایِ جاری و آینده را که بهنحوی در مسیر انباشت اورانیوم غنیشده باشد را منتفی میکند. و این یعنی، هر نوع پژوهشی که مستقیم یا غیرمستقیم ارتباطی با انباشت اورانیوم غنیشده داشتهباشد باید متوقف شود.
7ـ "هیچ بازفرآوری و یا ساخت تأسیساتی برای بازفرآوری نباید انجام شود."به عبارتی دیگر، نهتنها هیچ تأسیسات بازفرآوری نباید ساخته شود بلکه تأسیسات موجود هم باید برچیده شود. آیا همة کشورهایی که دارای برنامة هستهای هستند هم، چنین تعهداتی به آژانس و یا به دولت آمریکا و متحدان اروپاییاش سپردهاند؟
8 ـ"در اختیارگذاشتن اطلاعات به آژانس بینالمللی انرژی اتمی شامل:
الف) اطلاعات دربارة برنامة ایران برای تأسیسات هستهای.
ب) توصیف هر یک از ساختمانهای هر یک از مراکز هستهای.
ج) توصیف مقیاس عملیات هر یک از مکانهایی که سهمی در فعالیتهای هستهای دارند.
د) اطلاعات دربارة معادن اورانیوم و نیز کارخانجات نورد اورانیوم.
ه) اطلاعات دربارة منبع تمام مواد مورد استفاده."
"این اطلاعات ظرف سه ماه از اتخاذ این اقدامات فراهم خواهد شد."
9ـ"تسلیم یک پرسشنامة روزآمد شده جهت تشخیص ناتوانی برای رآکتور اراک."
این پرسشنامهای است که آژانس انحصاراً برای رآکتور اراک طراحی کرده تا ایران تمام اطلاعات آن رآکتور را در اختیار آژانس قرار دهد.
10ـ"برداشتن گامهایی جهت توافق با آژانس جهت فرجامبخشیدن به یک رویکرد حفاظتی برای رآکتور اراک."
به عبارت سادهتر، ایران متعهد میشود برای طراحی یک برنامة حفاظتی و نظارتی کامل بر رآکتور اراک با آژانس وارد مذاکره شود و نهایتاً برنامهای مورد قبول آژانس ارائه کند.
11ـ"دسترسی روزانه بازرسان آژانس هنگامیکه بازرسان دیگری برای مقاصد راستیآزمایی اطلاعات طراحی، راستیآزمایی دستگاههای موقت، راستیآزمایی دستگاههای فیزیکی در فردو و نطنز حضور ندارند، و نیز بازرسیهای سرزده بهمنظور دسترسی به بایگانیهای مراقبتیِ آفلاین."
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در مرکز سابان در پاسخ به سؤالی دربارة چیستی تضمینِ نساختن سلاح هستهای توسط ایران، با توجه به اینکه رؤسای جمهور سابق آمریکا دربارة پاکستان و کرة شمالی نیز گفته بودند آنها سلاح هستهای نخواهند ساخت، میگوید هیچ تضمین بنیادینی وجود ندارد. لیکن ما امکانات رصدی و نظارتی بیسابقهای را طراحی کردهایم که تعهدات و قولهای ایران را در شش ماه آینده بهدقت مورد راستیآزمایی قرار خواهد داد. اوباما راست میگوید و برای خوشکردن دل صهیونیستهای قسمخوردۀ حاضر در آن برنامه به آنها دروغ نمیگوید. "دسترسی روزانة بازرسان آژانس"، بهیقین، در طول تاریخ آژانس، بیهمتا و یکتاست. آری! بهراستی یک چنین نظارتی در طول تاریخ بر هیچ کشور مستقلی تحمیل نشده است.
12ـ"بازرسان آژانس میتوانند دسترسی مدیریتشده به امکانات ذیل را داشته باشند:
الف) کارگاههای مونتاژ سانتریفیوژ
ب) کارگاههای تولید چرخندههای سانتریفیوژ
ج) تأسیسات ذخیرهسازی
د) معادن اورانیوم و کارخانجات نورد اورانیوم."
مادة الف پاورقی بسیار مهمی دارد که اگر مهمتر از خود آن نباشد، اهمیت کمتری ندارد. پاورقی اعلام میکند تولید سانتریفیوژ ایران در این ششماه منحصر به جایگزینکردن ماشینهای معیوب خواهد شد.
از خود بپرسیم: دسترسی و بازرسی این قبیل اماکن چه ارتباطی به غنیسازی اورانیوم دارد؟ و چرا باید بازرسان آژانس هم از محل و مکان تأسیسات فوق، اطلاع داشته باشند و هم امکان بازرسی از درون آنها داشته باشند؟ جا دارد متذکر شوم که از ابتدای مناقشات آمریکا و متحدان اروپاییاش با ایران بر سر برنامة هستهای ایران، این نخستینبار است که آمریکاـاروپايیان یکچنین دسترسی اطلاعاتی بیکران به تمام اجزاء و جوارح و جزئیات تأسیساتی و کارگاهی و تولیدی، و محل و آدرس آنها پیدا میکنند. بهطوری که اینک بهنظر میرسد تعلیقهای خفتبار سال 1382 در مقایسه با این مجموعه از تعلیقها، توقفها، نظارتها، بازبینیها، و از بینبردن اورانیوم غنیشده 20% و تبدیل اورانیوم 5% به اکسید اورانیوم، چقدر کمتر رسوا و حقارتانگیز است.
جمع بندی تعهدات ایران
پیش از طرح تعهدات داوطلبانة آمریکا و متحدانش، خوبست یک جمعبندی از اقدامات داوطلبانة ایران داشته باشیم.
1. تمام ذخاير اورانیوم 20% غنیشده از بین میرود.
2. غنیسازی بالای 5% در تمام مراکز هستهای ایران بهطور کامل و برای همیشه متوقف و تعطیل میشود.
3. اورانیوم غنیشده تا 5% در ششماه مورد نظر تماماً به اکسید اورانیوم تبدیل میشود.
4. غنیسازی توسط سانتریفیوژهای نصب لیکن فعالنشده منتفی میشود.
5. نصب و فعالسازی سانتریفیوژ جدید منتفی میشود.
6. افزایش ظرفیت غنیسازی در تمام مراکز هستهای ایران منتفی میشود.
7. رآکتور اراک راهاندازی نمیشود، سوخت یا آب سنگین به سایت رآکتور حمل نمیشود، سوخت بیشتری برای این رآکتور تولید نمیشود، و قطعات باقیمانده رآکتور نصب نمیشود. جان کلام در یک کلام: رآکتور اراک آماده برای برچیدن و تخریب کامل میشود.
8. هیچ تأسیساتی برای غنیسازی ایجاد نمیشود.
9. هرگونه فعالیتهای تحقیق و توسعه که زمینهساز یا مرتبط با انباشت اورانیوم غنیشده باشد متوقف میشود.
10. تولید سانتریفیوژ متوقف میشود مگر جهت جایگزینی سانتریفیوژهای معیوب.
11. بازفرآوری و یا ساخت تأسیسات برای بازفرآوری تعطیل میشود.
12. اطلاعات و بازرسیهای بیسابقه و بیکران نه فقط دربارة نطنز و فردو، که شامل رآکتور اراک، کارگاههای ساخت سانتریفیوژها، ساخت چرخندههای سانتریفیوژها، انبارکردن سانتریفیوژها و چرخندهها، معادن اورانیوم، کارخانجات نورد اورانیوم، و منبع هرگونه مواد یا قطعة مرتبط باید بهطور کامل فراهم شود.
امیدوارم این جمعبندی، قدری اگر نه کاملاً، زمینه را برای پاسخگویی به برخی از سؤالات ابتدای این تحلیل فراهم کرده باشد.
معنای پذیرفتن این تعهدات توسط ایران چیست؟
ـ آیا اینک میتوان مدعی شد که "در نتیجه این ابتکار ... قدرتهای بزرگ به این نتیجه رسیدهاند که تحریم و فشار راه به جایی نخواهد برد و ... راهی جز احترام متقابل و مذاکرۀ عزتمندانه وجود ندارد"؟
ـ آیا این سخن درست است که "فرزندان انقلابی ... توانستند حقانیت ملت ایران در فعالیتهای هستهای را در صحنۀ بینالمللی اثبات کنند"؟
ـ آیا بهراستی "همه اصول و خطوط قرمز نظام" در این مذاکرات و توافقنامه رعایت شده است؟
ـ آیا بهواقع "حقوق هستهای و حق غنیسازی ملت ایران، مورد اذعان قدرتهای جهانی ـــ که سالها سعی بر انکار آن داشتند ـــ قرار گرفته است"؟
ـ آیا این سخن درست است که "دستاورد قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناختهشدن حقوق هستهای ایران است"؟
ـ آیا سخن آقای دکتر ظریف (3/9/92) درست است که "بر اساس این توافق، ساختار برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران به طور کامل حفظ میشود"؟
ـ آیا سخن آقای دکتر ظریف (27/9/92) درست است که "ساختمان برنامه هستهای ما حفظ شده است"؟
ـ آیا سخن معاون بینالمللی وزیر امور خارجه، آقای دکتر عراقچی، درست است که "ما اقداماتی را در گام اول توافق کردهایم که باعث میشود کل ساختار هستهای کشور حفظ شود، هیچ دستگاهی خاموش نمیشود و هیچ برنامهای به عقب باز نمیگردد"؟
طرف غربی به چه مواردی متعهد شده است؟/ کدام ترکبرداشتن یا فروپاشی ساختمان تحریمها؟!
اینک وقت آن رسیده که ملاحظه کنیم آمریکا و متحدان اروپاییشان متعهد به چه اقدامات داوطلبانهای شدهاند.
1ـ"تلاشها جهت کاهش بیشتر فروش نفت خام ایران مکث شود، بهطوری که مشتریان موجود بتوانند میانگین موجود نفت خام را خریداری کنند. امکان بازگشت مقدار توافقشدهای از درآمدهای نفتی که در خارج مسدود شدهاست، فراهم شود. برای این قبیل فروش نفت، تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا بر خدمات بیمهای و حمل و نقل مربوطه تعلیق میشود."
ملاحظه میشود که در اینجا، تلاشهای بیشتر برای کاهش است که مکث میشود و این یعنی میزان تحریمهای فروش نفت کماکان بهقوت سابق و موجود خود باقی خواهد ماند. آنچه با مکث، و نه توقف یا برچیدن ساز و کارها، مواجه میشود، تلاشهای هرچه بیشتر برای گسترش تور تحریم برای فروش نفت خام ایران است.
بهعلاوه، ایران نمیتواند نه مشتریان موجود خود را، که بههرحال توانسته بودند از تور تحریم آمریکا حذر کنند، تغییر دهد و نه میتواند میزان فروش نفت خام خود به همین خریداران را افزایش دهد. آیا دیده میشود که این نخستین و ظاهراً بزرگترین اقدام آمریکا و متحدان اروپاییاش بهنحوی مصداق ضربالمثل "روغن ریخته را نذر امامزاده کردن" است؟ پرواضح است که اگر آمریکا و متحدانش میتوانستند مشتریان موجود ایران را صید تور تحریمهای نفتی کنند، بدون هیچ تعللی این کار را میکردند و بر فشار بر ایران میافزودند. در این گام نخست، آمریکاییها بسیار هوشمندانه دست از چیزی برداشتند که احتمال داشت در آینده و با تلاشهای بسیار و صرف هزینههایی، در اختیار داشته باشند!
در اینجا یک سؤال مبنایی باقی میماند: ایران بهراستی چگونه میتواند "مکث" آمریکا و متحدان اروپاییاش را راستیآزمایی کند؟ آیا اساساً امکان راستیآزمایی در این زمینه وجود دارد؟
امّا فراهم کردن امکان بازگشت مقدار توافقشده! ملاحظه میشود که در اینجا صحبت از بازگشت داراییهای مسدودشده نیست، بلکه فراهم کردن امکان بازگشت. و این یعنی، اولاً اطناب و تطویل هرچه بیشتر، و ثانیاً کنترل دقیق بازگشت مقدار توافقشدۀ داراییها. از این مهمتر،
ـ "مقدار توافقشده" چقدر است؟
ـ چرا مطلبی به این مهمی در متن توافقنامۀ منتشره، ذکر و قید نشده است؟
ـ بهراستی چه ملاحظات اطلاعاتیـ امنیتی میتوانسته در اینجا مطرح و مؤثر باشد؟
ـ آیا امکان دارد این مقدار شفاهاً در راهرویی یا در ضیافت شامی حل و فصل و توافق شده باشد؟!
ـ آیا، در اینصورت، میتوان نتیجه گرفت که توافقنامۀ تفصیلیِ مهم دیگری با ذکر اعداد و ارقام مشخص وجود دارد؟
ـ در اینصورت، آیا نمایندگان مجلس شورای اسلامی از این توافقنامۀ تفصیلیِ مهم خبر دارند؟
ـ آیا کمیسیون روابط خارجی و امنیت ملّی مجلس شورای اسلامی از آن خبر دارد؟
ـ هیئت رئیسۀ مجلس چطور؟
ـ شورای امنیت ملی کشور هم؟
ـ آیا امکان دارد مراجع و مقامات مشابه فوق در آمریکا و اسرائیل و اروپا، همه بیاطلاع باشند؟ امکان دارد؟!
ـ آیا جا ندارد سؤال کنیم: نامحرم در این میانه کیست؟ کیست که در این دنیا نباید از مفاد توافقشدۀ تفصیلیِ بسیار مهم دیگر، آگاه شود؟
2ـ"تحریمهای آمریکا و اتحادیۀ اروپا در موارد ذیل تعلیق میشود:
الف) صادرات پتروشیمی ایران، منجمله تحریم بر خدمات مربوطه.
ب) طلا و فلزات گرانبها، منجمله تحریم بر خدمات مربوطه."
ضمن استفسار از برخی از مسئولان و افراد مطلع آشکار شد که ایران اساساً صادرات پتروشیمی نه به آمریکا دارد و نه به اروپا. بهعلاوه، عمده صادرات پتروشیمی ایران به خاور دور صورت میگیرد و تحریمها تأثیر قابلتوجهی در این زمینه ایجاد نمیکند. همچنین، در مورد طلا و فلزات گرانبها، ایران با مشکلاتی در این زمینه مواجه نیست. زززیثق
؟؟؟؟؟؟
3ـ "تحریمهای آمریکا بر صنعت خودروی ایران، منجمله تحریم بر خدمات مربوطه تعلیق میشود."
جای تأمل است آیا مراد از این بند، فراهمکردن زمینۀ صادرات خودروی آمریکایی به ایران است یا نوعی همکاری با صنعت خودروسازی؟! با توجه به موضعگیریهای منظم و پایدار آمریکا نسبتبه انقلاب اسلامی ایران، آیا میتوان تصور کرد که این تعلیق تحریم، جهت همکاری صنایع خودروسازی دو کشور صورت بگیرد؟ آیا تعلیق این تحریم، موجب گشایشی در اقتصاد ایران خواهد شد و یا در صنعت خودروسازی بهشدت مسئلهدار آمریکا؟
4ـ "مجاز کردن تدارک و نصب قطعات یدکی در ایران، برای ایمنی پرواز هواپیماهای کشوری و خدمات مربوطه. مجازکردن بازرسی و تعمیرات در ایران، منجمله خدمات مربوطه."
این بند، پاورقی درخور تأمّلی دارد: این تعلیق تحریم میتواند علاوه بر ایران ایر، شامل هر شرکت هواپیمایی مشخصناشدهای بشود. این مشخصناشدگی چه دلالتی دارد؟ و در عمل قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ آیا اطلاعات حاصل از این بازرسیها و تعمیرات، بعدها به کار تحریم هرچه دقیقتر و مؤثرتر در این زمینه نمیآید؟
5ـ "هیچ تحریم جدید مرتبط با هستهای توسط شورای امنیت سازمان ملل انجام نخواهد شد."
آیا با این بند، ایران بهتلویح، قطعنامههای تحريمي سابق شورای امنیت را، که سابقاً و مستمراً غیرقانونی و فاقد وجاهت حقوقی اعلام کرده بود، نپذیرفته است؟
6ـ "هیچ تحریم جدید مرتبط با هستهای توسط اتحادیۀ اروپا انجام نخواهد شد."
7ـ "دولت آمریکا، متناسب با وظایف مربوطۀ رئیس جمهور و کنگره، از تحمیل تحریمهای جدید مرتبط با هستهای، خودداری خواهد کرد."
ملاحظه میشود که بندهای 5 ، 6 ، و 7 که در عمل، تمامیت ساختمان یا رژیم تحریم موجود را تشکیل میدهند، به هیچ وجه شامل مصوبات، سیاستها، و تصمیمات گذشتۀ تحریمی نمیشوند. و این یعنی، تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیۀ اروپا و آمریکا، کمافیالسابق بهقوت خود باقی خواهند ماند.
ـ در این صورت، آیا سخن آقای دکتر ظریف (27/9/92) درست است که "در حال حاضر، ساختمان تحریمها و فضای ایجادشده، فروریخته است"؟
ـ و نیز، آیا بهراستی آنطور که آقای دکتر روحانی قائل است رژیم تحریم، "ترک برداشته است"؟
ـ نیز، آیا سخن آقای دکتر ظریف (27/9/92) درست است که "بر اساس توافقنامۀ ژنو، همۀ تحریمهای شورای امنیت و تحریمهای دوجانبه و چندجانبه برداشته خواهد شد"؟
ـ نیز، آیا سخن آقای دکتر ظریف (3/9/92) درست است که "تحریم نفتی ایران متوقف میشود و ... درآمدهای نفتی آزاد خواهد شد"؟
8ـ "ایجاد یک کانال مالی جهت تسهیل تجارت بشردوستانه برای نیازهای داخلی ایران با استفاده از عواید نفتی مسدودشده در خارج. تجارت بشردوستانه بهگونهای تعریف میشود که شامل مواد غذایی و محصولات کشاورزی، دارو، ابزار و ادوات پزشکی، و هزینههای پزشکی ایجاد شده در خارج از ایران میشود. این کانال شامل بانکهای خارجی معینشده و بانکهای ایرانی نامعینی است که هنگام ایجاد کانال، مشخص خواهد شد."
دو مطلب در مورد این بند، قابل توجه است. نخست اینکه، این بند به گونهای صورتبندی شده که ناخودآگاه انسان را به یاد کشورهای قحطیزده و یا خشکسالیزدۀ فقیر میاندازد. و حال آنکه هر مقیاسی را اتخاذ کنیم، ایران در زمرۀ کشورهای ثروتمند یا بالنسبه ثروتمند قرار میگیرد. در هر حال، ایران با توجه به امکانات و ثروت طبیعی و نیروی انسانی رویهمرفته کارآمد یا بسیار کارآمد و مجرّب، همچون تقریباً تمام کشورها، گهگاه در موارد یا زمینههایی نیازمند مقداری واردات خواهد بود و البته همزمان در موارد دیگری، توان صادراتی دارد.
دوم اینکه، اساساً قوانین آمریکا، این قبیل کالا را معاف از تحریم کرده است و نیازی به ذکر آن در زمرۀ تعلیقات نبوده است. جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، در اطلاعرسانی مطبوعاتیاش بعد از توافقنامۀ ژنو، در همان روز 24 نوامبر 2013 اظهار میکند "ما همچنین تراکنشهای بشردوستانهای را فراهم میکنیم که از پیش، قوانین آمریکا اجازه داده است. هیچ چیزی تغییر نمیکند. در واقع، قوانین تحریم بهطور مشخص، کمکهای بشردوستانه را معاف میکند. بنابراین، این کانال هیچ منبع مالی جدیدی را برای ایران فراهم نخواهد کرد ...". تقریباً عین همین عبارت در برگۀ اطلاعاتی منتشره توسط دفتر دبیر رسانهای کاخ سفید، مورخ 23 نوامبر 2013 نیز ذکر شده است. با توجه به اینکه تراکنشهای بشردوستانه، معاف از قانون تحریمها بوده است، آیا ملاحظه میشود که تیم مذاکرهکنندۀ ایران چه میزان دقت و ظرافت حرفهای در مذاکرات اعمال کرده است؟!
9ـ "این کانال همچنین موارد ذیل را فراهم میکند:
الف) تراکنشهای بانکی برای پرداخت تعهدات مالی ایران به سازمان ملل.
ب) تراکنشهای بانکی جهت پرداخت مستقیم شهریههای دانشجویان ایرانی خارج از ایران به دانشگاهها و کالجها، تا میزان مبلغ توافقشده برای بازۀ ششماهه."
بهراستی چرا باید بهمحض کمترین امکان دسترسی به بخشی از درآمدهای نفتی مسدودشده، بدهیهای حق عضویت به سازمان ملل و سایر سازمانهای عضو خانوادۀ سازمان ملل پرداخت شود؟ بهعنوان یک نمونۀ گویا، آمریکا خود سالهاست مقادیر قابلتوجهی بدهی به سازمان ملل دارد و این پدیدار کمابیش رایجی است که کشورها به علل مختلف، ناکام از پرداخت تعهدات مالی خود به سازمانهای بینالمللی میشوند. آنچه اما بهشدت جای سؤال دارد، این است که این معوقات دقیقاً چقدر است؟ و آیا ایران تعیین میکند چه میزان از بدهیهای خود را پرداخت نماید یا دولت آمریکا؟
همچون بازگشت "مقدار توافقشدۀ" بخشی از داراییهای مسدودشدۀ ایران، در اینجا نیز با تعبیر "مبلغ توافق شده" مواجه میشویم. بدینترتیب، باید سؤال کرد این "مبلغ توافق شده" چقدر است و در کجا ذکر و قید شده است؟ ملاحظه میشود که این اشاراتْ وجود توافقنامۀ تفصیلی دیگری را گریزناپذیر میکند، توافقنامۀ دیگری که مبالغ و جزئیات بسیار مهم اعداد و ارقام در آن مشخص گردیده است.
ـ بهراستی چرا انتشار توافقنامۀ تفصیلی مهم دوم، محرمانه و مخفی شده است؟
ـ در این جا نامحرمان چه کسانیاند؟ آمریکاییها؟ اسرائیلیها؟ و یا ملت ایران؟
10ـ "افزایش آستانههای صدور مجوز برای تراکنشهای تجاری غیر تحریم شده تا مبلغ توافقشده".
در اینجا نیز، "مبلغ توافقشده" ذکر نشده است. این بند بهقدری مبهم طراحیشده که ابداً روشن نیست چه تبعات مالی برای ایران در برخواهد داشت. آنچه امّا آشکار است اینست که این تراکنشها در مورد تجارتهای تحریمناشده است. بنابراین، این سؤال مطرح میشود که چرا در بخش اقدامات داوطلبانۀ آمریکا و متحدان اروپاییاش قرار گرفته است؟
بررسی بخش چهارم توافقنامه شامل خطوط و مواضع کلی
بخش چهارم توافقنامۀ ژنو در واقع خطوط و مواضع کلّی را ترسیم میکند و جزئیات و تفصیل را موکول به مذاکرات آتی کرده است. لذا بسیار مهم و راهبردی است. این بخش دارای هفت بند و یک پاورقی بسیار مهم و مبنایی است.
بند اول دربارۀ بازۀ درازمدتی است که باید مورد توافق قرار گیرد.
بند دوم توجه را به حقوق و وظایف اعضای پیمان عدم گسترش معطوف میکند.
بند سوم دربارۀ برداشتن جامع تحریمهای شورای امنیت، چندجانبه، و ملی است.
بند چهارم درباره غنیسازی است.
بند پنجم هم درباره رآکتور آب سنگین اراک و برطرفکردن نگرانیها نسبت به آن.
بند ششم درباره اقدامات شفافساز و نظارتهای تشدیدشده است.
بند هفتم هم نهایتا چهارچوبی برای برنامۀ هستهای ایران در درازمدت را ترسیم میکند.
در بند سوم بحث "برداشتن کامل تحریمهای مرتبط با هستهایِ شورای امنیت سازمان ملل، چندجانبه و ملّی، ...". مطرح شده است که راجع به ان باید به نکاتی توجه کرد:
ـ با توجه به اینکه این گام قرار است پس از تحقق و اجرای تمام تعهدات ایران آن هم در بازهای درازمدت برداشته شود، آیا سخن آقای دکتر ظریف (27/9/92) درست است که "بر اساس توافق ژنو همۀ تحریمهای شورای امنیت و تحریمهای دوجانبه و چندجانبه هستهای برداشته خواهد شد"؟
نظر به اهمیت بند چهارم که دربارۀ غنیسازی است آن را به همراه بند هفتم که چهارچوب برنامه هستهای ایران را تعیین و ترسیم کرده است بهطور مستقل در بررسی دیگری مورد تحلیل قرار خواهیم داد.
بند پنجم درباره رفع نگرانیها درباره رآکتور اراک است.
این بند تتمهای دارد که بدون هیچ قید زمان و مکان، کاملاً قاطع و برنده، تصریح میکند: "هیچ بازفرآوری و يا ساخت تأسیساتی برای بازفرآوری نباید صورت گیرد." ملاحظه میشود که در این بند سخن از رفع نگرانیها رفته است. و روشن است که دیوار و دامنه این "نگرانیها" چقدر میتواند بلند و بیکران باشد!
اگر در مورد رآکتور آب سنگین اراک شک و شبههای وجود دارد، خوبست سخنان جان کری در پاسخ به سؤالات نمایندگان کنگرۀ آمریکا را بهدقت مرور کنیم. کسانی که کمترین شناختی از ساز و کار قدرت در آمریکا دارند، میدانند که این سخنان مکر و دروغ نیست. و نمایندگان کنگره همه، آنچنان انسانهای سادهلوح و بیاطلاعی نیستند: "نیروگاه اراک برای ما غیرقابلقبول است. بنا بر این توافق، ایران تمام ذخایر اورانیوم 20٪ خود را بیاثر میکند. یعنی آن چیزی که نخست وزیر نتانیاهو در سازمان ملل روی یک تصویر نقاشیشده نشان داد، اکنون 200 کیلوگرم به صفر میرسد. ... نیروگاه اراک برای ما غیرقابلقبول است. ما در گام اول توانستیم از آغاز به کار آن، تزریق مواد و همچنین نصب قطعات نصبنشده جلوگیری کنیم. داشتن یک نیروگاه آب سنگین برای ایران، غیرقابلقبول است … این تنها یک گام اول است، و براساس گام آخر که آمریکا دید واضحی از آن دارد، داشتن یک نیروگاه آب سنگین برای ایران، غیرقابلقبول است و آنها نمیتوانند چنین نیروگاهی داشته باشند." (10 دسامبر 2013).
همانطور که در بالا گفتیم، راهحل جامع دارای یک پاورقی بسیار مهم و مبنایی است: "نسبت به گام نهایی و هر گامی در این میان، اصل مبنایی که "هیچ چیز توافق نشده تا بر سر همه چیز توافق شود" حاکم است." این پاورقی ِظاهراً ناقابل و ظاهراً بدون تبعاتِ ریز و درشت چه پیامدهایی میتواند داشته باشد؟ این اصل، خیلی ساده، میگوید چنانچه بر سر موضوعی در مرحله راهحل جامع توافقی صورت نگیرد به معنای این خواهد بود که توافق بر سر موارد دیگر از جمله موارد توافقشده در گام اول ـــ همان توافقنامۀ سوم آذرماه 1392ـــ منتفی خواهد شد.
امکان دارد به نظر رسد که با توجه به این که این اصل بهنحو متوازن یا متعادلی بیانشده برای هر دو طرف تبعات یکسانی را در پی خواهد داشت. متأسفانه امّا اینطور نیست! اینطور نیست که تبعات یکسانی برای هر دو طرف خواهد داشت. زیرا اجزاء توافقشده در گام اول ابداً یکسان نیست که در صورت عدم توافق بر سر هر یک از اجزاء و بندهای گام نهایی پیامدهای یکسانی برای هر دو طرف به بار آورد.
بهطور مشخص، همانطور که در بالا ذیل بخش بند 12 از تعهدات ایران ملاحظه کردیم ایران چهار بند را متعهد شده است که بند اول بهتنهایی ایران را موظف میکند اطلاعات وسیعی درباره برنامههای ایران برای تأسیسات هستهای، درباره هر یک از ساختمانهای هر یک از مراکز هستهای، درباره مقیاس عملیات هر یک از مکانهایی که سهمی در فعالیتهای هستهای دارند، درباره معادن اورانیوم و نیز کارخانجات نورد اورانیوم در هر جای کشور، و بالأخره درباره منبع تمام مواد مورد استفاده در اختیار آژانس بین المللی انرژی اتمی ـــ در واقع، در اختیار آمریکا و متحدان اروپایی و اسرائیلی و عربی آن ـــ قرار دهد. و ضمناً قید شده که تمام این اطلاعات باید ظرف سه ماه در اختیار آژانس گذاشته شود. اینک تصور کنید پس از گذشت سه ماه، در مورد رآکتور بسیار مهم اراک که برای آمریکا و اسرائیل از بیخ و بنیان "غیرقابلقبول" است وزارت خارجه ایران، بنا به ملاحظاتی از جمله فشار افکار عمومی، با آمریکا بر سر نحوه یا چگونگی عقیمسازی یا برچیدن کامل رآکتور اراک به توافق نرسند. در اینجاست که آن پاورقیِ ظاهرا ناقابلْ قابلیت و ثمرات سهمگین خود را بیسروصدا آشکار میکند!
موافق اصل موردبحث، در آن هنگام، توافقنامه ژنو، خیلی ساده، بیاعتبار و منتفی میشود. امّا در آن زمان، ما و آمریکاییها در چه وضعی قرار داریم؟ ما، با احتساب تنها یکی از بندهای چهارگانه جهت دسترسی بیکران و بیسابقه طول تاریخ، اطلاعات فوقالعاده راهبردیِ صنعتيـامنیتی خود در زمینه معادن اورانیوم، کارخانجات نورد اورانیوم، تأسیسات هستهای، و هرگونه تأسیسات یا کارگاههای مرتبط با هستهای را تقدیم آمریکا کردهایم و حال آنکه آمریکا، چنانچه تمام بندهای اقدامات داوطلبانهاش را لحاظ کنیم، تنها اجازه داده بخشی از مبلغ محرمانۀ توافقشده به ایران داده شود ـــ یک یا دو قسط از 4.2 میلیارد دلار! ـــ تعدادی از قطعات هواپیماهای کشوری تحویل و تعویض شود، احتمالاً مقداری طلا و فلزات گرانبها توسط ایران صادر یا وارد شود، مقداری پتروشیمی که در حال هم چندان دچار مشکلات تحریمی نبوده، صادر شود، و بالأخره مقداری خودروی آمریکایی از دترویت آمریکا وارد بازار مصرف ایران شود.
چکیده گوئیم: ما اطلاعاتی را دادهایم که بههیچوجه برگشتپذیر نیست و تا سالهای سال بر مذاکرات و معاملات و توافقات سیاسی و اقتصادی سایة سنگین و سياه خود را خواهد افکند و در مقابل، آمریکا بخش کوچکی از عواید فروش نفت ما در این ششماه را بهطور اقساطی به ما داده و مكثي در تلاشهای بیشتر برای گسترش تور تحریم فروش نفت را اعمال کردهاست، مکثی که هر لحظه میتواند مرتفع کند، مکثی که کاملاً برگشتپذیر است بدون اینکه کمترین هزینهای بر آمریکا و همپیمانانش تحمیل کند.
روشن است که در اینجا تنها یک بند از تعهدات ایران را در مقابل تقریباً تمام تعهدات آمریکا و اروپائیان قرار دادیم. برای اجتناب از اطالة کلام، ارزیابی برگشتپذیری یا ناپذیری یکایک تعهدات دوازدهگانة ایران، میزان، چگونگی، و هزینههای مترتب بر هر یک از آنها را بر عهدة خوانندگان هوشمند و دقیق میگذارم.
چنانچه این ارزیابی بهدقت و صبوری هر چه بیشتر انجام شود مشکل میتوانم تصور کنم کسی بتواند هوشمندی، درایت، و دقت طرف آمریکایی و اروپایی را تحسین نکند. و در مقابل از این همه بیدقتی و وادادگی طرف خودمان احساس تألّم و تأسف عمیق نکند.
نتیجـــه گیری
به نظر میرسد امروزه بیش از هر زمان دیگری نیاز است که نهادهای متولی سیاست خارجی و نهادهای تاثیرگذار در این موضوع، از قبيل مجلس شوراي اسلامي، شوراي امنيت ملي، و دولت، در چهارچوب رهنمودهای رهبری انقلاب به طور دقیق و مشخص اصول و خطوط قرمز نظام در موضوع هستهای را به صورت شفاف و آشکار تعریف و تبیین نمایند.
البته پرواضح است كه تعيين و ترسيم اين خطوط راهبردي، نيازمند جرياني فكريـاجتماعي است، جرياني بسيار پرتضارب و زمانبر و پر افت و خيز ، كه اين قبيل مراجع و نهادها نهايتاً بهنحوي از آن جريان تغذيه ميكنند. يكي از مهمترين درسهايي كه از اين تحليل بهتدريج آشكار ميشود اينست كه اصول و خطوط قرمز نظام بيشتر شبيه جادههاي مالروي كوهستاني بسيار نادقيق و بسيار انعطافپذيرند، جادههايي كه، به جهت عدم تدقيق و تعيين آن توسط مراكز و نهادهاي فوق، در مذاكرات با غربيان و بهويژه دولت آمريكا حدود و ثغوري عملياتي، ملموس، و دقيق پيدا ميكند. اگر در اين سخن ترديدي وجود دارد. كافيست يكبار ديگر موضعگيريهاي نمايندگان مجلس و عموم رجال سياسي را از سوم آذر 92 به بعد مرور كنيد. البته روشن است كه برخي از رجال سياسي و علمي، موافق سنت ديرينِ "هرچه آن خسرو كند شيرين بود" رفتار ميكنند و ابداً هم برايشان مهم نيست كه خسرو كيست و چه ميگويد و چه ميكند. مهم فقط آنست كه خسرو چهار سال بر اريكه قدرت نشسته است. امّا انصاف دهيم! همه رجال سياسي و علمي ما اينگونه رفتار نميكنند.
لازم است تصريح كنم، وضعيت خطوط قرمز و راهبردي ما، نه عيبناك و معيوب كه بهشدت ليز و لغزنده و متحرك است، و اين صد البته كه براي حيات اتقلاب اسلامي و استمرار آن مهلك است. در نتيجه، لازمست اين خطوط طي فرآيندي نقادانه مورد تدقيق و تنقيح قرارگيرد.
روشن است كه البته ما ميتوانيم كماكان به وضع موجود خود ادامه دهيم. و در نتيجه، پس از هرگونه مذاكرات و توافقاتي ميتوان جریان طبّالی و پایکوبی عميقا تاسفانگيزي را، البته بهمدد همراهیهای بسیار عامیانه و گاه عوامفریبانه رسانههاي رسمي و غير رسمي و نیز جراید تحت حمايت ’استوانههاي‘ مصلحت نظام، به راه انداخت. امّا یادمان باشد رقبای مستکبر و جنایتکار ما ابداً از این جشن و دستافشانیها، و دعاوی شگفتانگیزِ بسیار تأملبرانگیز متأثر و متحيّر نمیشوند. دعاوی تأملبرانگیزی نظیر "فرزندان انقلابی … توانستند در مذاکراتی دشوار و پیچیده، حقانیت ملت ایران در فعالیتهای هستهای را در صحنه بینالمللی اثبات کنند"، "توفیق در این مذاکرات نشان داد که میتوان با رعایت همة اصول و خطوط قرمز نظام، با ارائه منطقی و مستدل مواضع ملت ایران … قدرتهای بزرگ را نیز به احترام به حقوق ملت ایران فراخواند"، و نیز "دستاوردهای قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناختهشدن حقوق هستهای ایران و حراست از دستاوردهای هستهای فرزندان این مرز و بوم بوده است". و بسیار عبرتآموزتر اینکه، حتی برای اینکه توانستهاند ثابتقدمانه خطوط قرمز ما را با موفقیت مطابق منافع و امنیت ملّی خود و همپیمانانشان هرچه دقیقتر و اجراییتر ترسیم و تعیین کنند ابداً دست بدین قبیل قیل و قالها و تبریکگوییهای نادرست و سؤالبرانگيز نمیزنند.
آمریکاییان و متحدانشان از این صحنه متأثر نمیشوند لیکن درسهایی میگیرند. و از جمله مهمترین آنها اینکه: میشود به دموکراسی ایرانی امید بست. دموکراسیای که از دل آن دولتهایی به قدرت برسند که با ما در مجموع، اگرنه همدل، دستکم از سر بيتدبيري يا سوءتدبير همراه و همسو باشند. دولتهایی که برخی از مهمترین دغدغههای حساس و راهبردی ما را از سر بيتدبيري رعایت يا رفع کنند. و بهعلاوه و بسیار مهمتر، بتوانند از سر سوءتدبیر يا بيتدبيري و درایت جریان اصلی انقلاب و نظام را با لطایفالحیل رسانهاي از درون به سمت و سوی اهداف ما سوق دهند. و مهمترین هدف راهبردی ما را، که عبارت باشد از مطیع و منقاد کردن ایران درون جریان حاکم و عمدة نظام بینالمللیِ ساختة ما، با تردستی، و وجاهتی کمنظیر، و بدون کمترین هزینهای برای ما، تحقق بخشند. و این همه کار، توأم با تأیید و تحسین و تبریک عموم رجال سیاسی و رسانهای. به نظر این بنده، این کاری است کارستان و قطعاً شایستة تبریک و تهنیت، تبریک و قدردانیای که آمریکاـاروپاییان هوشمندانه و بیجار و جنجال، مطابق عرف رفتار بینالمللیشان، از طریق حساب و کتابهای ویژهای بدان اهتمام خواهند ورزید.
ـ لازمست در آخر متذکر شوم که در این مقام به موضوعات مهم و مرتبط دیگری از قبیل حق غنیسازی، برنامة غنیسازی ایران، چرایی موضعگیری رژیم صهیونیستی، چگونگی و چرایی موضعگیری رهبری انقلاب، ماجرای اعلامیة اطلاعاتی کاخ سفید و مقادیر و مبالغ مندرج در آن، و هدف راهبردی مشترک آمریکا و اتحادیه اروپا از توافقنامة ژنو و راهحل جامع نپرداختهام. این موضوعات بهنوبة خود شایستة بحث و ارزیابی است، بهعونالله و فضله و کرمه.
ـ بار خدایا! به حرمت و قداست خون شهدای هستهای ـــ
شهید علیمحمدی، شهید شهریاری، شهید احمدیروشن، شهید رضایینژاد ـــ
راستگویان و خادمان را مزید توفیقات، برکات و عاقبتبخیری عطا فرما و غير
اينان را ،اگر قابل هدايتاند، هدايت فرما، و گرنه رسوا و لعنت فرما.