کد خبر: ۱۹۳۱۰۶
زمان انتشار: ۱۱:۱۴     ۰۸ دی ۱۳۹۲
بررسی تحلیلی «توافقنامه ژنو» توسط دکتر سعید زیباکلام
ما اطلاعاتی را داده‌ایم که به هیچ وجه برگشت پذیر نیست و تا سال‌های سال بر مذاکرات و معاملات و توافقات سیاسی و اقتصادی سایة سنگین و سياه خود را خواهد افکند و در مقابل، آمریکا بخش کوچکی از عواید فروش نفت ما در این شش‌ماه را به‌طور اقساطی به ما داده و مكثي در تلاش‌های بیشتر برای گسترش تور تحریم فروش نفت را اعمال کرده است. مکثی که هر لحظه می‌تواند مرتفع کند، مکثی که کاملاً برگشت پذیر است بدون اینکه کمترین هزینه ای بر آمریکا و هم پیمانانش تحمیل کند.
متن زیرتكميل و تنقيحسخنرانیهای دکتر سعید زیباکلام عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران است که طیدر دانشگاههای امام صادق(ع)، صنعتي شريف و در مورد توافقنامه ژنو است.

به گزارش رجانیوز، دکتر سعید زیباکلام در سایقه خود عضویت در انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا، کارشناس ارشدصلح شناسی از دانشگاه برادفورد و دکترای فلسفه از دانشگاه لیدز انگلستان را دارد. ایشان در سال های ابتدایی انقلاب در سمت های مختلفی در دستگاه دیپلماسی کشور از جمله سفیر جمهوری اسلامی ایران در فیلیپین و ریاست اداره سازمان های بین المللی وزارت خارجه حضور داشته است. دکتر زیباکلام همچنین عضو هیئت اعزامی جمهوری اسلامی ایران در بیست و هشتمین اجلاس آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEI) نیز می باشد.

سوالات پیش رو

بسم الله و بالله و في سبيل‌الله و علي مله رسول‌الله

در اين تحليل مي‌خواهم تلاش‌كنم، زمينه‌اي فراهم ‌شود تا بهتر بتوانيم در تأملات و ارزيابي‌هاي خود به همه يا بیشتر پرسش‌هاي مهم و مبنايي زير پاسخ‌ دهيم.

1ـ آيا به‌راستي، بدان‌گونه كه رئيس‌جمهور محترم، آقای دکتر روحانی، گفته‌اند، "در نتيجۀ اين ابتكار … قدرت‌هاي بزرگ به اين نتيجه رسيده‌اند كه تحريم و فشار، راه به جايي نخواهد برد و … راهي جز احترام متقابل و مذاكرة عزتمندانه وجود ندارد"؟

2ـ همچنین، آيا به‌راستي "فرزندان انقلابي … توانستند حقانيت ملت ايران در فعاليت‌هاي هسته‌اي را در صحنه بين‌المللي اثبات كنند

3ـ نيز، آيا به‌راستي، آن‌طور که دکتر روحانی می­گوید، "همة اصول و خطوط قرمز نظام" در این مذاکرات رعایت شده است؟

4ـ آيا اينك با اين توافقنامه "حقوق هسته‌اي و حق غني‌سازي ملت ايران مورد اذعان قدرت‌هاي جهاني ـــ كه سال‌ها سعي بر انكار آن داشتند ـــ قرار گرفته است"؟

5ـ آيا، بدان‌گونه که دکتر روحانی می­گوید، "دستاوردهاي قطعي اين توافق اوليه، به رسميت شناخته‌شدن حقوق هسته‌اي ايران است"؟

6ـ نیز، موافق مدعای وزیر امور خارجه، آقای دکتر ظریف، آیا "بر اساس این توافق ساختار برنامه هسته­ای جمهوري اسلامي ايران به طور کامل حفظ می­شود"؟

7ـ نيز، موافق مدعاي وي، آيا "تحريم نفتي ايران متوقف مي‌شود و … درآمدهاي نفتي آزاد خواهد شد"؟

8ـ به­راستی چرا از ابتدای این مذاکرات وزیر خارجة ایران همواره بر محرمانه‌ماندن آن اصرار و تأکید می‌کرده­اند؟

9ـ به‌راستي جریان مذاکرات از چه کسانی محرمانه ماند؟ از آمریکایی­ها، انگلیسی­ها، فرانسوی­ها، يا اسرائیلی­­ها؟ یا فقط از ملت ایران؟

10ـ چرا هیچ­یک از طرف‌های مذاکراتی ما و به­ویژه اروپا­‌ـ‌آمریکاییان اصراری یا تأکیدی بر محرمانه‌ماندن مذاکرات نداشته­اند؟

11ـ آيا سند منتشرشده توسط وزارت خارجۀ ايران، تنها سند موافقت‌شده است؟

12ـ آيا به‌‌راستي، آنگونه که دکتر روحانی می­گوید، سازمان تحريم‌ها "ترك برداشته است"؟

13ـ و افزون بر "ترک‌برداشتن"، آیا آنگونه که دکتر ظریف می­گوید، "در حال حاضر ساختمان تحریم‌ها و فضای ایجاد­شده فرو­ریخته است"؟

توافقنامة چهار صفحه­ای ژنو حاوی چهار بخش است:

نخست، دیباچه.

دوم، اجزاء گام اوّلی که ایران متعهد می­شود اقداماتی را داوطلبانه انجام دهد.

سوم، اقدامات داوطلبانه‌ای که 1+5 متعهد می­شود داوطلبانه انجام بدهد.

چهارم، اجزاء گام نهایی راه­حلّ جامع.

نظر­ به­ اینکه در موضوع حق غنی­سازی، مشاجراتی میان محمد‌جواد ظریف و جان کری بلافاصله پس از انعقاد توافقنامه رخ می­دهد و دیباچه مورد استنباط دکتر ظریف قرار می‌گیرد، در اینجا دیباچه را مورد بحث قرار نخواهم داد. همچنین، نظر به اینکه دربارة قطعنامه­های شورای امنیت سازمان ملل بحث مستقلی در بخش‌های پایانی خود خواهیم داشت اشاره­ای به مطلب مندرج در دیباچه نمی­کنم و مستقیم به بخش اقدامات ایران می­پردازیم.

ایران به چه مواردی متعهد شده است؟/ فعالیت‌های هسته­ای ایران؛ "حفظ ساختار" یا "عقب­گرد"؟

1- "از اورانیوم غنی­شده 20% موجود، نیمی به­صورت ذخیرة 20% اکسید اورانیوم برای تولید سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران حفظ شود. مابقی 20% اورانیوم غنی­شده باید به اورانیوم تا غنای 5% رقیق شود. هیچ خط تولید بازتبدیلی نباید وجود داشته باشد."

"ایران اعلام می­کند که ظرف شش‌ماه مورد نظر، اورانیوم بالاتر از 5% غنی­سازی نخواهد کرد."

"ایران اعلام می­کند که هیچ­گونه پیشرفت‌های اضافی در فعالیت­های خود در تأسیسات غنی‌سازی سوخت نطنز، فردو، و رآکتور اراک نخواهد داشت."

هر یک از این مراکز دارای پاورقی است که بسیار مهم است. در پاورقی 1 که مربوط به تأسیسات نطنز می­باشد قید می­شود که:

* "ایران هگزا­فلورید اورانیوم به سانتریفیوژهای نصب‌شده لیکن فعال‌نشده، تزریق نخواهد کرد.

* ایران سانتریفیوژهای اضافی نصب نخواهد کرد.

* ایران در این شش­ماه اول سانتریفیوژهای موجود را با سانتریفیوژهایی از همان نوع جایگزین می‌کند."

در مورد قید سوم این پاورقی، با افراد مختلف مرتبط با ماجرای هسته­ای گفتگو و کسب اطلاع شد لیکن متأسفانه برای هیچ­یک از این افراد ابداً روشن نبود که جایگزینی سانتریفیوژهای موجود، نه معیوب، چه تبعات صنعتی یا اقتصادی و مالی براي ايران دارد.

در پاورقی 2 که به تأسیسات فردو مربوط می­شود قید می­شود که:

* "هیچ غنی­سازی­ای بیش از 5% در چهار آبشاری که در حال حاضر اورانیوم غنی­سازی می­کند، انجام نشود.

* ظرفيت غني­سازي افزايش داده نشود.

* هگزا فلورید اورانیوم (همان UF6) به دوازده آبشار دیگر تزریق نشود، آبشارهایی که در حالت غیرعملیاتی باقی خواهند ماند.

* هیچ اتصالاتی میان آبشارها ایجاد نشود.

* و بالأخره، ایران در ظرف این اولین شش­ماه سانتريفيوژهای موجود را با سانتریفیوژهایی از همان نوع جایگزین خواهد کرد."

در پاورقی 3، "ایران اعلام می­کند که، با توجه به نگرانی­های مربوط ­به ساخت رآکتور اراک،

* برای شش ماه این رآکتور را راه­اندازی نکند.

* سوخت یا آب­ سنگین به سایت رآکتور حمل نکند.

* سوخت بیشتری را تست نکند.

* سوخت بیشتری برای رآکتور تولید نکند.

* قطعات باقیماندة رآکتور را نصب نکند."

از خود سؤال کنیم: آیا این اقدامات دلالتی جز تعلیق و تعطیلی هر­گونه فعالیت در رآکتور اراک دارد؟ و آیا این اقدامات مقدمه و تمهیدی برای برچیدن کامل رآکتور آب سنگین اراک نیست؟ چنانچه اظهارات بعدیِ بسیار جدّی مقامات عالی‌رتبة آمریکایی و نیز رفتار مقامات عالی­رتبة ایرانی را به موارد متعهدشدۀ ایران اضافه کنیم به‌نحو روشن و بیّنی درخواهیم یافت که این دو سؤال چقدر به­جا و درست طرح شده­اند.

"هنگامی که خط تبدیل اورانیوم 5% غنی­شده به اکسید اورانیوم آماده شد ایران تصمیم گرفته­ است که اورانیوم­های جدیداً غنی­شده تا 5% ظرف این شش­ماه را به اکسید اورانیوم تبدیل کند."

روشن است که در نتیجة این مادّه، یک گرم به ذخاير اورانیوم غنی­شده تا 5% ایران در این شش­ماه اضافه نخواهد شد. به­عبارتی دیگر، این تعهد به­لحاظ اثر به­مانند اینست که گفته می­شد ایران باید غنی­سازی اورانیوم را به­طور کامل متوقف کند.

"ایران هیچ تأسیساتی برای غنی­سازی ایجاد نخواهد کرد."

آیا روشن نیست که این تعهد ادامۀ پیشرفت کمّی و کیفی تأسیسات غنی­سازی را به­طور کامل متوقف می­کند؟ همچنین، از خود سؤال کنیم: آیا امکان دارد این توقف کامل در راه­حلّ جامع منتفی شود؟ آیا به­واقع قابل­تصور است که آمریکايیان از این توفیق چشمگیر خود حتی یک­­وجب صرف‌نظر کنند؟

"ایران به فعالیت‌های تحقیق و توسعة نظارت‌شده­ای ادامه خواهد داد ـــ شامل فعالیت‌های تحقیق و توسعة غنی­سازی جاری­اش ـــ که برای انباشت اورانیوم غنی­شده طراحی نشده باشد."

آشکار است که این تعهد، هر نوع فعالیت تحقیق و توسعه­ایِ جاری و آینده را که به­نحوی در مسیر انباشت اورانیوم غنی‌شده باشد را منتفی می­کند. و این یعنی، هر نوع پژوهشی که مستقیم یا غیر­مستقیم ارتباطی با انباشت اورانیوم غنی­شده داشته­باشد باید متوقف شود.

"هیچ بازفرآوری و یا ساخت تأسیساتی برای بازفرآوری نباید انجام شود."به ­عبارتی دیگر، نه­تنها هیچ تأسیسات بازفرآوری نباید ساخته شود بلکه تأسیسات موجود هم باید برچیده شود. آیا همة کشورهایی که دارای برنامة هسته­ای هستند هم، چنین تعهداتی به آژانس و یا به دولت آمریکا و متحدان اروپایی­اش سپرده­اند؟

8 ـ"در اختیارگذاشتن اطلاعات به آژانس بین­المللی انرژی اتمی شامل:

الف) اطلاعات دربارة برنامة ایران برای تأسیسات هسته­ای.

ب) توصیف هر یک از ساختمان­های هر یک از مراکز هسته‌ای.

ج) توصیف مقیاس عملیات هر یک از مکان­هایی که سهمی در فعالیت­های هسته­ای دارند.

د) اطلاعات دربارة معادن اورانیوم و نیز کارخانجات نورد اورانیوم.

ه) اطلاعات دربارة منبع تمام مواد مورد استفاده."

"این اطلاعات ظرف سه ماه از اتخاذ این اقدامات فراهم خواهد شد."

"تسلیم یک پرسش­نامة روزآمد شده جهت تشخیص ناتوانی برای رآکتور اراک."

این پرسش­نامه­ای است که آژانس انحصاراً برای رآکتور اراک طراحی کرده تا ایران تمام اطلاعات آن رآکتور را در اختیار آژانس قرار دهد.

10ـ"برداشتن گام­هایی جهت توافق با آژانس جهت فرجام‌بخشیدن به یک رویکرد حفاظتی برای رآکتور اراک."

به عبارت ساده­تر، ایران متعهد می­شود برای طراحی یک برنامة حفاظتی و نظارتی کامل بر رآکتور اراک با آژانس وارد مذاکره شود و نهایتاً برنامه­ای مورد قبول آژانس ارائه کند.

11ـ"دسترسی روزانه بازرسان آژانس هنگامی‌که بازرسان دیگری برای مقاصد راستی­آزمایی اطلاعات طراحی، راستی­آزمایی دستگاه‌های موقت، راستی­آزمایی دستگاه‌های فیزیکی در فردو و نطنز حضور ندارند، و نیز بازرسی­های سرزده به­منظور دسترسی به بایگانی­های مراقبتیِ آفلاین."

باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در مرکز سابان در پاسخ به سؤالی دربارة چیستی تضمینِ نساختن سلاح هسته­ای توسط ایران، با توجه به اینکه رؤسای جمهور سابق آمریکا دربارة پاکستان و کرة شمالی نیز گفته بودند آنها سلاح هسته­ای نخواهند ساخت، می­گوید هیچ تضمین بنیادینی وجود ندارد. لیکن ما امکانات رصدی و نظارتی بی‌سابقه‌ای را طراحی کرده­ایم که تعهدات و قول­های ایران را در شش ماه آینده به­دقت مورد راستی‌آزمایی قرار خواهد داد. اوباما راست می­گوید و برای خوش‌کردن دل صهیونیست­های قسم­خوردۀ حاضر در آن برنامه به آنها دروغ نمی­گوید. "دسترسی روزانة بازرسان آژانس"، به­یقین، در طول تاریخ آژانس، بی­همتا و یکتاست. آری! به­راستی یک چنین نظارتی در طول تاریخ بر هیچ کشور مستقلی تحمیل نشده است.

12ـ"بازرسان آژانس می­توانند دسترسی مدیریت‌شده به امکانات ذیل را داشته باشند:

الف) کارگاه­های مونتاژ سانتریفیوژ

ب) کارگاه‌های تولید چرخنده­های سانتریفیوژ

ج) تأسیسات ذخیره­سازی

د) معادن اورانیوم و کارخانجات نورد اورانیوم."

مادة الف پاورقی بسیار مهمی دارد که اگر مهم­تر از خود آن نباشد، اهمیت کمتری ندارد. پاورقی اعلام می­کند تولید سانتریفیوژ ایران در این شش­ماه منحصر به جایگزین‌کردن ماشین­های معیوب خواهد شد.

از خود بپرسیم: دسترسی و بازرسی این قبیل اماکن چه ارتباطی به غنی­سازی اورانیوم دارد؟ و چرا باید بازرسان آژانس هم از محل و مکان تأسیسات فوق، اطلاع داشته باشند و هم امکان بازرسی از درون آنها داشته باشند؟ جا دارد متذکر شوم که از ابتدای مناقشات آمریکا و متحدان اروپایی­اش با ایران بر سر برنامة هسته­ای ایران، این نخستین­بار است که آمریکا‌ـ‌اروپايیان یک­چنین دسترسی اطلاعاتی بی­کران به تمام اجزاء و جوارح و جزئیات تأسیساتی و کارگاهی و تولیدی، و محل و آدرس آنها پیدا می­کنند. به­طوری که اینک به­نظر می­رسد تعلیق­های خفت­بار سال 1382 در مقایسه با این مجموعه از تعلیق­ها، توقف­ها، نظارت­ها، بازبینی­ها، و از بین‌بردن اورانیوم غنی­شده 20% و تبدیل اورانیوم 5% به اکسید اورانیوم، چقدر کمتر رسوا و حقارت­انگیز است.

جمع بندی تعهدات ایران

پیش از طرح تعهدات داوطلبانة آمریکا و متحدانش، خوبست یک جمع­بندی از اقدامات داوطلبانة ایران داشته باشیم.

1. تمام ذخاير اورانیوم 20% غنی­شده از بین می­رود.

2. غنی­سازی بالای 5% در تمام مراکز هسته­ای ایران به­طور کامل و برای همیشه متوقف و تعطیل می­شود.

3. اورانیوم غنی­شده تا 5% در شش­ماه مورد نظر تماماً به اکسید اورانیوم تبدیل می­شود.

4. غنی­سازی توسط سانتریفیوژهای نصب لیکن فعال­نشده منتفی می­شود.

5. نصب و فعال­سازی سانتریفیوژ جدید منتفی می­شود.

6. افزایش ظرفیت غنی­سازی در تمام مراکز هسته­ای ایران منتفی می­شود.

7. رآکتور اراک راه­اندازی نمی­شود، سوخت یا آب سنگین به سایت رآکتور حمل نمی­شود، سوخت بیشتری برای این رآکتور تولید نمی­شود، و قطعات باقی­مانده رآکتور نصب نمی­شود. جان­ کلام در یک کلام: رآکتور اراک آماده برای برچیدن و تخریب کامل می­شود.

8. هیچ تأسیساتی برای غنی­سازی ایجاد نمی­شود.

9. هرگونه فعالیت­های تحقیق و توسعه که زمینه­ساز یا مرتبط با انباشت اورانیوم غنی­شده باشد متوقف می­شود.

10. تولید سانتریفیوژ متوقف می­شود مگر جهت جایگزینی سانتریفیوژهای معیوب.

11. بازفرآوری و یا ساخت تأسیسات برای بازفرآوری تعطیل می­شود.

12. اطلاعات و بازرسی­های بی­سابقه و بی‌کران نه فقط دربارة نطنز و فردو، که شامل رآکتور اراک، کارگاه‌های ساخت سانتریفیوژها، ساخت چرخنده­های سانتریفیوژها، انبارکردن سانتریفیوژها و چرخنده­ها، معادن اورانیوم، کارخانجات نورد اورانیوم، و منبع هر‌‌گونه مواد یا قطعة مرتبط باید به‌طور کامل فراهم شود.

امیدوارم این جمع‌بندی، قدری اگر نه کاملاً، زمینه را برای پاسخگویی به برخی از سؤالات ابتدای این تحلیل فراهم کرده باشد.

معنای پذیرفتن این تعهدات توسط ایران چیست؟

ـ آیا اینک می‌توان مدعی شد که "در نتیجه این ابتکار ... قدرت‌های بزرگ به این نتیجه رسیده‌اند که تحریم و فشار راه به جایی نخواهد برد و ... راهی جز احترام متقابل و مذاکرۀ عزتمندانه وجود ندارد"؟

ـ آیا این سخن درست است که "فرزندان انقلابی ... توانستند حقانیت ملت ایران در فعالیت‌های هسته‌ای را در صحنۀ بین‌المللی اثبات کنند"؟

ـ آیا به‌راستی "همه اصول و خطوط قرمز نظام" در این مذاکرات و توافقنامه رعایت شده است؟

ـ آیا به‌واقع "حقوق هسته‌ای و حق غنی‌سازی ملت ایران، مورد اذعان قدرت‌های جهانی ـــ که سال‌ها سعی بر انکار آن داشتند ـــ قرار گرفته‌ است"؟

ـ آیا این سخن درست است که "دستاورد قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناخته‌شدن حقوق هسته‌ای ایران است"؟

ـ آیا سخن آقای دکتر ظریف (3/9/92) درست است که "بر اساس این توافق، ساختار برنامه هسته­ای جمهوری اسلامی ایران به طور کامل حفظ می­شود"؟

ـ آیا سخن آقای دکتر ظریف (27/9/92) درست است که "ساختمان برنامه هسته­ای ما حفظ شده است"؟

ـ آیا سخن معاون بین­المللی وزیر امور خارجه، آقای دکتر عراقچی، درست است که "ما اقداماتی را در گام اول توافق کرده­ایم که باعث می­شود کل ساختار هسته­ای کشور حفظ شود، هیچ دستگاهی خاموش نمی‌شود و هیچ برنامه­ای به عقب باز نمی­گردد"؟

طرف غربی به چه مواردی متعهد شده است؟/ کدام ترک‌برداشتن یا فروپاشی ساختمان تحریم­ها؟!

اینک وقت آن رسیده که ملاحظه کنیم آمریکا و متحدان اروپایی­شان متعهد به چه اقدامات داوطلبانه­ای­ شده­اند.

1ـ"تلاش‌ها جهت کاهش بیشتر فروش نفت خام ایران مکث شود، به‌طوری که مشتریان موجود بتوانند میانگین موجود نفت خام را خریداری کنند. امکان بازگشت مقدار توافق­شده­ای از درآمدهای نفتی که در خارج مسدود شده‌است، فراهم شود. برای این قبیل فروش نفت، تحریم­های اتحادیه اروپا و آمریکا بر خدمات بیمه­ای و حمل و نقل مربوطه تعلیق می­شود."

ملاحظه می­شود که در اینجا، تلاش­های بیشتر برای کاهش است که مکث می­شود و این یعنی میزان تحریم­های فروش نفت کماکان به­قوت سابق و موجود خود باقی خواهد ‌ماند. آنچه با مکث، و نه توقف یا برچیدن ساز و کارها، مواجه می­شود، تلاش‌های هرچه بیشتر برای گسترش تور تحریم برای فروش نفت خام ایران است.

به‌علاوه، ایران نمی­تواند نه مشتریان موجود خود را، که به‌هرحال توانسته بودند از تور تحریم آمریکا حذر کنند، تغییر دهد و نه می­تواند میزان فروش نفت خام خود به همین خریداران را افزایش دهد. آیا دیده می­شود که این نخستین و ظاهراً بزرگترین اقدام آمریکا و متحدان اروپایی­اش به­نحوی مصداق ضرب­المثل "روغن ریخته را نذر امامزاده کردن" است؟ پرواضح است که اگر آمریکا و متحدانش می­توانستند مشتریان موجود ایران را صید تور تحریم­های نفتی کنند، بدون هیچ تعللی این کار را می­کردند و بر فشار بر ایران می‌افزودند. در این گام نخست، آمریکایی­ها بسیار هوشمندانه دست از چیزی برداشتند که احتمال داشت در آینده و با تلاش‌های بسیار و صرف هزینه­هایی، در اختیار داشته باشند!

در اینجا یک سؤال مبنایی باقی می­ماند: ایران به‌راستی چگونه می‌تواند "مکث" آمریکا و متحدان اروپایی­اش را راستی­آزمایی کند؟ آیا اساساً امکان راستی­آزمایی در این زمینه وجود دارد؟

امّا فراهم کردن امکان بازگشت مقدار توافق­شده! ملاحظه می­شود که در اینجا صحبت از بازگشت دارایی­های مسدود­شده نیست، بلکه فراهم کردن امکان بازگشت. و این یعنی، اولاً اطناب و تطویل هرچه بیشتر، و ثانیاً کنترل دقیق بازگشت مقدار توافق­شدۀ دارایی­ها. از این مهم‌تر،

ـ "مقدار توافق­شده" چقدر است؟

ـ چرا مطلبی به این مهمی در متن توافقنامۀ منتشره، ذکر و قید نشده است؟

ـ به‌راستی چه ملاحظات اطلاعاتی­ـ ­امنیتی می­توانسته در اینجا مطرح و مؤثر باشد؟

ـ آیا امکان دارد این مقدار شفاهاً در راهرویی یا در ضیافت شامی حل و فصل و توافق‌ شده‌ باشد؟!

ـ آیا، در این‌صورت، می­توان نتیجه گرفت که توافقنامۀ تفصیلیِ مهم دیگری با ذکر اعداد و ارقام مشخص وجود دارد؟

ـ در این‌صورت، آیا نمایندگان مجلس شورای اسلامی از این توافقنامۀ تفصیلیِ مهم خبر دارند؟

ـ آیا کمیسیون روابط خارجی و امنیت ملّی مجلس شورای اسلامی از آن خبر دارد؟

ـ هیئت رئیسۀ مجلس چطور؟

ـ شورای امنیت ملی کشور هم؟

ـ آیا امکان دارد مراجع و مقامات مشابه فوق در آمریکا و اسرائیل و اروپا، همه بی­اطلاع باشند؟ امکان دارد؟!

ـ آیا جا ندارد سؤال کنیم: نامحرم در این میانه کیست؟ کیست که در این دنیا نباید از مفاد توافق­شدۀ تفصیلیِ بسیار مهم دیگر، آگاه شود؟

2ـ"تحریم­های آمریکا و اتحادیۀ اروپا در موارد ذیل تعلیق می­شود:

الف) صادرات پتروشیمی ایران، منجمله تحریم بر خدمات مربوطه.

ب) طلا و فلزات گرانبها، منجمله تحریم بر خدمات مربوطه."

ضمن استفسار از برخی از مسئولان و افراد مطلع آشکار شد که ایران اساساً صادرات پتروشیمی نه به آمریکا دارد و نه به اروپا. به­علاوه، عمده صادرات پتروشیمی ایران به خاور دور صورت می­گیرد و تحریم­ها تأثیر قابل­توجهی در این زمینه ایجاد نمی­کند. همچنین، در مورد طلا و فلزات گرانبها، ایران با مشکلاتی در این زمینه مواجه نیست. زززیثق

؟؟؟؟؟؟

3ـ "تحریم­های آمریکا بر صنعت خودروی ایران، منجمله تحریم بر خدمات مربوطه تعلیق می­شود."

جای تأمل است آیا مراد از این بند، فراهم‌کردن زمینۀ صادرات خودروی آمریکایی به ایران است یا نوعی همکاری با صنعت خودروسازی؟! با توجه به موضع­گیری­های منظم و پایدار آمریکا نسبت­به انقلاب اسلامی ایران، آیا می­توان تصور کرد که این تعلیق تحریم، جهت همکاری صنایع خودروسازی دو کشور صورت بگیرد؟ آیا تعلیق این تحریم، موجب گشایشی در اقتصاد ایران خواهد شد و یا در صنعت خودروسازی به­شدت مسئله­دار آمریکا؟

4ـ "مجاز کردن تدارک و نصب قطعات یدکی در ایران، برای ایمنی پرواز هواپیماهای کشوری و خدمات مربوطه. مجازکردن بازرسی و تعمیرات در ایران، منجمله خدمات مربوطه."

این بند، پاورقی درخور تأمّلی دارد: این تعلیق تحریم می­تواند علاوه بر ایران ­ایر، شامل هر شرکت هواپیمایی مشخص­ناشده­ای بشود. این مشخص­ناشدگی چه دلالتی دارد؟ و در عمل قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ آیا اطلاعات حاصل از این بازرسی­ها و تعمیرات، بعدها به کار تحریم هرچه دقیق­تر و مؤثرتر در این زمینه نمی‌آید؟

5ـ "هیچ تحریم جدید مرتبط با هسته­ای توسط شورای امنیت سازمان ملل انجام نخواهد شد."

آیا با این بند، ایران به­تلویح، قطعنامه­های تحريمي سابق شورای امنیت را، که سابقاً و مستمراً غیرقانونی و فاقد وجاهت حقوقی اعلام کرده­ بود، نپذیرفته است؟

6ـ "هیچ تحریم جدید مرتبط با هسته­ای توسط اتحادیۀ اروپا انجام نخواهد شد."

7ـ "دولت آمریکا، متناسب با وظایف مربوطۀ رئیس جمهور و کنگره، از تحمیل تحریم­های جدید مرتبط با هسته­ای، خودداری خواهد کرد."

ملاحظه می­شود که بندهای 5 ، 6 ، و 7 که در عمل، تمامیت ساختمان یا رژیم تحریم موجود را تشکیل می­دهند، به ­هیچ وجه شامل مصوبات، سیاست­ها، و تصمیمات گذشتۀ تحریمی نمی­شوند. و این یعنی، تحریم­های شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیۀ اروپا و آمریکا، کمافی­السابق به­قوت خود باقی خواهند ماند.

ـ در این صورت، آیا سخن آقای دکتر ظریف (27/9/92) درست است که "در حال حاضر، ساختمان تحریم­ها و فضای ایجاد­شده، فروریخته است"؟

ـ و نیز، آیا به­راستی آن‌طور که آقای دکتر روحانی قائل است رژیم تحریم، "ترک برداشته است"؟

ـ نیز، آیا سخن آقای دکتر ظریف (27/9/92) درست است که "بر اساس توافقنامۀ ژنو، همۀ تحریم‌های شورای امنیت و تحریم­های دوجانبه و چندجانبه برداشته خواهد شد"؟

ـ نیز، آیا سخن آقای دکتر ظریف (3/9/92) درست است که "تحریم نفتی ایران متوقف می­شود و ... درآمدهای نفتی آزاد خواهد شد"؟

8ـ "ایجاد یک کانال مالی جهت تسهیل تجارت بشردوستانه برای نیازهای داخلی ایران با استفاده از عواید نفتی مسدودشده در خارج. تجارت بشردوستانه به­گونه­ای تعریف می­شود که شامل مواد غذایی و محصولات کشاورزی، دارو، ابزار و ادوات پزشکی، و هزینه­های پزشکی ایجاد ­شده در خارج از ایران می­شود. این کانال شامل بانک­های خارجی معین­شده و بانک­های ایرانی نامعینی است که هنگام ایجاد کانال، مشخص خواهد شد."

دو مطلب در مورد این بند، قابل­ توجه است. نخست اینکه، این بند به گونه­ای صورت‌بندی ­شده که ناخودآگاه انسان را به یاد کشورهای قحطی­زده و یا خشکسالی­زدۀ فقیر می­اندازد. و حال آنکه هر مقیاسی را اتخاذ کنیم، ایران در زمرۀ کشورهای ثروتمند یا بالنسبه ثروتمند قرار می­گیرد. در هر حال، ایران با توجه به امکانات و ثروت طبیعی و نیروی انسانی روی­هم­رفته کارآمد یا بسیار کارآمد و مجرّب، همچون تقریباً تمام کشورها، گهگاه در موارد یا زمینه­هایی نیازمند مقداری واردات خواهد بود و البته همزمان در موارد دیگری، توان صادراتی دارد.

دوم اینکه، اساساً قوانین آمریکا، این قبیل کالا را معاف از تحریم کرده است و نیازی به ذکر آن در زمرۀ تعلیقات نبوده است. جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، در اطلاع‌رسانی مطبوعاتی­اش بعد از توافقنامۀ ژنو، در همان روز 24 نوامبر 2013 اظهار می­کند "ما همچنین تراکنش­های بشردوستانه­ای را فراهم می­کنیم که از پیش، قوانین آمریکا اجازه داده است. هیچ چیزی تغییر نمی­کند. در واقع، قوانین تحریم به‌طور مشخص، کمک­های بشردوستانه را معاف می­کند. بنابراین، این کانال هیچ منبع مالی جدیدی را برای ایران فراهم نخواهد کرد ...". تقریباً عین همین عبارت در برگۀ اطلاعاتی منتشره توسط دفتر دبیر رسانه­ای کاخ سفید، مورخ 23 نوامبر 2013 نیز ذکر شده است. با توجه به اینکه تراکنش­های بشردوستانه، معاف از قانون تحریم­ها بوده است، آیا ملاحظه می­شود که تیم مذاکره­کنندۀ ایران چه میزان دقت و ظرافت حرفه­ای در مذاکرات اعمال کرده است؟!

9ـ "این کانال همچنین موارد ذیل را فراهم می­کند:

الف) تراکنش­های بانکی برای پرداخت تعهدات مالی ایران به سازمان ملل.

ب) تراکنش­های بانکی جهت پرداخت مستقیم شهریه­های دانشجویان ایرانی خارج از ایران به دانشگاه‌ها و کالج‌ها، تا میزان مبلغ توافق­شده برای بازۀ شش‌ماهه."

به‌راستی چرا باید به­محض کم‌ترین امکان دسترسی به بخشی از درآمدهای نفتی مسدودشده، بدهی‌های حق عضویت به سازمان ملل و سایر سازمان­های عضو خانوادۀ سازمان ملل پرداخت شود؟ به­عنوان یک نمونۀ گویا، آمریکا خود سالهاست مقادیر قابل­توجهی بدهی به سازمان ملل دارد و این پدیدار کمابیش رایجی است که کشورها به علل مختلف، ناکام از پرداخت تعهدات مالی خود به سازمان­های بین­المللی می­شوند. آنچه اما به‌شدت جای سؤال دارد، این است که این معوقات دقیقاً چقدر است؟ و آیا ایران تعیین می­کند چه میزان از بدهی­های خود را پرداخت نماید یا دولت آمریکا؟

همچون بازگشت "مقدار توافق­شدۀ" بخشی از دارایی­های مسدود­شدۀ ایران، در اینجا نیز با تعبیر "مبلغ توافق شده" مواجه می‌شویم. بدین­ترتیب، باید سؤال کرد این "مبلغ توافق شده" چقدر است و در کجا ذکر و قید شده است؟ ملاحظه می­شود که این اشاراتْ وجود توافقنامۀ تفصیلی دیگری را گریزناپذیر می‌کند، توافقنامۀ دیگری که مبالغ و جزئیات بسیار مهم اعداد و ارقام در آن مشخص گردیده است.

ـ به‌راستی چرا انتشار توافقنامۀ تفصیلی مهم دوم، محرمانه و مخفی شده است؟

ـ در این جا نامحرمان چه کسانی‌اند؟ آمریکایی‌ها؟ اسرائیلی‌ها؟ و یا ملت ایران؟

10ـ "افزایش آستانه‌های صدور مجوز برای تراکنش‌های تجاری غیر تحریم شده تا مبلغ توافق‌شده".

در این‌جا نیز، "مبلغ توافق‌شده" ذکر نشده است. این بند به‌قدری مبهم طراحی‌شده که ابداً روشن نیست چه تبعات مالی برای ایران در برخواهد داشت. آنچه امّا آشکار است اینست که این تراکنش‌ها در مورد تجارت‌های تحریم‌ناشده است. بنابراین، این سؤال مطرح می‌شود که چرا در بخش اقدامات داوطلبانۀ آمریکا و متحدان اروپایی‌اش قرار گرفته است؟

بررسی بخش چهارم توافقنامه شامل خطوط و مواضع کلی

بخش چهارم توافقنامۀ ژنو در واقع خطوط و مواضع کلّی را ترسیم می‌کند و جزئیات و تفصیل را موکول به مذاکرات آتی کرده است. لذا بسیار مهم و راهبردی است. این بخش دارای هفت بند و یک پاورقی بسیار مهم و مبنایی است.

بند اول دربارۀ بازۀ درازمدتی است که باید مورد توافق قرار گیرد.

بند دوم توجه را به حقوق و وظایف اعضای پیمان عدم گسترش معطوف می‌کند.

بند سوم دربارۀ برداشتن جامع تحریم‌های شورای امنیت، چندجانبه، و ملی است.

بند چهارم درباره غنی‌سازی است.

بند پنجم هم درباره رآکتور آب سنگین اراک و برطرف‌کردن نگرانی‌ها نسبت به آن.

بند ششم درباره اقدامات شفاف‌ساز و نظارت‌های تشدید‌شده است.

بند هفتم هم نهایتا چهارچوبی برای برنامۀ هسته‌ای ایران در درازمدت را ترسیم می‌کند.

در بند سوم بحث "برداشتن کامل تحریم‌های مرتبط با هسته‌ایِ شورای امنیت سازمان ملل، چندجانبه و ملّی، ...". مطرح شده است که راجع به ان باید به نکاتی توجه کرد:

ـ با توجه به اینکه این گام قرار است پس از تحقق و اجرای تمام تعهدات ایران آن هم در بازه‌ای درازمدت برداشته شود، آیا سخن آقای دکتر ظریف (27/9/92) درست است که "بر اساس توافق ژنو همۀ تحریم‌های شورای امنیت و تحریم‌های دوجانبه و چندجانبه هسته‌ای برداشته خواهد شد"؟

نظر به اهمیت بند چهارم که دربارۀ غنی‌سازی است آن را به همراه بند هفتم که چهارچوب برنامه هسته‌ای ایران را تعیین و ترسیم کرده است به‌طور مستقل در بررسی دیگری مورد تحلیل قرار خواهیم داد.

بند پنجم درباره رفع نگرانی‌ها درباره رآکتور اراک است.

این بند تتمه‌ای دارد که بدون هیچ قید زمان و مکان، کاملاً قاطع و برنده، تصریح می‌کند: "هیچ بازفرآوری و يا ساخت تأسیساتی برای بازفرآوری نباید صورت گیرد." ملاحظه می‌شود که در این بند سخن از رفع نگرانی‌ها رفته است. و روشن است که دیوار و دامنه این "نگرانی‌ها" چقدر می‌تواند بلند و بی‌کران باشد!

اگر در مورد رآکتور آب سنگین اراک شک و شبهه‌ای وجود دارد، خوبست سخنان جان کری در پاسخ به سؤالات نمایندگان کنگرۀ آمریکا را به­دقت مرور کنیم. کسانی که کم‌ترین شناختی از ساز و کار قدرت در آمریکا دارند، می‌دانند که این سخنان مکر و دروغ نیست. و نمایندگان کنگره همه، آن‌چنان انسان‌های ساده­لوح و بی‌اطلاعی نیستند: "نیروگاه اراک برای ما غیرقابل‌قبول است. بنا بر این توافق، ایران تمام ذخایر اورانیوم 20٪ خود را بی‌اثر می‌کند. یعنی آن چیزی که نخست وزیر نتانیاهو در سازمان ملل روی یک تصویر نقاشی‌شده نشان داد، اکنون 200 کیلوگرم به صفر می‌رسد. ... نیروگاه اراک برای ما غیرقابل‌قبول است. ما در گام اول توانستیم از آغاز به کار آن، تزریق مواد و همچنین نصب قطعات نصب‌‌نشده جلوگیری کنیم. داشتن یک نیروگاه آب سنگین برای ایران، غیرقابل‌قبول است … این تنها یک گام اول است، و براساس گام آخر که آمریکا دید واضحی از آن دارد، داشتن یک نیروگاه آب سنگین برای ایران، غیرقابل‌قبول است و آن‌ها نمی‌توانند چنین نیروگاهی داشته باشند." (10 دسامبر 2013).

همان‌طور که در بالا گفتیم، راه­حل جامع دارای یک پاورقی بسیار مهم و مبنایی است: "نسبت به گام نهایی و هر گامی در این میان، اصل مبنایی که "هیچ چیز توافق نشده تا بر سر همه چیز توافق شود" حاکم است." این پاورقی ِظاهراً ناقابل و ظاهراً بدون تبعاتِ ریز و درشت چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد؟ این اصل، خیلی ساده، می‌گوید چنانچه بر سر موضوعی در مرحله راه­حل جامع توافقی صورت نگیرد به معنای این خواهد بود که توافق بر سر موارد دیگر از جمله موارد توافق‌شده در گام اول ـــ همان توافقنامۀ سوم آذرماه 1392ـــ منتفی خواهد شد.

امکان دارد به نظر رسد که با توجه به این که این اصل به­نحو متوازن یا متعادلی بیان‌شده برای هر دو طرف تبعات یکسانی را در پی خواهد داشت. متأسفانه امّا این‌طور نیست! این‌طور نیست که تبعات یکسانی برای هر دو طرف خواهد داشت. زیرا اجزاء توافق‌شده در گام اول ابداً یکسان نیست که در صورت عدم توافق بر سر هر یک از اجزاء و بندهای گام نهایی پیامدهای یکسانی برای هر دو طرف به ‌بار آورد.

به‌طور مشخص، همان‌طور که در بالا ذیل بخش بند 12 از تعهدات ایران ملاحظه کردیم ایران چهار بند را متعهد شده است که بند اول به‌تنهایی ایران را موظف می‌کند اطلاعات وسیعی درباره برنامه‌های ایران برای تأسیسات هسته‌ای، درباره هر یک از ساختمان‌های هر یک از مراکز هسته‌ای، درباره مقیاس عملیات هر یک از مکان‌هایی که سهمی در فعالیت‌های هسته‌ای دارند، درباره معادن اورانیوم و نیز کارخانجات نورد اورانیوم در هر جای کشور، و بالأخره درباره منبع تمام مواد مورد­ استفاده در اختیار آژانس بین المللی انرژی اتمی ـــ در واقع، در اختیار آمریکا و متحدان اروپایی و اسرائیلی و عربی آن ـــ قرار دهد. و ضمناً قید شده که تمام این اطلاعات باید ظرف سه ماه در اختیار آژانس گذاشته شود. اینک تصور کنید پس از گذشت سه ماه، در مورد رآکتور بسیار مهم اراک که برای آمریکا و اسرائیل از بیخ و بنیان "غیرقابل‌قبول" است وزارت خارجه ایران، بنا به ملاحظاتی از جمله فشار افکار عمومی، با آمریکا بر سر نحوه یا چگونگی عقیم‌سازی یا برچیدن کامل رآکتور اراک به توافق نرسند. در اینجاست که آن پاورقیِ ظاهرا ناقابلْ قابلیت و ثمرات سهمگین خود را بی‌سروصدا آشکار می­کند!

موافق اصل مورد­بحث، در آن هنگام، توافقنامه ژنو، خیلی ساده، بی‌اعتبار و منتفی می‌شود. امّا در آن زمان، ما و آمریکایی‌ها در چه وضعی قرار داریم؟ ما، با احتساب تنها یکی از بندهای چهارگانه جهت دسترسی بی‌کران و بی‌سابقه طول تاریخ، اطلاعات فوق‌العاده راهبردیِ صنعتي‌ـ‌امنیتی خود در زمینه معادن اورانیوم، کارخانجات نورد اورانیوم، تأسیسات هسته‌ای، و هرگونه تأسیسات یا کارگاه‌های مرتبط با هسته‌ای را تقدیم آمریکا کرده‌ایم و حال آنکه آمریکا، چنانچه تمام بندهای اقدامات داوطلبانه‌اش را لحاظ کنیم، تنها اجازه داده بخشی از مبلغ محرمانۀ توافق‌شده به ایران داده شود ـــ یک یا دو قسط از 4.2 میلیارد دلار! ـــ تعدادی از قطعات هواپیماهای کشوری تحویل و تعویض شود، احتمالاً مقداری طلا و فلزات گرانبها توسط ایران صادر یا وارد شود، مقداری پتروشیمی که در حال هم چندان دچار مشکلات تحریمی نبوده، صادر شود، و بالأخره مقداری خودروی آمریکایی از دترویت آمریکا وارد بازار مصرف ایران شود.

چکیده گوئیم: ما اطلاعاتی را داده­ایم که به­هیچ­وجه برگشت­پذیر نیست و تا سال‌های سال بر مذاکرات و معاملات و توافقات سیاسی و اقتصادی سایة سنگین و سياه خود را خواهد افکند و در مقابل، آمریکا بخش کوچکی از عواید فروش نفت ما در این شش‌ماه را به‌طور اقساطی به ما داده و مكثي در تلاش‌های بیشتر برای گسترش تور تحریم فروش نفت را اعمال کرده­است، مکثی که هر لحظه می­تواند مرتفع کند، مکثی که کاملاً برگشت­پذیر است بدون اینکه کمترین هزینه­ای بر آمریکا و هم­پیمانانش تحمیل کند.

روشن است که در اینجا تنها یک بند از تعهدات ایران را در مقابل تقریباً تمام تعهدات آمریکا و اروپائیان قرار دادیم. برای اجتناب از اطالة کلام، ارزیابی برگشت­پذیری یا نا­پذیری یکایک تعهدات دوازده­گانة ایران، میزان، چگونگی، و هزینه­های مترتب بر هر یک از آنها را بر عهدة خوانندگان هوشمند و دقیق می­گذارم.

چنانچه این ارزیابی به­دقت و صبوری هر چه بیشتر انجام شود مشکل می­توانم تصور کنم کسی بتواند هوشمندی، درایت، و دقت طرف آمریکایی و اروپایی را تحسین نکند. و در مقابل از این همه بی­دقتی و وادادگی طرف خودمان احساس تألّم و تأسف عمیق نکند.

نتیجـــه گیری

به نظر می‌رسد امروزه بیش از هر زمان دیگری نیاز است که نهادهای متولی سیاست خارجی و نهادهای تاثیرگذار در این موضوع، از قبيل مجلس شوراي اسلامي، شوراي امنيت ملي، و دولت، در چهارچوب رهنمودهای رهبری انقلاب به طور دقیق و مشخص اصول و خطوط قرمز نظام در موضوع هسته‌ای را به صورت شفاف و آشکار تعریف و تبیین نمایند.

البته پرواضح است كه تعيين و ترسيم اين خطوط راهبردي، نيازمند جرياني فكري‌ـ‌اجتماعي است، جرياني بسيار پرتضارب و زمان­بر و پر افت و خيز ، كه اين قبيل مراجع و نهادها نهايتاً به‌نحوي از آن جريان تغذيه مي‌كنند. يكي از مهم‌ترين درس‌هايي كه از اين تحليل به‌تدريج آشكار مي‌شود اينست كه اصول و خطوط قرمز نظام بيشتر شبيه جاده‌هاي مال‌روي كوهستاني بسيار نادقيق و بسيار انعطاف‌پذيرند، جاده‌هايي كه، به جهت عدم تدقيق و تعيين آن توسط مراكز و نهادهاي فوق، در مذاكرات با غربيان و به‌ويژه دولت آمريكا حدود و ثغوري عملياتي، ملموس، و دقيق پيدا مي‌كند. اگر در اين سخن ترديدي وجود دارد. كافيست يك­بار ديگر موضع­گيري‌هاي نمايندگان مجلس و عموم رجال سياسي را از سوم آذر 92 به بعد مرور كنيد. البته روشن است كه برخي از رجال سياسي و علمي، موافق سنت ديرينِ "هرچه آن‌ خسرو كند شيرين بود" رفتار مي‌كنند و ابداً هم برايشان مهم نيست كه خسرو كيست و چه مي‌گويد و چه مي‌كند. مهم فقط آنست كه خسرو چهار سال بر اريكه قدرت نشسته است. امّا انصاف دهيم! همه رجال سياسي و علمي ما اين‌گونه رفتار نمي‌كنند.

لازم است تصريح كنم، وضعيت خطوط قرمز و راهبردي ما، نه عيبناك و معيوب كه به‌شدت ليز و لغزنده و متحرك است، و اين صد البته كه براي حيات اتقلاب اسلامي و استمرار آن مهلك است. در نتيجه، لازمست اين خطوط طي فرآيندي نقادانه‌ مورد تدقيق و تنقيح قرارگيرد.

روشن است كه البته ما مي‌توانيم كماكان به وضع موجود خود ادامه دهيم. و در نتيجه، پس از هرگونه مذاكرات و توافقاتي مي‌توان جریان طبّالی و پایکوبی عميقا تاسف‌انگيزي را، البته به­مدد همراهی‌های بسیار عامیانه و گاه عوام‌فریبانه رسانه‌هاي رسمي و غير رسمي و نیز جراید تحت حمايت ’استوانه‌هاي‘ مصلحت نظام، به راه انداخت. امّا یادمان باشد رقبای مستکبر و جنایتکار ما ابداً از این جشن و دست‌افشانی‌ها، و دعاوی شگفت‌انگیزِ بسیار تأمل‌برانگیز متأثر و متحيّر نمی‌شوند. دعاوی تأمل‌برانگیزی نظیر "فرزندان انقلابی … توانستند در مذاکراتی دشوار و پیچیده، حقانیت ملت ایران در فعالیت‌های هسته‌ای را در صحنه بین‌المللی اثبات کنند"، "توفیق در این مذاکرات نشان داد که می‌توان با رعایت همة اصول و خطوط قرمز نظام، با ارائه منطقی و مستدل مواضع ملت ایران … قدرت­های بزرگ را نیز به احترام به حقوق ملت ایران فراخواند"، و نیز "دستاوردهای قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناخته‌شدن حقوق هسته‌ای ایران و حراست از دستاوردهای هسته‌ای فرزندان این مرز و بوم بوده است". و بسیار عبرت‌آموزتر اینکه، حتی برای اینکه توانسته‌اند ثابت‌قدمانه خطوط قرمز ما را با موفقیت مطابق منافع و امنیت ملّی خود و هم‌پیمانان‌شان هرچه دقیق‌تر و اجرایی‌تر ترسیم و تعیین کنند ابداً دست بدین قبیل قیل و قال‌ها و تبریک‌گویی‌های نادرست و سؤال‌برانگيز نمی‌زنند.

آمریکاییان و متحدان‌شان از این صحنه متأثر نمی‌شوند لیکن درس‌هایی می‌گیرند. و از جمله مهم‌ترین آن‌ها اینکه: می‌شود به دموکراسی ایرانی امید بست. دموکراسی‌ای که از دل آن دولت‌هایی به قدرت برسند که با ما در مجموع، اگرنه همدل، دست‌کم از سر بي‌تدبيري يا سوءتدبير همراه و همسو باشند. دولت‌هایی که برخی از مهم‌ترین دغدغه‌های حساس و راهبردی ما را از سر بي‌تدبيري رعایت يا رفع کنند. و به­علاوه و بسیار مهم‌تر، بتوانند از سر سوءتدبیر يا بي‌تدبيري و درایت جریان اصلی انقلاب و نظام را با لطایف‌الحیل رسانه‌اي از درون به سمت و سوی اهداف ما سوق دهند. و مهم‌ترین هدف راهبردی ما را، که عبارت باشد از مطیع و منقاد کردن ایران درون جریان حاکم و عمدة نظام بین‌المللیِ ساختة ما، با تردستی، و وجاهتی کم‌نظیر، و بدون کم‌ترین هزینه‌ای برای ما، تحقق بخشند. و این همه کار، توأم با تأیید و تحسین و تبریک عموم رجال سیاسی و رسانه‌ای. به‌ نظر این بنده، این کاری است کارستان و قطعاً شایستة تبریک و تهنیت، تبریک و قدردانی‌ای که آمریکا‌ـ‌اروپاییان هوشمندانه و بی‌جار و جنجال، مطابق عرف رفتار بین‌المللی‌شان، از طریق حساب و کتاب‌های ویژه‌ای بدان اهتمام خواهند ورزید.

ـ لازمست در آخر متذکر شوم که در این مقام به موضوعات مهم و مرتبط دیگری از قبیل حق غنی‌سازی، برنامة غنی‌سازی ایران، چرایی موضع‌گیری رژیم صهیونیستی، چگونگی و چرایی موضع‌گیری رهبری انقلاب، ماجرای اعلامیة اطلاعاتی کاخ سفید و مقادیر و مبالغ مندرج در آن، و هدف راهبردی مشترک آمریکا و اتحادیه اروپا از توافقنامة ژنو و راه‌حل جامع نپرداخته‌ام. این موضوعات به‌نوبة خود شایستة بحث و ارزیابی است، به‌عون‌الله و فضله و کرمه.

ـ بار خدایا! به حرمت و قداست خون شهدای هسته‌ای ـــ شهید علیمحمدی، شهید شهریاری، شهید احمدی‌روشن، شهید رضایی‌نژاد ـــ راستگویان و خادمان را مزید توفیقات، برکات و عاقبت‌بخیری عطا فرما و غير اينان را ،اگر قابل هدايت‌اند، هدايت فرما، و گرنه رسوا و لعنت فرما.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها