کد خبر: ۱۹۳۰۹۳
زمان انتشار: ۱۰:۴۱     ۰۸ دی ۱۳۹۲
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز گفت: با جمعی از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس با آقای هاشمی ملاقات داشتیم و به ایشان گفتیم مقام معظم رهبری از شما در نماز جمعه تجلیل و احترام کردند، ‌خوب است که تشکری از مقام معظم رهبری داشته باشید. آقای هاشمی گفت: اتفاقاً من پیام تشکر را نیز نوشته‌ام. آماده کرده‌‌ام و فقط می‌خواهم به رهبری نشان بدهم که اگر خوب است در اختیار رسانه‌‌ها قرار دهم. اما خبری از بیانیه آقای هاشمی نشد.

به گزارش 598، بخشی از گفت وگوی حجت الاسلام حسین ابراهیمی با فارس را می خوانید:


-شخص آقای روحانی به ما «هُوَ هْوْ» به قول فلاسفه یک فرد معتدلی است و من با ایشان کار کرده‌ام. در دور دوم مجلس با آقای روحانی در کمیسیون دفاعی مجلس بودیم. وی آن زمان، رئیس کمیسیون و بنده نیز نایب‌رئیس بودم. آن زمان آقای علی لاریجانی نیز معاون پارلمانی سپاه بود. آن مقطع برداشتمان این بود که آقای روحانی کپی آقای هاشمی است. یعنی آقای روحانی نه گرایش ۱۰۰درصد اصولگرایی داشت که امروز برخی درصدد مصادره وی برآمده‌اند.*چینش استانداران برای انتخابات مجلس شورا و خبرگان است.

-اگر استاندار معتدلی نیز باشد، ‌سیاست‌ها به گونه‌ای طراحی شده که تقیه می‌کنند؛ یعنی حتی اگر معتدل هم باشند برای اینکه باقی بمانند، تقیه می‌کنند. تصور من این است که این حرکت و چینش برای مجلس هم و خبرگان رهبری است که البته الان قصد ورود به این بحث را ندارم.

- بنده آقای رحمانی‌فضلی را می‌شناسم. انسان خوب و اصولگرا است اما انتصاب‌ها به دست ایشان انجام نشده است. انتصابات به نهاد ریاست جمهور می‌رود و زیر نظر معاون اول صورت می‌گیرد یعنی آقای جهانگیری تصمیم می‌گیرد حتی با آقای رحمانی فضلی برخورد و اصتحکاک دارد و در بعضی از موارد که این سه نفر باید رای بدهند.

-مقام معظم رهبری بعد از پایان دوران ریاست مجلس آقای کروبی، برای وی حکم مشاوره زدند و در دفتر خود به کروبی مکان دادند. هنوز ساختمانی که مقام معظم رهبری به کروبی دادند، وجود دارد و آقای کروبی نیز مدتی به آن جا رفت. مقام معظم رهبری در دفتر خود به آقای موسوی خوئینی‌ها نیز دفتر داد. بنده دفتر مقام معظم رهبری بودم. آقایان کروبی و موسوی خوئینی‌ها به دفتر مقام معظم رهبری می‌آمدند، اما یکباره‌ آنجا را رها کردند و تقریباً می‌توان گفت این دو فرد بدون تعارف طلحه و زبیر شدند؛ خواسته‌های آنان در کنار مقام معظم رهبری برآورده نمی‌شد، چون خواست الهی نداشتند. آنها همانطور که به دنبال استفاده از امام (ره) بودند، مقام معظم رهبری را نیز برای رسیدن به همان غایت می‌خواستند، اما رهبری اهل این حرف‌ها نبودند چراکه ایشان به هیچ‌کس باج نداده است و الان نیز همانگونه هستند. آقای باهنر می‌گفت من خدمت برادرم شهید باهنر رفتم و گفتم در بین شما آن کسی که واقعا زهد آنچنانی داشته باشد، چه کسی است؟ که شهید باهنر پاسخ می‌دهد: من نیستم، شهید بهشتی نیز نیست، بنابراین اگر به دنبال شخصی با این خصوصیات می‌گردی، به سراغ سید علی خامنه‌ای برو.

-تعدای از اعضای جامعه روحانیت مبارز به طور علنی از آقای روحانی حمایت ‌کردند البته یک عده نیز ساکت بودند. در مناظرات تلویزیونی آقای روحانی قوی‌تر بود و فقط آقای ولایتی می‌توانست با وی رقابت کند. به همین دلیل می‌گویم نمی‌‌شود مدعی شد آقای روحانی را گروه خاصی به قدرت رساندند، انصاف قضیه این است که روحانی برخواسته از افراد علاقه‌مند به نظام و جمعیت خاکستری جامعه بود که ساعات آخر علاقه به رای دادن پیدا کردند.

-ما با جمعی از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس با آقای هاشمی ملاقات داشتیم و به ایشان گفتیم مقام معظم رهبری از شما در نماز جمعه تجلیل و احترام کردند، ‌خوب است که تشکری از مقام معظم رهبری داشته باشید. آقای هاشمی گفت: اتفاقاً من پیام تشکر را نیز نوشته‌ام. آماده کرده‌‌ام و فقط می‌خواهم به رهبری نشان بدهم که اگر خوب است در اختیار رسانه‌‌ها قرار دهم. اما یک هفته گذشت و خبری از بیانیه آقای هاشمی نشد.
باز دو مرتبه بنده با روحانیون مجلس خدمت آقای هاشمی رسیدیم و موضوع بیانیه را به ایشان یادآوری کردیم که آقای هاشمی گفت بیانیه آماده است و همین امروز بعدازظهر به رهبری می‌دهم. اما باز هم آقای هاشمی بیانیه‌ای ندادند. در سومین دیداری که با آقای هاشمی داشتیم به وی قضیه بیانیه و نامه تشکرآمیز را یادآوری کردیم که هاشمی گفت می‌دهم. هاشمی هیچ وقت نگفت بیانیه نمی‌دهم اما درکل بیانیه‌ای نداد. یعنی چیزی رسمی نشد.

- آقای هاشمی در مجلس شورای اسلامی که حضور داشت مک فارلن را به ایران آورد و بعد از آن نیز پس از افتضاحی که به بار آمد، حاشا کرد و گفت که چنین چیزی وجود نداشت. آقای هاشمی معتقد است که با غرب نباید درگیر شد و باید با آن‌ها سازش کنیم و کنار بیاییم. تفاوت مقام معظم رهبری با  آقای هاشمی این است که رهبری  آرمان‌گرا و واقعیت محور است اما آقای هاشمی صرفاً واقعیت‌گرا است. به تعبیر دیگری هاشمی عمل‌گرا است و می‌خواهد کاری انجام شود. اما مقام معظم رهبری می‌خواهد، انقلاب و طرفداران انقلاب و نظام را حفظ کند. اگر بنا باشد که ما در اختیار غرب باشیم، انقلاب، حزب‌الله، سوریه دیگر معنایی نخواهد داشت.

-آقای هاشمی بیشترین تمایل را به دولت و آقای میرحسین موسوی داشت البته بیشتر چپی‌ها نیز به موسوی تمایل فراوانی داشتند. علی‌رغم حمایت‌های بی‌دریغ آقای هاشمی از میرحسین موسوی اما ما اصولگرایان علیه آقای هاشمی چیزی نگفتیم. آقای هاشمی در دولت کارگزاران بیشترین جایگاه را اختصاص به اصلاح‌طلبان و کارگزاران داد، اما اصلاحات و کارگزاران در اصلاحات بیش‌ترین توهین‌ها را به هاشمی کردند. بنده در زمان دولت آقای خاتمی  همه روزنامه‌های زنجیره‌ای آن زمان را ،خلاصه می‌کردم و برای مسئولان ارسال می‌کردم. مواضع اصلاح‌طلبان بر علیه آقای هاشمی آنقدر زشت است که عالیجناب سرخ‌پوش در مقابل آن توهین‌ها چیزی به حساب نمی‌آید.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها