کد خبر: ۱۹۲۶۹
زمان انتشار: ۱۳:۴۵     ۱۴ شهريور ۱۳۹۰
به گزارش پایگاه 598، حجت الاسلام کیوان عزتی طی مطلبی در پاسخ به نوشته آقای شریف زاده که در نقد!، نقد خاتون در روزنامه ایران منتشر نموده اند به مقاله! آقای شریف زاده به طور مستدل پاسخ داده اند که در ادامه می آید.

معمولاً وقتی دوستان « حلقه ی انحراف » (1) خبط بزرگی مرتکب می شوند ، یک چهره ی ثابت برای ماله کشی آن خطا وارد میدان می شود و سعی می کند هر آن چه را که در حوزه ی علمیه آموخته است – مرتبط و نامرتبط - به هم بیامیزد و دوستان « حلقه » را تطهیر کند. این چهره کسی نیست جز حجت الاسلام « بهمن شریف زاده » ، چهره ی آشنا و پای ثابت روزنامه ی ایران و سایت های شبکه ی ایران ، ابصار نیوز و...

جالب این که ایشان با استفاده از رابطه « حلقه ی انحراف » ، مقالات پر از توجیهات عجیب و غریب خود را در روزنامه ی دولتی ایران منتشر می کند و تحویل خلق الله می دهد و کجاست آن انصافی که به کسانی که توسط این شخص مورد هجمه قرار گرفته اند اجازه ی دفاع در همان روزنامه را بدهد؟!

غرض این که مدتی قبل حقیر تصمیم گرفتم تا سلسله نقدهایی بر ویژه نامه ی خاتون بنویسم ، قسمت اول این نقدها که نقدی بر مصاحبه ی آقای مهدی کلهر بود ، در سایت وزین برهان منتشر شد. بلافاصله بعد از انتشار این نقد ، این چهره ی شناخته شده وارد میدان شده و خواسته است با آسمان ریسمان کردن و توجیهات بعید ، نقد این جانب را تخریب کند. و روزنامه ی ایران و سایت های شبکه ایران و ابصار نیوز هم که دچار فقر شدید تحلیل علمی هستند بلافاصله اقدام به انتشار آن کرده اند. لذا برای روشن شدن اذهان خوانندگان خلاصه ی عرایضم را در ضمن چند نکته عرض می کنم:

نکته ی اول : مقاله ی حقیر که تنها قسمت اول نقدم بر خاتون می باشد ، شامل 9 نقد به مصاحبه ی آقای کلهر بوده که جناب شریف زاده در این مقاله به نقدهای اول و دوم - آن هم به زعم خویش - پاسخ داده است.

نکته ی دوم : قسمتی از پاسخ ایشان به مسأله ی رنگ مشکی و کراهت آن که در مقاله های دیگر سایت برهان آمده مربوط است که بنده در نقدم اصلاً به این مطالب نپرداخته ام ، و إن شاء الله نظرم را در این مورد ، در قسمت دوم نقدم مطرح خواهم کرد. ظاهراً مقاله ی جناب شریف زاده پاسخ نقدهای من است ، اما نمی دانم چرا از این شاخه به آن شاخه پریده است و در پاسخ به نقد من ، مطالب دیگران را نقد می کند!!!

نکته ی سوم : اما بپردازیم به آن دو نقدی که جناب شریف زاده به گمان خود به آن ها پاسخ داده اند.
ابتدا کلام جناب کلهر را که در نقدم آورده ام با هم بخوانیم ، جناب کلهر می گوید :
« ادیان الهی ، از حضرت آدم تا کنون یکی از جرایم آدم و حوای خطا کار را در موقع هبوط ، عریان شدن این ها می‌دانند. این بسیار مهم است و در قرآن آشکارا بیان شده است.»

تیتر نقد اول و دوم من به این عبارات چنین بوده است:
1. استفاده از الفاظ بی‌ادبانه‌ی « جرایم آدم و حوای خطا کار »
2. تهمت « عریان شدن » به نبی الهی و همسر مطهّرش

دقت دارید که جناب کلهر « عریان شدن » را از جرائم حضرت آدم و حوا دانسته اند ، در حالی که عریان شدن هیچ ربطی به خود این دو بزرگوار نداشته است. جناب شریف زاده برای توجیه این خطای جناب کلهر به علم لغت عرب پناه برده و چنین نوشته اند :

« اگر جناب عزتی نگاهی به کتب لغت و قواعد اشتقاق و صرف بیندازد ، خواهد دید که جرایم ، جمع کلمه جریمه است نه جُرم (جمع کلمه جُرم ، جُروم و اجرام است). آیا جناب عزتی با ترکیب لفظی « جرایم نقدی و غیرنقدی » در محاکم ، راهنمایی- رانندگی و مطبوعات برخورد نکرده‌ است؟! جناب عزتی پاسخ دهد که آیا منظور از جرایم نقدی و غیرنقدی ، جُرم ها و گناهان نقدی و غیرنقدی است یا منظور از آن ، مجازا ‌های نقدی و غیرنقدی است؟
جناب عزتی اگرمعنای کلمه جرایم را به درستی می‌دانست و آن را به معنای مجازات‌ها ( نه جُرم ها ) می‌گرفت ، مطلب جناب کلهر را تصدیق می‌کرد و عریان شدن آدم و حوا را به معنای رفتار اختیاری آنها تلقی نمی‌کرد ، بلکه متوجه می‌شد که عریان شدن ، از جمله مجازات های ایشان بوده است.»

اگر کسی که اطلاع کافی ندارد ، جملات حق به جانب آقای شریف زاده را مطالعه کند ، ممکن است گول بخورد و فکر کند که حق با ایشان است و عزتی از علم لغت هیچ اطلاعی ندارد! ( خودتان قضاوت کنید که چند نفر از کسانی که روزنامه ی ایران را مطالعه می کنند ، به دنبال تحقیق در حرف های جناب شریف زاده خواهند رفت؟ ) حال برای این که بطلان توجیهات جناب شریف زاده بر شما خواننده ی محترم روشن شود به نکات زیر توجه کنید :

الف. ایشان می فرمایند: « جرایم ، جمع کلمه ی جریمه است نه جُرم ؛ جمع کلمه ی جُرم ، جُروم و اجرام است.» گذشته از این که ایشان هم مثل دوست شان جناب کلهر برای اثبات ادعای خود نیازی به استناد به هیچ فرهنگ لغتی نمی بیند! ، برای این که صحت ادعای ایشان معلوم شود نگاهی به کتب لغت عرب می اندازیم :

در فرهنگ بزرگ « جامع نوین » که در کتاب خانه ی هر طلبه ی مبتدی پیدا می شود آمده است :
جُرم – اَجرام و جُرُوم ج – جِرمَة و جَریمَة – جَرائِم ج: گناه
خوانندگانی که اندک سواد عربی هم داشته باشند برای شان روشن است که جرائم در اینجا به عنوان جمع و به معنای گناه آمده است ، نه آن گونه که جناب شریف زاده تخیل کرده به معنای مجازات !!!
به کتاب لغت « المنجد » عربی به عربی مراجعه می کنیم ، در المنجد آمده است :
جَرَمَ : - جَریمةً و اَجرَم : و اجترم : الیه و علیه : اَذنب
جَرُمَ : جریمةً : عَظُمَ جُرمه
الجریمة : الجُرم و الذنب
باز هم همان طور که می بینید در این فرهنگ لغت معتبر ، جریمه به همان معنای جرم ، یعنی: گناه ، آمده است و برای جریمه معنای مجازات ذکر نشده است!
فرهنگ « الرائد » می نویسد :
جَرَمَ یَجرِمُ جریمةً = گناه کرد ، مرتکب خطا شد.
در این فرهنگ هم جرم و جریمه ، گناه و خطا معنا شده اند.
در « مقاییس اللغة » نیز می خوانیم :
و الجُرم و الجریمة : الذنب

به تعدادی دیگر از فرهنگ ها هم که سر زدیم به همین شکل بود که تنها برای طولانی تر نشدن مقاله از ذکر آن ها خودداری می کنم. طالبان می توانند مراجعه کنند.

اگر جناب شریف زاده به علت کثرت اشتغالات نگارشی فرصت سر زدن به کتب لغت را نداشتند ، لااقل می توانستند به سرچ ساده ای در سایت گوگل اکتفا کنند. کافی است کسی کلماتی مثل: « الجرائم » و « جرائمنا » را در گوگل سرچ کند تا با حجم عظیمی ( بیش از چندصد هزار ) از مطالب به زبان عربی روبرو شود که در آنها کلمه ی جرائم به عنوان جمع جرم استعمال شده است. یا این که ممکن بود ایشان با این مناجات معروف برخورد کنند که در بیت اولش آمده است:

يا كاشف الضر صفحاً عن جرائمنا
لقد أحاطت بنا يا رب بأساء

یا این که تیتر اخبار فراوانی را ببینند که مثلا در آنها ذکر شده :

« الجرائم التي ارتكبتها الولايات المتحدة بحق الشعوب »

اصلاً همه ی این ها به کنار ، کافی بود جناب شریف زاده به جای این که تمام وقت خود را صرف کنند تا به ماشین توجیه تراشی حلقه ی انحراف تبدیل شوند ، سری به نهج البلاغه ی امام مظلوم علی علیه السلام می زدند و با این عبارات برخورد می کردند که :

« وَ زَيَّنَ سَيِّئاتِ الْجَرائِمِ ، وَ هَوَّنَ مُوبِقاتِ الْعَظائِمِ » ( خطبه ۸۲ )

یعنی : و گناهان بسيار زشت را آرايش داده ، ومعاصى كبيره هلاكت بار را ناچيزجلوه مى دهد ،

« يُؤْمِنُ النّاسَ مِنَ الْعَظائِمِ ، وَ يُهَوِّنُ كَبيرَ الْجَرائِمِ » ( خطبه ۸۶ )

یعنی : مردم را از خطرات بزرگ ايمنى مى دهد ، و گناهان كبيره را آسان جلوه مى دهد ،

که در این عبارات به صراحت جرائم به معنای جرم و گناه استعمال شده است. یا شاید هم از نظر جناب شریف زاده امام علی علیه السلام هم عربی بلد نبوده است !!!

جالب این که جناب شریف زاده برای بیان معنای یک کلمه ی عربی به یک ترکیب که در زبان فارسی شایع است استناد می کنند ، که نزد اهل فضل بطلان این استدلال از واضحات است. چه بسیار کلمات عربی که امروزه در زبان فارسی تغییر معنا و کاربرد یافته و در معانی دیگری استفاده می شوند. اتفاقاً اگر بخواهیم مُلا لغتی باشیم باید بگوییم که ترکیب « جرائم راهنمایی و رانندگی » ترکیبی است که کلمه ی جرائم در آن به معنایِ مجازی « مجازات » به کار رفته است ، یا بگوئیم اینجا جرائم به همان معنای جرم است ولی از این جهت که جرم سبب مجازات است لذا در اینجا اطلاق سبب و اراده ی مسبب شده است که در علم بلاغت کاری شایع است.

گذشته از این بحث های بقول جناب شریف زاده ملا لغتی اساساً در زبان عربی جریمه به معنایی که ما استعمال می کنیم استفاده نمی شود ، بلکه عرب ها به چیزی که ما به آن جریمه می گوئیم ، « الغَرامَة » می گویند و برای جریمه شدن از کلمه ی « الغَرامَة » استفاده می کنند و به عنوان مثال به جای « جریمه شد » می گویند: « غَرِمَ یا : غُرِّمَ » و برای جریمه کردن از الفاظ « اِغرام » و « تَغریم » استفاده کرده و به عنوان مثال به جای « او را جریمه کرد » می گویند: « اَغرَمَهُ یا : غَرَّمَهُ » !

ضمن این که لغت « جریمه » به معنای « مجازات » را بنده تا امروز در کتب لغت عرب ندیده ام. ( البته مثل جناب شریف زاده ادعای علم و فضل زیادی هم نمی کنم! ) تا جایی که بنده دیده ام عرب برای رساندن معنای مجازات از الفاظ « عُقُوبَة » و « مُعاقَبَة » و « عِقاب » استفاده می کند ، نه لفظ « جریمة » !
عاقَبَهُ ، یعنی : او را « عقاب / عقوبت / مجازات » کرد.
و برای جمع مجازات هم از کلمه ی « عقوبات » استفاده می کند ، نه « جرائم » !

خواننده ی عزیز ، از شما انصاف می طلبم. این توجیهات و تحریفاتِ جناب شریف زاده را چه بنامیم؟!

ب. حتی اگر در زبان و ادبیات عرب « جَرائم » جمع « جُرم » نبود باز هم اشکال جناب شریف زاده وارد نبود ، زیرا در زبان فارسی به وفور از « جَرائم » به عنوان جمع « جُرم » استفاده می شود و این استعمال در بین مردم فارسی زبان کاملاً شایع است بر خلاف استعمال « جرائم » به عنوان « مجازات » !!!

گر چه تک تک خوانندگان این مقاله می توانند خودشان انصاف بدهند که جرائم را به عنوان جمع جرم استفاده می کنند نه جمع مجازات ، ولی با این حال برای این که جناب شریف زاده و دوستان « حلقه » بیشتر شرمنده شوند ، تنها 2 نمونه از استعمال کلمه ی جرائم را در عبارات حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری با هم مرور می کنیم :
1. امام خمینی (ره) : «... البته اینهایی که شما گفتید، همه جرم های شاه است. شاه این جرم ها را در ایران بیشتر از آنجا داشته است؛ در اینجا تمام اسلحه‏هایی که از پول خود این مردم ، تانک و توپ هایی که از پول خود همین مردم تهیه کرده بود ، خود این مردم را به قتل رساند! ما جرایم او را می‏دانیم ، و اینها هم که شما می‏گویید جرایم حکومت اوست. و الآن حکومت او نیست که شما می‏شمارید... قدری هم اگر سابقاً بوده است ، البته با دست شاه بوده است. ما این جرایم را می‏دانیم ؛ و می‏دانید که در خود ایران بیشتر از آنجاها این جرایم جاری بوده است. و حالا بحمداللّه‏ دست او کوتاه شد و ملت ما پیروز شده‏اند.» ( 17/01/1358 ، رهنمود به سازمان آزادی بخش صحرا )
جالب این که امام در کنار 4 بار استفاده از کلمه ی « جرایم » 2 بار هم از کلمه ی « جرم ها » استفاده می کنند ، شاید از این می ترسیدند که بعدها یکی پیدا شود و برای تطهیر شاه این عبارات صریح ایشان را چپکی معنا کند!!!
2. مقام معظم رهبری : « من در زمان رياست جمهورى ، در كنفرانس غير متعهّدها در زيمباوه شركت كردم ... من رفتم در آن جا سخنرانى كردم. سخنرانى من صددرصد ضدّ امريكايى و ضدّ استكبارى بود. حقايق انقلاب ، حقايق كشور ، جرايم امريكا ، جرايم عليه ملت ايران ، مسائل مربوط به جنگ تحميلى و امثال اينها را گفتم.» (12/8/1380 ، بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار جوانان استان اصفهان )
موارد بسیار بیشتری از این دست را می توانید با یک سرچ ساده در سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آقا ببینید.

ج. از تمام این حرف ها که بگذریم مگر جناب کلهر عرب یا استاد ادبیات عرب است که جناب شریف زاده با پناه بردن به کتب لغت عربی بخواهد توجیهی برای خبط و خطای ایشان که یک فارسی زبان است بتراشد؟! آقای شریف زاده ، مگر شما در حوزه نخوانده اید که ظواهر کلام متکلم حجت است؟! یک خواننده ی فارسی زبان از سخنان زیر که عین کلام جناب کلهر در صفحه ی 31 خاتون است ، چه برداشتی دارد؟ جناب کلهر می گوید :

« لباس اساساً بخشی از فرهنگ است. دو خط فکری در دنیا دارد. یکی بدن نمایی است. چون بالاخره بدن انسان زیبایی دارد و این زیبایی محرکِ غریزه است و به همین جهت بعد از رنسانس به خصوص « میکل آنژ » که به عنوان یکی از نقاشان شروع برهنگی در غرب است ، در سقف کلیسا ملائکه و بچه را لخت کشید. یعنی آن ها زیبایی را در خود بدن می دانند. این زیبایی مبنایش کشش جنسی و غریزی است.
ادیان الهی ، از حضرت آدم تا کنون ، یکی از جرائم آدم و حوای خطاکار را در موقع هبوط ، عریان شدن این ها می دانند. این خیلی مهم است و در قرآن به صراحت بیان شده است.»

غیر از این که جناب کلهر می خواهد برساند: « در نگاه ادیان الهی بدن نمایی و برهنگی منفور است ، لذا آدم و حوا که عریان شدند ، این کارشان خطا بود » !

چرا سعی می کنید به زورِ ادبیاتِ ناقصِ عربی تان این جملات صریح را توجیه کنید؟! اگر جناب کلهر می خواست بگوید این عریانی مجازات خدا بود ، مثل هر ایرانیِ فارس زبانی می گفت : « یکی از مجازات های آدم و حوای خطاکار » نه « یکی از جرائم آدم و حوای خطاکار ».

آقای شریف زاده ، وقتی می گوئیم « جرائم عمدی و غیر عمدی » به چه معناست؟ به معنای « جرم ها و خطاهای عمدی و غیر عمدی » است؟ ( چنان که ما می گوئیم. ) یا به معنای « مجازات های عمدی و غیر عمدی » است؟! ( چنان که شما می گوئید. )

آقای شریف زاده ، وقتی قاضی در دادگاه رو به مجرم می گوید : « یکی از جرائم شما بوسیدن نامحرم است » ، شما از این حرف می فهمید که : مجازات این فرد این است که برود و یک نامحرم را ببوسد؟!!! ( البته می بخشید ولی خواستم با ادبیات خودتان پاسخ تان را داده باشم! )

آقای شریف زاده ، به کجا چنین شتابان؟!!!

د. آقای شریف زاده در ادامه و به گمان خود بعد از ابطال نقد دوم این جانب می گوید :
« اکنون ایراد نخست جناب عزتی هم برطرف شدنی است »
یعنی بعد از ابطال نقد دوم نتیجه می گیرد ابطال نقد اول را. و چون ما ثابت کردیم که نقد دوم کاملاً وارد است ، لذا نقد اول هم کماکان به حال خود باقی است.

اغلاط دیگری نیز در فرمایشات جناب شریف زاده هست که برای جلوگیری از اطاله ی مطلب ، از بیان شان صرف نظر می کنم و اگر لازم شد شاید در فرصت دیگری به آن ها پرداختم.

در پایان عین همان نصیحتی را که جناب شریف زاده به سایت های منتقد تقدیم کرده اند به سایت هایی تقدیم می کنم که مقالات غیرعلمی و پر از مغالطه ی جناب شریف زاده را منتشر می کنند :

« از پایگاه های خبری تقاضا می کنم که جهت حفظ وجهه ی خویش ، این گونه به فضای مباحث علمی وارد نشوند و از عالمان و فرهیختگان تقاضای مقاله کنند و برای ارزیابی مقالات و سبک ورود به مباحث علمی از ایشان استفاده کنند.»

والسلام علی من اتبع الهدی

پی نوشت :
(1) اصرار دارم به جای عبارت « جریان انحرافی » ، از عبارت « حلقه ی انحراف » استفاده کنم. فرق واضح بین الفاظ « جریان » و « حلقه » بر اهل نظر پوشیده نیست.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها