به گزارش پايگاه 598 به نقل از تسنيم؛ زنی در دادگاه خانواده گفت: مهریهام که ۱۴ سکه بهار آزادی است را به دلیل اصرار دوستانم از شوهرم میخواهم و او باید آن را برای حفظ آبرویم بپردازد.
زنی جوان با مراجعه به دادگاه خانواده ونک دادخواست مهریه خود را به قاضی یکی از شعب این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد و با بیان اینکه مهریهام 14 سکه بهار آزادی است و شوهرم باید آن را بپردازد، اظهارداشت: همه دوستانم از شوهرهایشان مهریه و حتی نفقه خود را با مراجعه به دادگاه درخواست کردند من نیز مهریهام را میخواهم و دلم نمیخواهد باعث کدورت شود.
وی با بیان اینکه دارای یک فرزند 3 ساله هستیم، افزود: من و شوهرم با یکدیگر هیچ اختلافی نداریم و نباید این درخواست من از طریق دادگاه باعث سوءتفاهم شوهرم شود چراکه دوستانم از من خواستند تا راهی که آنها برای دریافت مهریهشان انتخاب کردند نیز من انجام دهم.
زن بار دیگر در مقابل قاضی پرونده با بیان اینکه شوهرم را بیش از هر شخصی در زندگی دوست دارم، گفت: به دادگاه آمدم تا اگر شوهرم نمیتواند مهریهام را به صورت قسطی بپردازد و دادگاه برایش حکم صادر کند و او اذیت نشود.
وی بیان کرد: آبرویم در خطر است و برای حفظ آبرو مهریهام را میخواهم.
مرد جوان در دادگاه خانواده حضور داشت و با اشاره به اینکه دیگر تحمل رفیق بازی همسرم را ندارم، اظهار داشت: مهریه بهانهای شد تا بالاخره به دادگاه آمده و از او جدا شوم، بنابراین مهریهاش را کامل داده و از او جدا خواهم شد و اعتراضی ندارم.
وی با بیان اینکه همسرم همیشه به فکر دوستانش بوده تا زندگی مشترکمان، افزود: آبروی مرا برده است. تصور نمیکردم که روزی خود اقدام به مراجعه به دادگاه خانواده کند چرا که من منتظر این امر و بهانه بودم تا از او جدا شده و به زندگی ادامه دهم.
مرد در ادامه با بیان اینکه بعد از طلاق حضانت فرزندم را نیز بر عهده میگیرم، اظهار داشت: دیگر تحمل رفتارهای همسرم را ندارم. زنم حتی دوستانش را به فرزندم ترجیح داده و هر گاه دوستانش پیشنهاد مسافرت بدهند او بدون هماهنگی آن را قبول کرده و بدون هماهنگی با من این مسافرت را میرود.
وی افزود: گاهی پیش میآمد که همسرم دروغ گفته و فرزند را به من سپرده و برای تفریح با دوستانش به خارج از کشور رفته و از آنجا تماس گرفته و اطلاع میداد. دیگر تحمل این رفتارها را ندارم.
زن با بیان اینکه از شوهرم جدا نشده و او تنها دلخور است، گفت: اخلاق شوهرم را میدانم او عصبانی است و از روی ناراحتی حرف از جدایی میزند چرا که ما عاشقانه یکدیگر را دوست داریم و هرگز از یکدیگر جدا نشده و سختیها را تحمل کردیم و قرار نیست از یکدیگر برنجیم.
قاضی پرونده بعد از صحبتهای زن و مرد، با وجود مدارک و اموال مرد، او را محکوم به پرداخت مهریه زن کرد و حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد و آن دو را به مصالحه دعوت کرد و جلسه را خاتمه داد.