به گزارش 598 به نقل از تسنیم ، هفته گذشته وقتی اعضای پارلمان اروپا با نسرین ستوده و جعفر
پناهی در تهران ملاقات کردند همه توجهات به این سمت کشیده شد که چهکسی
مجوز چنین ملاقاتی را داده است و در این میان مهمترین سؤال مغفول ماند: چرا
هیئت اروپایی پیش از سفر به تهران اصرار داشته است که حتماً با ستوده و
پناهی ملاقات کند؟
ما نمیدانیم در این ملاقات چه گذشته است، در
واقع لازم هم نیست بدانیم. تاریا کرونبرگ و ماریجه اسخاکه دو عضو این هیئت
تقریباً بلافاصله پس از بازگشت به کشورهایشان در گفت وگوهایی جداگانه همه
آنچه را لازم است بدانیم گفتهاند.
مطالعه مجموعه اظهارات این دو نفر نشان میدهد که این ملاقات چند هدف عمده داشته است:
۱ ــ آغاز روند قبحزدایی و حساسیت زدایی از ملاقات مستقیم عناصر اپوزیسیون در ایران با طرف خارجی.
۲
ــ تحمیل این موضوع به دولت و دیگر نهادها در ایران که اگر خواهان بهبود
روابط با غرب هستند جلوی این مقدار از ارتباط را نمیتوانند بگیرند.
۳
ــ ایجاد یک پشتوانه خارجی برای اپوزیسیون داخلی که اروپاییها تصور
میکنند برخورد با این افراد را در داخل ایران دشوارتر خواهد کرد.
۴ ــ وادار کردن دولت به آغاز مذاکرات درباره حقوق بشر با غرب بهموازات موضوع هستهای.
۵
ــ وادار کردن ایران به تعدیل برخی از رفتارهایش در حوزههای قضایی و
امنیتی بهعنوان شرط لازم بهبود روابط با غرب (بهعنوان نمونه کرونبرگ به
رادیو فردا گفته ایران قصد دارد اعدامها را کم کند).
۶ ــ حرکت
بهسمت ارگانیک کردن این ارتباطات از طریق تأسیس دفتر دائم در ایران و
ارتباط با انجیاوها علاوه بر اشخاص با هدف توانمندسازی جامعه مدنی در
ایران.
تمام این موارد نشان میدهد که اروپا بهنمایندگی از کل غرب
درصدد آن است که از فرصت دولت روحانی برای افزایش سطح مداخلات خود در امور
داخلی ایران حداکثر بهره را ببرد. بهطور بسیار خلاصه میتوان گفت غربیها
تصور میکنند سیاست کلان بهبود روابط با غرب برای دولت روحانی بسیار جدی و
کلیدی است و بنابراین اگر این دولت ببیند که پیشبرد این سیاست مستلزم
دستکاریهایی در محیط قضایی و امنیتی در ایران است حتماً برای آن تلاش
خواهد کرد.
اگر دولت روحانی واقعاً به این جمعبندی رسیده باشد که
باید در این حوزهها هم درها را بهروی غرب بگشاید، خطای بسیار بزرگی مرتکب
شده است.
نخستین اتفاقی که از این پس باید متتظر آن بود این است که
باب فشارهای جدیدی روی دولت و نظام در موضوعات حقوق بشری گشوده شود که
بهتدریج میتواند بهاندازه برنامه هستهای فربه شود.
اتفاق دوم این
است که در روابط میان اپوزیسیون داخلی و طرف خارجی بهتدریج پروژههایی شکل
بگیرد که پرداخت هزینه آن نهایتاً بهعهده دولت خواهد بود. همین حالا
جریان اصلاحطلب برنامهای جدی برای تحمیل دستور کارهای خود به دولت و
بحران سازی و حاشیه سازی برای آن و نهایتاً درگیر کردن آن با نظام دارد.
اصلاح
طلبان بهروشنی میگویند که ارزش این دولت برای آنها بهمیزان فضایی است
که برای آنها باز میکند و تأکید دارند که از درگیری دولت با نظام در این
حوزهها استقبال میکنند چرا که در این میان آنها هزینهای نخواهند پرداخت.
مسلماً باز شدن پای طرف خارجی به صحنه این موضوع را خطرناکتر خواهد کرد.
در حالی که دولت تصور میکند در حال بهبود تصویر ایران در جهان خارج است،
توطئههایی زیر پوست این ارتباطات شکل خواهد گرفت که میتواند بهیکباره
دردسرهایی بزرگ تولید کند و دولت را با مسائلی مواجه سازد که مدیریت آنها
به هیچ وجه بخشی از برنامه دولت نبوده است.
دولت روحانی یک حقیقت را
همیشه باید به یاد داشته باشد: غربیها تنها زمانی واقعاً به این دولت
نزدیک خواهند شد که حس کنند این دولت واقعاً اپوزیسیون نظام است و دقیقاً
در همین راستا برای کشورهای غربی بسیار مهم است که ببینند شیخ حسن روحانی
تا چهحد آماده دستور گرفتن از کسانی مانند نسرین ستوده است.