مصطفی
کواکبیان دبیر کل حزب مردم سالاری و ناصر نوبری کارشناس ارشد روابط
بینالملل، دوشنبه شب در مناظرهای با موضوع «توافقنامه ژنو از رویا تا
واقعیت» که در مدرسه معصومیه(س) و با حضور طلاب این مدرسه برگزار شد، شرکت
نمودند.
به
گزارش 598 به نقل از رجانیوز؛ مدرسه علمیه معصومیه که متشکل از حدود 1200 نفر طلبه دارای
تحصیلات دانشگاهی کارشناسی و بالاتر از بهترین دانشگاههای کشور از رشته
های مختلف فنی، مهندسی و علوم انسانی است در یک شب سرد پاییزی میزبان
مناظره ای گرم و داغ با موضوع توافق ژنو بود. طبقه
اول سالن همایشهای 400 نفری این مدرسه علمیه در ساعت 18.45 تقریبا تکمیل
بود و طلاب این مدرسه که سابقه مناظره های سیاسی را در دوران دانشجویی خود
داشتند بی صبرانه منتظر شروع یک مناظره علمی و دقیق در فضایی آرام و بدون
سوت و کف که فضای غالب مناظرات دانشگاههاست، بودند.
کارشناس
مجری این مناظره که خود طلبه ای بود دارای کارشناسی علوم سیاسی ودانشجوی
فعلی کارشناسی ارشد در ابتدا ضمن معرفی دو طرف مناظره صحبت هایی در خصوص
کلیات توافق ژنو و ابهامات آن و لزوم روشن شدن ذهن نخبگان با واقعیتهای این
منظره داشت.
مناظره با صحبت های 15دقیقه ای کواکبیان که بنا بر حروف الفبا مقدم بر ناصر نوبری بود شروع شد. کواکبیان کلا دید خوشبینانه ای داشت و البته در میان مناظره با ابهامات و سوالات نوبری چند باری متن را از روی ترجمه مطالعه کرد.
نوبری
هم در صحبت های خود از ابتدای مناظره اتمام حجت کرد که شخصیت حزبی نیست و
به همه دولت ها انتقاد داشته تا کواکبیان برچسب حزبی به او نزند و تاکید
کرد که به عنوان یک دیپلمات با سابقه،استاد دانشگاه و کارشناس ارشد فعلی
وزارت امور خارجه که سالهای آخر خدمت خود را میگذراند و ترسی از وضعیت کاری
خود ندارد تنها به عنوان مخالف توافق نامه ای که آن را باخت میدانست در
مناظره حاضر شده.
مشروح این مناظره به شرح زیر است:
کواکبیان در ابتدای این مناظره، با بیان
این که در دولت گذشته هفت قطعنامه بین المللی علیه ایران صادر شد، گفت:
در آن مقطع زمانی تحریم های یک جانبه از ناحیه اتحادیه اروپا علیه ایران
بیشتر شد.اگر ما در این دوره نیز می خواستیم همچون دوره قبل عمل کنیم،
قطعا به حجم تحریم ها افزوده می شد و در این مذاکرات هیچ اتفاقی نمی افتاد و
فقط برای مذاکرات بعدی برنامه ریزی می شد از این رو نتیجه آن مذاکرات باخت
باخت بود. البته در این میان حمایت های رهبری از دولت و سخنان ایشان در
مورد نرمش قهرمانانه این زمینه را ایجاد کرد که تا نگاه دیپلماسی به سمت
مذاکرات برود و به نتایجی دست پیدا کنیم که حاصلش این توافقنامه باشد. ما
به دنبال ساختن سلاح هسته ای نیستیم و آموزه های دینی و فتوای رهبری نیز
همین را می رساند، در حالی که غنی سازی 20 درصد برای ساخت سلاح هسته ای است
و ما با کمتر از 5 درصد نیز می توانیم به خواسته های خود برسیم.این که ما
غنی سازی 20 درصد را در این مدت متوقف کنیم هدفی جز شکسته شدن بن بست
ندارد و این مسأله هیچ ضربه ای به منافع ملی ما نمی زند.توقف 20 درصد به
این معنا نیست که این فناوری از دست ما رفته است.اما در مسأله غنی سازی
جملات توافقنامه دو پهلو است؛ وقتی مطرح می شود که ایران نباید بالای 5
درصد غنی سازی داشته باشد معنایش این است که زیر 5 درصد مشکلی ندارد.ما در
این مذاکرات چیزهایی را به دست آورده ایم و چیزهایی را موقتا کنار گذاشته
ایم.این مذاکرات اگر هیچ فایده ای برای ما نداشته باشد همین که شش ماه
تحریمی علیه ما صورت نمی گیرد کافی است. استدلال آنها این است که این تحریم
ها از گذشته بوده و چیز جدیدی نیست؛ البته نباید سرسپردگی آمریکایی ها از
صهیونیست ها را فراموش کرد.
در ادامه این مناظره نوبت به ارائه
دیدگاه های ناصر نوبری، دیپلمات با سابقه و کارشناس فعلی وزارت امور خارجه
راجع به توافقنامه ژنو رسید، وی با اشاره به اهمیت جایگاه دیپلماسی، از
کسانی که وزیر امور خارجه را به پرهیز از اظهار نظر نظامی دعوت کردند،
انتقاد کرد و افزود: دستگاه دیپلماسی وظیفه دارد تمام موضع گیری های کشور
در زمینه های مختلف را مدیریت کند.بر اساس استراتژی جایگاه سازی مقامات
نظامی باید با هماهنگی دیپلماسی اظهار نظر کنند.: امروز در جهان داشتن
امکانات راه رسیدن به قدرت نیست بلکه چگونه جایگاه سازی کردن نزد افکار
عمومی راه رسیدن به قدرت است.دیپلمات حرفهای از نداری ها داشته ها می
سازد؛ دیپلماسی ارائه واقعیت ها نیست بلکه دیپلماسی کمترین امکانات را به
بالاترین امکانات تبدیل کردن است.ما در شش ماه نخست آنچه که تا خط قرمز ما
است داده ایم و به زیر 5 درصد در غنی سازی اکتفا کرده ایم و در مقابل اصل
تحریم های نفتی و بانکی تکان نخورده، از 100 میلیارد دلار نیز 5 میلیارد
دلار، آن هم به صورت قسطی نصیب ما شده است.همیشه رادیکالیزم سبب جنگ نشده
بلکه وادادگی نیز به ایجاد جنگ ها کمک کرده است، جنگ جهانی دوم ریشه اش
وادادگی بود. در مذاکره اگر یک طرف بی توجه به ظرفیت های ملی نسبت به طرف
مقابل انعطاف نشان دهد طمع زیاده خواهی منجر به جنگ نظامی را موجب می شود.
او تا آخر می خواهد بیاید همین الان هم پس از مذاکره ژنو دارند می گویند-
الکی هم نمی گویند: گام اول ایست فعالیت های هسته ای بوده و قدم دوم برچینی
کامل . این یعنی طرف مقابل طمع پیدا کرده، یعنی این موافقت نامه طمع برای
او ایجاد کرده که تا بیخ کار بیاید.پس دیپلماسی کار بسیار دقیق و خطرناکی
است. شما اگر علائم را جوری نشان دهی که دشمن تا خوزستان هم نمی تواند
بیاید آن وقت اصلاً حمله نمی کند.ولی اگر از علائم شما جوری برداشت کند که
تا تهران می تواند بیاید قطعاً حمله می کند.
کارشناس ارشد وزارت امورخارجه دولت
اعتدال اظهار کرد: انفعال، در طرف مقابل طمع به وجود می آورد و در چنین
حالتی آمریکایی ها از ما می خواهند فعالیت های هسته ای خود را تعطیل کنیم.
کواکبیان در بخش دیگری از این مناظره،
با انتقاد از سخنان نوبری مبنی بر وادادگی تیم مذاکره کننده، گفت: وادادگی
در متن این توافقنامه نیست و اگر وزیر امور خارجه درجایی حرفی زده ربطی به
این توافقنامه ندارد. من اعتقادم این است که ایشان گفته اند در دور بعد چه
برگی داریم که رو کنیم. مگر در بحث هسته ای قرار است کجا برسیم؟ هدف اگر
بمب هسته ای باشد ما قطعاً در این توافق نامه باختیم ولی اگر هدف انرژی
هسته ای، بهره برداری صلح آمیز برای مصرف داخلی باشد وادادگی نیست. ما در
رابطه با کشورهای مختلف نیاز به اعتمادسازی شفاف داریم برای این که دنبال
بمب نیستیم تا تحریم جدیدی نشویم. ولی اگر قرار بود کار پنهانی بکینم از
این نظارت هایی که در توافق نامه آمده باید نگران بشویم. اگر دنبال بمب
باشیم باید نگران دور بعد مذاکرات باشیم که چه چیزهایی را باید از دست
بدهیم. ما 5 دسته کشورهای هسته ای داریم یک عده مثل اعضای دائمی شورای
امنیت هم فناوری دارند و هم بمب و هم حق وتو، یک عده بمب را دارند فقط ، یک
عده مثل ما چرخه سیکل دارند و دنبال انرژی صلح آمیز هستند. ما اصلاً نمی
خواهیم وارد دسته دوم شویم و دنبالش نیستیم. در دنیا حدوداً 80 کشور هستند
که چرخه سوخت را پیگیری می کنند. آقای نوبری شما در صورتی باید بگویید
وادادگی که دنبال پنهان سازی و چیز خاصی باشید! آقای اوباما در سازمان ملل
با یک تعبیر محترمانه فتوای رهبر معظم انقلاب را طرح کرد. تعبیر برد – برد
را که می گویم برخی فکر می کنند مذاکره خوب یعنی ما یکسره همه چیز بدست
بیاوریم و طرف مقابل هم همه چیز را از دست بدهد. این اصلاً نشدنی است در
مذاکره اگر همه چیز را ما بگیریم و او همه چیز بدهد ، فردا می رود برعلیه
شما توطئه جدید شروع می کند. این که بگوییم طرف مقابل نباید در مذاکره به
چیزی برسد از عرف دیپلماسی خارج است، یک چیز هم او باید بدست بیاورد که
جوابی برای ملتش داشته باشد.حالا ما چندتا سانتریوفیوژ هم بدهیم مگر چه
اتفاقی می افتد؟ در صلح حدبیه خوانده اید، نرمش قهرمانانه یعنی چه؟ یعنی
برای اصول سفت بایستی ولی در فروع نرمش و انعطاف بخرج بدهی. تا این جای
مذاکره که این چنین بود(نرمش قهرمانانه) البته فردا را من هیچ تضمینی نمی
دهم ولی تا این جا که همین طور بوده است. ما تا کنون در مذاکرات بر سر خط
قرمزها کوتاه نیامده ایم.این که من می گویم موافق مشروط هستم بخاطر همین
است. در سوره مبارکه فتح هیچ بحث نظامی ندارد و تماماً بحث صلح و صلح نامه
است.در صلح حدیبیه آن ها گفتند بسم الله الرحمن الرحیم را باید حذف کنید
،که پیامبر برای اینکه صلح نامه منعقد شود پذیرفت ، این که نام خودش هم
تحت عنوان رسول الله نباشد و آن سال هم به زیارت خانه خدا نروند، چون
عواقبش را میدید.
من هم می گویم توافق نامه ژنو هیچ تعهد
حقوقی جدی ندارد که نتوانی زیرش بزنی، اگر طرف مقابل به این توافقنامه عمل
نکند ما هم می توانیم به توافقنامه پایبند نباشیم. ضمن این که تا همین جا
هم دستاوردهای خوبی داشته از جمله این که در همین بحث سوریه رسماً از ایران
خواستند وارد مذاکرات ژنو 2 شود. پس اگر دنبال سلاح هسته ای نباشیم این
توافق نامه وادادگی نیست و ضمناً رهبری هم از این فرزندان عرصه دیپلماسی
حمایت کرده اند. رهبری فرمودند من در جزئیات دخالت نمی کنم ولی دخالت می
کنند چون تدبیر رهبری بالاتر از این است که وادادگی منجر به جنگ از دل این
مذاکرات بیرون بیاید. حالا بحث دیگری که هست این که در اوضاع داخلی چه
میگذرد؟ هیچ بیکاری و تورم و مشکلی نداریم؟ بعد از این توافقات بازار دلار
چه تکانی خورد؟ ما نیاز داریم، واقعیت این است که ما مشکل داریم، ضمن این
که به نظر بنده کم کم اوضاع روبه راه میشه و تحریم ها برداشته خواهد شد.
طرف ته چاه بود به بالایی گفت من را بکش بالا ، بالایی گفت اجازه یک طناب
دیگری بیاورم، پایینی گفت خب اجازه ندهم چه کار کنم؟ واقعیت این است که
تحریم ها فشار آورده و مردم در تنگنا هستند. تا کی باید ادامه دهیم یکجا
باید قطع شود و این روند شروع خوبی است و آقای ظریف هم انصافاً دیپلمات
حرفه ایست. در مذاکرات هم سر اصول مجدانه می ایستد و مجموعه نظام هم دنبال
نرمش قهرمانانه است. در داخل ناهماهنگی جنگ روانی داریم، صداو سیما یکجور
می گوید، مجلس یک جور دیگر می گوید و وزارت خارجه هم غیر هر دو جور می
گوید.
نماینده مجلس هشتم اظهار داشت: در مجلس
ما تیم هسته ای قبلی را قوی نمی دانستیم ولی یکبار هم وزیر خارجه را به صحن
نکشاندیم و در فضای علنی انتقاد نکردیم، ما مسأله هسته ای در دولت گذشته
را مسأله نظام می دانستیم و از آن حمایت می کردیم امروز هم توقع داریم که
از این دولت حمایت گردد چون اول راه است. این دولت تازه کار خودش را شروع
کرده، بگذاریم کار کمی برود جلو اگر مشکل دار شد بعد خود من هم می نشینم
کنار آقای نوبری و انتقاد می کنم. قرار است در این 6 ماه یک اعتمادسازی
بشود ولی اگر بخواهد وادادگی باشد نه ما اجازه می دهیم، نه رهبری و نه
مردم.
ناصر نوبری، سفیر ایران در شوروی سابق
در ادامه این مناظره با انتقاد از این سخنان کواکبیان که مخالفان توافقنامه
ژنو جنگ طلب و به دنبال بمب هسته ای هستند، گفت: خوشبختانه آقای کواکبیان
آن چیزی را که در کشور به عنوان بیماری مطرح کردم الان در صحنه عملی به
شما نشان دادند که وجود دارد، تا می گوییم این جا موافقت نامه کم و زیادست
فوری می گویند دنبال بمبند، من خودم سیاست ورز و دیپلماتم، طرفدار صلحم و
آن چه که من مخالفت کردم بحث دیپلماتیک و کارشناسی است، ایشان از اول تا
آخر می گوید شما چون دنبال جنگ و بمب هستید مخالفت می کنید. من سیاست ورزم،
اما سیاست ورزی هستم که دنبال منافع ملی ام و نه منافع حزبی و گروهی.
آقای دکتر حرف اصلی ما این است که ما
در این توافق نامه رسیدیم سر غنی سازی 5 درصد، من دیپلماتم، دلالم، محاسبه
می کنم می بینم همه چیز را دادیم، چیز خاصی هم نگرفتیم. 5 میلیارد دلار؟ تا
خط قرمز رفتیم! دور بعدی مذاکرات که اساس تحریم ها آن جا باید برداشته شود
چه چیزهایی می خواهیم بدهیم؟ آیا من دنبال بمب هستم؟
کارشناس با سابقه وزارت امور خارجه
اظهار داشت، آقای رئیس جمهور در نامه ای که به مقام معظم رهبری نوشته اند
تبریک گفتند و آورده اند؛ که ما حق غنی سازی را گرفتیم و چه و چه، خب
مبارکتون باشد، اما فردای توافق طرف مقابل که او قرار بوده این حق را بدهد،
تکذیب کرده! سوال اصلی اینجاست؛ ما10 سال ادعا می کردیم طبق ماده 4 ان پی
تی حق غنی سازی داریم؛ و آنها بحثشان این بود که تفسیر ما چیز دیگریست و
این حق را ندارید. حالا آقای رئیس جمهور گفتند که ما گرفتیم. این گرفتن
یعنی اینکه بعد از سالها که حاضر به اقرار نبودند، طرف مقابل هم اقرار کند
که ما این حق را دادیم و گرفتن این حق هم عالیست، و تبریک و جشن ملی هم
لازم داشت. اما بلافاصله بعد از چانه زنی در اتاق، این می آید بیرون و می
گوید من گرفتم، و او آمده بیرون و می گوید که من ندادم؛ این چه ارزش و جشنی
دارد! حالا ما کاری به جزئیات نداریم، مساله این است که بعد دوباره شروع
می شود؛ اینکه ما بگوییم که طبق این قسمت و آن قسمت این متن توافق نامه ما
این حق را گرفتیم؛ او می گوید طبق این قسمت و آن قسمت متن ما این حق را
ندادیم. خب این شد همان دیگر! ما سالها بود سر همین که این کلمات (کلمات
کلی و قابل بازی و دبّه کردن) معنایشان این و آن است بحث داشتیم؛ خب این که
شد همان! پس چه چیز جدیدی گرفتیم که باید برایش جشن گرفت و... چیست؟! این
را بگویید؟ این که همان است؛ فقط قبلا روی معنای بند 4 ان پی تی بحث
داشتیم؛ حالا روی معنای بندهای این توافق نامه ژنو بحث داریم! سوال اصلی
این است که پس چه چیز جدیدی اتفاق افتاده؟!
تازه دوستان ما از آن ماده 4 ان پی تی
هم طبق این توافق نامه ژنو تنازل کردیم! متأسفانه! چرا؟ چون ماده 4 ان پی
تی بطور کلی این حق را به همه داده است؛ اما در این توافق نامه ما این حق
را مشروط کردیم به موافقت آمریکا و متحدانش! گفته تعریف برنامه غنی سازی
باید طبق توافق طرفین باشد؛ یعنی باید به تایید ما برسد! چیزی که در ان پی
تی نیامده ! حالا اما حدّش هم شده طبق توافق طرفین؛ یعنی اندازه غنی سازی
را هم آمریکایی ها باید موافقت کنند. مکانش هم باید موافقت کنند، حجم را
باید موافقت کنند... اینها در ان پی تی نبود؛ ولی در این موافقت نامه اضافه
شد!
حالا اینکه طبیعیست که رهبری یک کشور از
سیستمی که دارد کار می کند قدرتمندانه حمایت کند، تا جلو اجنبی بتوانند
قوی بایستند و منافع ملی را حفظ کنند. غیر این هم انتظار نیست؛ همانطورکه
10 سال پیش هم همین کار را کردند. اما آخرش که با کلمه کلّی «اعتماد سازی»
-که همیشه غربی ها با کلمات کلی ما را فریب می دهند-بعد از دو سال هرچه که
آنها گفتند ما انجام دادیم و گفتیم خُب حالا دیگر پرونده ما حل شد دیگر!
گفتند نه! ما اعتماد پیدا نکردیم! گفتیم دیگر چه کار کنیم؟! گفتند برای
اعتماد، تعلیق کافی نیست؛ تعطیل کند تا ما اعتماد کنیم! اینجا بود که مقام
معظم رهبری آن سخنرانی معروفشان را -خطاب به همین هیئتی که قبلش از آنها
مفصل حمایت کرده بودند- داشتند. گفتند به من بگویید این حدّ یقف کجاست؟! هی
آنها می گویند، شما می گویید چشم!... حدّ یقف کجاست؟! عین همین سوال را
الآن من راجع به این توافق نامه دارم! وقتی شما تمام تعاریف، مکان، اندازه،
درصد،... همه را گذاشتید بنابر تعریف و توافق طرفین، دیگر حد یقفی ندارد.
از اول تا آخر این توافق نامه را که می خوانید یک جای سفتی پیدا نمی کنید
همه جایش شل و بدون پشتوانه است، ، این کلاهی که در ژنو سرمارفت همان کلاهی
است که در قرارداد 1921 با روس ها، در ترکمان چای، در قرارداد الجزایر، در
معاهده 10 سال پیش سعدآباد و در مدالیته 5 سال پیش سرمان رفت، این غربی ها
در یک کار حرفه ای اند، ما دو مفهوم داریم مفهوم انتزاعی و انضمامی ، غربی
ها در توافق نامه ها از مفاهیم مشخص و مصداق دار و مابه ازای خارجی دار
استفاده می کنند اما نوبت به تعهدات خودشان که می شود از مفاهیمی کلی و
بدون مابه ازای خارجی استفاده می کنند. نگرانی ها برطرف شود، رضایت برقرار
شود، اعتمادسازی شود، توافق طرفین حاصل شود، احساس خطر امنیتی نباشد و ...
کجا؟کی؟ چه کسی؟ اصلاً هیچ نکته ی روشنی ندارد. آقای کواکبیان اگر ما در
ازای همه این چیزهایی که در این توافق نامه داده ایم، اجازه غنی سازی صنعتی
3 درصد برای نیروگاه مان را گرفتیم من دست و پای شما را می بوسم. در پایان
کار و در گام نهایی که شما همه تعهدات را عمل کردید تازه گفته: (به دنبال
اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع و با سپری شدن کامل دوره زمانی گام
نهایی، با برنامه هستهای ایران مانند برنامه هر کشور دیگر فاقد تسلیحات
هستهای عضو انپیتی رفتار خواهد شد.) ببینید چقدر شل است از کجای این متن
می شود آویزان شد، بعد این همه اقدام اعتمادساز حاضر نشده حتی آخرش هم حق
غنی سازی را به رسمیت بشناسد، برای این ها این قدر جشن و کف گرفتند!!
گرفتن نون اصلی برای مردم زمان و مکان ندارد اصلاً، حالا همه ی جنس ها را
هم ما داده ایم، باید خودمان را آویزان زمین و زمان کنیم. آخرش هم می شود
همان کنسرسیوم رژیم قبل ویو همان ویو است. برای گرفتن حق مردم در این
موافقت نامه اصلاً معلوم نشده تا چند سال باید چانه بزنیم! این را هم بگویم
روس ها این وسط کاسبند، دیدید دیروز آمد تهران گفتند طبق موافقت نامه فلان
است بعد می رود آمریکا با این حرف ها دنبال دلالی، دیپلماسی و حرفه ای گری
را ببینید. مسئولین ما هم خوشحال که چی؟ روس ها گفته اند در توافق نامه حق
غنی سازی آمده! خود روس ها بهتر از بقیه می دانند که چه چیزی در توافق
نامه آورده اند، که سر ما کاسبی کنند.
در ادامه این مناظره کوابیان، بیان
کرد: چرا مواضع کشورهای اروپایی را نمی گویید؟ همه حق غنی سازی را اذعان
کرده اند. امریکایی ها هم چون تحت فشار لابی های صهیونیستی هستند این گونه
حرف می زنند. چون ایران به دنبال بمب هسته ای نیست نیاز به 20 درصد ندارد؛
این که برخی می گویند در توافقنامه حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته نشده
پس چرا کشورهای انگلیس، آلمان و فرانسه اذعان کرده اند که غنی سازی حق
ایران است.در توافقنامه آمده که ایران حق بهره برداری از انرژی هسته ای
برای اهداف صلح آمیز دارد و این امر به این معنا نیست که بند چهار ان پی تی
نادیده گرفته شده است.در این توافقنامه غیر مستقیم و تلویحا حق غنی سازی
ایران به رسمیت شناخته شده است.نباید از توافقات صورت گرفته ذوق زده و یا
نا امید شد.
دبیر کل حزب اصلاح طلب مردم سالاری
اظهار داشت:این توافقنامه امتیازات زیادی برای ما ندارد و شاید می شد بهتر
از این باشد اما باید پذیرفت که این شروع کار است و بر داشته شدن تحریم ها
را به دنبال دارد. برچیده شدن تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا، برداشته
شدن تحریم های پتروشیمی، طلا و فلزات گرانبها و لغو تحریم های خودرو سازی و
حضور شرکت های خودرو ساز خارجی در کشور برای انعقاد قرار داد با ما را از
محاسن توافقنامه ژنواست.ما در این توافقنامه محرومیت هایی را در مدت شش ماه
پذیرفته ایم تا به طرح جامع برسیم و در این مدت ما ضرر نخواهیم کرد و ضربه
ای نخواهیم خورد. اگر ما در داخل قدرتمند باشیم می توانیم سر میز مذاکره
از حقوق خود دفاع کنیم. نوع نگاهی که آقای نوبری دارند متاسفانه نادیده
گرفتن قدرت داخلی است. بازه زمانی توافق نامه یکساله است چرا می گویند،
بازه زمانی ندارد؟
نوبری در پایان این مناظره با بیان این
که مذاکرات ژنو برد برد نیست و بُرد و بُرد است، افزود: مفهوم برداشته شدن
نگرانی ها از غربی ها در دراز مدت چیست؟ متأسفانه در این توافقنامه تشخیص
این که ایران به چه چیزهایی نیاز دارد، چه موقع تحریم ها برداشته و چه زمان
به ایران حق غنی سازی داده شود به دست آمریکایی ها افتاده است. می شد با
این امکاناتی که در داخل داریم خیلی امتیازات بهتری بگیریم البته با
دیپلماسی حرفه ای. این چه دیپلماسی و سیاست ورزی است که بابت بالا و پایین
کردن کنگره در امریکا باید به آن ها باج بدهیم و تحریم جدید بپذیریم، حالا
از آن طرف مسئولین ما از انتقادات و مخالفین چه استفاده هنرمندانه ای کرده؟
اگر طرف فکر کند که ما نفهمیدیم کلاه گشادتری سرمان می گذارد، آن ها چطور
از فشار نتانیاهو و کنگره به نفع خود بهره می گیرند و دیپلمات های ما این
طور برخورد می کنند.