بولتن نیوز: همه ساله در آستانه اعیاد بزرگ اسلامی همچون عید غدیر و عید سعید فطر، رهبر معظم انقلاب بنا به تقاضای ریاست قوه قضائیه تعدادی از زندانیان را مورد عفو و بخشش قرار می دهند.
عید فطر امسال نیز مقام معظم رهبری در آستانه این عید بزرگ اسلامی جلوه ای از زندانیان موافقت نمودند.
اما نکته ای که در این میان حائز اهمیت است سوء استفاده جریان اپوزیسیون از این اقدام و نشانه گرفتن ثبات سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی است. این جریان معلوم الحال که در همه احوال به دنبال تامین منافع دشمنان نظام اسلامی می باشد، بخشودگی گروهی از زندانیان سیاسی را نشانی از عبرت آموزی نظام از وضعیت کشورهای منطقه گرفته و در بهترین حالت آن را فرصتی برای گرم کردن تنور انتخابات آینده دانستند.
به نظر می آید تامل در چند نکته خالی از لطف نباشد:
اول اینکه عفو زندانیان از جمله اختیارات ولی فقیه است که در قانون اساسی صریحا بدان اشاره شده و بخشودگی اخیر نیز برای اولین بار در نظام اسلامی تجربه نشده است بلکه به آیین مهرورزی نظام در آستانه اعیاد بزرگ اسلامی تبدیل گشته است تا فرا رسیدن ایام الله، یادآور خاطرهای شیرین برای زندانیان و خانواده ایشان باشد. کما اینکه چنین اقدامی، هر ساله در چنین ایام خاصی انجام می شده است.
دومین نکته قابل اشاره بی ارتباط بودن عفو زندانیان با بی ثباتی سیاسی و امنیتی در ایران است. در نگاه بسیاری از تحلیلگران لندن نشین و غیره، امروز بزگترین معضل سیاسی- امنیتی جمهوری اسلامی حوادث پس از انتخابات و جنبش سبز است؛ و این در حالی است که نظام اسلامی به خوبی توانسته است از غبار فتنه های 88 به درآید و همچون دیگر فتنه ها آن را بی اثر کند.
جنبش سبز که طی دو سال گذشته به دلیل عدم وجود پایگاه اجتماعی از یک ابراز وجود مستقل عاجز بوده است، همواره با سوار شدن بر موج حرکت های انقلابی ( مانند 13آبان، روز قدس، 22بهمن و...) به بیان عقاید خود و زیرسوال بردن زیربنایی ترین عناصر تفکر امام و انقلاب پرداخت.
این جنبش در اولین حرکت مستقل خود در 25بهمن 89، تیر خلاص را بر پیکر نیمه جان خود روانه ساخت و موجبات درهم شکستن سکوت بسیاری از ناظران را فراهم کرد و امروز چیزی جز چند سایت هوچی گری که از خارج از کشور مدیریت می شوند و پدر و پسر به تعداد انگشتان دست هم نمی رسند، از آن باقی نمانده و تنها میتوان آن را در زباله دان تاریخ جست.
نکته سوم "عبرت آموزی جمهوری اسلامی از موج بیداری مردم منطقه است"! که شاید بزرگترین اتهام ممکن به جمهوری اسلامی همین باشد. از یکسو جمهوری اسلامی طی 30سال گذشته تنها الگوی موفق نظامی اسلامی و انقلابی برای کشورهای مستقل جهان و تنها پشتیبان «بیداری اسلامی» در خاورمیانه بوده است. البته جمهوری اسلامی طی این مدت تنها به وظیفه الهام بخشی خود عمل نکرده، بلکه از پرداخت هرگونه هزینه مادی و معنوی (از بار سنگین تحریم ها گرفته تا تحمل بمباران تبلیغاتی دشمنان) فروگذار نکرده و نیت خیر خود را نمایان نموده است.
از سوی دیگر در حوادث پس از انتخابات با وجود حمایت عجیب و غریب غرب از اغتشاشگران و تحمل بالای نظام، جنبش سبز به پایان خود رسید و این در حالی است که وضعیت برای کشورهای منطقه کاملا معکوس بوده است و حکومت های دست نشانده تا قبل از فروپاشی از حمایت بیحد و حصر غربیها برخوردار بوده اند( از کمک تسلیحاتی تا قلب واقعیت در شبکه های دروغپراکنی) و حجم معترضین و وسعت کار آنها به مراتب از اغتشاشگران در حوادث ایران کمتر بوده است.
مهمتر از همه اینها توجه به این نکته است که جمهوری اسلامی به لحاظ ساختاری و رفتاری کاملا متفاوت از کشورهای منطقه است؛ جمهوری اسلامی در عین حفظ حاکمیت «الله» دارای ساختاری «مردم سالار» است و از طرف دیگر بهره مند از پاکترین افراد در رأس و بدنه خود. به طوری که به اعتراف یکی از تحلیلگران لندن نشین: «در تاریخ زندگی آیت الله خامنه ای و بستگان ایشان، نقطه سیاه که هیچ، نکته خاکستری نیز به لحاظ اقتصادی وجود ندارد...» اما چه کسی است که از نظام های مستبد کشورهای منطقه و فساد اقتصادی حاکمان و اطرافیان او بیخبر باشد؟!
همین طور جنس مردم و سطح مطالباتی که آنها در جنبش های اجتماعی منطقه به دنبال تحقق آن هستند کجا و یک مشت افراد آشوب طلب موسوم به سبز در ایران کجا؟! در جنبش های اجتماعی کشورهای منطقه شاهد آن هستیم که یک حرکت کاملا «خودجوش» و بر آمده از «خاستگاه مردمی» علیه حکومت هایی که دارای صبغه «دیکتاتوری» و قبیله گی هستند و آن هم با «شعارها و نمادهای اسلامی» در حال وقوع است. در حالی که در حوادث پس از انتخابات 88، عده قلیل و معدودی از افراد «موقعیت طلب بالای شهر تهران» برای رسیدن به اهداف خود که همانا طراحی شده از سوی «سران غربی» مستقر در اتاق های جاسوسی و امنیتی اسرائیل و آمریکا و انگلیس بود به مخالفت با نظام «مردم سالار» جمهوری اسلامی پرداختند. آشوب طلبان اولین اقدامی که انجام دادند حذف «شعارها و نمادهای» دینی بود. عکس امام را آتش زدند، شعار مبارزه با شیطان بزرگ را تغییر دادند، به دستجات عزای امام حسین (ع) حمله ور شدند و بیرق عزای آن را آتش زدند و... . از همین روی در مدت زمان کوتاهی توسط خود مردم ایران به سرعت طرد شده و از صحنه سیاسی کشور حذف شدند.
بنابراین «عبرت آموزی» جمهوری اسلامی از فروپاشی یکی پس از دیگری نظام های مستبد منطقه و دومینوی بیداری اسلامی، نه تنها مضحکترین دلیل ممکن بلکه تحقق آرمان های جمهوری اسلامی پس از سه دهه و این وعده الهی است که: « مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ». مثل كساني كه غير از خدا را اولياي خود برگزيدند، مثل عنكبوت است كه خانه اي براي خود انتخاب كرده؛ در حالي كه سست ترین خانه ها خانه عنكبوت است، اگر مي دانستند. (سوره عنکبوت، آیه٤١) پس ای صاحبان اندیشه عبرت بگیرید!
نکته چهارمی که از نگاه تحلیلگران اپوزیسون از قلم افتاده عدم توجه به این مهم است که عفو و بخشودگی زندانیان در آستانه عید سعید فطر، «لطف و محبت» نظام و نمایانگر «جلوه های رحمانی» نظام است که اساسا می توانست صورت هم نپذیرد. کما اینکه جمهوری اسلامی هیچ وظیفه ای برای آزادی ایشان قبل از به پایان رسیدن دوره محکومیت ندارد.
در حقیقت این اقدام جمهوری اسلامی که الهام گرفته از الفت و مودت نهفته در آموزه های اسلام ناب است، فرصت دیگری را برای زندانیان سیاسی و غیر سیاسی فراهم می آورد تا راه توبه نصوح را مقابل دیدهگان خویش بیابند و فرصت از دست رفته را جبران نمایند.
آخرین نکته نیز یک تذکر و یادآوری به تحلیلگران اپوزیسیون و حکومت های غربی است. بد نیست که دشمنان تا بن دندان مسلح نظام اسلامی به جای دستاندازی در موج بیداری اسلامی در خاورمیانه و اقدامات دو پهلو و تلاش برای مخدوش نمودن وجهه ام القرای جهان اسلام (جمهوری اسلامی)، نگاهی نیز به اطراف خود داشته باشند.
امروز ناآرامی های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و... مهمترین کشورهای غربی مانند انگلیس، فرانسه، اسپانیا، ایالات متحده و... را دامنگیر چالشهای جدی نموده است. مسئله فراموش شده از سوی این تحلیلگران بی اعتنایی و سکوت مطلق آنها در برابر توحش و جو پلیسی- امنیتی حاکم بر این کشورها است. همین تحلیلگران در ایام اغتشاشات سختترین حمله ها و اعتراضات را به دستگیری محاربین نظام اسلامی روا داشتند.
این در حالی است که خبرهای این روزهای لندن حکایت از رسوایی و ناتوانی حکومت در کنترل اوضاع دارد؛ نظام اسلامی در کمال اقتدار و با خیالی آسوده زندانیان خود را آزاد می نماید و حکومت های مدعی ثبات و امنیت بساط دادگاههای 24 ساعته خود را پر رونق می یابند و کودک 12 ساله را نیز خطری برای امنیت خود به شمار می آورند و در عرض چند روز بیش از هزار نفر را روانه زندان ها می کنند.
هر سو را که می نگری رحمانیت نظام اسلامی را در برابر مخالفان و معاندان میبینی اما چه میتوان کرد که: «خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ». خدا بر دل، و گوش، آنان، مهر نهاد! و بر چشمان ایشان پرده اي افكنده است و عذاب بزرگي در انتظار آنهاست؟! (سوره بقره، آیه٧)
مجموع این دلایل و قرائن به خوبی نشان می دهد که جهموری اسلامی نه تنها استراتژی «فرار به جلو» را برای خود برنگزیده است بلکه در کمال اقتدار و از سر لطف اقدام به عفو و بخشودگی زندانیان در آستانه عید سعید فطر نموده است و این در حقیقت جلوه کوچکی است از اقتدار جمهوری اسلامی.
سپهر حجازی