به گزارش 598 به نقل از ایران ورزشی، «هر كُنش، يك واكنش.» چهار قرن پيش وقتي اسحاق نيوتن اين قانون را در دانشنامه بشري مينوشت، شايد فكرش را هم نميكرده كه بيربط ترين و پيش پا افتادهترين روزمرگيها هم آن را مثل يك الگو پي بگيرند. آنهم در سرزميني دور به نام فوتبال ايران.
هر چند كه اين قانون خيلي زود از ذهن محمد رويانيان رخت بربست. او هم حتما گمانش اين بوده كه بازخوردها به كُنشهاي پنهاني را جز خودش، كسي لمس نخواهد كرد وگرنه بركناري مانوئل ژوزه را چه نيازي بود به آنهمه دوگانگي؟ يا حداقل مشابه آن بازي را ديگر براي يحيي تكرار نميكرد.
آقاي مديرعامل دو تصميم مهم گرفت و هر دو را هم به خيال خودش نوشت به پاي پيشكسوتاني كه فكر و خواسته او را در ذهن داشتند. حالا هم دوباره افتاده در تكرار همان بازي. اين بار اما آن مهرهاي كه بازيچه ميخوانندش، خود اوست.
رويانيان از نخستين باري كه بر صندلي مديريت باشگاه پرسپوليس تكيه زد، هر روز يا استعفا ميداد و يا استعفايش ميدادند اما نتيجه هر دو اتفاق، يكي بود؛ محكمتر شدن پايههاي صندلي مديريت او. هر چند كه شايعه رفتنش را هم هنوز و هر روز، ميشنويم. شايعهاي كه براي آقاي مدير، حكم «هوو» را دارد اما تنها حريف او نيست.
رويانيان در كنار همه دغدغههاي روزمرهاش در پرسپوليس، بايد با بيپولي هم بجنگد. با بيپولي و اعتراضهاي هر روزه به آن كه شايعهسازها معتقدند همهاش بهانهاي است براي خالي كردن زير پاي محمد رويانيان و او مانده با انبوه چكهاي برگشتخورده بازيكنان و طلبكاران پرسپوليس چه كند! بدتر از همه تسويه حساب با عجمان بود كه با تهديدهايش خطر را تا بيخ گوش پرسپوليس رسانده بود.
به اينجا كه رسيديم، نه تنها هيچ خيّري براي نجات باشگاه و فراري دادن خلعتبري از محروميت پا پيش نميگذاشت، بلكه حسين هدايتي هم خود را كنار كشيده و آب پاكي را روي دست باشگاه ريخته بود. هدايتي هم از زير پا له شدن قول مديرعامل دلخور بود و هم از اتفاقهايي كه مديريت باشگاه را از تغيير دور ميكرد.
حسين هدايتي حضور در هيات مديره باشگاه پرسپوليس و حتي رياست هيات مديره را در سالهاي پيش از اين تجربه كرده بود و اين بار شايد خيال مديرعاملي در سر داشت.
از همين رو، رويانيان كه دوباره به او رو انداخت، ترجيح داد بار ديگر شانسش را بيازمايد. پس پيشنهادي تازه را گذاشت روي ميز؛ 400 هزار دلار عجمان و طلب معوقه بازيكنان معترض، به شرط يكي از صندليهاي هيات مديره!
پرداخت اين همه پول، تنها چيزي است كه رويانيان براي محكم كردن پيچ و مهرههاي صندلي مديريتياش كم دارد و اين را هم ميداند كه دستخورده شدن تركيب هيات مديره - چه با حضور حسين هدايتي و چه بدون او - بحث تغيير مديريت را جديتر از پيش، رو ميآورد و نخستين قرباني هم خود اوست.
وسوسه گذر از بدهيها از يك سو و شرط معرفي حسين هدايتي به وزير ورزش براي حضور در هيات مديره باشگاه از سويي ديگر، رويانيان را به دودلي كشانده.
هر چند كه تن ندادنش به شرط اين رفيق خيّر، خيلي دور از ذهنتر به نظر ميرسد. دليلش را هم بايد در همان شرط عجيب و غريب جستجو كرد. جايي كه هدايتي با اشاره به بدهيهاي سنگين پرسپوليس و پيامدهاي احتمالي آن، بحث كمك مالي علي انصاري و بابك زنجاني به باشگاه را هم مطرح كرده و مدعي شده كه با كمك آنها پاي غولهاي تجاري را به باشگاه پرسپوليس باز ميكند!
امروزِ محمد رويانيان، بدون شك خاصترين روزي است كه در پرسپوليس تجربه كرده. درست مثل آنچه خودش بر سر مربيان پيش از دايي آورده بود و سر آخر، آنها را از پرسپوليس راند.