به گزارش 598 به نقل از ایران ورزشی، خيلي وقت است كه محمد مايليكهن كمتر با روزنامهها صحبت ميكند. از وقتي هم كه بحث شكايت و دادگاه پيش آمد اين سكوت سنگينتر از قبل شد.
اما قرعهكشي جام جهاني و همگروهي ايران با تيمهاي آرژانتين، نيجريه و بوسني سوژه خوبي براي شكستن سكوت مايليكهن است كه اتفاقا سرمربي پيشين تيم ملي هم از اين مساله استقبال ميكند. البته محمد مايليكهن قبل از آن نسبت به يكي از مطالب روزنامهها گلايه دارد.
مايليكهن از اينكه نامش بهعنوان يك مربي ناموفق در تيم ملي المپيك مطرح شد و خارجيها را بهتر از او و پيرواني دانستيم ناراحت است و نسبت به اين مساله انتقاد ميكند: «من فكر ميكنم از جهان سوم بودن داريم به سمت جهان دهم بودن ميرويم. شما چند روز پيش از فدراسيون فوتبال انتقاد كرديد كه دارند برميگردند به سمت مربيان ايراني. نوشتيد كه از مايليكهن و پيرواني درس نگرفتيد؟ اي كاش لااقل منصفانه برخورد ميشد و ميديديد كه تيم اميد بيشتر از اينكه دست مربيان ايراني باشد، دست مربيان خارجي بود اما مگر اتفاقي افتاد. زمان كوردس كه منجر به محروميت يكساله كريمي شد را چرا نگفتيد؟ چرا ننوشتيد گده موفق نبود يا حتي وينكو بگوويچ كه آخرين مربي خارجي تيم اميد بود، مگر اتفاقي افتاد؟ ما آن زمان در ضعيفترين گروهها قرار داشتيم. حداقل زمان من با توجه به نتايجي كه گرفتيم، بهتر از بگوويچ بوديم. ما بايد در 2 مرحله قرار ميگرفتيم. ابتدا بايد از سد ازبكستان ميگذشتيم كه در بازي اول 3- يك ازبك را در تاشكند شكست داديم كه پيش از آن سابقه نداشت چنين اتفاقي بيفتد، در بازي برگشت هم 6 تا زديم و به مرحله گروهي راه پيدا كرديم. آن زمان ما با چين، كرهجنوبي و مالزي همگروه شديم كه شب قبل از بازي با كره، به ما خبر دادند برادر جواد كاظميان در استخر غرق شد. من يك ربع قبل پيش جواد بودم اما بعدش آمدند گفتند جواد را ببر خانهاش. خود من به قدري حالم بد بود كه نميتوانستم بروم اما اين كار را كردم. از اين مسائل بگذريم. به هر حال ميخواستم بگويم كه لااقل منصفانه برخورد كنيد. نه اجنبي پرست باشيم، نه اجنبي كش، نه ايرانيكش. واقعيتها را منعكس كنيم. اينها كم لطفي است. يعني همه چيز خودمان را زير سوال ببريم؟ ما ادعا نداريم اما واقعيت هم اين نيست.»
سرمربي سابق تيم اميد كشورمان فكر ميكند يكي از دلايل عمده عدم موفقيت تيمش در مرحله دوم، اتفاقي بود كه براي برادر جواد كاظميان افتاد: «يكي از دلايل عمده مرحله دوم جواد بود چون اتفاقي كه براي برادرش افتاد روحيه همه را خراب كرد اما به جز آن، يكسري بازيكن بودند كه هم در تيم اميد بودند، هم در تيم بزرگسالان. آن زمان حتي براي بازي با لائوس همه بچههاي اميد بايد ميرفتند! كعبي، مبعلي، كامليمفرد، نويدكيا و... ، ميدانيد چه فشاري ميآمد؟ برگشتيم مبعلي بايد از اهواز ميرفت براي بازي با شموشك. آن زمان تا تهران با پرواز ميآمدند و از اينجا با اتوبوس به نوشهر ميرفتند. همان زمان بود كه كمر مبعلي عيب پيدا كرد. نويدكيا مصدوم شد. اين اتفاقها را شما نميبينيد و جوري مطلب مينويسيد كه انگار مرغ همسايه غاز است! من ميبينم چه استعدادهايي وجود دارد اما از آنها استفاده نميشود. چرا اينها را نمينويسيد؟»
محمد مايليكهن به مصاحبههاي گذشتهاش اشاره ميكند كه بارها از عليرضا جهانبخش بهعنوان يك پديده نام ميبرد اما تا وقتي كه لژيونر نشد، ديده نميشد: «پارسال من چند بار گفتم پديده داريم اما پديده شناس نداريم. يكي از پديدهها همين جهانبخش بود كه ميگفتم و يكي ديگر مهرداد جماعتي. البته جماعتي را پارسال اسم ميبردم، نه امسال. در كنار اينها گفتم عبدا... كرمي قابليتهاي زيادي دارد. او هم در دفاع وسط، هم هافبك و هم نوك حمله ميتواند بهترين باشد. كي اينها را ميبيند؟ دوره، دورهاي شده كه ميگويند پول نداريم، بازي تداركاتي نداريم. باور كنيد كه جهان پنجميها هم اردوي بلند مدت نميگذارند. ما خودمان نميخواهيم بازي تداركاتي انجام دهيم. روزهاي فيفا ميگذرد و ميگويند بازي نداشتيم چون تحريم هستيم. اگر تحريم هستيم چطور تيم فوتسال روسيه ميآيد ايران و بازي تداركاتي انجام ميدهد؟ بهتر است واقعيت را بگوييم. اينكه جرات نميكنيم چون ميترسيم بد ببازيم و صداي مردم در بيايد. نگراني ما اين است و شك نكنيد كه دنبال بازي تداركاتي نيستيم.»
اما اگر به خاطر بد باختن، تيم ايران بازي تداركاتي نميگذارد، پس اگر مقابل آرژانتين بد ببازيم چه اتفاقي ميافتد؟ آن زمان صداي مردم بلند نميشود؟ اينها سوالاتي است كه مايليكهن به آن پاسخ جالبي ميدهد: «اين مساله نگراني ندارد چون كی روش ميگذارد و ميرود. ديگر هم كسي از او نامي نميبرد. مگر الان كسي از كوردس يادي ميآورد؟ نه اما هر بار از مايليكهن و پيرواني اسم برده ميشود. كسي ميگويد اين مربيان چه پولهايي گرفتند؟ نميگويند اما به ما ميگويند. يادم ميآيد زمان ما يك زمين تمريني هم براي آمادهسازي و رفتن به جام جهاني 98 نداشتيم. بچهها در خوابگاه ميخوابيدند. آن هم هر 10، 9 نفر در يك اتاق اما الان ميبينيم چه اتفاقاتي ميافتد. صحبتهاي روساي فدراسيون هم كه واقعا جالب و عجيب است. واقعا ديگر حوصله ندارم در مورد اين مسائل صحبت كنم. همه جاي بدنم درد ميكند. روح و روانمان درگير اين مسائل شده و روي جسممان تاثير ميگذارد. طوري كه وقتي دچار يك سرماخوردگي ساده ميشوم تا يكي، 2 ماه درگيرش هستم.»
سرمربي اسبق تيم ملي كشورمان اگر چه حوصله چنداني ندارد اما دوست ندارد از كنار يكسري مسائل به سادگي بگذرد. اينكه ميبيند بازيكنان ليگ ايران ديده نميشوند اما 2 رگهها جاي ويژهاي در تيم ملي پيدا كردند: «ميگويند 2 رگه، 2 رگه، 2 رگه و آدمهاي داخلي را پودر ميكنيم. آرش افشين را پودر ميكنيم. انصاريفرد را تا همين چند وقت پيش پودر كرديم. خلعتبري را همينطور اما مگر همينها نبودند كه مقابل ازبكستان برد ايران را رقم زدند. پاس گل كي بود؟ كي به آن زيبايي توپ را گل كرد؟ كشورهاي ديگر كه از عنوان 2 رگه استفاده ميكنند بازيكنان خاص دارند. مثلا مسعود اوزيل از 50 سال پيش خانوادهاش در آلمان زندگي ميكردند. مادرش آلماني است و خودش هم آلمان به دنيا آمد. اين كشورها به دنبال بازيكن 2 رگه هستند كه نرخ رشد جمعيتشان منفي است. يعني وقتي يك نفر از دنيا ميرود به جاي او يك نفر ديگر به دنيا نميآيد. اين مساله در كشورهاي پيشرفته دنيا و اروپا وجود دارد اما در ايران با وجود مشكلات عديده اقتصادي و اينكه ميدانند زندگي و بچهداري سخت است هنوز نرخ رشد جمعيت مثبت است. يعني وقتي يك نفر از دنيا ميرود، 3 نفر متولد ميشوند. همين است كه اين همه استعداد در همه زمينهها در مملكت داريم. اينها را نميبينيم. يعني نميخواهيم ببينيم. هزينه گزاف ميكنيم اما چيزي عايدمان نميشود. ميگوييم پول نداريم اما دم خروس ميزند بيرون و 10 روز اردوي خارجي ميرويم. اينهاست كه آدم را اذيت ميكند. مربي تيم ملي با 20 دقيقه بازي كردن عليرضا جهانبخش در نايمخن او را ميبيند اما در ايران ديده نميشد. خيلي نفرات ديگر هستند. مثلا بختيار رحماني. مثلا عبدا... كرمي كه به نظرم يك استثناست.»
محمد مايليكهن با اين وجود فكر ميكند تيم ملي بازيكنان خوبي دارد و توانايي صعود از گروهش در جام جهاني را دارد. سرمربي سابق صباي قم در رابطه با گروه ايران ميگويد: «من فكر ميكنم گروه ايران خيلي خوب است. ما اگر خودمان هم ميخواستيم قرعه برداريم بهتر از اين نميتوانستيم برداريم. اينكه ميگويند در گروه سوييس بوديم بهتر بود، به نظر من اشتباه است چون ما اصولا با كشورهاي قدرتي بيشتر مشكل داريم. تيمهايي مثل آرژانتين بهتر است. مثلا بازي ما الان مقابل نيجريه سختتر است چون نيجريه تيمي قدرتي است. در مجموع گروه خوبي است.»
مايليكهن در رابطه با اينكه چقدر ميتوانيم اميدوار به صعود ايران از گروهش باشيم، ادامه ميدهد: «ما فوقالعاده استعداد داريم. توانايي داريم. تا 3-2 سال پيش ميگفتيم ما كشوري هستيم كه در ورزشهاي گروهي نميتوانيم موفق باشيم اما الان فوتبال ساحلي، فوتسال و واليبال را ميبينيم كه روي اين مساله خط بطلان كشيدند. پس در فوتبال هم با توجه به استعدادهايي كه وجود دارد ميتوانيم موفق باشيم.»
مايليكهن در مورد صحبتهاي دادكان در رابطه با هزينههاي 600 ميلياردي در فوتبال هم حرفهاي جالبي دارد: «عليرغم اينكه گفته ميشود 600 ميليارد تومان در فوتبال هزينه ميشود اما به نظرم اين هزينه نسبت به ساير جاها زياد نيست. مثلا الان در جاهايي براي بخشهاي فرهنگي بودجههاي بالاي هزار ميليارد توماني ميبينيم اما عملكرد خاصي هم ندارند. اينجا اگر هزينه ميشود معقولانه است. البته به اين دليل به چشم ميآيد كه انعكاس زيادي در رسانهها دارد. فوتبال نه آب، نه نان و نه بهداشت مملكت است اما بيشتر از همه اينها به چشم ميآيد. الان ميبينيم كه در بخشهاي مختلف خبري صدا و سيما يك بخش اختصاصي براي ورزش و به خصوص فوتبال وجود دارد، در روزنامهها هم همينطور. برنامههاي ورزشي تلويزيوني هم رقابت زيادي با هم دارند و هر روز بيشتر از قبل ميشوند. در رابطه با كداميك از جريانات به اين صورت ميپردازيم؟ ما حداقل در چند سال اخير ديديم كه فوتبال به خوبي خودش را نشان داده. قبلا ميگفتند در كشتي و وزنهبرداري ميتوانيم موفق باشيم اما الان ميبينيم كه در فوتسال هم ميتوانيم، در فوتبال ساحلي هم ميتوانيم، در واليبال هم همينطور. پس در فوتبال هم ميتوانيم. ما فوقالعاده استعداد داريم اما آنهايي كه متولي امر هستند به دنبال چيزهاي كوچك و اندك هستند. به نوعي دنبال حفظ ميزهاي خود هستند. به فوتبال بهعنوان سرگرمي نگاه ميكنند وگرنه ما ميتوانيم جزو 10 تيم برتر دنيا باشيم. البته نه در رنكينگي كه معلوم نيست چطور كار ميكند.»
كارشناس فوتبال كشورمان كه قرعهكشي جام جهاني را از شبكه 3 سيما تماشا ميكرد، يك گلايه هم از مهدي مهدويكيا دارد: «وقتي مراسم قرعهكشي را ميديدم مهدي مهدويكيا گفت خدا پدر ايويچ را بيامرزد. خدا خود ايويچ را رحمت كند و از اين حرفها. برايم جالب بود كه يك كلمه نگفت خدا رحمت كند مايليكهن را! من ادعايي ندارم اما شايد به اندازه يك ارزن در حضور مهدويكيا به سطح بالاي فوتبال نقش داشتم اما او حتي نامي از مرحوم مايليكهن نبرد! البته من براي مهدي مهدويكيا احترام خاصي قايلم و او اسطوره تيم ملي و فوتبال است اما اسطوره پرسپوليس نيست. اسطوره هامبورگ هست اما اسطوره پرسپوليس نيست. من از نظر شخصيتي و فني مهدي را خيلي قبول دارم امااي كاش نامي از آنهايي كه برايش زحمت كشيدند ميبرد.»
مايليكهن كه به روزهاي جام جهاني 98 برميگردد، فكر ميكند اگر يكسري دستهاي پشت پرده آن زمان وجود نداشت تيم ايران ميتوانست از گروهش صعود كند: «سال 98 همه ديديد چه كار كردند. نميخواهم نبش قبر كنم اما من از يكسريها به خاطر اتفاقات آن زمان نميگذرم. نميخواهم حرف بزنم چون اگر بزنم شهر بههم ميريزد. آن زمان تيم ملي ميتوانست به دور دوم صعود كند اما يكسري دستهاي پشت پرده نگذاشت. نعيم سعداوي آن زمان در بهترين شرايط جسمي، سني و روحي قرار داشت اما چرا بازي نكرد؟ تيم ما آن زمان با اسكلت اصلي حضور پيدا نكرد. روياي بزرگ ما بردن آمريكا بود. بعد از آن تيم رها شد. آمريكا را برديم و بايد ميرفتيم شهر ديگري با آلمان بازي كنيم. فاصله بين اين 2 شهر حدود 6-5 ساعت بود اما به جاي اينكه با پرواز نيم ساعته ميرفتند با اتوبوس رفتند. به همين دليل جلوي تيم آلمان كه پيرترين تيم جام جهاني بود ميآييم راحت ميبازيم. خود آلمانيها هم باور نداشتند 3 گل بزنند. به خاطر همين وقتي كلينزمن گل زد داشت تور دروازه را پاره ميكرد. من به آن بازيها وقتي الان هم فكر ميكنم اشك در چشمانم جمع ميشود. متاسفانه يكسري نگذاشتند تيم آن طور كه بايد و شايد حضور پيدا كند.»