کد خبر: ۱۸۶۸۶۹
زمان انتشار: ۱۱:۳۶     ۱۵ آذر ۱۳۹۲
امام باقر(ع) درباره کسانی که ادعای شیعه‌بودن داشتند، فرمود: آیا توانگر به فقیر توجه دارد؟ آیا نیکوکار از خطاکار در می‌‌گذرد؟ و آیا نسبت به یکدیگر همکاری و برادری دارند؟

به گزارش 598،‌ امروز (سوم صفر) به روایتی سالروز ولادت حضرت امام محمدباقر علیه‌السلام است. به همین مناسبت، سه موضوع مهم و جالب از آن امام همام نقل می‌کنیم.

1. ویژگی‌های شیعه

ابو اسماعیل گوید: به امام باقر علیه‌السلام عرض کردم فدایت شوم شیعه در محیطی که ما زندگی می‌کنیم بسیار زیاد است.

امام علیه‌السلام فرمود: آیا توانگر به فقیر توجه دارد؟ آیا نیکوکار از خطا کار در می‌گذرد؟ و آیا نسبت به یکدیگر همکاری و برادری دارند؟ عرض کردم: نه!

حضرت فرمود: آنها شیعه نیستند شیعه کسی است که این کارها را انجام دهد. (قصه‌های تربیتی چهارده معصوم (علیه‌السلام) / محمد رضا اکبری)

2. امید بدون عمل

جمعی از شیعیان در محضر امام باقر علیه‌السلام بودند، حضرت به آنها فرمود: ای گروه شیعه شما تکیه گاه میانه باشید و (از افراط و تفریط بپرهیزید) تا آنکه غلو کرده به شما باز گردد و کسی که عقب مانده است خود را به شما برساند.

مردی از انصار که سعد نام داشت عرض کرد: فدایت شوم: غلو کننده کیست؟ حضرت فرمود: مردمی که درباره ما چیزی گویند که ما خود نمی‌گوئیم اینها از ما نیستند و ما هم از آنها نیستیم.

آن مرد سؤال کرد: عقب مانده کدام است؟

امام علیه‌السلام فرمود: کسی که طالب خیر است، خیر و نیکی به او می‌رسد و به همان مقدار نیتش پاداش دارد.

آنگاه رو به ما کرد و فرمود: به خدا سوگند ما از جانب خداوند براتی نداریم و میان ما و او خویشاوندی نیست و بر خدا حجتی نداریم و جز با اطاعت بسوی خدا تقرب نجوییم. پس هر کس از شما که مطیع خدا باشد دوستی ما برای او سودمند باشد و هر کس از شما نافرمانی خداوند کند دوستی ما سودش ندهد. وای بر شما مبادا فریفته شوید. (قصه‌‌های تربیتی چهارده معصوم (علیه السلام) / محمد رضا اکبری)

3. خودآرائی برای همسر

یکی از راویان حدیث، به نام حسن بصری - که شغلش تولید روغن زیتون بود - گوید: روزی به همراه یکی از دوستانم - که از اهالی بصره بود - به محضر مبارک امام محمّد باقر علیه‌السلام شرف حضور یافتیم.

هنگامی که وارد شدیم، حضرت را در اتاقی مرتّب و مزیّن دیدیم که لباسی تمیز و زیبا پوشیده است و خود را خوشبو و معطّر گردانیده بود.

پس مسائلی چند از حضرتش سؤال کردیم و جواب یکایک آنها را شنیدیم؛ و چون خواستیم از خدمت آن بزرگوار خارج شویم، فرمود: فردا نزد من بیائید. من اظهار داشتم: حتما شرفیاب خواهیم شد.

بنابراین فردای آن روز به همراه دوستم به محضر امام علیه‌السلام وارد شدیم و حضرت را در اتاقی دیگر مشاهده کردیم که روی حصیری نشسته است و پیراهنی ضخیم و خشن نیز بر تن مبارک دارد.

پس از آن که در حضور ایشان نشستیم، روی مبارک خود را به سمت دوست من کرد و فرمود: ای برادر بصری! می‌خواهم موضوعی را برایت روشن سازم، تا از حالت شگفت و تحیّر در آئی، دیروز که بر من وارد شُدید و مرا با آن تشکیلات دیدید، آن اتاق همسرم بود و تمام وسائل و امکانات آن، مال وی بود که او آنها را برای من مرتّب و مزیّن ساخته بود؛ و من نیز در قبال آن آراستگی و زینت، لباس زیبا پوشیده و خود را برای همسرم آراسته و معطّر گردانیده بودم. زیرا همان طوری که مرد علاقه دارد همسرش خود را فقط برای او بیاراید، مرد نیز باید خود را برای همسر بیاراید تا مبادا به نوعی دلباخته دیگری شود. (چهل داستان و چهل حدیث از امام محمد باقر(ع)/ عبدالله صالحی)

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها