يك پايگاه خبري عربي حمايت از انقلابهاي منطقه و دلايل اعلام همبستگي با دولت سوريه براي مقابله با فتنههاي داخلي و خارجي را تشريح كرد.
به گزارش 598 به نقل از فارس، پايگاه خبري "زاد الاردن" در مقالهاي به دخالتهاي خارجي در ناآراميهاي سوريه اشاره كرده و نوشت كه با آغاز انقلاب مردمي در تونس و فرار زين العابدين بن علي از اين كشور و همچنين سرايت انقلاب به مصر و حضور مردم در ميدان التحرير همه مردم با دقت روند اين انقلابها را دنبال ميكردند و با شادي و شعف از آن استقبال ميكردند؛ مردم منطقه حسني مبارك را نيز وبالي بر ملت مصر و امت اسلام ميدانستند و از سرنگوني او نيز استقبال كردند.
*بهار عربي و استقبال مردمي از آن
روند انقلابها در يمن و ليبي نيز ادامه پيدا كرد و بهار عربي درهاي خود را به روي كشورها گشود، اما با كمال تعجب ديديم كه رؤساي جمهور يمن و ليبي با قدرت كشنده خود به دنبال ادامه حاكميت خود بر آمده و با خونريزي مردم بيگناه از كنار رفتن از قدرت امتناع كردند. آنها كاري كردند كه كشورهايشان را زماني به مخالفان تحويل دهند كه دچار ويراني و هرج و مرج كردهاند و پاي آمريكا و ناتو را به آن باز كردهاند و دندانهاي رژيم اسرائيل براي دخالت در آن تيز شده است تا به اين ترتيب بارقههاي اميد را از انقلابيون بگيرند.
*غرب به دنبال منافع خود در منطقه است
از سوي ديگر كشورهاي غربي و آمريكا نيز به مسايل عربي بر اساس منافع خود نگاه ميكنند و آنها را مستعمرهها و پروژههاي خود ميدانند و با دقت در مقايسه هزينهها و درآمدها ميخواهند از آنها بهرهبرداري كنند، به اين ترتيب آنها فقط تصميماتي را ميگيرند كه در راستاي منافع مادي و سياسي شان در منطقه باشد.
اين مقاله ميافزايد كه البته موضع ملتهاي منطقه كه مبارزه با استعمار و ظلم و ستم و ديكتاتوري را مد نظر خود قرار داده به دنبال آزادي و اصلاحات هستند، اين است كه اين انقلابها را تاييد ميكنند و خواستار ريشهكني ظلم و فساد از خاندان حاكم در تمام كشورها هستند.
*چرا با دولت سوريه اعلام همبستگي ميكنيم؟
نويسنده در ادامه مقاله خود به اوضاع سوريه پرداخته و تاكيد ميكند كه البته در مورد سوريه اوضاع به اين صورت نيست، اتفاقات سوريه نگرانيها درباره تبديل سرنوشت اين كشور به بغداد را يادآور اذهان ميكند كه از سال 2003 و با همكاري مخالفان داخلي عراق، به اشغال آمريكا درآمد.
وي در ادامه به بررسي اين دوگانگي ظاهري در موضعگيري ملتها در قبال اتفاقات سوريه با ديگر كشورها پرداخته و مينويسد: ما در حالي از نيروهاي انقلابي ديگر كشورها حمايت ميكنيم كه آرزو ميكنيم اوضاع سوريه به خير و خوبي به پايان برسد، وي در اين مورد چند نكته و نگراني درباره حوادث سوريه را متذكر ميشود كه باعث اعلام همبستگي وي و ديگر ملتهاي منطقه با اين كشور شده است:
* اتفاقات سوريه زاييده اعتراضات داخلي نيست
1- انقلاب معمولا از بطن جامعه كه بر اثر ظلم و سركوب داخلي و يا سركشي خارجي در مورد نظامهاي امپرياليستي به صورت متورم شده، متولد ميشود، در اين حالت نظام نامشروع حاكم معمولا به دنبال حفظ منافع خود است و بر خلاف مصالح كشور و سرمايهها و كرامت ملت نميخواهد از حاكميت و منافع خود دست بردارد، اما در مورد سوريه درست است كه عامل داخلي تا حدي موثر بوده است، اما علت بزرگتري كه باعث به وجود آمدن اين اتفاقات شده است، موضع اين كشور در قرار گرفتن در محور مقاومت و بازدارندگي است.
*ناآراميهاي سوريه به علت حضور دمشق در محور مقاومت است
2- نقش سوريه در تشكيل محور ضد آمريكايي و ضد صهيونيستي در منطقه بر اساس ائتلاف با ايران و حمايت از حزبالله لبنان و حماس عامل اصلي ناآراميهاي سوريه است.
*آمريكا ميخواهد سوريه را به عراقي ديگر تبديل كند
3-خاطرات تلخي كه از آغاز دهه 90 قرن گذشته در مورد ورود اشغالگران آمريكايي به عراق در ذهن امت عربي شكل گرفته است، اين بار احتمال دارد در مورد سوريه تكرار شود، بنابراين ما بايد براي دفاع از دمشق و حمايت از سوريه آماده باشيم تا استعمار به بهانه آزادي و دفاع از مخالفان و ايجاد دموكراسي نتواند وارد اين كشور شود.
4-ثبات قدم مواضع سوريه در قبال آرمانهاي امت عربي در مقابل اسرائيل و رد امتياز دهي در برابر اين رژيم براي وارد شدن به ميز مذاكرات از ديگر عواملي است كه باعث ابراز همدردي ما با سوريه شده است.
*معترضان با ائتلاف با دشمنان كشور اعتبار خود را از دست ميدهند
5-ما به تمام اشتباهاتي كه حزب حاكم در سوريه در مورد اجازه دادن به رواج فساد در داخل دولت سوريه و از بين بردن برخي آزاديها و احتكار قدرت در اين كشور داشته، آگاهي كامل داريم؛ اين حزب حتي در برخي موارد با اعتراضات و مخالفتهاي معترضان نيز بدرفتاري كرده است، اما همه رژيمهاي عربي و بينالمللي كه از بشار اسد ميخواهند كه از قدرت كنار رود، حال و روزي بهتر از وي ندارند و نميتوانند ادعا كنند كه مهد آزادي و دموكراسي هستند.
6- همانطور كه دولتها با ظلم و فساد مشروعيت خود را از دست ميدهند، نيروهاي مخالف در كشورها نيز با ائتلاف با دشمنان خارجي در پناه شعار "هدف وسيله را توجيه ميكند"، اعتبار خود را از دست ميدهند، بنابراين بهتر است كه در سوريه با مخالفاني كه به بهانه آزادي و دموكراسي ميخواهند رژيم بشار اسد را سرنگون كند، مقابله كرد.
*غرب و اسرائيل به آينده و ملت سوريه اهميت نميدهند
نويسنده در پايان اين مقاله بار ديگر بر حمايت خود از جريانهاي اصلاح گراي واقعي در سوريه تاكيد كرده و خواستار برچيده شدن افراد مفسد از دولت سوريه و ايجاد اصلاحات قانوني بر اساس رعايت حقوق مدني و سياسي مردم شد، اما در عين حال تاكيد كرد كه محور شر به نمايندگي آمريكا و اسرائيل و ناتو با همراهي و همدستي توطئه گران داخلي سوريه مي خواهند دولتي با وزن و اهميت سوريه را به عراق ديگر تبديل كنند.
وي ادامه داد: آنها به ملت و امنيت و آينده سوريه اهميتي نميدهند و تنها به اين فكر ميكنند كه با وجود مخالفان سوريه، دولت اين كشور را سرنگون كرده و انقلاب در اين كشور را به توطئهاي عليه آن تبديل كنند.