در ۸ ماه گذشته ۳۵۳ هزار کيلو مواد مخدر در
کشور کشف شده است. روشن است که مواد مخدر را به کيلو نمي سنجند بلکه با گرم
اندازه گيري مي کنند چرا که رد و بدل کردن حتي چند گرم مواد مخدر در شهرها
کاري خطرناک و داراي ريسک بالايي است و از آن مهم تر اين که تنها چند گرم
از مواد مخدر، خصوصا مواد مخدر صنعتي مي تواند آواري خانمانسوز بر سر جواني
از خانواده هاي ما شود.اين ۳۵۳ هزار کيلو مواد مخدر، ميزان کشفيات نيروهاي جان برکف مرزباني و
انتظامي است و تنها خدا مي داند که چند ده تن ديگر از اين مواد نفرت آور و
خانمانسوز به کشور وارد مي شود و دور از چشم مأموران انتظامي و امنيتي يا
به خارج از کشور ترانزيت و يا در داخل کشور توزيع مي شود و کيست که نداند
که با تمام تلاش هاي انجام شده مدت زمان دست يابي به مواد مخدر در شهرهاي
بزرگ به کمتر از چند دقيقه کاهش پيدا کرده است اين در حالي است که دسترسي
به يک کتابخانه يا مکان ورزشي برخوردار از امکانات ابتدايي يا محيطي آموزشي
و فرهنگي چندان آسان نيست.
کيست که نداند بخش اعظم زندانيان کشور را
قاچاقچيان، معتادان و مجرمين مرتبط با مواد مخدر تشکيل مي دهند و کيست که
نداند اين مواد خانمانسوز حتي به پشت ميله هاي زندان ها نيز راه يافته اند و
کيست که نداند چه پيامدهاي ناگواري بر بسياري از خانواده ها به خاطر مواد
مخدر تحميل شده و مي شود. آيا بررسي شده است که چند درصد از فروپاشي
خانواده ها و طلاق ها به خاطر اعتياد بوده است؟ آيا من و شما نمي شناسيم
جواناني را که مي توانستند و بايد با اتکا به خداوند و تقويت اراده خود و
تربيت در محيط سالم خانواده و مدرسه، امروز پشت صندلي هاي دانشگاه ها نشسته
باشند يا پيشه وران و کارگران موثر و ماهري باشند در حالي که اکنون اسير
چنگال شوم افيون و يا گرفتار ميله هاي زندان شده اند و نه تنها جواني و
هستي خود را با افيون و مخدر گره زده اند و هزار مشکل براي خود به وجود
آورده اند بلکه هزاران خانواده را نيز درگير کرده اند؟ آيا کم است تعداد
مجرماني که به خاطر تأمين هزينه اعتياد خود دست به دزدي و کارهاي خلاف
مي زنند و هم خود و شخصيت خود را فدا مي کنند و هم خود را به حرام آلوده
مي کنند و هم آرامش و امنيت جامعه را بر هم مي زنند؟
آيا هيچ مي دانيم که بر پدر و مادر يک جوان معتاد چه مي گذرد و چه خوني به دل آنان مي شود که فرزند خود را که اميدها به او بسته بودند امروز در چنگال افيون و در بدترين حالت ممکن نظاره مي کنند؟ گذشته از ميلياردها توماني که صرف مبارزه با مواد مخدر، قاچاقچيان و جمع آوري و درمان، روان درماني، دارو درماني و توانبخشي معتادان مي شود آيا قابل محاسبه است که چه هزينه سنگين و بار رواني بر جامعه اي که تعداد قابل توجهي معتاد در آن وجود دارد تحميل مي شود؟ آيا واقعاً قابل محاسبه است که چه هزينه گزافي ملت و دولت ايران بايد تحمل کنند چرا که در همسايگي افغانستان به عنوان بزرگترين کشور توليد کننده مواد مخدر جهان قرار گرفته اند کشوري که ۸۹ درصد از زمين هاي زير کشت خود را به کشت خشخاش اختصاص داده و توليد کننده ۹۰ درصد مواد مخدر غيرصنعتي جهان است و بنا به آمار رسمي حکومت افغانستان و اداره مبارزه با مواد مخدر و جرايم سازمان ملل (UNODC) که به تازگي منتشر شده کشت خشخاش با ۳۶ درصد افزايش نسبت به سال ۲۰۱۲ به ۲۰۹ هزار هکتار رسيده و توليد ترياک نيز نسبت به همين سال با ۴۹ درصد افزايش به 5.5 هزار تن رسيده است.
وجود تقريباً ۳ ميليون معتاد در کشور، آري ۳ ميليون انسان، که البته برخي آمار غيررسمي عددهاي بيشتر از اين را نيز براي تعداد معتادان اعلام مي کند که اين رقم ميليوني جدا از معتادان تفنني هستند آري اين اعداد و ارقام تأسف بار فاجعه اي است که همچون اختاپوس به جان برخي افراد جامعه افتاده است و اين مهم ترين تبعات منفي و آثار شوم کشت و توليد ۹۰ درصد مواد مخدر جهان در کشور همسايه است، همسايه اي که نه متجاوزان نظامي به اين کشور و نه حاکميت خود افغانستان عزمي بر کنترل و مهار کشت، توليد و قاچاق مواد مخدر به ديگر کشورها دارد و اين نهايت بي مسئوليتي حکومت اين کشور همسايه را در قبال کشت و توليد و قاچاق مواد مخدر آشکار مي کند. به شهادت رسيدن بيش از ۳ هزار نفر از مرزبانان غيور و نيروهاي انتظامي جان بر کف کشورمان طي چند سال ديگر پيامد داشتن همسايه اي است که همچنان بزرگترين توليد کننده مواد مخدر جهان است.
بنا به گزارش رئيس پليس مبارزه با مواد مخدر ناجا طي ۸ ماهه امسال ۷۱۰ عمليات منجر به درگيري بين پليس و قاچاقچيان رخ داده است و اگر چه در اين مبارزه ۵۵ تن از اشرار مجهز به انواع و اقسام ادوات جنگي به هلاکت رسيده اند و ۲۳ نفر از آنان مجروح شده اند اما اين عمليات موجب به شهادت رسيدن ۸ تن از مأموران جان بر کف و فرزندان غيور اين مملکت نيز شده است. اين ها تنها بخشي از هزينه هاي آشکار و پيداي مواد مخدر و قاچاق آن به کشورمان است. اما سوال اساسي اين است که چرا سازمان ملل متحد و کشورهاي غربي به وظيفه خود عمل نمي کنند و کشورمان را در مبارزه با قاچاق و ترانزيت مواد مخدر تنها گذاشته اند. آيا اين مدعيان حقوق بشر و بهره برداران اصلي از مبارزه فرزندان اين آب و خاک با قاچاقچيان مواد مخدر نبايد سهم خود را براي کمک به ايران به منظور مقابله با ترانزيت و قاچاق مواد مخدر پرداخت کنند؟ اگر آنان چشم و گوش خود را به روي اين واقعيت هاي آشکار بسته اند چرا مجلس و دولت جمهوري اسلامي آنچنان که بايد از طريق نهادهاي بين المللي پيگير اين موضوع مهم نيستند که آن کشورها به پرداخت سهم خود در مبارزه با ترانزيت و قاچاق مواد مخدر ملزم شوند.
آيا واقعاً نبايد آنان از سر وظيفه، پيشرفته ترين امکانات کشف و مبارزه با قاچاقچيان را با افتخار در اختيار کشورمان بگذارند و آيا آنها حق دارند که اينچنين آسوده خاطر کنار گود بنشينند و از مبارزه دلاورمردانه مرزبانان و پليس ما با قاچاقچيان مواد مخدر بهترين بهره ها را ببرند و تنها جوان هاي ما پَرپَر شوند و يا به چنگال اعتياد اسير شوند؟اما در اين شرايط آنچه مهم به نظر مي رسد اين است که بايد عزمي جدي و ملي براي مبارزه با مواد مخدر و قاچاق آن در کشور توسط مردم و مسئولين به وجود آيد تا ريشه اين بلاي خانمانسوز بخشکد و لااقل از اين پس شاهد افزايش آمار قاچاق و اعتياد در کشور نباشيم اين کار اگر چه بسيار سخت است اما با اراده اي که در اين ملت سراغ داريم اين کار غيرممکن نيست.به اذعان رئيس پليس مواد مخدر ناجا در ۸ ماهه امسال ۶۰ هزار تماس تلفني مردمي منجر به کشف ۶۲ تن مواد مخدر شده است. پر واضح است که اگر هر يک از ما حساسيت لازم را درباره اعتياد، مواد مخدر و قاچاق آن نشان دهيم تعداد اين تماس هاي تلفني با پليس و به دنبال آن کشف مواد مخدر بيشتر خواهد شد و قاچاقچيان، خرده فروشان و کلي فروشان بيشتر احساس ناامني خواهند کرد و قطعاً اين فاجعه که دسترسي به مواد مخدر در کمتر از چند دقيقه ميسور باشد نيز تا حد زيادي رنگ خواهد باخت.
همه مي دانيم همکاري مردم و پيگيري رسانه ها مي تواند تأثير بسيار بسزايي در هر چه ناامن تر کردن فضا براي قاچاقچيان و معتادان داشته باشد اما با همه اين تفاصيل بهترين و موثرترين راهکار براي جلوگيري و مهار اعتياد در بين جوانان، اطلاع رساني، دادن آگاهي و ارائه آموزش هاي لازم و همچنين حساسيت خانواده ها و نظارت بيشتر آنان و همکاري آموزش و پرورش، دانشگاه ها و ديگر نهادها و سازمان هاي مسئول است چرا که در هر شرايطي واکسينه کردن و پيشگيري، بسيار موثرتر از درمان است. بايد با عزم ملي و اراده جمعي و استفاده از ظرفيت هاي بين المللي و وضع قوانين سختگيرانه تر و اجراي دقيق آن هم فضا را براي قاچاقچيان و توزيع کنندگان مواد مخدر و معتادان بسيار ناامن کرد و هم با آموزش هاي به هنگام و موثر در سطوح مختلف، گرايش و تمايل به مصرف مواد مخدر خصوصاً در بين جوانان را کاهش داد تا چنگال عفريت خانمانسوز قاچاق مواد مخدر و اعتياد گريبان جامعه را رها کند.