به گزارش «جوان» سيد محمد طباطبايينژاد
در اولين نشست خبري خود با زير سؤال بردن گزارش منتشر شده درباره عملكرد
سؤال برانگيز و غير قابل دفاع محمد آفريده، تهيه كننده و مدير پيشين مركز
گسترش، ابتدا گزارش مذكور را دروغ خواند و بعد با فرض صحيح بودن اطلاعات
آن! به دليل چيزي كه آن را «عدم تحليل» ناميد، رد نمود!
طباطبايي نژاد گفت: من وظيفه شرعيام
ميدانم از آفريده دفاع كنم زيرا آفريده در طول دوران مديريت خود در سينماي
جوان و مركز گسترش بيش از 4 هزار فيلم كوتاه و 100 فيلم بلند جهاني را به
طور مستقيم مديريت كرد و حتي اگر فرض كنيم كه از بين اين آثار 10 فيلم بد
هم وجود داشته باشد، منصفانه است كه كارنامه اين مدير را سياه بدانيم؟
چندي پيش سايت خبري «رجا» نمونههايي
چند از عملكرد محمد آفريده را در مقام مدير مركز گسترش سينماي مستند و
تجربي منتشر نمود. محمد آفريده از جمله مديراني است كه دست به تربيت نيروي
انساني همسو با افكار خود زده است، به طوري كه در فيلمهاي ساخته شده توسط
آنها به خوبي ردپاي اين مدير فرهنگي! ديده ميشود.
اوج هنرنمايي آفريده را ميتوان در تهيه
فيلم ضد ايراني « يك خانواده محترم» ديد. اين مدير فرهنگي با روي كار آمدن
دولت يازدهم هميشه خود را به عنوان عنصر نزديك به دولت نشان داده است.
محمد آفريده هيچ گاه به صورت رسمي از سوي حجتالله ايوبي به عنوان گزينه
رياست مركز سينماي مستند و تجربي معرفي نشد اما خبرها از احتمال
قريبالوقوع معرفي آفريده به عنوان مدير مركز خبر ميداد كه رسانههاي
اصولگرا به خاطر سابقه سياه آفريده در توليد فيلمهاي ضد اخلاقي و ضد
ايراني، دست به افشاگري عليه وي زدند و ايوبي را وادار به عقبنشيني از
موضع خود كردند.
اما درست كمي بعد سناريوي حضور آفريده
به گونهاي ديگر رقم خورد. سيد محمد طباطبايي نژاد به عنوان جانشين شفيع
آقا محمديان در مركز سينماي مستند و تجربي انتخاب شد. انتصاب اين مدير نيز
اعتراضاتي را در پي داشت. معترضان به خوبي ميدانستند كه اين مدير خود را
وامدار محمد آفريده ميداند و در زمان تصدي مديريت مركز توسط آفريده در
مقام قائم مقام، وي مجري دستورات آفريده بوده است. حتي ژست طباطبايينژاد
در برنامه هفت و مخالفت ظاهري با بعضي از تصميمات آفريده باعث نشد تا چيزي
از ارادت قلبي وي به يك مدير بد سابقه كم كند. تا اينكه روز گذشته مدير
جديد مركز گسترش سينماي مستند و تجربي حمايت از محمد آفريده را وظيفه شرعي
خود عنوان كرد.
طباطبايي نژاد به گونهاي از ساخت فيلم
تحت مديريت آفريده صحبت ميكند كه گويا آفريده براي چيز ديگري غيراز
مديريت مركز سينماي مستند و تجربي به كار گرفته شده بود و ساخت آن فيلمها
نه وظيفه وي بلكه لطفي است كه آفريده در حق سينماي ايران انجام داده است!
پس حقوقي كه در مدت تصدي آن پست به آفريده داده شده براي چه خدمتي ميتواند
باشد؟
آمار ارائه شده در مورد ساخت 4 هزار
فيلم كوتاه و 100 فيلم بلند كه فقط از ميان آنها 10 فيلم بد است نيز اين
سؤال را به وجود ميآورد كه چه كسي همه آن 4 هزار فيلم را مورد بازبيني
قرار داده كه همه آنها را فيلمهاي خوب ميداند؟ در ضمن ادعاي طباطبايي
نژاد درباره عدم اكران فيلمها در صورتي است كه بعضي از آنها مانند«
آتشكار» و «تهران انار ندارد» در سينماهاي داخلي اكران شده و بسياري از
آنها را ميتوان با جستوجوي نامشان در اينترنت پيدا كرد، به طوري كه اگر
شخصي نام فيلمها را نه به فارسي بلكه به زبان انگليسي يا فرانسوي جستوجو
كند، هم آنونس فيلم و هم خلاصه داستان آنها را مشاهده ميكند؛ فيلمهايي كه
اكثراً به سفارش سفارتخانههاي اروپايي تهيه شدهاند و به رغم عدم نمايش
در ايران در خارج از كشور بارها اكران شدهاند؛ فيلمهايي كه به خاطر
مشاركت سفارتخانه در ساخت آنها به فيلمهاي سفارتي مشهور هستند. مدير مركز
گسترش به جاي آنكه رسانهها را به دليل اطلاعرساني مورد مذمت قرار دهد،
نگاهي به مجموعه تحت مديريتش داشته باشد كه چطور اين فيلمها در آن ساخته
شده است. قبول اشتباهات انگار در قاموس اين گونه مديران جايي ندارد!
طباطبايي نژاد خود به ساخت 10 فيلم بد
توسط آفريده اذعان دارد با آنكه آمار واقعي اين فيلمها بسيار بيشتر از اين
ارقام است. حال چرا مدير يك مجموعه سينمايي ساخت 10 فيلم مورددار را طبيعي
ميداند؟ شايد طباطبايي نژاد ميخواهد به رسم آفريده و براي اداي دين به
استاد خود راه وي را ادامه دهد و از همين ابتداي كار اعلام ميكند كه نبايد
به ساخت فيلمهاي ضد ملي واكنش نشان دهيم! پس زماني كه مركز گسترش حداقل
ساخت 10 فيلم بد را براي خود عادي ميداند، نهادي مانند بنياد سينمايي
فارابي براي خود مجوز چند فيلم بد را صادر ميكند؟ وظيفه شرعي كه طباطبايي
از آن دم ميزند در اين خلاصه ميشود كه براي مديري كه ساخت فيلم ضد ايراني
را در كارنامه خود دارد و از ساخت آن اظهار پشيماني نيز نكرده است، آب كر
فراهم كند.