«هنوز خودم نیز معتقدم صدایم خوب نیست و دیگران به صدای من عادت کردهاند و در واقع شده آش کشک خالهشان؛ ضمن اینکه هیچوقت هم ادعا نداشتم که صدای خوبی دارم و هرکس گفته صدایم خوب نیست حق داشته است».
این جملات بخشی از صحبتهای عادل فردوسیپور - گزارشگر فوتبال و مجری و تهیهکنندهی برنامه «نود» - است که در یک گفتوگوی صمیمی با مهران دوستی در برنامهی «رادیو من» عنوان میشود.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مهران دوستی مجری پس از احوال پرسی با عادل فردوسیپور به او میگوید: چه شود اگر تو نیز به «رادیو من» بیایی و بخش فرهنگی آن را اجرا کنی. خیلی جذاب میشود، میگویند عادل فردوسیپور فقط فوتبال؛ اما عادل اهل خواندن رمان است، فیلم زیاد میبیند و گاهی نقد مینویسد، اینها خیلی جذاب است و فردوسیپور به شوخی جواب میدهد: او شخص دیگری است، من نیستم.
مهران دوستی خطاب به فردوسیپور عنوان میکند: میگویند یک روز به تو گفتند که صدایت خوب نیست و گوشخراش است، آن زمان چند سال داشتی؟ فردوسیپور تاکید میکند: هنوز هم همین طور است.
دوستی قبل از اینکه فردوسیپور کاملا به این سوال پاسخ دهد بیان میکند: من همیشه گفتهام ممکن است عادل سین و شین بزند اما طوری جذاب گزارش میکند که آدم اول به صدا میخ میشود، بعد به گزارش و بعد هم به خود فوتبال.
او دوباره میپرسد: زمانی که گفتند صدایت برای گزارش خوب نیست ایستادی و ادامه دادی چرا؟ و مجری برنامهی «نود» پاسخ میدهد: راستش هنوز هم خودم میگویم صدایم خوب نیست اما بندگان خدا به صدای من عادت کردند و مجبورند صدای من را بشنوند و در واقع صدا من آش کشک خالهشان شده است و کاری از دستشان برنمیآید، اوایل زیاد میگفتند صدایت خوب نیست، کاملا هم حق داشتند و من هیچ وقت ادعا نداشتم که صدایم خوب است.
دوستی در ادامهی گفتوگوی خود با فردوسیپور به تدریس او در دانشگاه، ترجمه آثار، گزارشگری و تهیهکنندگی او نیز اشاره میکند و میگوید: برنامهی «نود» به عنوان یکی از بهترین برنامههای چند دهه اخیر در ایران شناخته شده است و تو با مدرک مهندسیایت هم کارهایی انجام میدهی پس وقتت چه زمانی آزاد است؟ و فردوسیپور پاسخ میدهد: آنقدر سرم شلوغ است که وقت آزاد خیلی کم پیدا میشود اما چارهای نیست باید ببنیم تا کجا میکشیم که راه بیاییم.
همچنین دوستی با بیان اینکه مردم فردوسیپور را خیلی دوست دارند، خاطرنشان میکند: «نود» یکی از معدود برنامههای بحثبرانگیز و چالشی و بسیار زیبا در حوزهی فوتبال است که میتواند برای برنامههای دیگر یک کلاس درس باشد. من همیشه گفتم اگر مثل برنامه «نود» و عادل فردوسیپور در برنامهی «هفت» پیرامون مسایل سینمایی حرف میزدند، عادل یک رقیب گردن کلفت در حوزهی سینما تحت عنوان برنامه «هفت» پیدا میکرد.
وی خطاب به فردوسیپور عنوان میکند: در بعضی از برنامههایت تخته گاز میروی، بعضیها میگویند عادل این کار را میکند تا مدیران یا افراد پشت خط یا در برنامه حرفی برای گفتن نداشته باشند، بعضیها هم میگویند عادل از حقوق فوتبالیها حمایت میکند، نظر خودت چیست؟
فردوسیپور در پاسخ به این پرسش میگوید: من فکر میکنم دومین عقیده درست باشد، همیشه تلاشم این بود که آنچه که حق است در برنامه گفته شود و فارغ از اینکه طرف مقابل در چه جایگاهی است و با حفظ احترام و اصول مربوط به تلویزیون، حقیقت مشخص شود.
دوستی یادآور میشود: معتقد هستی که در حوزهی فوتبال در برنامهات باید از فوتبالی حمایت کنی که پاک است و فردوسیپور حرف او را تایید میکند.
او سوال میکند: آیا در طول هفته همهی روزنامههای ورزشی را میخوانی؟ و فردوسیپور جواب میدهد: نه همهی روزنامهها را ولی سعی میکنم تورقی داشته باشم، نسبت به دههی 60 و 70 شرایط فرق کرده و سایتهای اینترنتی خیلی به آدم کمک میکنند، آدم باید بهروز باشد، یکی - دو روز که از اخبار دور شود انگار از دنیا عقب افتاده است، باید همیشه ارتباطات سایبری و غیرسایبری حفظ شود.
دوستی صحبتهای فردوسیپور را تایید میکند و بیان میکند: همیشه میگویم مقدمهی عادل در برنامه سه ثانیه است و سریع به سراغ اصل مطلب میرود و خطاب به او میپرسد: تا حالا از کسی دعوت کردی که به برنامه نیامده باشد و نتوانسته باشی او را پای میز مذاکرهی «نود» بیاوری؟
مجری برنامهی «نود» خاطرنشان میکند: معمولا دوستان با توجه به جایگاه برنامه، جواب رد نمیدهند، ولی شاید بوده کسی که مورد اتهام بوده و میدانسته نباید آن کار را انجام میداده است، شاید چنین فراری هم بوده است. من خودم هیچوقت مصاحبه نمیکنم و همه میگویند خودت همه را سین جیم میکنی پس چرا خودت مصاحبه نمیکنی، به همین خاطر برای کسی هم که نخواهد صحبت کند احترام قائل هستم.
دوستی ادامه میدهد: تو که این همه فوتبالیها را نقد میکنی آیا در زندگیات هم اینگونه هستی و خودت را نقد میکنی؟
فردوسیپور در پاسخ به این پرسش بیان میکند: سعی میکنم به خودم گیر بدهم و خودم را نقد کنم و اگر کسی هم من را نقد کند سعی میکنم ناراحت نشوم و حداقل ژست نقدپذیری را داشته باشم.
دوستی در پایان گفتوگوی خود با اشاره به کتابی که فردوسیپور ترجمه کرده است، میگوید که بسیار ترجمه خوبی است و سپس با او خداحافظی میکند.